06 آبان 1384
مقدمه:
نظام ملل متحد متشکل از مجموعه ای از بازیگران میباشد، در این میان آن دسته از بازیگرانی که با شناسایی واقعی نیازها و تواناییهای خویش به اعمال سیاستهای مناسب پرداختند، در حال حاضر از جایگاه مناسبی برخوردار میباشند. از جمله این کشورها هند است که پس از جنگ جهانی دوم از یک کشور مستعمره به یک کشور استقلال یافته و در حال حاضر به یک قدرت بالقوه منطقهای تبدیل شده است.
این کشور از طریق شناسایی ظرفیت های بین المللی و توانایی های خویش با اجرای سیاستهای همکاری در سطوح بین المللی از جمله کشورهای موثر منطقهای محسوب می شود که پتانسیل همکاری با قدرتهای بزرگ را داراست. اتخاذ سیاستهای همکاری و عدم ایجاد تنش در محیط سیاست خارجی، پتانسیل تبدیل شدن به یک قدرت منطقهای، رشد روزافزون توانایی اقتصادی – نظامی و تنظیم سیاست داخلی در راستای منافع ملی از جمله عوامل اصلی قدرت بالقوه هند در سایه دیپلماسی میباشد. همچنین رقابت های جدید در قاره آسیا و آینده این قاره، جایگاه هند را به عنوان یک قدرت ممتاز و پاسخگو در دیپلماسی و سیاست های آتی آمریکا برجسته نموده است. از این رهگذر می توان به توافقات اخیر هند و آمریکا در راستای دیپلماسی هستهای اشاره کرد. این نوشتار قصد دارد به بررسی علل پذیرش هند در باشگاه دارندگان سلاح هستهای علیرغم عدم عضویت این کشور در معاهده منع اشاعه سلاحهای هستهای بپردازد.
ظهور قدرتهای جدید در آسیا
بعد از جنگ سرد و باز شدن فضای امنیتی در منطقه آسیا، برخی از کشورهای بزرگ آسیایی با اعمال سیاستهای اقتصاد بازار به رشد اقتصادی بالایی دست یافتند و از آنجا که سازوکارهای پیشین موازنه این قاره، دیگر توانایی پاسخگویی به فضای جدید منطقهای و بینالمللی را نداشت، باز تعریف موازنه در قاره آسیا امری ضروری تلقی گردید. در این دوران، هند و چین با جمعیت زیاد و منابع عظیم اهمیتی روزافزون یافتند. اما فقدان منابع انرژی فسیلی، روند رو به رشد اقتصادی و الزامات توسعه صنعتی نیازمندیهای انرژی (70% هند و40% چین) این کشورها را برجستهتر میکرد. هند در عین همکاری با روسیه، به آمریکا به لحاظ اقتصادی و سیاسی نزدیک شد، اما به دلیل محاسبات استراتژیک دوران جنگ سرد نگاه هند و آمریکا به جهان متفاوت بود. با پایان یافتن جنگ سرد، همکاریها میان این دو کشور تعمیق یافت. هند به عنوان بزرگترین دموکراسی جهان و یک قدرت بزرگ در حال رشد به کانون مرکزی توجه آمریکا در آسیا تبدیل شد. در این دوران باز تعریف موازنه و کاهش سیطره روسیه بر سرزمینهای جنوبی و شرقی آسیاعملاً حضور یک هژمونی فعال را در این منطقه الزامی می نمود.
اما چین با داشتن بیشترین جمعیت در جهان و حکومتی کمونیستی، و در حالی که با الزامات یک جامعه بسته، ابهام در سطوح داخلی و نیز تلاش در بازتعریف خود در سطوح منطقهای و جهانی در ابعاد اقتصادی، سیاسی و نظامی درگیر بود سبب نگرانی بازیگران مختلف از جمله آمریکا شد. دولت چین همگام با بازشدن فضای اقتصادی به دلیل بسته بودن سیستم سیاسی خود و عدم توان پاسخگویی به برخی چالشها، با بحران مواجه شد. اما هند به دلایلی که قبلا برشمردیم و از آنجا که تنها حکومت دارای پتانسیل رقابت با چین در حوزه آسیا بود، مورد توجه آمریکا قرار گرفت. اولین سفر آسیایی رایس به هند بیانگر نقش و اهمیت این کشور در سیاستهای آتی آمریکا در قرن حاضر میباشد.
