21 شهریور 1383
اهمیت:
ناتو نمونه بارزی از اتحاد دائمی و بلندمدت در حوزه امنیت دستهجمعی میباشد که در آن کشورهای خاصی با معیارهای مشخص نظامی، امنیتی و سیاسی به عضویت پذیرفته میشوند. در طول جنگ سرد و براساس منشور ناتو این سازمان رویکردی نظامی امنیتی و طبعاً سیاسی داشت اما با فروپاشی شوروی، ناتو در صدد یافتن هویت و حوزه مسئولیتی جدیدی برآمد. اجلاس اخیر سران ناتو در استانبول در اواخر ژوئن 2004 از آن حیث اهمیتی دوچندان یافت که اروپا و آمریکا در صدد ترمیم روابطی برآمدند که در جریان تهاجم به عراق آسیب دیده بود. با توجه به اینکه غرب دامنه تهدیدها را از کمونیسم به تروریسم، رادیکالیسم اسلامی و خطر سلاح های کشتارجمعی انتقال داده است، لذا لزوم تداوم حیات ناتو در قالب گسترش حوزه جغرافیایی آن به یک ضرورت برای ناتو مبدل شده است. توجه به خاورمیانه به دلیل موقعیت ممتاز و برجسته این منطقه برای مجموعه غرب، یکی از راهبردهای آینده ناتو در نگاه فراآتلانتیکی این سازمان است.
تحلیل:
منطقه حساس و استراتژیک خاورمیانه که زمانی مهد و خاستگاه تمدنهای اولیه بشری و محل ظهور و پیدایش ادیان بزرگ بوده است امروزه همچنان اهمیت خود را به عنوان مرکز ثقل سیاست بینالملل حفظ کرده است. موقعیت ژئوپولیتیک و ژئواستراتژیک خاورمیانه به گونهای است که نگاه بازیگران بزرگ عرصه بینالملل را به خود جلب میکند. این منطقه میتواند موازنة قدرت را به نفع قدرتهای بزرگ یا به ضرر آنها بر هم زند. با وقوع حوادث 11 سپتامبر صحنه امنیت بینالملل با تحولات بسیار اساسی روبرو شد. گسترش حوزه فعالیت ناتو به خارج از قلمرو جغرافیایی اروپا یکی از مهمترین تحولاتی است که در حوزه امنیت بینالمللی و منطقهای در حال شکلگیری است. مقامات ناتو سعی کردهاند به دنبال تحولات بینالمللی تعریف جدیدی از مأموریتهای ناتو در فضای نوین بینالمللی ارائه کنند. ناتو درصدد یافتن هویت و حوزه مسئولیتی جدید برآمده است. موضوع تروریسم این فرصت و در عین حال تهدید را برای ناتو جهت تبیین یک هویت دیگر فراهم آورده است. تغییر محیط امنیتی و ظهور بازیگران جدید در نظام بینالمللی مستلزم ایجاد تغییراتی کمی و کیفی در ساختار ناتو و بهرهگیری از توان آن برای ایجاد تغییرات در حوزههای راهبردی و استراتژیک در نقاط مختلف جهان است.
خاورمیانه یکی از همان مناطق استراتژیک است که در تدوین راهبردهای آینده ناتو نقش محوری دارد. ناتو را نمیتوان یک مجموعه واحد تلقی نمود که تمامی اعضای آن دارای اهداف، منافع و رویکردهای مشترک باشند. آمریکا، اروپای قدیم و اروپای جدید سه متغیر در مجموعه ناتو با رویکردها و اهداف گوناگون میباشند. ایالات متحده یکی از اعضای ناتو است که با اتخاذ سیاستهای یک جانبهگرایانه در طی سالهای اخیر، بدون در نظر گرفتن سایر قدرتهای جهانی و متحدین غربی خود، برای دستیابی به منافع خاص خود اقدام نمود. یک جانبهگرایی آمریکا نمیتوانست مورد اتفاق تمامی اعضای ناتو باشد. آلمان و فرانسه مخالف سیاستهای آمریکا و هژمونی مطلق ایالات متحده میباشند، در حالی که کشورهایی که به تازگی به عضویت در اتحادیه اروپا و پیمان ناتو در آمدهاند در سالهای اخیر به همکاری با هژمون پرداختهاند. از اینرو، میتوان گفت اگر چه مجموعه ناتو در اهدافی چون ایجاد ثبات وامنیت در منطقه خاورمیانه از طریق مبارزه با تروریسم و بنیادگرایی اسلامی و جلوگیری از گسترش سلاحهای کشتار جمعی اتفاقنظر دارند اما در روشها و ابزار به کار گرفته شده، به گونهای متفاوت عمل میکنند. نگاه به خاورمیانه برای کشورهای مختلف عضو ناتو متفاوت است. رویکردی که فرانسه و آلمان در خاورمیانه دنبال میکنند با رویکردی که کشورهایی چون لهستان، چک، مجارستان و یا کشورهای حوزه بالتیک دنبال میکنند، متفاوت است. قدرتهای بزرگ اروپایی در تلاش برای دستیابی به منافع بیشتر در منطقه هستند در حالی که کشورهایی که تازه به ناتو پیوستهاند از طریق همکاری با ایالات متحده درصدد کسب حمایتهای هژمون برای پیشبرد سیاستهای داخلی خود میباشند.
