13 مرداد 1388
خلاصه
روابط ایران و روسیه در دوره پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی به دلایل مختلف از اهمیت زیادی برخوردار گردیده و در عین حال یکی از موضوعا ت بحث برانگیز هم در حوزه سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران و فدراسیون روسیه و هم در متن سیاست بینالملل بوده است. طی این سالها روابط دو کشور فارغ از ضرورتهای ناشی از همجواری جغرافیایی، سوابق تاریخی، همکاریهای اقتصادی و رقابت منطقهای، به دلیل موقعیت ویژهای که هر یک از دو کشور در عرصه سیاست بینالمللی داشتهاند، مورد توجه خاصی قرار داشته است.
به لحاظ تاریخی روابط ایران و روسیه فراز و نشیبهای متعددی را طی چهارصد سال گذشته پشت سر گذاشته است. در طی این مدت، در برخی از مقاطع تاریخی و به ویژه در دوره صفویه، دو کشور همکاریهای استراتژیک برای مقابله با برخی از دشمنان مشترک مانند امپراتوری عثمانی را تجربه کردهاند. اما در عین حال، به دنبال تضعیف دولت مرکزی در ایران در دوران پس از سقوط سلسله صفویه تا وقوع انقلاب کمونیستی 1917 در روسیه، تمایلات استعماری دولت تزاری موجب بروز جنگهای متعددی میان دو کشور و در نهایت انتزاع بخشی از خاک ایران و تثبیت یک قرن سلطه این کشور بر دولت مرکزی ایران در دوره قاجاریه گردید. انعقاد قراردادهای گلستان و ترکمانچای میان دو کشور، که بر مبنای آنها بخشی از سرزمینهای تحت حاکمیت ایران در شمال رود ارس از خاک ایران منتزع گردیده وبه قلمرو روسیه منضم شد، نقطه اوج خاطرات تلخ تاریخی مردم ایران از روسیه در طی چند قرن رابطه میان دو کشور به شمار میآید.
پس از وقوع انقلاب مارکسیستی در روسیه اگرچه بخش عمدهای از رفتارهای استعماری این کشور در ایران به پایان رسید، اما ابعاد نفوذ روسیه در قالبهای جدید مانند ایدئولوژی مارکسیسم و احزاب چپ مجدداً به عرصه سیاست ایران بازگشت. طی دوران جنگ سرد، ورود ایران به مجموعه بلوک غرب و پیروی از سیاستهای غربگرایانه تا حدود زیادی موجب بسته شدن مسیرهایی گردید که به طور سنتی فضا را برای نقشآفرینی روسیه و شوروی در ایران فراهم میساخت. با این حال، تخاصم میان ایران و اتحاد جماهیر شوروی حتی در دوران اوج جنگ سرد به سطحی نرسید که روابط همسایگی میان دو کشور را تحتالشعاع قرار دهد.
با وقوع انقلاب اسلامی در ایران، روسها در مورد چگونگی برخورد با این پدیده در برابر تناقضی قرار گرفتند که حتی فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی نیز نتوانست خط پایانی برای آن باشد. از یک سو، پیروزی انقلاب در ایران یکی از مهمترین پایگاههای ایالات متحده امریکا در کنار مرزهای اتحاد جماهیر شوروی را از حوزه نفوذ این کشور خارج ساخت و از سوی دیگر شکلگیری یک دولت مستقل با ادعاهای انقلابی احتمالاً میتوانست مشکلات تازهای برای این کشور ایجاد کند و ایران را به رقیب تازهای در سطح منطقهای تبدیل نماید.
به دلیل این ویژگی دوگانه، روابط جمهوری اسلامی ایران و فدراسیون روسیه در دوران پس از فروپاشی شوروی نیز در فضایی از ابهام و تردید پیگیری شده است. درحالیکه هر دو کشور ایران و روسیه به لحاظ استراتژیک نیازهای متعددی به یکدیگر دارند، شرایط و زمینههای موجود و همچنین برخی ملاحظات راهبردی، تاکنون مانع از ارتقای روابط دو کشور به سطح استراتژیک شده است.
مرحله جدید روابط ایران و روسیه/ شوروی در واقع با سفر آیتالله هاشمی رفسنجانی، رئیس وقت مجلس شورای اسلامی، در سال 1989 به مسکو آغاز شد و از آن زمان به بعد هر ساله حجم روابط تجاری و همکاریهای اقتصادی دو کشور رو به افزایش بوده است. اگرچه این روابط شامل موارد متعددی میشود، اما آنچه رابطه ایران و روسیه را در دوره جدید نزد کشورهای غربی، به ویژه ایالات متحده امریکا، بیش از هرچیز برجسته و حساس ساخته است، روابط دو کشور در مورد همکاریهای تسلیحاتی و همچنین تکمیل نیروگاه هستهای بوشهر میباشد.
