درآمد

خلیج فارس نه تنها از نظر اهمیت در تبادل کالا و تجارت بین شرق و غرب، بلکه به لحاظ اهمیت استراتژیک آن در تأمین انرژی، مورد توجه کشورهای مختلف بوده است. یکی از این کشورها، هند است. هرچند روابط هند با این منطقه به سده‌های پیش باز می‌گردد، اما در سال‌های اخیر، روابط خود را با کشورهای شورای همکاری خلیج فارس به سرعت گسترش داده است و این منطقه در افق سیاست‌گذاری هند، حائز جایگاه والایی می‌باشد. از آنجایی که منطقه خلیج فارس در محیط امنیتی ایران قرار دارد و با منافع ملی ایران نیز پیوستگی زیادی دارد، در این مقاله به بررسی جوانب مختلف روابط هند با کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس (GCC)، پرداخته خواهد شد. 

تحلیل

الف- همکاری‌ها در زمینه انرژی

هند با دارا بودن رشد اقتصادی 4/9 درصدی و این امر که حدود ٧٠ درصد نفت مصرفی خود را از طریق واردات تأمین می‌کند، منطقه خلیج فارس برای این کشور، حائز اهمیت زیادی می‌باشد.

در حال حاضر هند، دومین بازار بزرگ در حال رشد سریع انرژی در جهان به شمار می‌آید. به نحوی که تقاضای رسمی نفت در این کشور هر ساله با رشد حداقل ٦ درصدی مواجه است. هند حدود ٤٥ درصد از انرژی وارداتی خود را از کشورهای عضو GCC  تأمین می‌کند. عربستان سعودی به تنهایی، یک چهارم از کل واردات نفت هند را تأمین می‌کند و هند چهارمین وارد کننده بزرگ نفت از این کشور پس از چین،  ایالات متحده و ژاپن است. پیش بینی می‌شود که واردات نفت از عربستان سعودی طی بیست سال آینده به دو برابر افزایش یابد. نکته جالب آن که پادشاه عرستان تعهد این کشور را به تأمین انرژی هند، به عنوان یک کشور دوست، صرف‌نظر از روند رو به رشد قیمت جهانی، اعلام کرده است.  افزون بر این، کشورهای کویت و امارت متحده عربی، دو تولید کننده بزرگ دیگر عضو GCC هستند که رابطه نزدیکی با هند دارند.

از آنجایی که هند در تلاش است تا نیاز انرژی خود را به سمت بهره‌گیری از منابع گاز طبیعی سوق دهد، کشوهای حوزه خلیج فارس نقش مهمی در پیگیری این سیاست بر عهده دارند. در سال‌های اخیر، قطر تنها تأمین کننده مهم گاز طبیعی هند محسوب می‌شود. این کشور قراردادی بیست و پنج ساله با هند برای تأمین ٥ میلیون تن گاز طبیعی مایع (CNG)، منعقد کرده است که اکثر نیاز هند به گاز طبیعی را در حال حاضر تأمین می‌کند. علاوه بر این، در سپتامبر سال ٢٠٠٦، شرکت پترونت هند توافقنامه‌ای 5/2 میلیون تنی را با شرکت راس گاز (RasGas) قطر امضا کرد که از ژوئن سال ٢٠٠٩، صادرات گاز طبیعی این کشور به هند آغاز خواهد شد.

هند در تلاش است تا به منظور افزایش امنیت انرژی خود، با حضور شرکت‌های دولتی و خصوصی، در کشورهای تأمین کننده انرژی خود سرمایه‌گذاری انجام دهد. در این راستا، تمرکز این شرکت‌ها بیشتر در سرمایه‌گذاری در بخش پروژه‌های پالایش و تأسیسات تولیدی است. یک نمونه آن، سرمایه‌گذاری شرکت خصوصی (Reliance) هند در طرح استخراج یک میدان نفتی دریایی عمان (به عرض ٧٧٢٢ مایل مربع و عمق ٩٨٤٢ فوت)، می‌باشد. همچنین شرکت بزرگ هندی دیگری به نام Hindustan Petroleum Corp، با شرکت نفتی آرامکو در یک طرح پالایش نفت در خلیج فارس مشارکت دارد.

