26 مهر 1389
مقدمه
سیر نزولی روابط ایران و روسیه در یک سال گذشته به گونهای بوده است که تحولات اخیر چون تکمیل و راهاندازی نیروگاه بوشهر و پیشنهاد تشکیل کنسرسیوم هستهای از سوی ایران به عنوان تحولات مثبت در روابط دو کشور تلقی شده و این سوال را مطرح کرده است که آیا این تحولات به معنای تغییر مواضع ایران و روسیه از مواضع چند ماه اخیر خود بوده و آیا فصل جدیدی از روابط فراروی دو کشور گشوده شده است؟ آینده این تحولات چگونه خواهد بود و چه چشماندازی برای همکاریهای هستهای آتی ایران و روسیه با توجه به مخالفتهای غرب میتوان متصور بود؟ برای پاسخ به این سوالات ابتدا به بررسی اجمالی موضوع اصلی روابط ایران و روسیه یعنی روابط هستهای دو کشور پرداخته و سپس بر همین مبنا دیدگاه، دلایل و اهداف روسیه در موضوع آغاز به کار نیروگاه بوشهر و دیدگاه دو کشور نسبت به پیشنهاد کنسرسیوم هستهای مورد ارزیابی قرار میگیرد.
پیشینه
بهطور مشخص میتوان روابط هستهای ایران و روسیه را از آغاز تاکنون متاثر از دیدگاه روسیه نسبت به صدور فناوری هستهای دانست و بر این اساس این روابط را به دو مقطع تقسیم کرد. در مقطع اول که مربوط به انعقاد قرارداد هستهای ایران با روسیه در دوره بوریس یلتسین است، دیدگاه روسها نسبت تمایلات هستهای ایران، متاثر از رویکرد اقتصادی حاکم بر سیاست خارجی این کشور بوده و صرفا روسیه به دنبال ایجاد بازار هستهای و کسب درآمد است. اما با روی کار آمدن ولادیمیر پوتین در روسیه یک سلسله دلایل موجب تغییر دیدگاه روسها نسبت به روابط هستهایشان با ایران میشود. در این دوره افزایش بهای انرژی پس از جنگ افغانستان و عراق، یعنی افزایش درآمد اقتصادی روسیه و احیاء تمایل روسها به قدرت جهانی شدن، ملاحظات امنیتی روسیه را افزایش میدهد. در این ملاحظات امنیتی برای روسیه فناوری هستهای از یک کالای اقتصادی به یک کالای استراتژیک تبدیل میشود که هم در تنظیم روابط مسکو و غرب مورد استفاده قرار میگیرد و هم اینکه صدور آن به کشوری مثل ایران که همجوار روسیه است، وابسته به اخذ تضمین است؛ همین عوامل موجب میشود تا تاخیرهای پی در پی در تحویل نیروگاه بوشهر به ایران به وجود آید.
راهاندازی بوشهر؛ دلایل روسیه
تصمیم روسیه برای پایان دادن به فرایند ساخت نیروگاه هستهای بوشهر اگرچه در عرف همکاریهای اقتصادی میان کشورها امری عادی تلقی میشود، اما به دلیل تأخیرهای مکرر روسیه در انجام آن، برای کارشناسان مسائل بینالمللی پرسش برانگیز به نظر میآید. بر این اساس علل تصمیم روسیه از دو جهت متفاوت قابل تحلیل است. از یک نظر میتوان اقدام روسیه را منفعلانه و ناشی از این مسئله دانست که با وجود اعتراضات جدی و صریح ایران به عدم تعهد روسیه به انجام قراردادهای خود در قبال تهران، روسها چارهای جز پایان دادن به این ماراتن خستهکننده نداشتند. روسها دریافتهاند کارت نیروگاه بوشهر تاریخ مصرف خود را از دست داده و استفاده بیش از حد از این کارت علیه ایران، نه تنها نتایج مثبتی ندارد، بلکه احتمالا موجب پیامدهای منفی برای روسیه هم خواهد شد. به ویژه اینکه نیروگاه بوشهر به مرحله غیر قابل بازگشتی رسیده و ایران نیز بارها اعلام کرده است که در صورت عدم همراهی روسیه نیز این نیروگاه افتتاح خواهد شد. به علاوه اینکه با وجود وابستگی روسیه به صدور فناوری هستهای، روسیه میداند عدم اجرای تعهدات نیروگاه بوشهر میتواند موجب بیاعتمادی سایر مشتریان هستهای روسیه شود. بر این مبنا، به نظر میرسد تکمیل نیروگاه بوشهر از سوی روسیه به دلیل وجود علل گریزناپذیر و در واقع رفتار منفعلانه روسیه بوده است.
