17 مهر 1385
یکی از مهمترین رویکردهای جمهوری اسلامی ایران در زمینه سیاست خارجی، گسترش مناسبات با کشورهای همسایه است. از این نظر جمهوری اسلامی ایران توجه خاصی به کشورهایی دارد که نقاط مشترکی با ایران دارند. این نقاط مشترک می توانند زمینه ساز برقراری پیوندهای سازنده در قالب روابط دوجانبه و چندجانبه باشند. به نظر می رسد تقویت روابط با کشورهای فارسی زبان در این مقوله جای می گیرد. دعوت ایران از دو کشور فارسی زبان افغانستان و تاجیکستان برای شرکت در کنفرانس سران سه کشور در تهران و متعاقباً سفر رئیس جمهور ایران به شهر دوشنبه برای شرکت در کنفرانس سران سه کشور در چارچوب اولویتهای سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران قابل ارزیابی است. در نشست مزبور که با حضور روسای جمهور ایران، تاجیکستان و افغانستان برگزار شد، تأکید زیادی بر همکاری میان این سه کشور بر مبنای مشترکات فرهنگی و تاریخی به عمل آمد. از طرف دیگر، سه کشور کمیسیون سه جانبه ای را تأسیس کردند که سالی دو بار تشکیل جلسه خواهد داد تا زمینه های مناسب برای همکاریهای سه جانبه را مورد بررسی قرار دهد. این نوشتار به این مسئله میپردازد که چگونه میتوان زبان فارسی را به عنوان عامل مشترک میان سه کشور مذکور تقویت کرد؟ و در واقع چه راهکارهایی برای تقویت مناسبات این سه کشور فارسی زبان وجود دارد؟ بر این اساس، به نظر می رسد با وجود زبان مشترک میان سه کشور ایران، افغانستان و تاجیکستان، عواملی دیگری نیز برای گسترش مناسبات سه کشور و حتی دستیابی به اتحاد مورد نیاز است.
ایران و گرایش به روابط نزدیک با کشورهای فارسی زبان
ایده برقراری همکاری های سه جانبه میان سه کشور ایران، افغانستان و تاجیکستان از زمان فروپاشی شوروی سابق، مورد توجه دولتمردان جمهوری اسلامی ایران قرار گرفت. در واقع، پایان جنگ سرد باعث شد تا زمینه های مناسبی برای برقراری و بسط روابط فرهنگی با تأکید بر زبان فارسی میان سه کشور مذکور به وجود آید. بر این اساس، مقامهای ایرانی و از جمله آقای ولایتی، وزیر امور خارجه وقت ایران به مذاکره با طرفهای افغانی و تاجیکی پرداختند، اما شرایط خاص افغانستان در آن زمان و وضع بی ثبات تاجیکستان به دنبال استقلال آن کشور باعث شد تا این مذاکرات به نتیجه مطلوب نرسد. در سالهای اخیر و با توجه با ایجاد ثبات نسبی در کشورهای مذکور، ایران بار دیگر ایده همکاریهای سه جانبه را مطرح کرده است، به ویژه اینکه رویکرد کنونی سیاست خارجی ایران بر برقراری روابط با کشورهای شرقی و تعمیق روابط با کشورهای همسایه تأکید میکند.