وحدتی دوباره حادثه 11 سپتامبر و غلبه گفتمان تروریسم و تهدید و خشونت در نظام بینالملل در کنار گسترش سلاحهای کشتار جمعی در قرن 21 به عنوان دو شاخص و معیار ایجاد اشتراک و اتحاد میان آمریکا، اتحادیه اروپا و ناتو بار دیگر زمینه را برای ائتلاف و بهم پیوستگی در حوزه غرب فراهم آورده است.
پس از اقدامات نظامی آمریکا و موفقیت آن کشور در ساقط کردن طالبان و رژیم بعث عراق، اروپا به نقش هژمون و برتر آمریکا بیش از گذشته صحه گذاشته واذعان به تواناییهای نظامی اقتصادی و فنی ایالات متحده دارد. در اجلاس اخیر استانبول در بین اعضا بر سر موضوع گسترش ناتو و چگونگی فعالیتهای آینده نیروهای ناتو در حوزههای مختلفی چون بالکان، افغانستان و عراق و نیز ضرورت مبارزه با تروریسم و تلاش برای مقابله با گسترش سلاحهای کشتار جمعی بین اعضا توافق حاصل شد، اما چگونگی و شکل گسترش ناتو مورد اجماع قرار نگرفت. مقاومت در داخل حوزه اروپایی ناتو برای انجام تغییرات سریع و بنیادین به گونهای است که انعطاف و سیالیت سیاستگذاریهای نومحافظهکاران حاکم بر دولت بوش را به چالش طلبیده است. آمریکا مترصد است تا از توان تغییر و ایجاد تحول ودگرگونی ناتو در حوزههای پرچالش خاورمیانه و شمال آفریقا بهرهبرداری بیشتری به عمل آورد. آنچه در زمینه نگاه مجموعه ناتو به آن سوی آتلانتیک مورد توجه است عبارت از این است که بین اعضای اروپایی ناتو و آمریکا در رسیدن به اهدافی که تأمین کننده منافع غرب صنعتی بوده و جدا از ارزشهای لیبرال دموکراسی غرب نمیباشد تفاوتی وجود ندارد. کری رقیب دموکرات بوش نیز از همین زاویه، جمهوریخواهان را مورد حمله قرار میدهد و این گونه اظهار میدارد که ایالات متحده نمیبایست متحدان را از خود ناراحت و رنجور میساخت. او معتقد است اروپا و آمریکا در خاورمیانه اهداف مشترکی را تعقیب میکنند.
