03 مهر 1392
چکیده
با استقرار نظام جمهوری اسلامی ایران، مفروض براین است که بازیگرانی دیندار مناصب اصلی حکومت را برعهده بگیرند. بنابراین میتوان این انتظار را داشت که همانگونه که باورها و شخصیت افراد در ادراکات و تصمیمات آنها اثرگذار است، باورهای دینی بازیگران جمهوری اسلامی ایران بر ادراکات ایشان اثر بگذارد. در این مقاله با بکارگیری روش تحلیلمحتوا و ابزارهای تحلیل رمزگان عملیاتی و تحلیل نگرش دینی، تلاش میشود به این پرسش پاسخ دادهشود که چگونه نگرش دینی فرد بر سیاست خارجی ادراکی وی اثر میگذارد؟ به بیان دیگر، آیا میتوان ادراکات سیاستمداران در عرصه سیاست خارجی را به کمک نگرش دینی ایشان معنادار کرد؟ برای این منظور از میان کارگزاران جمهوری اسلامی، مهدی بازرگان و محمود احمدینژاد برگزیده شدند که به لحاظ ادراکی نسبت به نظام بینالملل، در ظاهر تفاوتهای عمیقی با یکدیگر دارند. آشکار میشود اگرچه هر دو کارگزار نسبت به نظام بینالملل بدبین هستند، ولی احمدینژاد گرفتار هراس و بدبینی بیشتری است و بر قدرت کارگزار بیش از ساختار و سازمان توجهدارد. در الگوی نگرش دینی نیز برای بازرگان و احمدینژاد به ترتیب «الگوی انسان مختار ملی» و «الگوی انسان فطرتجوی بیمکان» استنباط شد که زمینه مناسبی برای تحلیل چرایی تفاوت نوع شخصیتی این دو در سیاست خارجی ادراکی فراهم میکند.
واژههای کلیدی: سیاست خارجی ادراکی، تحلیل رمزگان عملیاتی، تحلیل نگرش دینی، روانشناسی سیاسی شناختی، مهدی بازرگان، محمود احمدینژاد
دانلود مقاله