مدیریت سیاست خارجی در تراز سند چشم‌انداز ملی

Print E-mail
دکتر فریدون وردی‌نژاد
02 دی 1391

دیباچه

در نظام جهانی، پیوندهای میان کشورها و همچنین بروز بازیگران در بسیاری از کشورها، به درجه‌ای رسیده است که نمی‌توان آن را با روابطی که تنها چند دهة پیش بوده است، مقایسه نمود. سیاست خارجی نیز به همین میزان اهمیت پیدا نموده و عواملی که سیاست خارجی را می‌سازند، بیشتر و با اهمیت‌تر گشته‌اند. کنش، واکنش و رقابت میان کشورها به سطح بالایی رسیده است و در قرن بیست‌ویکم، دیگر بدون داشتن روابط با دیگر کشورها ادامة زیست برای هیچ واحد سیاسی امکان‌پذیر نیست.

سیاست خارجی، در اساس فعالیت‌های یک کشور در محیط و شرایط خارجی است. در همین ارتباط سیاست خارجی می‌تواند یک استراتژی و یا برنامه‌ای از فعالیت‌ها تعریف گردد که توسط تصمیم گیران یک کشور در برابر کشورهای دیگر و یا نهادهای بین‌المللی انجام شده، تا به اهدافی که منافع ملی آن کشورها خوانده می‌شود دست یابند. سیاست خارجی همچنین فرایندی دربرگیرندة اهداف مشخص، عوامل معین خارجی وابسته به اهداف یادشده، توانایی کشور در رسیدن به نتایج مطلوب، توسعه یک استراتژی سودمند، اجرای استراتژی، ارزیابی و کنترل آن به شمار می‌آید.

تصمیم‌گیری در سیاست خارجی، به نام کشور خوانده می‌شود. برای نمونه گفته می‌شود که کشور الف به کشور ب اعتراض نمود. درحالی‌که همه می‌دانیم که کشور یک واژة انتزاعی است و نمی‌تواند تصمیم‌گیر باشد. درحقیقت سیاست خارجی فرایندی است از تصمیم‌گیری حاکمیت و دولت که از طرف کشور یا مردم تصمیم می‌گیرند. رأی هر کشوری در سیاست خارجی و نوع کشوری که برای ایجاد ارتباط برگزیده است، مهم است و تابع چشم‌انداز و اهداف کلان کشور می‌باشد.

به نظر می‌رسد که در یک تقسیم‌بندی کلی، کشورهای دیگر می‌توانند در چهارچوب روابط سیاسی در یکی از هفت گروه زیر قرار گیرند:

± دشمن ما

± هم‌پیمان ما

± بی‌طرف

± تسلط ‌طلب

± هم‌پیمان وابسته به دشمن ما

± وابستة به کشورما

± دست‌نشاندة کشورما

تصمیم‌گیرندگان در سیاست خارجی در بیشتر مواقع، پس از آنکه کشوری را در یکی از دسته‌های گفته شده جای دادند، از آن پس، نوع تصمیم‌گیری و بده ـ بستان با آن کشور، پیرو هنجارهای حاکم بر این دسته از کشورها خواهد بود.

منبع: کتاب سیاست خارجی توسعه گرا، مرداد ١٣٨٧

دانلود مقاله