مقدمه

انتخابات ١٨ فوریه ٢٠٠٨، (٢٩ بهمن) پاكستان، در تاريخ ۶۰ ساله اين کشور منحصر به فرد است؛ زیرا ناآرامی‌های ناشی از ترور بى نظير بوتو، قربانیان زیادی را به همراه داشت؛ به گونه‌ای که هيچ انتخاباتى به اين اندازه قربانى نگرفته است. همین حوادث خونين در مسير اين انتخابات، باعث شد نامزدان انتخابات در فضايى از اضطراب و دلهره رقابت سیاسی را به پيش برند که خود امری غیر طبیعی است. از سوی دیگر، ويژگى شگفت اين انتخابات در اين است كه پاكستانى‌ها دو پديده متضاد رقابت سياسى و جنگ نظامى را همزمان تجربه كردند. در حالى كه رقابت سياسى شدیدی در ايالت‌هاى چهارگانه اين كشور برپا بود، همزمان، كشمكش خونين بین ارتش اين كشور و شبه نظاميان تندرو در نواحى قبيله‌اى آن جريان داشت. بنابراين انتظار می‌‌رود انتخابات اخیر پاكستان پیامدهای بزرگى را در داخل و خارج به دنبال داشته باشد؛ به این معنا كه اين انتخابات تكليف دو رشته رويارويى بزرگ سياسى و نظامى ميان دولت و شورشيان مسلح از يك سو و دولت مشرف با احزاب سياسى، به ويژه حزب مردم و نواز شریف را، از سوى ديگر روشن سازد. ناگفته پیداست که این انتخابات، با تغییر در چینش سیاسی، صحنه سیاسی فعلی پاکستان و حتی آینده سیاسی این کشور را دستخوش تغییر قرار می‌دهد. از این رو بررسی آن برای نظم و ثبات داخلی و نیز منطقه‌ای از جمله محیط پیرامونی ایران، حائز اهمیت می‌باشد که در این گزارش به آن می‌پردازیم.

نتایج انتخابات

تا پیش از انتخابات، کارشناسان پیش‌بینی می‌کردند که حزب مردم بتواند ٥٠ درصد از آراء یا کمتر از آن را به دست آورد. اما با کسب ٨٧ کرسی از مجلس ملی، پیروزی قاطع این انتخابات را به دست آورد که البته به اعتقاد عموم، ترور خانم بوتو، نقش مهمی در حصول این نتیجه ایفاء کرده است. جالب آنکه حزب مسلم لیگ شاخه نواز شریف که در انتخابات سال ٢٠٠٢، تنها موفق به کسب ١٦ کرسی در مجلس ملی شده بود، در انتخابات اخیر، با کسب ٦٧ کرسی، دومین آرا را به خود اختصاص داد. در انتخابات پارلماني پاكستان، بيش از ۵۰ حزب و گروه سياسي بزرگ و كوچك شركت كردند كه رقابت اصلي بين شش حزب مردم، حزب عوامي ملی جنبش متحده قومي، حزب مسلم ليگ شاخه نوازشریف و شاخه قائداعظم و مجلس متحده عمل و نامزدهاي مستقل انجام شد.

حدود ۸۰ ميليون نفر در اين انتخابات شركت كرده‌اند و در مجموع نامزدهاي سيزدهمين دوره انتخابات مجالس ملي و ايالتي ۷۳۳۵ نفر بود. از اين تعداد ۳۴۲ نفر براي نمايندگي مجلس ملي (۲۷۲ نفر انتخابي  و۷۰ نفر انتصابي شامل ۶۰ نماينده زن و۱۰ نفر نماينده اقليت‌ها) و۷۲۸ نفر براي نمايندگي مجالس ايالتي (۵۷۷ نفر انتخابي  و۷۷ نفر انتصابي شامل  ۱۲۸ نماينده زن و ٢٣ نفر نماينده اقليت‌ها) انتخاب شدند. هر یک از احزاب اصلی، این تعداد کرسی را در مجالس  اخذ کرده‌اند:

1.         حزب مردم در مجموع ۸۷كرسي مجلس ملی و۱۷۲ كرسي مجالس ايالتي؛

2.         حزب مسلم ليگ شاخه نواز در مجموع ۶۷ كرسي مجلس ملي  و ۱۰۹ كرسي مجالس ايالتي؛

3.         حزب مسلم ليگ شاخه قائد اعظم در مجموع ۴۰ كرسي مجلس ملي و ۹۹ كرسي مجالس ايالتي؛

4.         نامزدهاي مستقل در مجموع ۲۶ كرسي مجلس ملی و ۶۵ كرسي مجالس ايالتي؛

5.         جنبش متحد قومي در مجموع ۱۹ كرسي مجلس ملي و ۳۷ كرسي مجالس ايالتي؛

6.         حزب عوامي ملي در مجموع ۹ كرسي مجلس ملي و ۳۵ كرسي مجالس ايالتي؛

7.         مجلس متحده عمل در مجموع ۶ كرسي مجلس ملي و ۱۹ کرسی مجالس ايالتي.

