05 ارديبهشت 1386
دور نخست انتخابات ریاست جمهوری فرانسه در تاریخ 22 آوریل 2007 برگزار خواهد شد. از میان نامزدهای تصدی این مقام، 12 نفر توانستهاند با کسب 500 امضا از نمایندگان منتخب مردم در سطوح کشوری، منطقهای و محلی در دور نخست انتخابات شرکت جویند. در صورتی که هیچ یک از نامزدها موفق به کسب نیمی از مجموع آرا نشود، دو نامزدی که بیشترین آرا را به دست آوردهاند، به دور دوم انتخابات راه خواهند یافت که دو هفته پس از دور نخست برگزار خواهد شد. با توجه به قطبی بودن صحنه سیاست داخلی فرانسه، از هم اکنون نظرها به سوی دو نامزد جناحهای راست و چپ یعنی نیکلا سارکوزی و سگولن رویال جلب شده است.
با توجه به نقش مهم و مؤثر فرانسه در صحنه سیاست بینالمللی و در اتحادیه اروپایی، پیروزی هر یک از این دو نامزد برای جمهوری اسلامی ایران پیامدها و تبعاتی در بر خواهد داشت. گزارش حاضر در پی آن است که با بررسی مواضع این دو نامزد به بررسی این پیامدهای احتمالی بپردازد. همچنین به منظور شناسایی محیطی که رقابت سیاسی میان دو نامزد در درون آن اتفاق میافتد نگاهی گذرا به وضعیت سیاسی، اقتصادی و اجتماعی فرانسه و چالشهای پیشروی این کشور افکنده خواهد شد.
اوضاع کلی کشور پیش از انتخابات
در حال حاضر، فرانسه با مشکلات و چالشهای متعددی روبروست که ریشه در عوامل مختلفی دارد، این مشکلات در واقع موضوعات اصلی مورد بحث در صحنه مبارزات انتخاباتی این کشور را تشکیل میدهند. نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری برای جلب آرای مردم، هر یک درصدد ارائه راهحلهایی برای این مشکلات برآمدهاند. با توجه به اینکه دولتهایی که طی دو دهه اخیر در فرانسه بر سر کار آمدهاند - اعم از گلیستها و سوسیالیستها – در جامه عمل پوشاندن به وعدههای خود موفق نبودهاند، نوعی بیاعتمادی در میان مردم نسبت به نخبگان سیاسی این کشور پدید آمده است. از همین روست که دو نامزد اصلی در این انتخابات از «گسست از گذشته» صحبت به میان آوردهاند. در واقع، فرانسه امروز بیش از هر زمان دیگری خواستار تغییر در کادر نخبگان حاکم میباشد. بارزترین نمونه این عدم اعتماد، راهیابی ژان ماری لوپن، رهبر حزب دست راستی افراطی جبهه ملی، به دور دوم انتخابات ریاست جمهوری در سال 2002 بود.
الف) مشکلات سیاسی
مشکلاتی که امروز فرانسه با آنها مواجه میباشد، در واقع، حلقههای یک زنجیر را تشکیل میدهند. مشکلات مزبور در پیوند با یکدیگر قرار دارند و هر یک به طور جداگانه پدید آورنده و یا مولود مشکلات دیگر هستند و یا دست کم اینکه حالت تسهیلگر را برای یکدیگر دارند. فرانسه به عنوان یکی از دول استعمارگر سابق که دارای مستعمرات وسیعی در آفریقا، خاورمیانه، خاور دور و حوزه اقیانوس آرام بود، همچنان در سطح بینالمللی خود را برای ترویج فرهنگ و زبان فرانسه و گسترش شیوه زندگی به سبک فرانسوی و صاحب نوعی رسالت میداند. این کشور مایل است همچنان در مسائل مهم بینالمللی و منطقهای به ویژه مسائلی که در حوزه سنتی نفوذ آن اتفاق میافتد، نقش داشته باشد. از اینرو، فرانسه اینک دارای 18000 نیروی نظامی در خارج از کشور میباشد که عمدتاً وظیفه صلحبانی را بر عهده دارند. بیشترین شمار نیروهای نظامی فرانسوی مستقر در خارج 3500 سرباز میباشد که در کشور آفریقایی ساحل عاج مستقر میباشند. همچنین فرانسه فرماندهی نیروی 10 هزار نفری حافظ صلح در جنوب لبنان را تا ماه فوریه 2007 بر عهده داشت و خود تأمین کننده 1700 سرباز این نیرو میباشد. اما مهمترین مشکل که فرانسه در این راه با آن مواجه میباشد این است که این کشور به لحاظ منابع و امکانات اقتصادی و نظامی یک قدرت متوسط به شمار میرود و دیگر به پشتوانه سابقه تاریخی و سنتهای سیاسی گذشته خود نمیتواند در صحنه بینالمللی به نقش آفرینی بپردازد. در نتیجه، جستجوی مجد و عظمت گذشته و افزایش نفوذ فرانسه در سطح بینالمللی از جمله موضوعاتی است که نامزدهای انتخاباتی ناگزیر و به نوعی در برنامههای خود به آن اشاره دارند.