بر این اساس، ایران در 26 دی ماه 1384 از روسای جمهور کشورهای افغانستان و تاجیکستان دعوت کرد تا برای مذاکرات سه جانبه و بررسی موضوعاتی همچون همکاریهای اقتصادی، تشکیل بازار مشترک و کاهش نرخ سود گمرکی در تهران گرد هم آیند. تأکید رئیس جمهوری ایران به ویژه بر تقویت پیوندهای فرهنگی میان سه کشور افغانستان، تاجیکستان و ایران بوده است که می تواند به گسترش مناسبات میان سه کشور و برقراری اتحادی سه گانه کمک کند. در این رابطه، رئیس جمهوری ایران در دیدار با سعد الله خیر الله یف، رئیس مجلس تاجیکستان در تهران، اجرای طرحهای موجود برای اتصال شبکه های حمل و نقل میان کشورهای فارسی زبان را یکی از راه های تقویت پیوندهای فرهنگی و تاریخی میان این کشورها دانست.[1] با این حال و علیرغم ابراز تمایل مقامهای سه کشور، عملاً اولین اجلاس سران کشورهای افغانستان، تاجیکستان و ایران برگزار نشد. قرار بود این اجلاس با حضور آقای امامعلی رحمانف، رئیس جمهوری تاجیکستان، آقای حامد کرزای، رئیس جمهوری افغانستان و آقای محمود احمدی نژاد، رئیس جمهوری ایران در دی ماه 1384 در تهران تشکیل شود. لغو سفر حامد کرزای به ایران تنها چند روز قبل از برگزاری اجلاس، دلیل اصلی عدم تشکیل آن بود. مقامهای افغانی علت لغو سفر رئیس جمهور افغانستان به ایران را خرابی هوا و برخی مشکلات فنی و تکنیکی ذکر کردند. در حالی که بعضی کارشناسان فشارهای آمریکا و نگرانی افغانستان از موضعگیری های ایران در قبال برنامه هسته ای خود را یکی از دلایل بالقوه لغو چنین سفری دانستند، زیرا که نزدیکی مواضع ایران و افغانستان می توانست بر برگزاری کنفرانس لندن برای افغانستان تأثیرات نامطلوبی داشته باشد.[2]
به دنبال عدم برگزاری نشست کشورهای فارسی زبان در تهران، مقامهای سه کشور با هدف تقویت مناسبات سه جانبه در دوشنبه پایتخت تاجیکستان گرد آمدند. قبل از آن و در حاشیه اجلاس شانگهای نیز روسای جمهور ایران و تاجیکستان با یکدیگر دیدار و بر تعمیق روابط کشورهای فارسی زبان تأکید نموده بودند. در اجلاس سه جانبه سران کشورهای فارسی زبان در اوائل مرداد 1385 در شهر دوشنبه، همکاریهای سه جانبه در زمینه مبارزه با تروریسم و قاچاق مواد مخدر، راههای گسترش همکاری مشترک سه جانبه درباره انرژی، حمل و نقل و مسائل فرهنگی مورد تبادل نظر قرار گرفت. در پایان دیدار یک روزه میان روسای جمهور سه کشور افغانستان، تاجیکستان و ایران، همچنین پنج سند همکاری سه جانبه به امضا رسید. از طرف دیگر، روسای سه کشور از تأسیس کمیسیون مشترکی خبر دادند که بر گسترش همکاریهای سه جانبه اقتصادی متمرکز خواهد بود و قرار است اولین نشست این کمیسیون مشترک در پائیز سال جاری در شهر کابل پایتخت افغانستان برگزار شود.[3]
یکی از تصمیمات مهم اجلاس سران در دوشنبه امضای سندی درباره «آیین نامه شورای هماهنگ سازی بین دولتی مسیرهای حمل و نقل بین المللی» بود که زمینه لازم را برای توسعه همکاریهای سه کشور در زمینه حمل و نقل فراهم خواهد کرد. سران سه کشور مذکور در این اجلاس، علاوه بر این بر طرح و برنامه ریزی سه جانبه در زمینه آموزش و پرورش و تبادل هیأتهای علمی، فرهنگی، ادبی، هنری و ورزشی تأکید کردند. همچنین موضوع بازسازی افغانستان و پشتیبانی ایران و تاجیکستان از آن در این مذاکرات مطرح شد و در بیانیه نهایی سه کشور نیز بازتاب یافت.[4] از جمله دیگر طرحهایی که در دیدارهای بین روسای جمهور این سه کشور مطرح شد، پیشنهاد ایران در زمینه تأسیس یک تلویزیون مشترک فارسی زبان بود که مورد استقبال مقامهای تاجیکی و افغانی نیز قرار گرفت، ولی هنوز جزئیات آن و یا چگونگی همکاریهای سه کشور در این باره منتشر نشده است.
