05 آذر 1392
ثبات و بیثباتی امنیتی در منطقه خاورمیانه در گرو عوامل درون منطقهای و برون منطقهای متعددی
میباشد. در این میان نقش بازیگران محوری در بهبود وضعیت امنیتی و یا برعکس بیثباتسازی منطقه از اهمیت بسزایی برخوردار است. رفتارسنجی دو بازیگر عمده منطقهای یعنی جمهوری اسلامی ایران و عربستان سعودی، حاکی از آن است طی بیش از یک دهه گذشته، ایران علیرغم تمام تبلیغات منفیای که علیه این کشور صورت گرفته است، در قیاس با عربستان سعودی رفتارهای مثبت و اثربخشتری در زمینه برقراری و حفظ ثبات و امنیت پایدار منطقهای از خود نشان داده است. نشانه های چنین رفتارهایی از جانب جمهوری اسلامی را میتوان در تعامل این کشور با نیروهای بینالمللی و از جمله ایالات متحده امریکا در افغانستان بر سر مساله مقابله با تروریسم و کمک به سقوط حکومت طالبان در آن کشور و همچنین تلاشهای مثبت ایران برای استقرار و تثبیت قدرت سیاسی نوین در دوره پس از فروپاشی رژیم بعث در عراق و کمک به تشکیل یک حکومت مرکزی در آن کشور و همچنین تلاشهای سازنده ایران برای حل و فصل مسالمتآمیز بحران سوریه یافت. در بحران سوریه، موضع جمهوری اسلامی همواره تاکید بر حل و فصل دیپلماتیک مساله بوده و
تصمیمگیری در خصوص حکومت آینده این کشور را منوط به برگزاری یک انتخابات آزاد و بنا بر تصمیم خود مردم سوریه دانسته است. با این همه، تلاشهای سازنده یاد شده، نه تنها طی سالهای گذشته نادیده انگاشته شدند، بلکه حتی کوششهایی صورت گرفت تا این کشور به عنوان یک تهدید برای صلح و امنیت منطقهای معرفی شود.
در مقابل، عربستان سعودی با حفظ روابط نزدیک با ایالات متحده از یک سو سعی کرده با تهدیدآمیز جلوه دادن سیاست های منطقه ای ایران، خلاء ناشی از عدم وجود ارتباط موثر و فاصله بوجود آمده در مناسبات سیاسی و اقتصادی ایران و کشورهای غربی بویژه ایالات متحده را پر نماید و از سوی دیگر بطور آشکار و پنهان با شکلدادن به گروه های سلفی و تندرو در منطقه و حمایت مالی و تسلیحاتی از آنها، فضای منطقه را امنیتی نموده و عملا حتی منافع همپیمانان غربی خود بالاخص ایالات متحده امریکا و همچنین کشورهای منطقه را با چالشهای جدی مواجه سازد.
بعد از سقوط رژیم بعث در عراق، درحالیکه جمهوری اسلامی ایران تلاشهای اثرگذاری را در شکلگیری یک دولت ملی و تحکیم پایههای قدرت سیاسی نوین و همچنین تثبیت امنیت ملی در این کشور از خود نشان داد، عربستان سعودی از همان ابتدا از طریق یارگیری و حمایت مالی، سیاسی، تبلیغاتی و لجستیکی از جریانات تندرو سلفی، بعثیها و گروههای تروریستی، ضمن تلاش برای بیثباتی و گسترش ناامنی در آن کشور، سعی کرد تا از نقش عراق جدید و فعال شدن آن در تحولات منطقه خاورمیانه ممانعت بعمل آورد.
علاوه بر این، نگاهی به رفتارهای عربستان سعودی و عملکرد این کشور در قبال بحران سوریه، به روشنی نقش این کشور را در دامن زدن به این بحران آشکار میسازد. طی ماههای گذشته، یکی از تازهترین رویدادها در روند تحولات سوریه، فعال شدن بیشتر عربستان سعودی است. از آغاز بحران سوریه، عربستان طرحهای مختلفی را برای تاثیرگذاری بر روند تحولات داخلی این کشور در پیش گرفته بود. یکی از موضوعات، طرح این کشور برای ایجاد یک "ارتش ملی جدید" برای مخالفان دولتی میباشد. هدف اولیه این طرح ایجاد یک نیروی نظامی آموزش دیده در خارج از خاک سوریه و تقویت و سازماندهی گروههای سلفی برای کنترل اوضاع داخلی سوریه و تسلط بر سایر نیروهای معارض سوری میباشد. شدت گرفتن فعالیتهای عربستان در تحولات داخلی سوریه خود یکی از نشانههای نارضایتی این کشور در خصوص توافق امریکا و سوریه بر سر تحویل تسلیحات شیمیایی این کشور و ممانعت از انجام حمله نظامی است. تحرکات دیپلماتیک اخیر در نیویورک و تعدیل سطح تنش در مناسبات ایران و امریکا و پیامدهای آن بر بحران سوریه، خود یکی دیگر از
نگرانیهاییست که عربستان سعودی را به واکنش واداشته است.
تنش و تشدید اصطکاک در مناسبات ایران و غرب و بویژه ایالات متحده امریکا همیشه برای برخی کشورهای منطقهای از جمله عربستان سعودی یک فرصت بوده و از مطلوبیت و اهمیت خاصی برخوردار بوده است. طی چند دهه اخیر، عربستان سعودی با پیگیری یک رویکرد یک بام و دو هوا در عرصه سیاست خارجی، نقش عمدهای را در بیثبات سازی و تداوم شکنندهگی امنیتی منطقه خاورمیانه بازی کرده است. این کشور از طریق ایجاد گروهها و جریانهای تندرو سلفی در جای جای منطقه از افغانستان و پاکستان گرفته تا شمال افریقا و حمایتهای پیدا و پنهان مالی و تسلیحاتی از آنها، نقش مهمی را در بیثباتسازی منطقهای ایفا کرده است. به واقع بر خلاف تصور رایج در غرب، نه سیاستهای ایران، بلکه دقیقا این رفتارهای دوگانه عربستان سعودیست که تهدیدی جدی علیه صلح و امنیت منطقهای و حتی منافع کشورهای غربی محسوب
میشود.
آنچه مسلم است اینکه در حال حاضر عربستان سعودی تنها ابزار اثرگذاری و نقشآفرینی در آینده سوریه را در تقویت و حفظ القاعده و همینطور گروههای افراطگرای مرتبط با آن میداند. به واقع، تداوم جنگ داخلی در سوریه و تشدید نابسامانی های داخلی، شکاف های مذهبی و افراطگرایی در این کشور، زمینه و فضای لازم را برای بازیسازی و نقشآفرینی عربستان سعودی فراهم میسازد.