اختلاف نظرات دو حزب پیروز

علی‌رغم برقراری ائتلاف میان دو حزب مسلم لیگ شاخه نوازشریف و حزب مردم و نیز اعلام تشکیل دولت ائتلافی با مشارکت دو حزب، میان این دو حزب اختلافاتی وجود دارد که می‌تواند آینده سیاسی پاکستان را تحت‌الشعاع قرار دهد و دولت را در برقراری ثبات و توازن بر کشور دچار مشکل سازد. این اختلافات را می‌توان به چند دسته زیر تقسیم کرد:

1.         اختلاف ایدئولوژیک: رهبری حزب‌های مردم و مسلم لیگ شاخه نواز، دو نوع تفكر را نمایندگی می‌كنند؛ حزب مردم، نوعی سكولاریسم و لیبرالیسم را در پاكستان نمایندگی می‌كند و در مقابل، رهبری حزب مسلم لیگ شاخه نواز شریف، مدافع قشرهای میانی و در واقع خرده  بورژوازی مرفه سنتی را در پاكستان نمایندگی و رهبری می‌كند.

2.         رویکرد به آمریکا: ارتباط حزب مردم با آمریكا تقریبا مطلوب و از بستر همواری برای همكاری برخوردار است. در واقع این حزب به این جمعبندی رسیده است که برای حفظ قدرت خود، به لحاظ نفوذ آمریکا، به همکاری و تعامل با ایالات متحده نیازمند است. در حالی که حزب نوازشریف چنین دیدگاهی ندارد بلکه معتقد است که عناصر آمریكایی به ویژه پرویز مشرف، باید از عرصه سیاسی پاکستان حذف شوند. چنانچه نواز شريف در گفت و گو با يك شبكه خبري هندي گفت: «مشرف روند کار عادي بسياري از مؤسسات داخلي كشور را مختل كرده است و به همين دليل ما و نمايندگان پارلمان كشور در پي آن هستيم تا با استناد به قانون، وي را از رياست جمهوري بركنار و دموكراسي را دوباره در پاكستان احيا كنيم.»

3.         رویکرد نسبت به ارتش و مشرف: حزب مردم، كناره‌گیری ارتش را از نهادهای دولتی خواستار است و معتقد است برای برقراری دموکراسی در پاکستان، ارتش باید به پادگان‌ها برگردد و نفوذ آن در حیطه سیاسی کشور حذف شود. همچنین به حذف مشرف اعتقاد ندارد و معتقد است که می‌توان یك دولت وفاق ملی حتی با حضور مشرف تشكیل داد تا با همکاری یکدیگر ثبات و دموکراسی را به این کشور بازگرداند و علاقمند است تا در عمليات عليه جریان افراطى با مشرف متحد شود.

اما حزب مسلم لیگ شاخه نواز شریف، نوک پیکان اتهام خود را از ارتش به شخص مشرف منحرف کرده است و به دنبال سلب اختیارات پرویز مشرف و سخت کردن شرایط تداوم حضور وی در عرصه قدرت است؛ به نحوی که با شعار برکناری مشرف و بازگشت افتخار محمد چودری، قاضی‌القضات پاكستان به منصب اولیه خود در انتخابات شرکت کرد. این در حالی است که زرداري معتقد است كه پارلمان بايد در اين ‌باره تصميم بگيرد.

اما با وجود این اختلاف دیدگاه بین دو حزب، باز هم می‌توان به آینده سیاسی دولت ائتلافی پاکستان امیدوار بود. به این معنا كه دو حزب الآن در این موضع قرار ندارند كه اصطكاك میان خود را تشدید كنند. رهبران شاخه نواز مسلم ليگ بطور قطع به اين نكته واقف هستند كه رهبران حزب مردم به ويژه زرداري‌، رابطه بسيار مناسبي با آمريكايي‌ها دارند و غفلت از معاملات پنهاني حاکم، مي‌تواند آنها را بيشتر از گذشته از قدرت دور كند. آنها مي‌دانند كه سياست فعلي واشنگتن حفظ مشرف است، بنابراين تلاش مي‌كنند تا مانع از تحقق معامله‌ پنهاني رهبران حزب مردم با آمريكا شوند؛ لذا واقع بيني حزب احتمالاً آنها را به سمت ميانه روي سوق خواهد داد، جهتي كه هم به نفع مشرف (در بعد داخلي) و هم به نفع آمريكا (در بعد خارجي) خواهد بود.