یکی از مهمترین بخشهای مذاکرات سه جانبه میان سران ایران، افغانستان و تاجیکستان در دوشنبه، گسترش همکاریهای اقتصادی و همکاری در بخش نفت و انرژی بود. آقای احمدی نژاد، رییس جمهوری در بازگشت از تاجیکستان بر این امر تأکید فراوان نمود. پیشتر در ژانویه 2006، وزرای انرژی ایران، تاجیکستان و افغانستان در زمینه انجام پروژههای مشترک در بخش انرژی مذاکراتی انجام داده بودند. بحث عمده در این مذاکرات انتقال انرژی برق از طریق تاجیکستان به افغانستان در قالب پروژه سنگ توده – 2 بود که به امضا مقامهای ایران و تاجیکستان رسیده است. بر اساس این توافق بود که وزرای انرژی سه کشور توافقنامه ای را در زمینه همکاریهای سه جانبه در بخش انرژی با یکدیگر به امضا رساندند.[5]
همکاریهای اقتصادی میان ایران، تاجیکستان و افغانستان
هر چند زبان فارسی به عنوان عامل مشترک میان ایران، افغانستان و تاجیکستان می تواند در پیوند میان سه کشور به عنوان نقطه آغازین همکاریها با اهمیت باشد، اما برای استمرار این همکاریها به عوامل دیگری نیز نیاز وجود دارد. در این رابطه باید به این مسئله توجه کرد که با وجود اشتراکات فرهنگی و تاریخی میان سه کشور، تفاوتهای قابل توجهی نیز میان آنها وجود دارد که ارزشهای سیاسی متفاوت از آن جمله اند. در واقع، با وجودی که ایران و افغانستان دولتهای اسلامی تلقی می شوند، تاجیکستان به ارزشهای غربی گرایش دارد و بیشتر خود را دولتی سکولار می داند. با این وجود و همان طور که در تجربه دیگر کشورها در برقراری همکاری های چندجانبه دیده می شود، عامل اقتصاد می تواند چنین تفاوتهایی را پشت سر گذارد و موجبات تقویت مناسبات سه جانبه را فراهم نماید. در این رابطه ضروری به نظر می رسد فرصتهای اقتصادی سه کشور در ارتباط با یکدیگر مورد بررسی قرار گیرد. هر چند افغانستان و تاجیکستان هنوز دوران گذار از وضعیت نابسامان جنگهای داخلی خود را پشت سر می گذارند، اما می توانند در آینده در زمینه های گوناگون اقتصادی شرکای مناسبی برای ایران باشند. در حال حاضر نیز مناسبات اقتصادی ایران با این کشورها در حال بهبود است.
در زمینه همکاریهای اقتصادی ایران با تاجیکستان باید گفت که به دنبال ایجاد ثبات نسبی، این کشور به تدریج توانسته است وضعیت اقتصادی خود را بهبود بخشد، به گونه ای که اکنون حجم تجارت میان دو کشور بطرز چشمگیری گسترش یافته و از 40 میلیون دلار در سال 1380 به 95 میلیون دلار در سال 1383 رسیده است، هر چند که قسمت عمده این حجم تجاری یعنی حدود 85 میلیون دلار آن متعلق به ایران است. صادرات عمده تاجیکستان شامل آلومینیوم، برق، پنبه، میوه، روغن گیاهی و منسوجات میباشد. ایران نیز یکی از صادرکنندگان عمده مواد غذایی و نیز مصالح ساختمانی به تاجیکستان به شمار می رود. از طرف دیگر، ایران در زمین? دو طرح بزرگ تونل «انزاب» و نیروگاه «سنگتوده» در تاجیکستان به سرمایه گذاری پرداخته است. تونل انزاب به ویژه برای تاجیکستان اهمیت زیادی دارد، زیرا که از این طریق مردم تاجیکستان به راحتی می توانند کالاهای خود را به بازارهای ایران برسانند. ارزش این پروژه در حدود 40 میلیون دلار میباشد که دولت تاجیکستان 8/7 میلیون دلار آن را تأمین نموده است.[6] همچنین ایران و تاجیکستان قرارداد ساخت نیروگاه آبی برق سنگ توده را به ارزش 220 میلیون دلار در دی ماه 1384 امضا کردند که 180 میلیون دلار آن از طرف ایران به صورت اعتبار ده ساله در اختیار تاجیکستان قرار می گیرد. تاجیکستان با اتمام این پروژه خواهد توانست علاوه بر تأمین برق مورد نیاز خود سالانه میزان زیادی برق نیز به کشورهای دیگر صادر کند.[7] همچنین ایران در دیگر پروژه های عمرانی در تاجیکستان در زمینه ساخت واحدهای مسکونی و ایجاد امکانات مخابراتی قراردادهایی را با تاجیکستان به امضا رسانده است.