 ب)روابط تجاری و سرمایه‌گذاری‌های مشترک

کشورهای در حال توسعه به ویژه آنهایی که دارای جمعیت عظیم و منابع مالی اندک می‌باشند، به شدت نیازمند منابع بین‌المللی توسعه‌ای هستند و از این رو به شدت تلاش می‌کنند تا سهم خود را از منابع بین‌المللی توسعه‌ای افزایش دهند. کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس از منابع وسیعی برخوردارند و بنابراین برای کشورهای در حال توسعه از جذابیت زیادی برخوردارند.

هند نیز به دنبال جذب سرمایه‌گذاری کشورهای حوزه خلیج فارس می‌باشد. در همین راستا، هند اولین کنفرانس مشترک صنعتی را با اعضای شورای همکاری خلیج فارس به منظور تبادل نظر و گفت‌وگو در حوزه‌های تجاری، سرمایه‌گذاری متقابل، همکاری صنعتی و تکنولوژیکی برگزار کرد. در پی این کنفرانس، «چارچوب همکاری در زمینه اقتصادی» تدوین شد که دو طرف متعهد به مذاکره به منظور انعقاد توافقنامه آزاد تجاری میان خود شدند. علاوه بر این، وزیر امور اقتصادی هند متعهد به انجام مذاکره با هر یک از اعضای شورای همکاری به صورت انفرادی در مورد توافقات هسته‌ای شد.

همچنین هند و اعضای شورای همکاری به توافق رسیدند که به منظور اعطای مشوق‌های اقتصادی به تجار، به منظور توسعه سرمایه‌گذاری‌های مشترک، یک شرکت پشتیبان با سرمایه ٥٠ میلیون دلار تأسیس کنند. هند در پی آن است تا سرمایه‌ها را در بخش‌های زیربنایی به ویژه انرژی جذب کند. هدف این کشور، جلب سرمایه در ترمینال‌های گاز مایع جهت تأمین نیاز در حال افزایش این کشور به گاز طبیعی است. در همین راستا، عربستان سعودی در یک طرح پالایشگاهی در ایالت آندراپرادش هند مشارکت دارد. اخیرا نیز هند توانسته است امتیاز پالایش و صادرات نفت امارات متحده عربی را به دست آورد. از آنجایی که پالایشگاه شرکت Reliance در هند، در نوع خود در جهان بی نظیر است، دولت هند امیدوار است که بتواند میزان واردات نفت از حوزه خلیج فارس را به منظور پالایش افزایش دهد و نیز موفق به دریافت امتیاز احداث پالایشگاه در کشورهای خلیج فارس شود. عامل دیگری که در گسترش روابط هند با این کشورها مؤثر است، فشارهای ایالات متحده است. مقامات این کشور بارها اعلام کرده‌اند که تداوم بهبود روابط هند با ایالات متحده، در گرو کاهش روابط با ایران به ویژه در زمینه عدم امضای قرارداد خط لوله گاز طبیعی با این کشور است.

فشار آمریکا بر هند به منظور محدود‌سازی روابط خود با ایران، این کشور را به سمت کشورهای حوزه خلیج فارس به ویژه عربستان سوق داده است. هندی‌ها بیش از ١٠٠ طرح مشترک در عربستان و عربستان نیز در حدود ٥٠ طرح مشترک در هند در دست انجام دارد.

ج- کارگران خارجی و جریان سرمایه به هند                                                              

به جهت کمی جمعیت بومی در کشورهای خلیج فارس (در برخی از این کشورها، خارجیان اکثریت جمعیت را تشکیل می‌دهند)، حضور ٤ تا ٥ میلیون هندی ساکن در آنها که بزرگ‌ترین گروه خارجی در این کشورها را شامل می‌شوند، سهم مهمی در اقتصاد و بازار کار منطقه ایفا می‌کنند. آنان عمدتاً در بخش‌های ساختمان، خدمات و عرصه‌های تخصصی مانند پزشکی، پرستاری، تکنولوژی اطلاعات، مهندسی، حسابداری و آموزش مشغول فعالیت هستند. این افراد سالانه سرمایه‌ای حدود ٦ میلیارد دلار به هند ارسال می‌کنند.

