27 ارديبهشت 1388
خلاصه
تغییرات ژئوپلیتیک، متناسب با گستردگی و اهمیت آن، تغییرات دگرگونکننده و تاریخسازی را در عرصههای تعامل و یا تقابل کشورها ایجاد میکنند. به تعبیری دیگر، هر تغییری در عرصه ژئوپلیتیک از آن جهت که فضای گفتمانی تازهای را ایجاد میکند، ساختار تعامل و یا تقابل در سطوح مختلف منطقهای و بینالمللی را متناسب با خود متحول و دگرگون میسازد. فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی به عنوان یکی از مهمترین تحولات ژئوپلیتیک در قرن بیستم، علاوه بر تغییرات شگرفی که در سطح جهانی به وجود آورد، به دلیل هم جواری و قرابت جغرافیایی، وجوه و عرصههای اقدام جمهوری اسلامی ایران در مقیاسهای منطقهای و حتی بینالمللی را متحول و دگرگون ساخت. شکلگیری هشت دولت جدید در حد فاصل میان ایران و روسیه، از یک سو به شدت مناسبات تاریخی میان ایران و روسیه را تحت تأثیر قرار داد و از سوی دیگر، عرصهها و فرصتهای تازهای را برای همکاریهای اقتصادی، سیاسی و فرهنگی میان جمهوری اسلامی ایران و کشورهای تازه استقلال یافته در آسیای مرکزی و قفقاز فراهم ساخت.
در نخستین روزهای پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، حداقل دو دلیل عمده وجود داشت که رهبران ایران و برخی از کشورهای تازه استقلال یافته، با شوق و امیدهای فراوان انتظار شکوفایی و گسترش هرچه بیشتر روابط ایران و این کشورها را در عرصههای مختلف اقتصادی، فرهنگی و سیاسی داشته باشند: اول پیوندهای فرهنگی، مذهبی و تاریخی موجود میان ایران و کشورهای جدید در آسیای مرکزی و قفقاز و دوم، نیازها و تقاضاهای اقتصادی به سرعت در حال افزایش در این مناطق بود.
تحقق این انتظارات در سالهای بعد به عنوان یکی از اهداف اصلی سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران، در دستور کار دستگاههای سیاسی، اقتصادی و فرهنگی قرار گرفت. اما در یک ارزیابی کلان به نظر میرسد که سه عامل باعث ایجاد فاصله زیاد میان انتظارات اولیه و وضع موجود شد: اول، نقش و تأثیرگذاری قدرتهای بیرونی؛ دوم، فقدان ساختارها و زیربناهای تسهیلکننده روابط اقتصادی در کشورهای تازه استقلال یافته؛ و سوم موانع داخلی در ایران بود.
جمهوری اسلامی ایران همواره تلاش نموده است تا روابط خود را با کشورهای آسیای مرکزی، قفقاز و روسیه توسعه دهد و در این راستا موفقیتهایی در زمینه همکاری های سیاسی، فرهنگی و اقتصادی نیز به دست آورده است؛ با این حال در زمینه همکاریهای اقتصادی به نظر میرسد که هنوز ظرفیتهای زیادی وجود دارد که به دلیل وجود برخی موانع مورد استفاده قرار نگرفته است.