از طرف دیگر، ایران با افغانستان دارای مناسبات اقتصادی رو به پیشرفتی است. در حال حاضر و بر اساس بعضی آمارها، افغانستان نهمین شریک تجاری ایران در صادرات و نود و یکمین شریک تجاری ایران در واردات به شمار می رود. سقف تجاری کنونی میان ایران و افغانستان نیز به حدود 800 میلیون دلار در سال بالغ می شود. در واقع، ایران مهمترین تأمین کنند? کالاهای سرمایه ای و مصرفی افغانستان به شمار می رود. از طرف دیگر، ایران و افغانستان به خاطر حضور میلیونها پناه جوی افغانی وضعیت خاصی دارند و در واقع به نظر میرسد حضور این پناه جویان که برای سالها در ایران زندگی کرده اند، می تواند بسترهای فرهنگی و انسانی مناسبی را برای بسط همکاریهای دو کشور در آینده فراهم کند.[8] در زمینه طرحهای عمرانی میان دو کشور نیز اکنون ایران و افغانستان تفاهم نامه احداث خط آهن خواف به هرات را به امضا رسانده اند که به ویژه برای افغانستان نقش حیاتی دارد و خود می تواند تحولی مهم در زمینه اقتصادی، تجاری و سرمایه گذاری افغانستان به حساب آید.
واکنشهای بین المللی
همان طور که پیش بینی می شد، توسعه همکاریهای اقتصادی و فرهنگی بین سه کشور ایران، افغانستان و تاجیکستان منجر به بروز واکنشهایی از سوی برخی کشورها و به ویژه آمریکا شد. از جمله ریچارد هاوکلند، سفیر آمریکا در تاجیکستان قبل از اتمام دوره مأموریت خود در این کشور، در واکنش به سفر رئیس جمهوری ایران به تاجیکستان و با اشاره به گسترش مناسبات ایران و تاجیکستان، گسترش چنین مناسباتی را قابل درک و طبیعی دانست. وی تأکید کرد زمینه های فرهنگی، تاریخی و زبان مشترک می تواند از جمله عوامل رشد روابط ایران و تاجیکستان باشد.[9] با این حال، گسترش مناسبات دو کشور از دید بعضی از کارشناسان غربی به عنوان تقویت استراتژی منطقه ای ایران برای نفوذ به آسیای مرکزی تلقی شده است؛ هر چند هنوز نشانه ای مبنی بر حمایت دولت تاجیکستان از برنامه هسته ای ایران و اقدامات ایران در تجهیز حزب الله در لبنان دیده نشده است و از این بابت جای نگرانی برای آمریکا وجود ندارد.[10] در واقع، تاجیکستان بر تعمیق روابط فرهنگی و اقتصادی تأکید کرده است و آقای رحمانف، رئیس جمهوری این کشور نیز از طرحهای ایران برای سرمایه گذاریهای وسیع در تاجیکستان استقبال نموده است.
با این حال، به عقیده بعضی از کارشناسان تعمیق روابط ایران و تاجیکستان به ویژه در زمینه انرژی و صدور خدمات فنی و مهندسی ایران به تاجیکستان چندان خوشآیند مقامهای آمریکایی و حتی انگلیسی نیست و در واقع این کشورها مخالف پیوستگی بیش از پیش تاجیکستان به ایران هستند، زیرا این مسئله می تواند با سیاستهای آمریکا در به انزوا کشیدن ایران در تضاد قرار گیرد. در حال حاضر، آمریکا توجه خاصی به منطقه آسیای مرکزی و قفقاز از خود نشان میدهد و تاجیکستان نیز ضمن توسعه روابط خود با ایران سعی دارد تا اسباب نگرانی آمریکا را فراهم نکند. در واکنش به احتمال چنین نگرانی هایی بود که آقای تالبک نظروف، وزیر امور خارجه تاجیکستان تأکید کرد گسترش روابط ایران و تاجیکستان هیچ گونه تأثیری بر روابط آمریکا و تاجیکستان نخواهد داشت.[11]
در واقع، به نظر می رسد اهمیت منطقه آسیای مرکزی و قفقاز برای آمریکا به حدی است که این کشور نفوذ کشورهای رقیب خود به ویژه جمهوری اسلامی ایران را بر نمی تابد و سعی می کند تا آن را به شدت محدود کند. آمریکا با حضور در افغانستان به دنبال محدود کردن هر چه بیشتر روسیه و ممانعت از شکل گیری هرگونه پیمانی بین روسیه، چین و هند است. از طرف دیگر و با توجه به خصومت موجود میان ایران و آمریکا و نیز حضور مستقیم آمریکا در افغانستان، آن کشور نیز سیاستی محتاطانه را در قبال ایران در پیش گرفته است. نفوذ نظامی آمریکا در افغانستان تا آنجا بسط یافته است که در هرات، منطقه ای که با ایران مرز مشترک دارد، پایگاه نظامی تأسیس نموده است. از سوی دیگر، حضور نیروهای نظامی آمریکا در افغانستان برای تاجیکستان نیز خوشآیند نیست، زیرا این امر در تضاد با سیاست روسیه قرار دارد که متحد نزدیک تاجیکستان می باشد و قدرت عمل روسیه را به عنوان شریک استراتژیک تاجیکستان محدود می کند. از این رو، در حال حاضر تاجیکستان بیش از افغانستان به شکل گیری اتحادی میان کشورهای فارسی زبان تمایل دارد.