در واقع کارگران هندی اعم از ماهر و غیر ماهر که در کشورهای عضو شورای همکاری هستند، در قیاس با کارگران هندی شاغل در سایر مناطق، بشترین سرمایه را به هند ارسال می‌کنند.

د - تعاملات سیاسی

از آنجایی که دستگاه حاکمه در کشورهای عضو شورای همکاری از نوع حکومت‌های سلطنتی و فاقد بوروکراسی مبتنی بر دموکراسی است، روابط دیپلماتیک و سیاسی میان هند با آنها عمدتاً مبتنی بر ارتباطات شخصی است. مقامات دو کشور روابط نزدیک و دوستانه‌ای با یکدیگر برقرار کرده‌اند. از جمله در جشن استقلال هند در ژانویه سال ٢٠٠٦، ملک عبدالله به عنوان  میهمان ویژه حضور داشت.

هر چند مقامات دو کشور سعی در ارتقای روابط سیاسی با یکدیگر دارند، اما تاکنون به موفقیت چشم‌گیری در ایجاد هم‌سویی در قبال مسائل مهم منطقه‌ای و بین‌المللی و تحکیم مواضع خود نشده‌اند.

ه‍ - تعاملات امنیتی       

حدود٩٠ درصد از نفت تولید شده جهان از طریق تنگه هرمز و تنگه باب‌المندب منتقل می‌شود. به همین لحاظ امنیت این آبراهه‌‌ها برای هند حائز اهمیت حیاتی می‌باشد. در همین راستا، روابط شخصی هندی‌ها با سران کشورهای حوزه خلیج فارس در جهت ارتقای روابط امنیتی میان آنها هدایت می‌شود. به همین دلیل در سال‌های اخیر، ملاقات مقامات سطح بالای هندی با کشورهای حوزه خلیج فارس به ویژه امارات متحده عربی، بحرین و قطر به شدت افزایش یافته است. به عنوان مثال، می‌توان به دیدار مقامات نیروی دریایی هند از بنادر خلیج فارس از جمله امارات متحده عربی، قطر، بحرین و عمان اشاره کرد. در ادامه، در فوریه سال ٢٠٠٧، رئیس نیروی دریایی هند از امارات متحده عربی ملاقات رسمی دیگری انجام داد.

چهار توافقنامه همکاری دفاعی مشترک میان هند و امارات متحده، حاصل اولین کمیته همکاری دفاعی مشترک در آوریل سال ٢٠٠٦، می‌باشد. علاوه بر این، کشتی‌های هندی مرتباً در خلیج فارس حضور دارند. از جمله دو ناو هندی در سال ٢٠٠٦، در یک بندر عمانی به منظور انتقال اتباع هندی در پی جنگ لبنان پهلو گرفت. حضور پر رنگ و دائمی نیروها و کشتی‌های هندی در آب‌های خلیج فارس، به دلیل رقابت با پاکستان در خلیج فارس است. علاوه بر این، هند در پی آن است تا همواره چند گزینه مناسب را برای شرایط بحرانی در این منطقه، برای خود حفظ کند.

مبارزه با تروریسم، یکی از مهم‌ترین منافع هند در خلیج فارس می‌باشد. خطر حملات تروریستی به منابع نفتی در خلیج فارس، اعم از تأسیسات تولید، توزیع و تخلیه تانکرها و جایگاه‌ها، برای حمله به منافع ایالات متحده در این منطقه محسوس و قابل لمس است، و این امر، دقیقاً منافع هند را نیز در این منطقه به شدت به خطر می‌اندازد. این نگرانی زمانی عمیق‌تر می‌شود که به این نکته توجه کنیم که بیش از ٩٠ درصد از توانایی سازمان‌های تروریستی در انجام حملات تروریستی، در نزدیکی مرزهای غربی هند واقع شده و حدود ٩٠ درصد از این حملات موفق تروریستی نیز در همین منطقه رخ داده است.