در همین راستا، می‌توان به توافق رهبران احزاب مردم و مسلم لیگ شاخه نواز شریف پاكستان درباره تشكیل دولت ائتلافی اشاره کرد. بر اساس توافقات حاصله، رئیس و نایب رئیس مجلس ملی از حزب مردم و مجالس ایالتی از حزب نواز شریف هستند.

احزاب شرکت کننده در انتخابات

در آخرين روزهاى رقابت انتخاباتى، رهبران سياسى به يارگيرى گسترده دست زدند. حزب مسلم ليگ شاخه قائد اعظم كه حزب مشرف نيز هست، بيش از هر چيزى روى حاميان حزب متحده قومى حساب مى‌كرد. مشرف به خاطر رويارويى با نواز شريف كه در سال ۱۹۹۹، وى را از نخست وزيرى خلع كرده بود، به يارى اين حزب احتياج داشت .حزب مسلم ليگ شاخه نواز  هم هرچند سعى كرد همراه و متحد حزب مردم پاكستان - حزب بى نظير بوتو – باشد، اما هر دو حزب منافع خاص خود را نيز در نظر دارند. حزب عوامی ملى نيز كه تشكيلاتى ملى گرا و پشتون از استان شمال غربى است، از ديگر احزاب شركت كننده در اين انتخابات است. تعدادی از  احزاب نیز اين انتخابات را بايكوت كرده بودند.

تا پيش از ترور بى نظير بوتو، هركدام از احزاب نسبت به انتخابات اميدهايى داشتند كه پس از ترور، امید آنان رنگ باخت. حزب مسلم ليگ شاخه نواز كه زمانى رقيب حزب مردم به شمار مى‌آمد، با ترور بى نظير، تبديل به حامى اين حزب شده است. در مقابل، مشرف در اين انتخابات از كمترين حمایت برخوردار شد. از ديگر احزابى كه اميدشان در گذر زمان رنگ باخت، احزاب افراطى شامل شش حزب مذهبى و سنتى تحت رهبرى افرادى مانند قاضى حسين احمد بود، که تحت عنوان مجلس متحده عمل هستند و گمان مى‌رفت با ائتلاف با يكديگر نيروى قدرتمندى را تشكيل دهند، اما در انتخابات نتیجه مهمی کسب نکردند. اين امر براى غربى‌ها خوشایند بود.

واکنش طالبان به نتیجه انتخابات و شکست مشرف

سخنگوي طالبان پاكستان،"مولوي عمر"، در بيانيه‌اي از شكست حاميان "پرويز مشرف" در انتخابات اين كشور استقبال كرد و افزود كه اين گروه آماده انجام مذاكرات صلح با دولت جديد است. وی تأكيد كرد كه طالبان هيچ گونه دشمني با احزاب سياسي پاكستان ندارد و مايل است با آنها براي استقرار صلح همكاري كند. همچنین او از  قول "بيت‌الله محسود"، فرمانده طالبان پاكستان، به احزاب پيروز در انتخابات اخير اين كشور توصيه كرد تا سياست مشرف در خصوص جنگ عليه تروريسم را پيگيري نكنند.

سخنگوي طالبان شرط گفت‌وگوها را  وارد جنگ نشدن دولت جدید با طالبان دانست و اظهار داشت تا زمانی که این اقدام از سوی دولت صورت نگیرد، باب مذاكره باز خواهد بود؛ در غيراين صورت طالبان به فعاليت‌هاي خود عليه آنها ادامه خواهد داد.

طالبان پاكستان در مناطق قبايلي فدرال پاكستان (فاتا) از جمله "كرم" به مركزيت پاراچنار، "باجور" به مركزيت خار، "مهمند" به مركزيت قلعه‌ني، "اوركزئي"، "خيبر" به مركزيت لندي كوتل، وزيرستان شمالي به مركزيت ميرانشاه و وزيرستان جنوبي به مركزيت وانا به فعاليت مي‌پردازند.              