سراسر سالهای پس از فروپاشی شوروی، آسیای مرکزی و قفقاز بستر رقابت قدرتهای منطقهای و فرامنطقهای برای حضور و نفوذ در عرصه سیاسی و اقتصادی این جمهوریها بوده است. به همین دلیل، یکی از مهمترین موانع محدودکننده فضای مانور جمهوری اسلامی ایران برای توسعه همه جانبه روابط با این کشورها را میتوان این عامل تلقی کرد، اما علاوه بر آن، وجود برخی مشکلات و موانع داخلی در کشورهای تازه استقلال یافته و همچنین در جمهوری اسلامی ایران ـ در سالهای گذشته ـ در ایجاد فاصله میان انتظارات اولیه و وضع موجود نقش مهمی داشتهاند. نبود عدم وجود راهبرد مشخص و مستمر برای حمایت از همکاریهای اقتصادی، وجود موانع بازدارنده در راستای توسعه تجارت از جمله تعرفههای زیاد و متنوع گمرکی و طولانی بودن مراحل بوروکراسی صادرات و واردات کالا، ضعف سیستم بانکی در برقراری و تسهیل روابط تجاری و اقتصادی، تعدد مراکز تصمیمگیری و ضعف دستگاههای مسئول در ایجاد هماهنگی بین بخش خصوصی و دولتی ایران، ضعف ساختاری برای هدایت تجار، صنعتگران و صادرکنندگان خدمات فنی، عدم پیگیری جدی مصوبات کمیسیونهایی همکاری مشترک اقتصادی و نبود اراده کافی برای به سرانجام رساندن موافقتنامههای امضاء شده، ضعف شناخت کافی از بازارهای منطقه و نبود آگاهی از رفتارهای مصرفی مردم، با در نظر گرفتن فرهنگ، آداب، عادات و رسوم آنان، سنتی بودن روش های تجاری بخش خصوصی، نبود نظام استاندارد در کالاهای صادراتی و بیانضباطی در بستهبندی و بازاریابی، از جمله مشکلات و موانعی هستند که گسترش همکاریهای اقتصادی جمهوری اسلامی ایران با جمهوریهای شوروی سابق را تحتالشعاع قرار دادهاند.
با توجه به سوابق دیرینه روابط تجاری و وجوه اشتراک فرهنگی و تمدنی ایران با این مناطق، در مجموع کشورهای آسیای مرکزی، قفقاز و روسیه قلمروی است که جمهوری اسلامی ایران میتواند روابط اقتصادی و تجاری خود را در آن توسعه دهد و بازارهای مناسبی را برای خود، در شرایط کنونی و آینده سامان دهد. به همین سبب، آگاهی از سطح و چگونگی روابط اقتصادی و تجاری با این منطقه، که یکی از مهمترین مناطق طرف مبادلات اقتصادی و تجاری با ایران به شمار میرود و از اهمیت خاصی برخوردار است.
کتاب حاضر که به درخواست دانشگاه آزاد اسلامی و در قالب حمایت این دانشگاه از پروژههای تحقیقاتی مشترک با گروه پژوهشهای سیاست خارجی پژوهشکده مطالعات استراتژیک، توسط جناب آقای دکتر بهرام امیراحمدیان، پژوهشگر مرکز تحقیقات استراتژیک و از کارشناسان با تجربه مسائل جمهوریهای شوروی سابق، به انجام رسیده است، در واقع تلاشی برای پاسخگویی به پرسشهایی است که همیشه در ذهن دستاندرکاران روابط ایران با این مناطق وجود داشته است.
در این پژوهش، ضمن بررسی روابط تجاری و اقتصادی ایران با روسیه از آغاز تاکنون، کوشش شده است تا ابعاد مختلف روابط تجاری- اقتصادی ایران با روسیه و سپس کشورهای آسیای مرکزی و قفقاز مورد بررسی قرار گیرد. در پایان موانع عمده در سر راه توسعه مناسبات و نیز راهکارهای پیشنهادی برای رفع این موانع ارائه شده است.
این کتاب به دلیل بهرهگیری از تجارب کارشناسی و دانشگاهی و همچنین با در نظر گرفتن این مورد که تاکنون در این خصوص کتابی با این حجم و گستره منتشر نشده است، انتظار میرود مورد استفاده مسئولان و دستاندرکاران روابط تجاری و اقتصادی و نیز پژوهشگران و دانشجویان رشتههای مطالعات منطقهای، روابط بینالملل و دیگر علاقهمندان قرار گیرد.