این تهدیدات مشترک، نیاز هند و کشورهای حوزه خلیج فارس را به تقویت مناسبات و همکاری علیه تروریسم، تشدید کرده است. در همین راستا، در فوریه سال ٢٠٠٥، عربستان سعودی به همراه هند و پنج عضو دیگر شورای همکاری خلیج فارس، کنفرانس بین‌المللی مبارزه علیه تروریسم را برگزار کردند که پنجاه کشور دیگر نیز در آن حضور داشتند. در طی آن، عربستان سعودی پیشنهاد تشکیل یک مرکز بین‌المللی مبارزه علیه تروریسم (ICC) را ارائه داد.

در دیدار تاریخی ملک عبدالله با مان موهان سینگ، در ژانویه سال ٢٠٠٦، توافقنامه‌ای تحت عنوان «اعلامیه دهلی» در مورد مشارکت استراتژیک نامحدود، همکاری اقتصادی در زمینه انرژی و همکاری در زمینه مقابله با تروریسم به تصویب رسید. در چارچوب همین توافقنامه، دو کشور بر «همکاری نزدیک و فعال خود برای مبارزه با تمام اشکال تروریسم» تأکید کردند.

ی- تبادلات فرهنگی

هند دارای جمعیت عظیم مسلمان (٢٠٠-١٥٠میلیون) است و دومین کشور مسلمان محسوب می‌شود. از آنجایی که این جمعیت کثیر مسلمان به هویت اسلامی و نیز اماکن اسلامی علاقمند هستند، بین هند و کشورهای حوزه خلیج تبادلات فرهنگی قدمت زیادی دارد؛ به ویژه با

عربستان سعودی به سبب وجود اماکن متبرکه مکه و مدینه، تبادل فرهنگی مهمی را ایجاد می‌کند.

سفر هر ساله چندین هزار مسلمان هندی به عربستان سعودی و یا سفر آنان به منظور کسب تحصیل در کشورهای حوزه خلیج فارس، با انتقال ایدئولوژی و تفکرات سیاسی به داخل هند و بالعکس، سهم مهمی در تبادل فرهنگی بر عهده دارد و نهایتاً می‌تواند بر نحوه نگرش مردم و سیاست‌مداران و دیپلماسی عمومی کشورها تأثیرگذار باشد.  

- الزامات ژئوپلیتیکی و موانع همکاری میان هند و کشورهای حوزه خلیج فارس:

1. رقابت‌های موجود میان هند و چین بر سر انرژی، محدودیت‌هایی را در جهت توسعه روابط هند و کشورهای حوزه خلیج فارس ایجاد می‌نماید. از سوی دیگر، دیدگاه ایالات متحده در قبال دو کشور هند و چین، بر پیچیدگی موضوع می‌افزاید؛ زیرا از یک سو، نگاه آمریکا به چین، به عنوان بزرگ‌ترین چالش آتی این کشور است و از سوی دیگر، در پی تحکیم و افزایش روابط خود با هند می‌باشد.

ایالات متحده نگران نزدیکی چین به خاورمیانه و به چالش کشیدن هژمونی و اقدامات خود در جهت منع تکثیر تسلیحات در این منطقه است؛ چنان که پیش از این نیز چین در سال ١٩٨٨، موشک های CSS-2 را به عربستان فروخته است.

2. روابط نزدیک کشورهای حوزه خلیج فارس، به ویژه ریاض با اسلام‌آباد نیز عامل محدود‌ساز دیگری در روابط هند با این کشورها به حساب می‌آید. نه تنها عربستان به پاکستان نفت صادر می‌کند، بلکه بخشی از هزینه‌های برنامه موشکی و هسته‌ای این کشور را نیز تأمین می‌سازد، که این امر می‌تواند زمینه دست‌یابی عربستان به تکنولوژی هسته‌ای و موشک بالستیک را فراهم سازد.

