سیاست خارجی توسعهگرا؛ الگوی مالزی |
02 دی 1391 |
||||
دیباچه مالزی یکی از نمونههای بارز کشورهای اسلامی است که با در پیش گرفتن سیاستهای توسعهای ویژه خود، در سالهای نزدیک توانسته است به جایگاه ارزشمندی در توسعه اقتصادی دست یافته و بهعنوان یک کشور تازه در حال صنعتی شدن شناسایی شود. این کشور سالهاست که رشد پایداری در حد بیش از هفت درصد را تجربه میکند، و درآمد سرانهای بیش از چهار هزار دلار دارد. بیشتر صادراتش کالاهای ساخته شده و بهویژه کالاهای برقی و الکترونیکی است. از همه مهمتر اینکه مالزی با همه کشورهای جهان روابط خوب و سازندهای دارد. با همه اینها، مالزی کشوری با ویژگیهای جهان سومی و اسلامی است. این کشور همچون هر کشور مسلمان دیگر، هویتی اسلامی دارد و اسلام بیش از هر جای دیگر، در مالزی مهم است و اساس وحدت مالایاییها را تشکیل میدهد. همچنین، همانند هر کشور جهان سومی دیگر، از گونهگونی نژادی و قومی برخوردار است که منبع مهم تنش و بیثباتی درونی به شمار میآید. از دید توسعه هم، مالزی کشوری واپسمانده و با توانایی تولید صرفاً کالاهای اولیه و با درآمد بسیار کم در حد سرانه 250 دلار بوده است. از طرفی دیگر، در چهار سده پیشین، استعمار را تجربه کرده و با مسائل و مشکلات آن درگیر بوده است. در نتیجه، این کشور تمام ویژگیهای ناخوشایند یک کشور توسعهنیافته را داشته است. اینکه چه دگرگونیهایی در مالزی روی داده و چگونه این کشور توانسته است در مسیر توسعه قرار گیرد و از یک کشور واپسمانده و کوچک، اکنون به کشوری تازه صنعتی شده تبدیل شود، پرسش بسیار مهمی است که پاسخدهی و بیان سبب آن، هدف اصلی این نوشتار است. اهمیت چنین واکاوی در آن است که این روزها در ایران بحث توسعه بسیار اهمیت یافته و دست کم در همایشهای اندیشمندانه و دانشگاهی رواج دارد. تبیین چنان دگرگونیهای اقتصادی و سیاسی و یافتن روش و الگویی برای توسعه که برپایه آن هم امر توسعه پیش برود و هم ارزشهای جامعه در حد معقول ماندگار و مورد احترام باشد، دلمشغولی مهمی در بین نخبگان حکومتی و ابزاری است. با توجه به این مهم، بررسی الگوی توسعه مالزی ارزشمند است. اینکه چه درسهایی از الگوی مالزی برای توسعه در ایران میتوان گرفت، جنبه مهم دیگر این پژوهش است. در مورد سببهای توسعه در مالزی میتوان بخشهای سیاسی و اجتماعی آن را از وجوه اقتصادی جدا نمود. در حقیقت، اینها دو بخش جداگانه هستند که اگرچه بهعنوان کاملکنندة یکدیگر عمل میکنند اما دگرگونی هر کدام نیز دربر دارندة قواعد ویژهای است. در بررسی الگوی توسعه مالزی، نخست به دگرگونیهای سیاسی و اجتماعی پرداخته میشود. چرا که گمانة اصلی این نوشتار آن است که بدون کنار گذاشتن نسبت قابل توجهی از مسائل پیش روی مشروعیت سیاسی یک نظام، امکان پیشرفت اقتصادی تقریباً ممکن نیست. پس از بررسی مسائل سیاسی و اجتماعی در مالزی، مسائل اقتصادی توسعه آن برشمرده میگردد. پس از آن هم شرایط سیاست خارجی توسعهگرای مالزی مورد توجه قرار میگیرد. در بخش نخست، بحث اصلی این است که اختلافات سیاسی و اجتماعی چگونه حل شد و اصولاً چنان مسائل و اختلافاتی تا چه اندازه باید حل شود تا نسخة توسعه پیچیده شود. در بخش دوم، کارکرد بخشهای مختلف اقتصادی مالزی مورد بررسی قرار میگیرد تا روشن شود که سیاستهای اقتصادی آن کشور چه دستاوردهایی داشته و تا چه حد موفق بوده است. در بخش سوم هم سیاست خارجی آن کشور از زمان استقلال بررسی شده و ویژگیهای توسعهگرای آن مطرح میگردد.
|