15 اسفند 1391
از منظر امریکاییها هریک از کشورهای خاورمیانه عربی و شمال افریقا که درگیر ناآرامیهای سیاسی -اجتماعی داخلی شدهاند، دارای پویایی و پیچیدگیهای خاص خود بوده و لذا اثرگذاریهای متفاوتی نیز بر سیاست و منافع بلندمدت آن کشور در خاورمیانه از خود بر جای خواهند گذاشت. از این منظر، تحولات اخیر به طور مشخص میتواند سیاست اعمال اصلاحات سیاسی – اقتصادی در منطقه، رویکرد این کشور در قبال کشمکش فلسطین و اسرائیل، امنیت انرژی و راهبرد مبارزه با تروریسم در خاورمیانه را تحتالشعاع خود قرار دهد. نوشتار حاضر درصدد است تا به این پرسش پاسخ دهد که چه نسبتی میان سیاستهای امریکا در منطقه خاورمیانه از یک سو، و تحولات اخیر در کشورهای عربی از سوی دیگر، وجود دارد؟ فرضیه اصلی مقاله حاضر در پاسخ به پرسش مطرح شده نیز این است که در دو دهه اخیر نقش یک سویه امریکا در شکلدهی به تحولات خاورمیانه به یک رابطه دوسویه تبدیل شده است و رفتار این کشور در فرایند تحولات اخیر، متأثر از حضور مردم کشورهای عربی در صحنه سیاست داخلی کشورهای خود در موارد متعددی به یک رفتار واکنشی تبدیل شده است. در نهایت باید گفت که تعارضات میان جامعه و حکومت در خاورمیانه عربی، به عنوان یکی از چالشهای عمده امریکاییها در روند تصمیمسازی و مدیریت ناآرامیهای منطقه محسوب میشود. از طرف دیگر، فقدان یک دستورالعمل و استراتژی مشخص توسط امریکاییها و حرکت براساس الگوهای نتیجهمحور، یکی دیگر از مشکلات امریکا در مواجهه با انقلابهای عربی است.
واژههای کلیدی: امریکا، خاورمیانه، جهان عرب، سیاست خارجی، امنیت، قدرت، هژمون
دانلود مقاله