هند در پی استفاده از وزنه عربستان در جهت کسب عضویت ناظر در سازمان کنفرانس اسلامی و نیز وزنه متعادل کننده در جهان اسلام در مقابل پاکستان است. اما پاکستان از هند در برقراری روابط شخصی نزدیک با سران کشورهای حوزه خلیج فارس، موفق‌تر عمل کرده است. تعداد زیادی از شیوخ عربی در پاکستان ساکن هستند و علاقمند هستند که تعطیلات شکار خود را در آنجا سپری کنند.

پاکستان به طور سنتی با چندین کشور حوزه خلیج فارس به ویژه عربستان سعودی روابط نظامی دارد، به نحوی که افسران نظامی پاکستانی برای آموزش نیروهای این کشور به پایگاه‌های نظامی عربستان سعودی می‌روند. در چند سال اخیر، کشورهای عربستان، کویت و امارات متحده عربی، حامیان اصلی پاکستان بوده‌اند. به عنوان مثال پس از زلزله سال ٢٠٠٥، در شمال پاکستان، عربستان بیشترین کمک مالی (١٣٤ میلیون دلار) را به این کشور اهدا کرد.

3. رابطه و همکاری میان هند و اسرائیل، عامل محدودساز دیگری است که این کشورها از آن ناخشنودند. از آنجایی که هند حاضر نیست خود را در اختلافات موجود در خاورمیانه درگیر سازد و روابط مهم خود با اسرائیل را محدود کند، این امر نیز ارتقا روابط هند با کشورهای خلیج فارس را با محدودیت مواجه می‌سازد.

4. مانع مهم دیگر، افزایش مدارس مذهبی مورد حمایت شیوخ عربی در داخل هند است. حدود ٤ تا ٨ هزار از این مدارس در هند وجود دارند. نگرانی ناشی از افزایش برنامه‌های تحصیلی رادیکال در این مدارس و ترغیب جوانان به خشونت‌های مذهبی، مقامات هندی را بر آن داشته است که در گزارش گروه وزرا در سال ٢٠٠١، در مورد «اصلاح سیستم امنیت ملی»، بر ضرورت مدرن سازی آموزش در مدارس اسلامی تأکید ورزند.

به علاوه عربستان به دانشجویان هندی به منظور مطالعه علوم دینی در دانشگاه‌های خود بورسیه اعطا می‌کند. این افراد پس از فارغ التحصیلی به هند باز می‌گردند و ایدئولوژی سلفی‌گری را برای جمعیت عظیم و مستعد مسلمانان هند ترویج می‌دهند. همچنین اهل حدیث که سابقه نزدیکی آنها به عربستان سعودی به دهه ١٩٢٠، باز می‌گردد، بزرگ‌ترین منتفع از کمک‌های مالی این کشور هستند و در کشتار پیروان سایر فرق مسلمان در هند، شرکت دارند. همچنین هند نسبت به رابطه کشورهای حوزه خلیج فارس به ویژه عربستان، با گروه‌های جهادی مانند لشکر طیبه که در هند دست به حملات تروریستی می‌زنند، شدیداً معترض و حساس است. 

جمع بندی

هر چند که روابط هند با کشورهای حوزه خلیج فارس به سده‌های پیش باز می‌گردد، اما پس از جنگ سرد و برطرف شدن موانع برآمده از نظام دوقطبی و بهبود روابط هند با ایالات متحده، هند در راستای تغییر رویکرد کلان سیاست خارجی خود، سیاست جنگ سردی خود را با کشورهای حوزه خلیج فارس بازبینی و بازتعریف نمود. در همین راستا، کشورهای حوزه خلیج فارس در جاه‌طلبی‌ و بلندپروازی‌های هند، نقش مهمی پیدا کرد و گسترش تعامل با آنها در دستور کار سیاست خارجی این کشور قرار گرفت.