موضع آمریکا در قبال مشرف

اساساً در طول بیش از ٦٠ سال- از زمان استقلال پاکستان- ارتش یا به طور کامل و یا در پشت صحنه، عرصه قدرت سیاسی را در دست داشته است.  در اواسط جنگ سرد، پاکستان با آمریکا متحد شد و در سیتو، پیمان بغداد و سنتو عضو شد. آمریکا ترجیح می‌داد تا به جای احزاب سیاسی، ارتش قدرت را در دست داشته باشد؛ زیرا با روی کار آمدن احزاب سیاسی، احتمال داشت منافع ایالات متحده به خطر بیافتد. در همین راستا، ایالات متحده از کودتاهای ارتش در سال ١٩٥٨ و ١٩٧٧، حمایت کرد.

در حال حاضر نیز ارتش و سرویس اطلاعاتی آن، مهمترین همکاران ایالات متحده در مقابله با تروریسم هستند. همکاری طولانی مدت آمریکا با ارتش پاکستان، پشتوانه مناسبی برای تداوم رابطه و تضمین حمایت دوجانبه آنها از یکدیگر می‌باشد. لذا به زعم برخی از کارشناسان، برقراری دموکراسی در پاکستان، می‌تواند به ایجاد اختلاف این کشور با ایالات متحده منجر شود. در همین راستا، دولت بوش كه در هفت سال پس از ۱۱ سپتامبر به عنوان حامى مشرف ايفاى نقش كرده است، در اين انتخابات نيز همچنان از جبهه دولت مشرف پشتيبانى كرد. پس از ١١ سپتامبر، مشرف پایگاه‌های نیروی هوایی و نیز فضای آسمان پاکستان را به منظور مبارزه علیه تروریسم در اختیار آمریکا قرار داد و همچنین به آمریکا در تسخیر آسان کابل کمک کرد. از منظر برخی از سیاستمداران آمریکا، مشرف حائز اهمیت فراوانی است.

در هر حال دولت آمريكا كه همواره مشرف را به عنوان يكى از همراهان خود در جنگ عليه تروريسم معرفى كرده است، نسبت به نحوه تعامل دولت با مشرف، نگران است. آمريكا همواره از مشرف حمایت کرده و می‌کند. در همین راستا، می‌توان به تلاش آمریکا در ایجاد ائتلاف بين مشرف و بى نظير بوتو و تقسيم قدرت در پاكستان اشاره کرد. اما چنين نشد و در روز ۲۷ دسامبر، بى‌نظير بوتو كه فقط به وسيله داوطلبان امنيتى حزب مردم پاكستان اسكورت مى‌شد، مورد سوءقصد واقع و ترور شد. در نتیجه این ترور، ناآرامی‌ها سراسر کشور را فرا گرفت و انتخابات به تأخیر افتاد.

به نظر می‌رسد در حال حاضر سیاست ایالات متحده در قبال مشرف، حمایت از تداوم حضور وی بر صدر قدرت (حداقل در کوتاه مدت) می‌باشد؛ زیرا بسیاری از مقامات ایالات متحده معتقدند که وی مهمترین متحد آمریکا در مبارزه با تروریسم می‌باشد و نیز در حال حاضر تنها اوست که می‌تواند ثبات را در یک کشور هسته‌ای مسلمان برقرار سازد و از انتقال تسلیحات هسته‌ای به گروه‌های افراطی جلوگیری نماید. در همین راستا، نقش واسطه‌گري آمريكا در نزديك كردن گروه‌هاي سياسي و تلاش برای ایجاد اجماع میان آنها را به عنوان لازمه بقای مشرف می‌توان تبیین کرد.

احزاب حاکم  وآینده صحنه سیاسی پاكستان

الف) بعد داخلی

احزاب مسلم ليگ و مردم در سال  ۱۹۹۷، در دوره يازدهم مجلس ملي پاكستان، به شکل اكثريت و اقليت، به عنوان رقیب یکدیگر به شمار می‌رفتند. نواز شريف با تصدي سمت نخست وزيري تلاش كرد قدرت كامل را در اختيار داشته باشد و البته اقدامات وي در جهت كاهش نقش ارتش و افزايش اختيارات نخست وزيري بر مبناي قانون اساسي ۱۹۷۳پاكستان، به تدريج اختلافات قوه مجريه و ارتش را گسترش داد و در نهايت با كودتاي مشرف در سال ۱۹۹۹، نواز از مسئوليت خود بركنار شد.