راهبرد ناتو در خاورمیانه
تمامی 26 کشور عضو ناتو در اجلاس اخیر استانبول برگسترش مسئولیتهای ناتو در منطقه خاورمیانه تأکید کردند. شیفر دبیر کل ناتو پیشنهاد گفتگوهای امنیتی ناتو با کشورهای منطقه خاورمیانه را ارائه داد. ناتو ثبات و امنیت در منطقه خاورمیانه را کلیدی برای آرامش و ثبات در کل دنیا میداند. حضور چند ساله نیروهای پاسبان امنیت ناتو در افغانستان و موافقت اخیر اعضای ناتو در استانبول مبنی بر مساعدت به دولت جدید عراق از طریق آموزش نیروهای امنیتی آن کشور، میتواند ایفای نقش بیشتر ناتو در مسائل مختلف منطقهای را به دنبال داشته باشد. اعضای اروپایی ناتو با آگاهی از سابقه حضور آمریکا در منطقه و هزینههای آن، حضور نظامی مستقیم نیروهای ناتو در منطقه را نخواهند پذیرفت، امری که آمریکا در مورد عراق به دنبال آن بود اما با مخالفت کشورهایی چون فرانسه و آلمان روبرو شد. همکاری ناتو با کشورهای منطقه شامل آموزشهای نظامی، تبادل اطلاعات، برگزاری مانورهای مشترک، مبارزه با باندهای قاچاق و مواد مخدر، همکاری در زمینه جرائم بینالمللی و مبارزه با عملیات تروریستی و ... میگردد. نگاهی که ناتو به کشورهای خاورمیانه در سواحل مدیترانه دارد نگاهی ویژه میباشد. ناتو از 10 سال پیش گفتگوهای خود را در مورد مسائل مختلف امنیتی با 7 کشور خاورمیانه و شمال آفریقا در حوزه مدیترانه آغاز نموده است و همکاری خود را در مورد مسائل مختلف ادامه دهد.
برنامه مشارکت برای صلح که در سال 1994 مطرح شد افزایش متحدان ناتو در مجموعه کشورهای غیر غربی را دنبال میکرد. همکاریهای ناتو با این برنامه ادامه دارد. اهمیت این همکاریها به میزانی است که شیفر دبیر کل ناتو اعلام کرده است که با وجود اینکه کشورهای همکار ناتو از استانداردهای خوبی در زمینههای حقوق بشر و دموکراسی برخوردار نیستند، اما ناتو همکاری خود را در زمینه مبارزه با تروریسم با آنها ادامه میدهد.
”رشد و گسترش بنیادگرایی اسلامی“ و ”ضرورت مبارزه با آن“، ”ضرورت مبارزه با تکثیر سلاحهای کشتار جمعی“ و ”احتمال استفاده آن سلاحها از سوی برخی از دولتهای منطقه یا سازمانهای فراملی“ چون القاعده، دغدغههای اصلی ناتو برای گسترش نفوذ خود در خاورمیانه در آینده میباشد.
چگونگی حضور ناتو در حوزههای مختلف جغرافیایی، تابع شرایط امنیتی – سیاسی آن حوزه خاص میباشد. فعالیت ناتو در عراق و افغانستان به عنوان دو نمونه از حضور ناتودر منطقه قابل توجه است. ناتو در عین حالی که در افغانستان به توسعه حوزه فعالیت خود میپردازد، در عراق از پذیرش حضور مستقیم سرباز زده و حتی برخی از اعضای آن نیروهای خود را از آن کشور خارج میکنند.
ناتو در آینده همکاری های اطلاعاتی و امنیتی خود را با کشورهای منطقه برای مبارزه و سرکوب ”تروریستهای بنیادگرا“ افزایش خواهد داد. ناتو همکاریهای خود را با دولتهای عربی حوزه خلیجفارس آغاز نموده است. در کنفرانس مشترک ناتو و شورای همکاری خلیج فارس که در آوریل 2004 در دوحه برگزار شد در زمینههایی چون تبادل اطلاعات، ارائه آموزشهای نظامی و عملیات ضد تروریستی توافقاتی حاصل گردید.
چالشهای ناتودر خاورمیانه
چگونگی برخورد با مناقشه خاورمیانه یکی از موارد اختلاف و چالش برانگیز در بین برخی اعضای اروپایی ناتو و ایالات متحده میباشد. در حالی که اعضای اروپایی ناتو خواهان اولویت دادن به حل مسئله فلسطین بوده و تداوم درگیری و تنش در سطح خاورمیانه را ناشی از تداوم این مناقشه میدانند, آمریکا با حمایتهای بیدریغ و همهجانبه خود از تلآویو خود را در مواجهه با خواستهای اروپائیان قرار داده است. رأی مثبت تمامی اعضای اروپایی ناتو به قطعنامه اخیر سازمان ملل مبنی بر محکومیت اسرائیل به دلیل ادامه ساخت دیوار حائل و مخالفت آمریکا با آن قطعنامه آخرین نوع از موارد عینی اختلافنظر بین اروپا و آمریکا بود.