از نظر دیگر، میتوان این اقدام روسیه را برخوردی فعالانه در جهت استفاده از فرصت راهاندازی نیروگاه بوشهر برای بازسازی روابط در حال تخریب خود با ایران تلقی کرد. با وجود تنشهایی که در یک سال گذشته در روابط ایران و روسیه به وجود آمد و گاه حتی منجر به اظهار نظرهای بسیار تند و صریح مقامات بلند پایه دو کشور علیه هم شد، نگرانیهایی در میان تصمیمگیران و تحلیلگران دو کشور ایجاد شد که این افتراق میتواند پیامدهای غیرقابل پیشبینی به لحاظ استراتژیک برای تهران و مسکو ایجاد کند. در همین راستا تکمیل نیروگاه بوشهر به عنوان پادزهری در روابط ایران و روسیه قلمداد میشود که از طرف روسها به جریان روابط دو کشور تزریق شد. روسها به خوبی میدانند دو مسئلهای که در سالهای اخیر همواره رابطه دوستانه ایران و روسیه را زیر سوال برده است، یکی موضوع تعلل روسها در تکمیل نیروگاه بوشهر و دیگری سکوت و عدم پاسخ شفاف کرملین درباره موعد تحویل سامانه دفاعی اس-300 بوده است. این موضوعات همواره به عنوان مستندات اصلی از سوی مخالفان ایرانی روابط تهران- مسکو مورد استفاده قرار میگیرد و همین مسائل موجب بدبینی افکار عمومی ایران نسبت به روسیه شده است؛ که این امور چندان خوشایند کرملین نیست.
علاوه بر این، یک سری اهداف و انگیزههای بینالمللی نیز موجب مشارکت فعالانه روسیه در تکمیل نیروگاه بوشهر بوده است. اول اینکه تحولات مسئله هستهای ایران که گاه با تأثیرگذاری روسیه هم همراه بوده به تنش روزافزونی منتهی شده است که امکان دارد تهران را به سمت مذاکره با غرب سوق دهد. این در حالی است که به عقیده بسیاری از کارشناسان روسی، ایران طرفدار غرب به مراتب خطرناکتر از ایران هستهای است. از اینرو به نظر میرسد از دیدگاه روسها افتتاح بوشهر، ضمن اینکه تناقضی با قوانین و تحریمهای بینالمللی نداشته و از سویی به ایجاد تعادل در مسئله هستهای ایران کمک میکند، در عین حال مانع کشیده شدن ایران به سمت غرب میشود.
درباره اهداف و انگیزههای روسیه در قبال آغاز به کار نیروگاه بوشهر یک سناریوی هوشمندانه نیز مطرح است و آن اینکه روسیه با افتتاح نیروگاه بوشهر، امتیاز خود را در این نیروگاه در هر شرایطی، به ثبت رسانده است. همچنین مسکو حتی در مقابل سوال غربیها هم دلیل و برهان خاص خود را دارد و آن اینکه راهاندازی و تأمین سوخت نیروگاه بوشهر میتواند ضمن جلب اعتماد مجدد ایران، اهرم فشاری برای متقاعد کردن تهران برای توقف هر برنامه غنیسازی دیگری باشد. نقش روسیه در راهاندازی نیروگاه بوشهر موقعیت این کشور را به عنوان تأمین کننده سوخت هستهای و مکان احتمالی هرگونه مبادله سوخت، بیش از پیش تقویت کرده و طرح هر گزینه دیگری را غیر منطقی و پر هزینه جلوه میدهد. به عبارت دیگر روسها با این اقدام امیدوارند که با زمینه سازی بازگشت ایران به توافق وین، توافق ایران-ترکیه و برزیل را هم به حاشیه برانند.
چشمانداز کار نیروگاه
هر چند سرانجام پس از سالها تاخیر، نیروگاه بوشهر آغاز به کار کرده است، اما تداوم کار این نیروگاه در برابر سناریوهای بدبینانهای نیز قرار دارد. اول اینکه راهیابی ویروس استاکسنت به برخی رایانههای نیروگاه بوشهر نه تنها شک و تردید اذهان عمومی، بلکه گمانهزنی کارشناسان را نسبت به عملیاتهای مخرب نرم علیه این نیروگاه افزایش داده است. دیگر اینکه تداوم کار نیروگاه، مستلزم پشتیبانی فنی و تامین سوخت از سوی روسیه بوده و این مسئله به مسکو قدرت مانور فعال و بازی جدید را میدهد. نیروگاه بوشهر هم از جهات فنی و هم از جهت تأمین سوخت نیازمند پشتیبانی روسیه است و به همین دلیل، با توجه به بازیهای دوگانه روسیه با ایران در گذشته، تردیدهایی درباره تداوم کار آن وجود دارد. اما در اینباره میتوان گفت به لحاظ منطقی هرگونه خلل و یا کارشکنی روسیه در قبال تداوم کار نیروگاه، قطعاً برای این کشور هم پیامدهای منفی خواهد داشت. اگر تاکنون روسها میتوانستند تعویق راهاندازی نیروگاه را با طولانی شدن روند مذاکرات پیوند بدهند، عدم پشتیبانی فنی لازم از نیروگاهی که خود کلید زدهاند را نمیتوانند با این بهانهها توجیه کنند؛ چرا که اینک علاوه بر دامن زدن به جو بیاعتمادی جهانی نسبت به سیاستهای دوگانه و عدم وفای به عهد روسها، فناوری هستهای خود را نیز به لحاظ فنی زیر سوال میبرند و این موضوع تأثیر مخربتری بر بازار هستهای روسیه خواهد داشت.