در دو سال حضور نواز شريف در رأس قوه مجريه پاكستان، اختلاف بين دو حزب مسلم ليگ و مردم در مجلس به شدت افزايش يافته بود، بطوريكه بسياري از لوايح دولت نواز با مخالفت فراكسيون حزب مردم رو به رو مي‌شد. در آن مقطع حزب مردم در اقليت بود و حزب مسلم ليگ در اكثريت ولي در مقطع فعلي، وضعيت براي هر دو حزب متفاوت شده است و حزب مردم صاحب اكثريت در مجلس است و شاخه نواز مسلم ليگ، نه به عنوان اقليت بلكه در قامت موتلف آن حزب در مجلس ملي در مقابل شاخه قائداعظم مسلم ليگ نقش سياسي خود را ايفا می‌كند.

با این وجود، اختلافات دو حزب در موضوعات مختلف سياسي و اقتصادي و به ويژه در حوزه تقسيم مناصب دولتي را نمی‌توان ناديده گرفت. البته عملگرايي رهبران اصلي هر دو حزب كه براي اولين بار در مجلس ملي حضور ندارند و از پشت صحنه به ايفاي نقش بازيگرداني مي‌پردازند، به تشکیل دولت ائتلافی در پاکستان کمک کرد و آن را تسریع بخشید؛ اما در برخورد  با مانع جدی‌ای به نام رياست جمهوري، بطور قطع دچار اختلاف خواهند شد.

از سوی دیگر، براساس نظرسنجي اخير دفتر موسسه "گالوپ" در اسلام‌آباد، اكثريت مردم پاكستان از تشكيل دولت ائتلافي توسط احزاب پيروز در انتخابات حمايت مي‌كنند و آن را بهترين گزينه براي دولت اين كشور مي‌دانند.

در اين نظرسنجي، حدود  ۴۵ درصد از طرفداران حزب مردم پاكستان گفته‌اند كه حزب مسلم ليگ شاخه نواز، اولويت دوم آنهاست. همچنين  ۳۵ درصد از طرفداران حزب مردم پاكستان و ۲۵ درصد از طرفداران حزب مسلم ليگ شاخه نواز، هيچ حزبي را به عنوان دومين حزب مورد حمايت خود نام نبردند.    پيش از برگزاري انتخابات مجلس ملی، موج درخواست براي كناره‌گيري مشرف از سوي گروهي از نظاميان بازنشسته پاكستان آغاز شده بود كه با پيروزي دو حزب مخالف وي در انتخابات، اين موج هم گسترش يافته و به چالشي جديد در صحنه سياسي اين كشور تبديل شده است. طرفداران مشرف در حزب مسلم لیگ شاخه قائد اعظم، مشرف را مسئول شکست خود می‌دانند و از این موضوع نگران و سرخورده می‌باشند.

از این رو با تغيير صحنه سياسي پاكستان، همزمان با تغيير دولت در اين كشور به دليل ائتلاف حزب مردم با شاخه نواز مسلم ليگ از يكسو و گسترش موج درخواست‌ها براي كناره‌گيري مشرف از سمت خود در سويي ديگر، در صحنه سیاسی این کشور ابهام ايجاد شده است.

به نظر مي‌رسد در ارتباط با مشرف دو سناریو مطرح باشد:

اول: کناره‌گیری از مقام رياست جمهوري؛ حزب نوازشریف و تعدادی از نمايندگان مجلس ملي پاكستان تلاش مي‌كنند تا بند دوم ماده ۵۸ متمم قانون اساسي ۱۹۷۳ميلادي را که به موجب آن رييس جمهوري حق انحلال دولت را دارا خواهد بود،  به نفع مقام نخست وزيري تغيير دهند. بنابراين در صورت تغيير اين بند، رئيس جمهوري پاكستان ابزار اعمال فشار قانوني عليه دولت را از دست خواهد داد و از قدرتش در مقابل نخست وزیر کاسته خواهد شد. در صورت تحقق چنين سناريويي، مشرف ترجيح مي‌دهد از قدرت كناره‌گيري كند.

دوم: همكاري حداكثري با دولت؛ مشرف بارها اعلام كرده كه تمایل به همكاري حداكثري - حداقل در ظاهر - با دولت جديد گيلاني دارد. دولت پاكستان و حزب مردم نيز اين پيام‌ها و سيگنال‌هاي ارسالي رييس جمهوري را دريافت كرده و سعي مي‌كنند راهي براي ادامه همكاري بيابند، هرچند با مخالفت‌های نواز شریف و حزب او مواجه هستند.

