ثبات و بی­ثباتی امنیتی در منطقه خاورمیانه در گرو عوامل درون منطقه­ای و برون منطقه­ای متعددی
می­باشد. در این میان نقش بازیگران محوری در بهبود وضعیت امنیتی و یا برعکس بی­ثبات­سازی منطقه از اهمیت بسزایی برخوردار است. رفتارسنجی دو بازیگر عمده منطقه­ای یعنی جمهوری اسلامی ایران و عربستان سعودی، حاکی از آن است طی بیش از یک دهه گذشته، ایران علی­رغم تمام تبلیغات منفی­ای که علیه این کشور صورت گرفته است، در قیاس با عربستان سعودی رفتارهای مثبت­ و اثربخش­تری در زمینه برقراری و حفظ ثبات و امنیت پایدار منطقه­ای از خود نشان داده است. نشانه های چنین رفتارهایی از جانب جمهوری اسلامی را می­توان در تعامل این کشور با نیروهای بین­المللی و از جمله ایالات متحده امریکا در افغانستان بر سر مساله مقابله با تروریسم و کمک به سقوط حکومت طالبان در آن کشور و همچنین تلاش­های مثبت ایران برای استقرار و تثبیت قدرت سیاسی نوین در دوره پس از فروپاشی رژیم بعث در عراق و کمک به تشکیل یک حکومت مرکزی در آن کشور و همچنین تلاش­های سازنده ایران برای حل و فصل مسالمت­آمیز بحران سوریه یافت. در بحران سوریه، موضع جمهوری اسلامی همواره تاکید بر حل و فصل دیپلماتیک مساله بوده و
تصمیم­گیری در خصوص حکومت آینده این کشور را منوط به برگزاری یک انتخابات آزاد و بنا بر تصمیم خود مردم سوریه دانسته است. با این همه، تلاش­های سازنده یاد شده، نه تنها طی سالهای گذشته نادیده انگاشته شدند، بلکه حتی کوشش­هایی صورت گرفت تا این کشور به عنوان یک تهدید برای صلح و امنیت منطقه­ای معرفی شود.

در مقابل، عربستان سعودی با حفظ روابط نزدیک با ایالات متحده از یک سو سعی کرده با تهدیدآمیز جلوه دادن سیاست های منطقه ای ایران، خلاء ناشی از عدم وجود ارتباط موثر و فاصله بوجود آمده در مناسبات سیاسی و اقتصادی ایران و کشورهای غربی بویژه ایالات متحده را پر نماید و از سوی دیگر بطور آشکار و پنهان با شکل­دادن به گروه های سلفی و تندرو در منطقه و حمایت مالی و تسلیحاتی از آنها، فضای منطقه را امنیتی نموده و عملا حتی منافع همپیمانان غربی خود بالاخص ایالات متحده امریکا و همچنین کشورهای منطقه را با چالش­های جدی مواجه سازد.

بعد از سقوط رژیم بعث در عراق، درحالیکه جمهوری اسلامی ایران تلاش­های اثرگذاری را در شکل­گیری یک دولت ملی و تحکیم پایه­های قدرت سیاسی نوین و همچنین تثبیت امنیت ملی در این کشور از خود نشان داد، عربستان سعودی از همان ابتدا از طریق یارگیری و حمایت مالی، سیاسی، تبلیغاتی و لجستیکی از جریانات تندرو سلفی، بعثی­ها و گروه‌های تروریستی، ضمن تلاش برای بی­ثباتی و گسترش ناامنی در آن کشور، سعی کرد تا از نقش عراق جدید و فعال شدن آن در تحولات منطقه خاورمیانه ممانعت بعمل آورد.

علاوه بر این، نگاهی به رفتارهای عربستان سعودی و عملکرد این کشور در قبال بحران سوریه، به روشنی نقش این کشور را در دامن زدن به این بحران آشکار می­سازد. طی ماه­های گذشته، یکی از تازه­ترین رویدادها در روند تحولات سوریه، فعال­ شدن بیشتر عربستان سعودی است. از آغاز بحران سوریه، عربستان طرح­های مختلفی را برای تاثیرگذاری بر روند تحولات داخلی این کشور در پیش گرفته بود. یکی از موضوعات، طرح این کشور برای ایجاد یک "ارتش ملی جدید" برای مخالفان دولتی می­باشد. هدف اولیه این طرح ایجاد یک نیروی نظامی آموزش دیده در خارج از خاک سوریه و تقویت و سازماندهی گروه­های سلفی برای کنترل اوضاع داخلی سوریه و تسلط بر سایر نیروهای معارض سوری می­باشد. شدت گرفتن فعالیت­های عربستان در تحولات داخلی سوریه خود یکی از نشانه­های نارضایتی این کشور در خصوص توافق امریکا و سوریه بر سر تحویل تسلیحات شیمیایی این کشور و ممانعت از انجام حمله نظامی است. تحرکات دیپلماتیک اخیر در نیویورک و تعدیل سطح تنش در مناسبات ایران و امریکا و پیامدهای آن بر بحران سوریه، خود یکی دیگر از
نگرانی­هایی­ست که عربستان سعودی را به واکنش واداشته است.

تنش و تشدید اصطکاک در مناسبات ایران و غرب و بویژه ایالات متحده امریکا همیشه برای برخی کشورهای منطقه­ای از جمله عربستان سعودی یک فرصت بوده و از مطلوبیت و اهمیت خاصی برخوردار بوده است. طی چند دهه اخیر، عربستان سعودی با پیگیری یک رویکرد یک بام و دو هوا در عرصه سیاست خارجی، نقش عمده­ای را در بی­ثبات سازی و تداوم شکننده­گی امنیتی منطقه خاورمیانه بازی کرده است. این کشور از طریق ایجاد گروه­ها و جریانهای تندرو سلفی در جای جای منطقه از افغانستان و پاکستان گرفته تا شمال افریقا و حمایت­های پیدا و پنهان  مالی و تسلیحاتی از آنها، نقش مهمی را در بی­ثبات­سازی منطقه­ای ایفا کرده است. به واقع بر خلاف تصور رایج در غرب، نه سیاست­های ایران، بلکه دقیقا این رفتارهای دوگانه عربستان سعودی­ست که تهدیدی جدی علیه صلح و امنیت منطقه­ای و حتی منافع کشورهای غربی محسوب
می­شود.

آنچه مسلم است اینکه در حال حاضر عربستان سعودی تنها ابزار اثرگذاری و نقش­آفرینی در آینده سوریه را در تقویت و حفظ القاعده و همینطور گروه­های افراط­گرای مرتبط با آن می­داند. به واقع، تداوم جنگ داخلی در سوریه و تشدید نابسامانی های داخلی، شکاف های مذهبی و افراط­گرایی در این کشور، زمینه و فضای لازم را برای بازی­سازی و نقش­آفرینی عربستان سعودی فراهم می­سازد.