علاوه بر اینها احتمال وقوع اتفاقات غیرقابل پیشبینی که خارج از اختیار دو کشور باشد، نیز وجود دارد.
پیشنهاد کنسرسیوم؛ اهداف و انگیزههای ایران
پیشنهاد کنسرسیوم از سوی ایران را میتوان یکی از نتایج زودهنگام افتتاح نیروگاه بوشهر از سوی روسیه ارزیابی کرد. ایده تشکیل کنسرسیوم بینالمللی برای تولید سوخت هستهای در خارج از ایران، حدود دو سال پیش از سوی کشورهای 1+5 (کشورهای عضو دائم شورای امنیت و آلمان) مطرح شد ولی ایران آن را رد کرد. اما اینک علی اکبر صالحی، رئیس سازمان انرژی اتمی ایران، پیشنهاد کرده است کنسرسیوم مشترکی با مسکو برای تولید سوخت هستهای ایجاد شود. براساس این پیشنهاد، سوخت هستهای توسط کنسرسیوم مشترک در خاک روسیه تولید میشود.
هر چند پیشنهاد ایران برای تشکیل کنسرسیوم با همان نگرانیهای یاد شده از سوی ایران درباره رفتارهای آینده روسیه و با هدف تولید سوخت هستهای برای نیروگاه اتمی بوشهر مطرح شده است و هنوز به لحاظ فنی تعریف نشده است، اما میتوان گفت پیشنهاد کنسرسیوم از سوی ایران متضمن علائم سیاسی به روسیه و جامعه جهانی است. همانگونه که یاد شد، به نظر میرسد این پیشنهاد از طرفی نتیجه و پیامد زودهنگام وفای به عهد روسها در قبال ایران بود و از طرف دیگر برای کرملین دارای این پیام است که ایران به همکاری هستهای با روسیه علاقهمند میباشد. در حالیکه این پیام را به جامعه جهانی نیز ارسال میکند که ایران در فعالیتهای هستهای خود از همکاریهای جدی و مسئولانه استقبال میکند.
کنسرسیوم و برداشت روسی
در پاسخ به پیشنهاد کنسرسیوم که از سوی علیاکبر صالحی، رئیس سازمان انرژی اتمی جمهوری اسلامی ایران مطرح شد، "سرگی ریابکوف" معاون وزیر امور خارجه روسیه گفت که تحریمهای شورای امنیت علیه ایران، همکاری با این کشور را در زمینه کاربرد صلح آمیز انرژی هستهای از جمله ساخت نیروگاههای آب سبک، منع نمیکند. با این وجود معاون وزیر خارجه روسیه اضافه کرد: «مشکل اصلی در تشکیل کنسرسیوم هستهای با ایران، مسئله غنی سازی اورانیوم است که ممکن است در زمینههای نظامی کاربرد داشته باشد». ریابکوف ادامه داد: «اطلاعاتی را درباره اینکه ایران تصمیم گرفته برای اهداف نظامی، غنی سازی کند در اختیار نداریم ولی اعتماد کاملی هم نداریم که کل برنامه هستهای ایران، صلحآمیز است. به همین دلیل اظهارات صالحی برای تشکیل کنسرسیوم هستهای با روسیه، نیازمند تحلیل بیشتری است.
با توجه به این موضع و طبق اظهارات برخی مقامات روسیه، به نظر میرسد مسکو امکان تولید سوخت برای نیروگاه اتمی در ایران را در آینده منتفی نمیداند. اما از نظر روسها غنیسازی اورانیوم به هر حال باید در روسیه انجام شود. به عقیده کارشناسان مسایل سیاسی، این اظهارات ریابکوف نشانه تمایل روسیه به ادامه همکاریهای هستهای با ایران است و روسیه میتواند به عنوان یکی از گزینههای سازنده نیروگاههای هستهای جدید در ایران باشد که در این صورت، احتمال احداث کارخانه جدید شرکت "تی وی ا ال" برای تولید سوخت هستهای در ایران نیز قوت بیشتری خواهد یافت.