هرگونه تلاش ناتو برای ایفای نقش بیشتر در حل مناقشه فلسطینی – اسرائیلی با استقبال دول عربی خاورمیانه، سوءظن افکار عمومی منطقه و مخالفت شدید اسرائیل همراه خواهد بود. اگرچه سابقه حضور نیروهای پاسبان امنیت ناتو در بالکان و افغانستان موجب ثبات نسبی در این مناطق بحرانی گردید اما احتمال پذیرش این نقش برای نیروهای ناتو در اراضی اشغالی، احتمالی بسیار ضعیف است.
چالش دیگر ناتو در منطقه خاورمیانه ایران میباشد، جمهوری اسلامی ثبات وامنیت در منطقه خاورمیانه را منوط به خروج نیروهای بیگانه از منطقه میداند. ایران در قبال مسئله فلسطین هم موضعی غیر از موضع غرب و برخی از کشورهای منطقه خاورمیانه دارد. در اجلاس اخیر استانبول سران ناتو بر تلاش برای جلوگیری از اشاعه سلاحهای کشتار جمعی تأکید کردند آمریکا در صدد است که مواضع کشورهای اروپایی را در مورد مسائل هستهای ایران به موضع خود نزدیک نماید و با معرفی ایران به عنوان خطر بالقوه هستهای، محدودیتهای بینالمللی بر ضد ایران را افزایش دهد. تداوم همکاریهای ناتو با کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس میتواند در ابعاد سیاسی، اقتصادی و نظامی – امنیتی تبعاتی منفی برای منافع جمهوری اسلامی در پی داشته باشد.
نتیجهگیری:
پس از پایان جنگ سرد، غرب دامنه تهدیدها بر ضد خود را از کمونیسم به تروریسم، رادیکالیسم اسلامی و اشاعه سلاحهای کشتار جمعی انتقال داده است. وقوع حوادث 11 سپتامبر باعث تغییر رویکرد ناتو نسبت به مسائل مختلف بینالمللی گردید. گسترش به شرق که در راهبردهای استراتژیکی ناتو تعریف میگردد بیارتباط به فضای جدید بینالمللی نیست. تأکید سران ناتو در اجلاس اخیر استانبول مبنی بر گسترش مسئولیت این سازمان در خاورمیانه موضوع قابل توجهی میباشد. موقعیت ممتاز خاورمیانه واقعیتی مشهود برای اعضای ناتو است. نمیتوان اعضای ناتو را به عنوان یک مجموعه واحد با رویکردها، روشها و اهداف یکسان در نظر گرفت. اعضای اروپایی ناتو و آمریکا اگر چه در مواجهه با مسائل منطقهای و بینالملل تاکتیکها و ابزارهای متفاوتی دارند اما از نظر راهبردی و برای ایجاد ثبات در خاورمیانه دارای منافعی یکسان هستند. ایالات متحده با تعدیل خواستهای خود از اعضای ناتو مبنی بر اعزام نیرو به عراق، توانست موافقت آنها را مبنی بر اعزام نیروهایی برای آموزش نیروهای امنیتی در عراق به دست آورد. همکاری ناتو با کشورهای منطقه، برای مقابله با تروریسم، بنیادگرایی و امحاء سلاحهای کشتار جمعی میباشد. ناتو همکاری های خود در زمینه تبادل اطلاعات و گفتگوهای امنیتی با کشورهای حوزه خلیج فارس و کشورهای حاشیه مدیترانه آغاز نموده است.
تداوم مناقشه اسرائیل و فلسطینیها، تروریسم و خطر سلاحهای کشتار جمعی مهمترین چالشهای پیشروی اعضای ناتو در خاورمیانه میباشد. اعضای اروپایی ناتو و آمریکا در قبال مسئله فلسطینی تفاوت نظر دارند. این اختلاف دیدگاه احتمال حضور قویتر ناتو در حل مناقشه را کمرنگ میکند. حضور ناتو در منطقه خلیج فارس و خاورمیانه نمیتواند در راستای منافع ملی جمهوری اسلامی باشد. ناتو در آینده حضور عینی و پررنگتری در منطقه خاورمیانه خواهد داشت.