برخی کارشناسان معتقدند ایجاد اتحاد میان کشورهای فارسی زبان حتی می تواند با واکنش تند سایر کشورهای منطقه آسیای مرکزی و قفقاز روبرو شود که نمونه بارز آن ازبکستان است؛ کشوری که تعداد زیادی تاجیک[12] در آن زندگی می کنند. حتی برخی بر این باورند که استقبال تاجیکستان از طرح اتحاد سه کشور فارسی زبان واکنشی در برابر طرح نورسلطان نظربایف، رئیس جمهوری قزاقستان، برای ایجاد اتحاد بین کشورهای ترک زبان آسیای مرکزی یعنی قزاقستان، ازبکستان و قزاقستان میباشد. در واقع، از این دیدگاه، اتحاد کشورهای فارسی زبان بهترین راه برای ایجاد موازنه منطقه ای برای تاجیکستان به شمار می رود.[13]
حتی برخی کارشناسان غربی نیز معتقدند اقدامات ایران برای برقراری پیوندهای نزدیکتر با افغانستان و تاجیکستان در قالب کشورهای فارسی زبان بخشی از تلاشهای ایران برای تعدیل فشارهای بین المللی در زمینه برنامه هسته ای خود میباشد. همچنین و علاوه بر توجه سه کشور مذکور به فعالیتهای اقتصادی و فرهنگی، از دیدگاه این دسته از کارشناسان غربی، ایران تمایل دارد تا به ویژه با کشوری همچون تاجیکستان همکاریهای استراتژیک و امنیتی داشته باشد. از جمله آقای رحمانف، رئیس جمهوری تاجیکستان، تأکید دارد که رهبران سه کشور فارسی زبان باید توجه ویژه ای به امنیت منطقه و همکاریهای نظامی با یکدیگر داشته باشند. در این حال آقای کرزای، رئیس جمهور افغانستان، به سطح پائین تری از همکاریها در قالب مبارزه با مواد مخدر و داد و ستد تجاری و فعالیت مشترک در بخش انرژی از خود توجه نشان داده است.[14]
با این حال، برخی محافل نیز تلاشهایی را در جهت جلوگیری از بسط روابط میان سه کشور فارسی زبان تحت عنوان تلاش ایران برای سلطه بر منطقه مطرح ساخته اند. از جمله در پی پیشنهاد تأسیس تلویزیون مشترک کشورهای فارسی زبان که از طرف ایران مطرح گردید، آن را یکی دیگر از تلاشهای ایران برای صدور ارزشهای فرهنگی خود به کشورهای همسایه و به ویژه کشورهای فارسی زبان قلمداد کرده اند.[15]
دورنمای آینده
هر چند گسترش مناسبات ایران با کشورهای همجوار به ویژه با تأکید به رویکرد نگاه به شرق یکی از اولویتهای دولت جمهوری اسلامی ایران به شمار می رود، هنوز استراتژی و یا حتی طرح منسجمی در این باره ارائه نشده است. تلقی کلی این است که دولتمردان ایرانی برای توسعه مناسبات خود با کشورهای آسیایی و شرقی تعامل در سطوح بالا و شرکت در اجلاسهای منطقه ای را مناسب ترین ابزار می دانند. در حالی که ثمربخشی هر رویکردی در سیاست خارجی یک کشور که بتواند منافع ملی را برآورده کند، نیازمند تعریف اهداف و ابزار رسیدن به آنهاست. در غیر این صورت، برگزاری هرگونه جلسه و دیداری که فاقد برنامه کاری مشخصی باشد نتیجه چندانی به دنبال نخواهد داشت.