شرکت "تی وی ا ال" روسیه (زیرمجموعه "روس اتم" که تولید سوخت هسته ای برای نیروگاههای اتمی روسیه را به عهده دارد)، سعی دارد کارخانهای را برای تولید سوخت جهت نیروگاههای اتمی با طراحی روسیه در سایر کشورها تاسیس نماید. غنیسازی اورانیوم که "روس اتم" 40 درصد بازار جهانی آن را در اختیار دارد، در روسیه انجام میگیرد. اما طبق اظهار نظر کارشناسان شرکت "تی وی ا ال" برای تولید مقرون به صرفه در خارج از روسیه، باید کشور (یا منطقه) موردنظر دارای راکتورهایی با فناوری روسی بوده و تعداد این راکتورها حداقل هشت عدد باشد. در ایران تنها یک واحد در نیروگاه اتمی بوشهر با راکتور ساخت روسیه وجود دارد و ادامه همکاری با این کشور به تحویل سوخت برای نیروگاه و بازگرداندن سوخت استفاده شده به روسیه محدود میشود. مجلس ایران در 17 ماه اوت (26 مرداد)، برنامه ساخت 20 واحد نیروگاه اتمی در کشور را تصویب کرد. ولی توافق قطعی نه با روسیه و نه با کشور دیگری در این خصوص صورت نگرفته است، بهعلاوه همکاریهای اتمی با این کشور تحت تحریمهای شورای امنیت سازمان ملل قرار دارد.
البته در پی صدور فرمان مدودف درباره محدودسازی همکاریهای هستهای با ایران که بر اساس کنترل کامل هر نوع سرمایهگذاری ایران در روسیه و فعالیتهای هستهای این کشور است، میتوان گفت روسیه هر گونه همکاری با ایران را از موضعی بالا به پائین میبیند و در واقع خواستار همکاری برابر نیست. به همین لحاظ برخی تحلیلها حاکی از نقش منفی روسیه در مسئله هستهای ایران است.
نتیجهگیری
پیامدهای تحولات اخیر در روابط هستهای ایران و روسیه را میتوان از دو بعد مورد ارزیابی قرار داد: نخست از جنبه تأثیر این تحولات بر روابط دو جانبه تهران و مسکو و دوم از جنبه تأثیر این تحولات بر مسئله هستهای ایران. در مجموع به نظر میرسد آنچه موجب تحولات اخیر شده این است که تأخیرهای مکرر در راهاندازی و بهرهبرداری از نیروگاه بوشهر، به چهره و توانمندی روسیه در سطح منطقهای و بینالمللی آسیب رسانده است و نشان از مستقل نبودن سیاست روسیه در ارتباط با ایران دارد. این موضوع موجب بروز برخی انتقادات داخلی در روسیه نیز شده است. در کل اقدام روسیه در خصوص راهاندازی نیروگاه بوشهر اگرچه از برخی جنبهها نتیجه فشارهای هنجاری، سیاسی و فنی بوده است، از برخی وجوه فعالانه نیز برخوردار بوده است. روسیه از طرفی با زمینه سازی بازگشت ایران به توافق وین، سعی دارد از افزایش تنش در بحث هستهای ایران بکاهد و از طرف دیگر روابط خود با ایران را که به هر حال در حوزه امنیت روسیه قرار دارد را از دست ندهد. با اینحال راهاندازی بوشهر برای ما نباید موجب استنباط غلط از تغییر جدی در صفبندی طرفهای مذاکره موضوع هستهای ایران باشد. بهطور شفاف باید گفت آغاز به کار نیروگاه بوشهر با همراهی روسها، به معنای بازگشت کامل روسیه به صف ایران نیست. اما میتوان گفت این مسئله شرایط را برای دور جدید مذاکرات درباره تبادل سوخت فراهم میکند؛ ولی موانع همچنان پابرجاست.
البته در این میان جریان معکوسی که در روابط ایران و روسیه شکل گرفته بود هم تا حدودی متوقف شده و زمینه را برای بازگشایی باب مذاکرات برای همکاریهای بیشتر فراهم میکند. بهرهبرداری از نیروگاه بوشهر یک موفقیت و گام مثبت برای تقویت روابط میان ایران و روسیه است و میتواند گویای سیاست و موضعگیری مستقل روسیه نسبت به ایران در برابر غرب و امریکا باشد. با وجود چنین شرایطی، نباید از یاد برد همچنان عوامل دیگری خارج از اختیار دو کشور وجود دارند که بر روابط تهران و مسکو و همچنین مسئله هستهای ایران تاثیرگذار بوده و خواهند بود.