برنامههای هستهای هند
برنامه سلاحهای هستهای هند با تاکید بر کاربرد دوگانه تکنولوژی هستهای، از اواسط دهه 1950 آغاز شد. در دهه 1950، هند یک راکتور تحقیقاتی آب سنگین 40 مگاواتی را از کانادا دریافت نمود و در سال 1964 تجهیزات مورد نیاز این راکتور آب سنگین را از آمریکا خریداری کرد. توانایی شکافت پلوتونیوم به اولین انفجار هستهای هند در سال 1974 منجر شد. این آزمایش هستهای دو روز پس از آزمایش اولین موشکهای کروز پاکستان صورت گرفت. از این تاریخ به بعد، فعالیتهای هستهای هند را میتوان در یک مدار بسته بازدارندگی هستهای در منطقه جنوب آسیا با پاکستان ارزیابی نمود.
در سال 1998، کمیسیون انرژی اتمی هند پنج آزمایش هستهای را در بیابانهای جنوبی و شرقی هند انجام داد که شامل دو بمب شکافتی و سه طرح همجوشی بود. در حال حاضر، تخمین زده میشود که هند دارای 30 تا 35 کلاهک هستهای باشد. شورای امنیت ملی هند برای اجرایی نمودن سیاستهای هستهای در آوریل 1999 به وجود آمد و پیشنهادهایی در خصوص سیستمهای کنترل هستهای ارائه نمود. در اوت 1999 سند سیاستگذاری دکترین هستهای هند توسط شورای امنیت ملی با عنوان بازدارندگی حداقل قابل باور منتشر شد که خواستار مدرنیزه شدن توان نظامی هند در سه بخش هواپیمایی، موشکهای زمین پایه و دریایی میگردید. در سال 2001، همزمان با کاهش تنش میان پاکستان و هند، هند تاکید نمود که در دکترین سیاست هستهای این کشور استفاده نخست از سلاح هستهای جایی ندارد. همچنین در راستای سیاست مدرنیزه کردن ارتش، هند به تقویت واحدهای نظامی، افزایش خریدهای تسلیحاتی، همکاری تسلیحاتی با سایر کشورها و تولید داخلی توجه خاصی نمود. پیشرفت در زمینههای تولید هواپیما با توانایی حمل و استفاده از سلاح هستهای با کمک روسها در دهههای 1970 و 1980، همکاری با نیروی هوایی سلطنتی انگلیس و نیروی هوایی فرانسه و انعقاد قرارداد سه میلیارد دلاری با روسیه برای تولید 40 هواپیما ی SU 30mkl در سال 2000 برای یک دوره 17 ساله نتیجه این سیاستها بود.
توانایی استقرار موشکهای بالستیک کوتاه برد از سال 1998، موشکهای Prithvi II در سال 2001، توانایی ساخت موشک دو مرحلهای آجین از انواع بالستیک با توانایی پرتاب ماهواره به فضا، تولید موشک ِِAgni II با سوخت پلوتونیوم، موشک Agni III با برد 3500 کیلومتر، موشک 4 مرحلهای PSIV-C3 با توانایی حمل و پرتاب ماهواره، آزمایش موشک موسوم به تریشول با سوخت جامد، سرعت مافوق صوت و بابردی فراتر از خاک پاکستان از جمله دستاوردهای هند در این زمینهها بود. هندیها علاوه بر بخشهای زمینی و هوایی، در بخشهای دریایی خود نیز دو سیستم زیر دریایی ”اوشینک“ و ”بو“ با توانایی حمل کلاهک هستهای را تا سال 2010 عملیاتی خواهند نمود. این زیر دریاییها توانایی پرتاب موشک از زیردریا را دارند. طی این مدت دهلینو هیچگاه معاهده منع اشاعه را به دلیل وجود سیستم آپارتاید در آن نپذیرفت، پروتکل الحاقی را رد نمود و به عضویت معاهده منع جامع آزمایشهای هستهای در نیامد. اما این کشور همچنان کرسی خود را در شورای حکام سازمان بینالمللی انرژی اتمی حفظ کرد. هند در حال حاضر دارای 13 راکتور هستهای است که چهار عدد از آنها تحت بازرسی آژانس بینالمللی انرژی اتمی قرار دارند.
