23 خرداد 1391
چکیده
نظریهپردازان روابط بینالملل به مفهوم جهانیشدن بهصورت روابط بینالمللی اندیشیدهاند بدون آنکه توجه داشته باشند که دنیای جهانیشده صرفاً رابطه بین «انسان با انسان» نیست و رابطه بین «انسان با محیط» و«محیط با محیط» در فهم ما از جهانیشدن نیز حائز اهمیت است. این معضل آنجایی بیشتر رخ مینماید که بدانیم بهطورکلی در نگاه پژوهشگران به جهانیشدن، روندها و فرایندها دارای اشکال و محتوای ناقصی است که به «فراگیرنمایی» مفاهیمی تبدیل شده است که آن را بهعنوان جهانیشدن معنا میکنیم. این پژوهش ضمن بررسی و نقد نظریههای مرتبط با جهانیشدن و بهویژه نگاه متفکران علم روابط بینالملل به آن، نواقص، کاستیها و تقلیلگراییهای خودساخته را بررسی کرده و از برآیند چنین دیدگاهی به مفهومی نوین، تحت عنوان «نوجهانیشدن» دست مییابد.