نیاز شدیداً رو به رشد هند به انرژی (رشد سالانه ٦ درصدی)، کشورهای خلیج فارس را به عنوان مهم‌ترین منبع تأمین کننده انرژی(٤٥ درصد از کل انرژی وارداتی) این کشور مطرح ساخت. پیش‌بینی می‌شود که این روند با افزایش نیاز هند به انرژی، در جهت حفظ و تداوم نرخ رشد خود و حتی نیل به هدف افزایش آن، رقم بالاتری را نیز در بر بگیرد. در واقع انرژی برای هند یک کالای استراتژیک است که این کشور به هیچ قیمتی نمی‌تواند از آن چشم پوشی کند.

ثروتمند بودن کشورهای حوزه خلیج فارس، آنها را به گزینه‌ای مناسب برای هند به عنوان کشوری که پیشرفت و رشد اقتصادی خود را تا حد زیادی مرهون سرمایه‌گذاری خارجی است، مبدل ساخته است. از سوی دیگر، پیشرفت هند در تکنولوژی‌های جدید و به ویژه فناوری اطلاعات، این کشور را برای اعضای شورای همکاری خلیج فارس جذاب کرده است. علاوه بر این طی سال‌های اخیر، مشارکت هند با این کشورها در حوزه انرژی، که مزیت نسبی کشورهای حوزه خلیج فارس به شمار می‌رود، و نیز با هدف تضمین تأمین انرژی و تنوع بخشی هند به منابع انرژی خود، به شدت در حال افزایش است. لذا چشم‌انداز گسترش روابط تجاری و سرمایه‌گذاری‌های مشترک میان هند و کشورهای خلیج فارس روشن به نظر می‌رسد. علاوه بر این، نقش اقتصادی و حتی سیاسی جمعیت قابل توجه کارگران هندی در کشورهای حوزه خلیج فارس را در تقویت مناسبات دو طرف نمی‌توان نادیده گرفت. 

اهمیت ژئواستراتژیکی خلیج فارس، فقدان رابطه هند با کشورهای حوزه آن را به ضربه مهلک به پیکره منافع ملی هند تبدیل کرده است. لذا مناسبات امنیتی میان هند و کشورهای حوزه خلیج فارس رو به گسترش است و دو طرف بر وجود منافع مشترک در مورد مقابله با تهدیدات تروریستی و ضرورت همکاری در زمینه امنیتی تأکید دارند.

با وجود تمام زمینه‌های گسترش همکاری، موانعی نیز در مسیر گسترش روابط هند با کشورهای خلیج فارس وجود دارد که قطعاً در صورت کاهش و یا رفع آنها، پتانسیل روابط دو طرف برای گسترش همکاری‌ها، بیش از میزان فعلی است. 

یکی از این موانع، عدم اشتراکات هنجاری و حتی وجود تناقضات ارزشی میان هند و کشورهای خلیج فارس می‌باشد. تهدید اسلام گرایی و اختلاف میان دولت‌های قبیله‌ای کشورهای حوزه خلیج فارس با بزرگ‌ترین دموکراسی دنیا پس از ایالات متحده، چالش مهمی بر سر راه گسترش روابط است.

عامل محدود ساز دیگر، رابطه هند با اسرائیل می‌باشد که کشورهای حوزه خلیج فارس را وادار می‌سازد که در ارتباط با هند، محتاط‌تر عمل کنند تا در نزد افکار عمومی مسلمانان جهان، متهم نشوند.        

علاوه بر این، وجود رقابت میان هند و پاکستان در برقراری تعامل نزدیک‌تر با کشورهای حوزه خلیج فارس و نیز وجود رقابت میان هند و چین بر سر انرژی، عامل محدود ساز دیگری است که با دیدی واقع بینانه،  تاکنون رقبای هند در این منطقه موفق‌تر عمل کرده‌اند و دستاوردهای بیشتری را برای خود به ارمغان آورده‌اند.