نگاه جدید آمریکا به هند
هند توانست با اعمال سیاستهای مصالحهجویانه، گسترش همکاریها و دوراندیشی در روابط خود با دو قطب بزرگ (آمریکا و شوروی سابق) به موفقیتهای بزرگی در زمینه تکنولوژی و تجهیزات نظامی دست یابد. اتخاذ سیاستی واقعگرایانه و عدم افراط گرایی در روزهای بعد از جنگ سرد علیرغم انجام پنج آزمایش هستهای توسط این کشور به عدم برخورد شدید نظام بینالملل با آن منجر شد. وضعیت نظام داخلی و احترام به حقوق شهروندی در دوران تحریم هستهای این کشور همواره جایگاهی متفاوت برای آن کشور در مقایسه با پاکستان در اذهان بینالمللی رقم میزد. سال 1998 دیپلماسی مبتنی بر همکاری و تنشزادیی در گفتار و رفتار تصمیمسازان هندی مشهود بوده است. همکاریهای نظامی- امنیتی و سیاسی-دفاعی هند با اسرائیل از سال 1992 آغاز گردید. این همکاریها بیشتر در زمینههای استراتژیک و نیز صادرات تکنولوژی نظامی و رزمایشهای نظامی در اقیانوس هند بوده است و به تقویت مثلث اتحاد اسرائیل، هند و آمریکا منجر شده است. در نتیجه نمیتوان سیاست هستهای آمریکا را در قبال هند فارغ از این موضوع بررسی نمود.
همه عوامل ذکر شده توانست جایگاه برجستهای از این کشور در منطقه جنوب آسیا پدید آورد. کاندولیزا رایس در مقالهای در مجله ”سیاست خارجی“ در سال 2000 تاکید مینماید که آمریکا باید توجه بیشتری به هند به عنوان وزنه استراتژیک در مقابل چین داشته باشد. سفرهای رسمی نمایندگان دولت آمریکا در دور دوم ریاست جمهوری بوش به این منطقه و تاکید بر نقش پرجمعیتترین حکومت دموکرات جهان نمایانگر جایگاه برجسته این کشور در سیاستهای آمریکا می باشد که به پذیرش آن در باشگاه دارندگان سلاح هسته ای در اولین سفر نخست وزیر فعلی هند به آمریکا منجر شد. بوش در ملاقات با نخست وزیر هند از گروه صادرکنندگان مواد هستهای درخواست نمود مانند پنج کشور دارای سلاح هستهای با هند رفتار نمایند. نخست وزیر هند نیز پذیرفت که مسئولیت و توانایی بالای هستهای را مانند سایر کشورهای هستهای برعهده بگیرد. همچنین براساس توافقات صورت گرفته قرار شد که تجهیزات صلح آمیز هستهای هند زیر نظارت آژانس بین المللی انرژی اتمی و پادمان قرار گیرد و این بازرسیها براساس اصول و قوانین نظارتی پروتکل الحاقی 1997 صورت پذیرد تا از این به بعد سوق نیافتن اقدامات صلح آمیز هند به فعالیتهای تسلیحاتی احراز گردد، عدم به کارگیری مواد قابل شکافت برای سلاح یا پسمانده سوخت راکتورهای قدرت تحت نظارت قرار گیرد و علاوه بر راستی آزمایی مواد شکافت پذیر، مکان تولید مواد تحت بازرسی نیز متعاقباً اعلام گردد. هدف از این نظارتها کسب اطمینان جهانی از سوق پیدا نکردن برنامههای تسلیحاتی هند اعلام شد. طبق توافقات صورت گرفته دولت هند شفاهاً اعلام نمود که به پذیرش و امضای معاهده منع جامع آزمایشهای هستهای و معاهده عدم اشاعه سلاحهای هستهای خواهد پرداخت.
در بخش دیگری از توافقات ژوئیه 2005 آمریکا با هند موضوع عقد قرارداد برای خرید تجهیزات نظامی مطرح شده است که امری حائز اهمیت است. هندیها علاوه بر برنامههای مخفی هستهای خود در دهة 1970 توانستند با به کارگیری دیپلماسی تنش زدایی همراه با حسن نیت، خود را یک دولت هستهای مسئول معرفی کنند که توانایی کسب تکنولوژی حساس آمریکایی را دارد. نخست وزیر هند در توافق یاد شده از آمریکا خواست که به رشد اقتصادی این کشور کمک کند و سرمایهگذاری 150 میلیارد دلاری در دهه آینده در خصوص برنامههای قدرت هستهای و مدرنیزه کردن سیستم حمل و نقل این کشور را برعهده گیرد. براین اساس هند میتواند به تجهیزات و مواد هستهای صلح آمیز مدرن تحت کنترلهای بین المللی دست یابد.
