بنیادهای استراتژی امنیت ملی ایالات متحده (قبل و پس از قدرت‌یابی گروه‌های اسلامی رادیکال)

Print E-mail
دکتر سید مسعود موسوی شفائی، شانی هرمزی
23 اسفند 1387

چکیده

استراتژی امنیت ملی ایالات متحده تا پیش از قدرت‌یابی گروه‌های اسلامی رادیکال، به‌طور عمده بر مبنای «حداکثرسازی قدرت ملی به زیان سایر کشورها» قرار داشت. در پی‌گیری این راهبرد، امریکا به‌عنوان قدرت برتر، از توان و منابع مادی و غیرمادی لازم برخوردار بوده است. به‌دنبال وقایع ١١ سپتامبر و افزایش حملات تروریستی که از زاویه‌ای نتیجه و واکنشی به یکجانبه‌گرایی و اتخاذ سیاست یاد شده از جانب ایالات متحده به‌شمار می‌رود، به‌نظر می‌رسد که روندهای جدیدی در استراتژی امنیت ملی امریکا در حال شکل‌گیری است.

به‌عبارت دیگر، ظهور تروریسم در شکلی نوین و قدرت‌گیری گروه‌های افراطی اسلامی، ضرورت تغییر جهت در استراتژی امنیت ملی امریکا را در برخی محافل امریکایی پر رنگ ساخته است. حامیان تغییر جهت مزبور بر این باورند که مبنا و نظریه‌ای که استراتژی امنیت ملی امریکا بر آن استوار بوده است، از یک سو منجر به اقدامات و حرکات واکنشی اسلامیون افراطی نوظهور گشته و از سوی دیگر زنگ افول هژمونی ایالات متحده را به صدا در آورده است. بر این اساس، لزوم تغییر جهت و تحقق امنیت ملی از طریق «افزایش همکاری‌های بین‌المللی» به‌مثابۀ راهکاری برای حفظ هژمونی مطرح می‌گردد. هر چند نمی‌توان ادعا کرد که چنین رویکردی در عمل رخ‌داده است، اما می‌توان آن را تحت عنوان «روند در حال شکل‌گیری» مورد شناسایی و بررسی قرار داد.

کلیدواژه‌ها: استراتژی امنیت ملی، هژمونی، گروه‌های اسلامی رادیکال، خاورمیانه.

منبع: پژوهشنامه استراتژی امریکا در قبال جهان اسلام، اسفند ١٣٨٧

دانلود مقاله