ب ) بعد خارجي

معادلات و معاملات سياسي در پاكستان به رويكرد سياست خارجي دولت گيلاني در جنگ عليه تروريسم و چگونگي تعامل با آمريكا نیز مربوط مي‌شود. دولت گيلاني بعد از استقرار تلاش كرده است تا اين پیام را به آمريكايي‌ها بدهد كه درباره مشاركت در جنگ عليه تروريسم نگران نباشند.

سخنان گيلاني در روز راي اعتماد در مجلس ملي پاكستان درباره گسترش رابطه با آمريكا و اروپا، روشن کرد كه دولت جديد آن كشور، چارچوب سياست‌هاي گذشته را حفظ خواهد كرد. 

وی در نخستين اظهاراتش درباره خط مشي سياسي خود پس از به دست آوردن رأي اعتماد، در جمع نمايندگان پارلمان، تروريسم را بزرگترين تهديد براي اين كشور مجهز به تسليحات هسته‌اي توصيف كرد و تأکید کرد مقابله با تروريسم در اولويت كاري دولت وي قرار خواهد داشت؛ در همین راستا، پيشنهاد مذاكره با جنبش طالبان پاكستان را مطرح كرد.

با اين حال آنها معتقدند كه در حال حاضر به منظور مقابله با خطر بي‌ثباتي و بروز خشونت در پاكستان، نياز به وجود گروه‌هاي گوناگوني است كه ائتلافي از احزاب ميانه‌رو را تشكيل دهند و نبايد تمام تلاش و توان خود را بر روي آينده مشرف متوقف سازند يا اينكه به دنبال انتصاب دوباره قضات باشند.

جمع بندی

تحقیقات و نظر سنجی‌های اخیر نشان داده است که مردم پاکستان از تشکیل دولت فعلی با برتری حزب مردم خرسند می‌باشند و این خود حاکی از محبوبیت حزب مردم در نزد افکار عمومی این کشور است. البته به عقیده کارشناسان، قربانی شدن خانم بوتو، نقش مهمی در افزایش رغبت عمومی به این حزب ایفاء کرده است و این حزب توانست بالاترین آراء را به خود اختصاص دهد و در این انتخابات به پیروزی قاطع نائل شود. پس از آن، حزب مسلم لیگ، شاخه نوازشریف، رقیب سیاسی دیروز و مؤتلف امروز، بیشترین آراء را اخذ کرد. دو حزب پیروز، دولت ائتلافی را شکل داده‌اند که امیدها و ابهاماتی را توأمان به همراه آورده است؛ زیرا علیرغم داشتن نقاط و اهداف مشترک، دارای اختلاف نظراتی نیز می‌باشند.

به نظر می‌رسد حزب مردم، سیاستی چند وجهی را در بعد سياست داخلي پيگيري مي‌نمايد، سياستي كه حفظ مشرف و كسب امتياز حداكثري از وي و بازي در چارچوب متعارف عرصه سياست در پاكستان - همگرايي بازيگران داخلي با سياست‌هاي آمريكا - را پيگيري مي‌نمايد. شاخه نواز مسلم ليگ از معاملات پنهاني حزب مردم با مشرف واهمه دارد و لذا تمام تلاش خود را به تحقق نيافتن اين معامله معطوف كرده است.

اين نوع مواضع نشان مي‌دهد كه اين دو حزب در ابتداي ائتلاف درباره بركناري مشرف وحدت نظر ندارند، ضمن آنكه احزاب مردم و شاخه نواز مسلم ليگ با چالش‌هاي جديد از جمله تقسيم قدرت در سطح فدرال و ايالت‌ها، راه دشواري را در پيش دارند كه موضوع بركناري مشرف را تحت تاثير قرار خواهد داد. اما به طور قطع اگر هر دو حزب در ابتداي راه، بركناري مشرف را در اولويت كاري خود قرار دهند، با مشكلاتي فزاينده‌اي مواجه خواهند شد.

به نظر مي‌رسد درخواست براي كناره‌گيري مشرف به دليل چالش‌هاي جديد اين دوحزب، به تدريج كم رنگ خواهد شد و البته به معناي حذف از شعارهاي اصلي اين دو حزب نيست.  بر این اساس، آنها به شعار " بركناري مشرف " براي انجام مانورهاي سياسي خود در شرايط جديد نياز دارند و تلاش مي‌كنند آن را حداقل تا يكسال آينده در صدر تبليغات سياسي حزبي خود نگه دارند.