همچنین در بخش دیگری از این توافقات، آمریکا اعلام نمود که سیستمهای تسلیحاتی متعارف را به هند ارسال خواهد کرد و تحریمهای مربوط به تجهیزات تکنولوژیک را لغو خواهد کرد. هرچند امتیاز آمریکا به هند در راستای تقویت این کشور و ایجاد موازنه با افزون خواهیهای چین از دید آمریکا ارزیابی میشود، اما به افزایش قدرت منطقهای هند و رشد بیشتر اقتصادی، نظامی و تسلیحاتی آن منجر خواهد شد. پنتاگون اعلام نمود که فروش هواپیماهای گشتی ضد زیر دریایی با توانایی تعیین زیردریاییهای چینی در اقیانوس هند و راداری Aegis برای استقرار نیروهای هند در تنگه استراتژیک مالاکا برای نظارت بر نیروهای نظامی چین را با توجه به اهمیت قابل ملاحظه آن برای ارتش هند مدنظر قرار خواهد داد. پنتاگون دلیل این امر را مقابله با تقویت زرادخانههای هستهای چین و دستیابی این کشور به موشکهایی با توانایی هدف قراردادن هند، روسیه و در صورت ارتقا، آمریکا اعلام کرده است.
عملکرد آمریکا ناشی از منافع و استراتژی آن کشور است که معاهده عدم اشاعه سلاحهای هستهای را به قهقرا خواهد کشاند، اما بسیاری از کارشناسان معتقدند که رفتار تبعیض آمیز آمریکا تامین کننده منافع استراتژیک بلند مدت این کشور است. از دیدگاه معادلات استراتژیک، ملاقاتهای سران واشینگتن – دهلینو نشانة متمایز دانستن وضعیت هند از پاکستان و سنگین کردن وزنه هند در مقابل چین در سیاست خارجی آمریکا بوده است. هرچند پاکستان مایل نیست که به عنوان فروشگاه تجارت غیر قانونی تکنولوژی خطرناک معرفی شود، اما رفتار هند در ممانعت از دستیابی تروریستها به مواد هستهای، وجود دموکراسی در این کشور و پتانسیل اقتصادی، نظامی و جمعیتی آن به عنوان برگ برنده هند در رقابت با پاکستان و افرایش قدرت آن در برابر چین موضوعاتی قابل توجه میباشند. دولت آمریکا با پذیرش هند به عنوان یک قدرت هستهای تاکید داشته است که افزایش نقش مسئولانه هند به تقویت امنیت بین المللی منجر خواهد شد.
توافق هستهای هند – آمریکا و آیندة رژیمهای بینالمللی عدم اشاعه
پذیرش هند هستهای با کمترین عقب گرد آسیب زیادی را به رژیم عدم تکثیر وارد نموده است . شکست کنفرانس بازنگری معاهده عدم اشاعه سلاحهای هستهای و رفتارهای تبعیضآمیز کشورهای دارنده سلاح هستهای به افزایش چالش جهانی در دهه آینده منجر خواهد شد. هرچند توافقات صورت گرفته بیشتر در زرمینه تکنولوژیهای ضروری برای برنامههای هستهای صلحآمیز بوده است، اما این به معنای محدود کردن برنامه تسلیحاتی دوران بازدارندگی میباشد.
رفتار آمریکا در قبال موضوع هستهای هند نشان میدهد که رویکرد آمریکا به معاهده منع اشاعه حالتی گزینشی دارد که متضمن در پیش گرفتن سیاست درهای باز برای دولتهای به اصطلاح خوب و سیاست تحت فشار قرار دادن روزافزون برای دولتهای به اصطلاح بد است. همچنین نحوه برخورد با هند ( کشوری که هرگز معاهده عدم اشاعه را امضا نکرد و بدون هیچ گونه عقب گردی به عضویت باشگاه هستهای درآمد) به نارضایتی و نگرانیهای دولتهای دیگر که معاهده عدم اشاعه را پذیرفته اند، اما موقعیت هستهای هند را کسب نکردهاند مانند برزیل، ژاپن، آفریقای جنوبی، کره شمالی و تعدادی دیگر از کشورها منجر شده است که از جمله نقاظ ضعف این معاهده و چالشهای آن محسوب میگردد.
