21 خرداد 1392
در پی وقوع درگیری بین نیروهای دولتی، سلفیها و کردهای سوریه و درنهایت تشدید و تطویل بحران داخلی سوریه (2013-2011)، نقش و رویکرد کردهای سوریه در معادلات سیاسی این کشور مورد توجه زیادی قرار گرفته است. کردهای سوریه در حال حاضر کنترل سیاسی و اداری بیشتر مناطق کردنشین را در دست گرفتهاند و در قالب دو جنبش «شورای ملی کردهای سوریه» و «شورای خلق غرب کردستان» در پی کسب آزادی و حقوق مدنی خود هستند. در این میان، بررسی واقعبینانه بودن خواستههای کردها با توجه به ظرفیتها و دشواریهای پیشروی آنها در تحولات آتی سوریه مسئلهای بسیار مهم است. واقعیت این است که در سالهای پس از 2003 و با تثبیت جایگاه کردهای عراق در سطح داخلی این کشور، موجی از تقاضاها از سوی کردهای سوریه برای دفاع و ابراز هویت خود به نقطه حساسی رسیده است. اما در مسیر تحرک کردهای سوری برای کسب خواستههایشان مانند اداره محلی مناطق و یا ایجاد منطقه فدرال در مناطق کردنشین مجموعهای از دشواریهای داخلی، منطقهای و بینالمللی وجود دارد. پیچیدگیهای منطقهای و الزامات بینالمللی، اکنون موضوع کردها را به یک مسئله تبدیل کرده است. در مقاله حاضر، راهحلهای احتمالی این مسئله وارسی میشود و بر این پرسش تمرکز میکنیم که با توجه به مجموعهای از پتانسیلها و دشواریهای سختافزاری و نرمافزاری، کردهای سوریه کدامیک از گزینههای ادغام، خودمختاری و استقلال را در پیش دارند؟ طبیعی است که پردازش و آزمون هریک از سناریوها مستلزم الگویی مناسب و دادههای گوناگون و جدید است. بر همین اساس از «الگوی سنجش وزن اقلیتهای قومی» بهره خواهیم گرفت تا این فرضیه را مورد آزمون قرار دهیم که قابلیتهای سختافزاری و نرمافزاری کردهای سوریه در کنار ملاحظات امنیتی قدرتهای دخیل در امور سوریه، مانع استقلال و نیز باعث کمرنگ شدن احتمال خودمختاری کردهای سوریه شده و آنها را بهسمت خوشهای پرتوان در قالب جمهوری عربی سوریه سوق میدهد.
دانلود مقاله