با وجود آنکه روسیه در نخستین سال پس از فروپاشی شوروی به دلیل رویکرد غربگرایانه یلتسین نگاه مثبتی به کشورهایی مانند ایران نداشت، اما در اوت سال 1992 ایران توانست در توسعه روابط خود با روسیه گام دیگری را بردارد. در این تاریخ به عنوان بخشی از یک برنامه درازمدت همکاری اقتصادی و تجاری موافقتنامه ساخت یک نیروگاه هستهای در ایران بین روسیه و ایران به امضاء رسید.
علاوه بر همکاری روسیه با ایران در زمینه ساخت و راهاندازی نیروگاه هستهای بوشهر، همکاری دو کشور در زمینه توسعه فناوری نظامی ایران، توانست بخشی از نیازهای دفاعی ایران را مرتفع سازد. در حوزه همکاریهای تسلیحاتی، ایران بعد از چین و هند یکی از بزرگترین شرکای روسیه در این زمینه به شمار میآید. تبدیل شدن ایران به یکی از شرکای مهم خاورمیانهای روسیه از یک سو و شرایط منطقهای و بینالمللی از سوی دیگر، نقش تعیینکنندهای در سیاست خارجی روسیه نسبت به ایران به ویژه در عرصه بینالمللی داشته است.
فدراسیون روسیه پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی اگرچه با مشکلات اقتصادی فراوانی روبهرو بوده است، اما طی هشت سال ریاست جمهوری پوتین، این کشور تا حدود زیادی توانست به بازسازی موقعیت جهانی خود پرداخته و به مدد افزایش قیمتهای جهانی نفت، رشد اقتصادی خود را به بالاترین رقم در دوره جدید برساند. منابع غنی نفت و گاز، روسیه را به ویژه در برابر اروپا، که بیش از 30 درصد انرژی خود را از این کشور تأمین میکند، در یک موقعیت برتر قرار داده است. روسیه در حال حاضر تنها قدرت غیر غربی در میان اعضای گروه هشت کشور صنعتی به شمار میآید و به عنوان یکی از پنج عضو دائم شورای امنیت و یکی از دو قدرت برتر هستهای جهان، بهرغم وضعیت اقتصادی نه چندان مطلوب در مقایسه با دیگر اعضای گروه هشت، همچنان میتواند به عنوان یک قدرت بزرگ پس از ایالات متحده امریکا نقش تأثیرگذاری در سطح بینالمللی داشته باشد.
سیاست خارجی روسیه طی دوره پس از جنگ سرد با وجود فراز و نشیبهای متعددی که داشته است، به دلیل تمایل تاریخی مردم روسیه به حفظ، تثبیت و استعلای هویت روسی، که مهمترین ویژگی آن تمایز از هویت غربی میباشد، همواره سطحی از استقلال و متفاوت بودن را حفظ کرده است.
در سالهای گذشته روسها در تعریف جایگاه خود در برابر غرب بین موضع یک رقیب استراتژیک یا یک شریک مهم در نوسان بودهاند و به همین دلیل تحت شرایطی، تعامل با جمهوری اسلامی ایران و یا حداقل نمایش آن، برای آنها از اهمیت زیادی برخوردار بوده است.
همکاریهای فنی میان ایران و روسیه در زمینه احداث نیروگاه هستهای بوشهر از یکسو و همکاریهای دو کشور در زمینه تسلیحات و تجهیزات نظامی از سوی دیگر به طور همزمان مجموعهای از انتظارات، توقعات و نگرانیها را در هر سه سوی این رابطه دوجانبه یعنی ایران، روسیه و غرب ایجاد کرده است. در جریان کشمکش میان ایران و قدرتهای غربی بر سر برنامه هستهای ایران، اقدامات و مواضع روسیه، اگرچه در حد انتظار مردم و احتمالاً رهبران ایران نبوده است، اما از نظر کشورهای غربی این مواضع همچنان فضا و مسیر را برای بازیگری ایران باز گذارده است. روسیه در حالی از سوی برخی از کشورهای غربی متهم ردیف اول در زمینه تجهیز ایران به فناوری هستهای و تسلیحات پیشرفته به شمار میرود که هنوز پرسشهای زیادی در مورد ماهیت، ابعاد و سطح روابط دو کشور وجود دارد. تا زمانی که برای این پرسشها پاسخ مناسبی یافت نشود و اعتماد متقابل جایگزین برخی تردیدها نگردد، نمیتوان انتظار داشت که روابط دو کشور در آینده بدون هرگونه آسیبی استمرار یابد.