در عین حال توافق هستهای آمریکا – هند، در واقع، پایان بخش خلع سلاح و پذیرش تحولی جدید در سیاستهای کنترل تسلیحاتی محسوب میشود که به از بین رفتن توازن منطقهای میان هند و پاکستان و ایجاد مانع بر سر راه معاهده عدم اشاعه سلاحهای هستهای و نیز پایان دادن به مذاکرات اولیه ان.پی.بی و خلع سلاح هستهای و بازتعریف کشورهایی مانند هند در رژیم کنترل تسلیحات منجر شده است.
نتیجهگیری:
تدوین سند سیاست گذاری در محیط بازدارندگی، اعمال سیاستهای همکاری همگام با تنشزدایی، مدرنیزه کردن تجهیزات نظامی و فنی، جلوگیری از رفتار و گفتار تنشآمیز از طریق برقراری یک نظام دموکراتیک در داخل و جایگاه ویژه هند در کنار پتانسیل آن کشور برای تبدیل به یک قدرت بزرگ آسیایی از جمله خصوصیاتی میباشند که نقش هند را در دیپلماسی رقابتی آمریکا با چین با اهمیت میسازد. از سوی دیگر، فقدان تناقض میان سیاستهای داخلی و خارجی به تبدیل هند به یک وزنه مؤثر و شناسایی این کشور به عنوان دولت مسئول امنیت بین المللی منجر شده است. سیاست بین الملل از بازیگران متفاوتی تشکیل شده است که در شکل گیری نظام بین الملل و مقررات بین المللی موثر میباشند، به همین لحاظ نباید رفتار رقابتی دو عضو این مجموعه یعنی هند و پاکستان را در برخورد با معاهدات خلع سلاح خصوصاً معاهده منع اشاعه سلاحهای هستهای تیرخلاص برای این معاهدات ارزیابی نمود، زیرا واقعیت این است که معاهده NPT در حال تقویت میباشد و محدودیتهای بیشتری را برای اعضا جهت دسترسی به بمب هستهای و حتی استفاده از مواد و تکنولوژی دارای کاربرد دوگانه ایجاد میکند.
اما دیپلماسی جدید ایران با گرایش ”نگاه به شرق“، با توجه به توافق هستهای آمریکا و هند و شناسایی هند به عنوان یکی از اعضای باشگاه هستهای، نباید تصویر افراط و تفریط گونه را در سیاستهای آتی خود با هند رقم زند. پذیرش وضعیت جدید هند به عنوان یک قدرت نوظهور منطقهای که بیشتر توانایی همکاری اقتصادی و سیاسی و نه استراتژیک نزدیک با ایران را دارد، حائز اهمیت است. اما همچنین نباید نادیده انگاشت که همگی کشورها در عرصه روابط بینالملل تلاش میکنند که براساس امنیت و منافع ملی خود رفتار و اقدام نمایند. همچنین در سیاست نگاه به شرق، نباید از نظر دور داشت که هند به عنوان یک بازیگر در حال ظهور با پتانسیلهای زیاد تلاش میکند که متناسب با قرارداد هستهای و رفتارهای آمریکا، نوع و حیطه روابط خود را با ایران تنظیم نماید. به عبارت دیگر هر گاه هند در معرض انتخاب میان ایران و آمریکا قرار گیرد، آمریکا را ترجیح خواهد داد. امری که در رأیگیری شورای حکام در سپتامبر 2005 نمود یافت و بیانگر آن بود که در پرونده هستهای ایران نمیتوان هند ر ا به عنوان مدافع ایران هستهای به حساب آورد. از سوی دیگر، با لحاظ نمودن نحوه تعاملات هند در سطوح بین المللی و منطقه ای، نوع روابط این کشور با ایران بیشتر در زمینه همکاریهای سیاسی و اقتصادی خواهد بود و بعید به نظر میرسد که دولت دهلی نو در زمینه همکاریهای استراتژیک یا دفاعی (سلاحهای متعارف) با دولت تهران همکاری کند.