از جمله طرحهایی که با پایان یافتن جنگ سرد در ایران به آن توجه شده است، طرح همکاری کشورهای فارسی زبان یعنی ایران، افغانستان و تاجیکستان می باشد. این سه کشور به لحاظ تاریخی و فرهنگی نیز پیوندهای نزدیکی با یکدیگر دارند. با توجه به این اشتراکات، همکاری میان کشورهای فارسی زبان ایران، افغانستان و تاجیکستان در چارچوب سیاست نگاه به شرق نیز از اولویت و اهمیت خاصی برخوردار میگردد. در واقع، بر این اساس بسط روابط با کشورهای همسایه و نیز کشورهای منطقه میتواند اهداف سیاست خارجی ایران را در راستای توسعه روابط اقتصادی، برقراری امنیت منطقه ای و خنثی کردن سیاستهای آمریکا و غرب برای به انزوا کشیدن ایران، تأمین نماید. بدیهی است که در پیشبرد سیاست همکاری و نیل به اتحاد با کشورهای فارسی زبان مانند هر مقوله دیگر سیاست خارجی، نباید از واقعیتهای موجود و قابلیتهای کشورهای دیگر غافل شد و بر اساس یک مطالعه دقیق برنامه مدون و زمان بندی شده به اهداف مورد نظر دست یافت. بر این اساس، به نظر می رسد توجه به برخی نکات میتواند به ثمربخشی همکاریهای سه کشور فارسی زبان کمک کند:
- در چارچوب همکاریهای منطقهای، تأکید بر تعمیق روابط میان ایران، افغانستان و تاجیکستان با محوریت زبان فارسی نباید به گونه ای باشد که دیگر کشورهای همسایه چنین همکاریهایی را برضد منافع خود ارزیابی کنند. در واقع، تأکید بر زبان و فرهنگ مشترک میان ایران، تاجیکستان و افغانستان که زمانی بخش بزرگی از امپراطوری ایران را تشکیل می دانند، می تواند نقطه اتکای قدرتمندی برای ایران باشد و در صورت هدایت مناسب دیپلماسی ایران و جلوگیری از برانگیخته شدن واکنشهای تند دیگر کشورهای همسایه، بازده مفیدی در بر خواهد داشت.
- ضروری است که بر این نکته همواره تأکید گردد که اهداف این همگرایی و اتحاد به هیچ وجه علیه کشورهای دیگر نبوده و باب این همکاریها بر دیگر کشورهایی که دارای جمعیت قابل ملاحظه فارسی زبانان می باشند، همواره باز است.
- برخی کارشناسان ایرانی پیشنهاد کرده اند که سازمانی به نام سازمان کشورهای فارسی زبان تأسیس شود تا این سازمان بتواند فعالیتهای سه کشور را به صورت منسجم اداره کند. با این حال، چنین سازمانی نیز باید توجیه اقتصادی مطلوبی داشته باشد تا بتواند در زمین? همکاریهای سه کشور که از علایق مشترک فرهنگی و تاریخی برخوردارند، موثر واقع شود.
- به لحاظ اقتصادی، ایران می تواند از فرصتهای خوبی در دو کشور افغانستان و تاجیکستان برخوردار شود و با سرمایه گذاری مناسب و معقول در طرحهای عمرانی و صنعتی این دو کشور منافع قابل قبول اقتصادی را کسب کند. از طرف دیگر، ایران برای پیشبرد طرحهای خود در زمینه انتقال انرژی نیازمند افزایش سطح همکاریهای خود با کشورهای منطقه است تا بتواند علیرغم تلاشهای آمریکا برای محدود کردن و به شکست کشاندن طرحهای اقتصادی ایران، همکاریهای خود را افزایش دهد. بدیهی است همکاری میان این سه کشور نمیتواند محدود و تنها متکی به مشترکات فرهنگی و زبان فارسی باشد، بلکه نیازمند تعاملی گسترده و فراگیر میان ملتهای سه کشور است تا بتواند توسعه اقتصادی و اجتماعی و بهبود معیشت آنها را نیز در برگیرد.