ب ) مشکلات اقتصادی
از سوی دیگر، جهانی شدن و الزامات آن، فشارهایی جدی بر اقتصاد فرانسه وارد آورده است که سبب بروز مشکلات اقتصادی از جمله بیکاری گسترده شده است. از آنها که اقتصاد فرانسه بر پایه اصولی مانند هزینههای عمومی زیاد و حمایت از محصولات داخلی استوار شده است که با اصول نئولیبرالیستی حاکم بر اقتصاد جهانی مغایرت دارد، از بسیاری از پتانسیلها برای بهرهوری و قدرت رقابت بیشتر محروم مانده است. در واقع، مزایای رفاهی واستخدامی مستلزم افزایش مالیاتها و هزینهها برای بنگاههای تولیدی است و این امر از یک سو عدم تمایل کارفرمایان به استخدام نیروی کار جدید و از سوی دیگر کاسته شدن از بهرهوری و قدرت رقابت بنگاههای تولیدی را به دنبال میآورد. طبق آمارهای اخیر میزان بیکاری در فرانسه 9/8 درصد میباشد که این رقم در میان جوانان 18 تا 25 سال حتی به 22 درصد نیز میرسد.
ج ) مشکلات اجتماعی
مشکلات اقتصادی به نوبه خود پدید آورنده مشکلات اجتماعی و به تبع آن امنیتی است. فرانسه شمار کثیری از مهاجران را در خود جای داده است که اکثراً از کشورهای مستعمره فرانسه در آفریقا به این کشور کوچ کردهاند. درصد بزرگی از این مهاجران را مسلمانان تشکیل میدهند. تعداد مسلمانان فرانسه حدود 5 میلیون نفر تخمین زده میشود. ذهنیت حاکم در میان فرانسویان در خصوص مسائل هویتی سبب شده است تا این مهاجران نتوانند در جامعه فرانسه به عنوان شهروند فرانسوی مانند فرانسویها جذب شوند. از سوی دیگر، ارزشهایی که این مهاجران به آنها پایبند میباشند در موارد بسیاری در تضاد با ارزشهای جمهوری فرانسه از جمله لائیک بودن قرار میگیرد؛ تصویب قانون منع استفاده از پوشش اسلامی در اماکن دولتی از جمله این موارد است. فشارهای اقتصادی و بحران بیکاری موجب شده است که این مهاجران نقش «سپر بلا» را پیدا کنند.
در همان حال، وجود تبعیض در جامعه فرانسه سبب سرخوردگی این مهاجران شده است و آنان که خود را در حاشیه احساس میکنند و دچار انواع محرومیتها میباشند، در برابر توهین و تحقیر پلیس و مأموران دولتی فرانسه بارها سر به شورش برداشتهاند که عمدهترین آنها در اکتبر 2005 در حومههای مهاجر نشین شهرهای بزرگ فرانسه اتفاق افتاد. بروز این ناآرامیها همراه با افزایش میزان جنایت و بزهکاری که در میان شهروندان مهاجر تبار شیوع بیشتری دارد، مسئله امنیت را به یکی از معضلات فرانسه تبدیل ساخته است.
مواضع نیکلا سارکوزی
نیکلا سارکوزی نامزد حزب اتحاد جنبش مردمی (UMP) که خود فرزند یک مهاجر مجاری میباشد با توجه به سرخوردگی عموم فرانسویان از نخبگان سیاسی حاکم، خود را به صورت چهرهای معترض معرفی کرده است که اگر انتخاب شود میتواند فرانسه را از گردابی که در آن افتاده از طریق انجام اصلاحات و نوسازی نجات دهد. او با توجه به نزول جایگاه و موقعیت فرانسه در صحنه بینالمللی، نرخ بالای بیکاری، نگرانی از موج فزاینده مهاجرت به کشور، افزایش جرم و جنایت و چالشهای مربوط به جهانی شدن، راهحلهایی ارائه داده است و با انتقاد از بالا بودن میزان مالیاتها و حجم عظیم بوروکراسی خواستار آن شده است که با تغییر یافتن شرایط کار امکان اشتغال بیشتری برای جوانان فرانسه فراهم شود و بنگاههای اقتصادی فرانسه توان رقابت بیشتری در اقتصاد جهانی پیدا کنند. وی برای مقابله با مشکلات مربوط به مهاجران، پیشنهاد تشکیل وزارت مهاجرت و هویت ملی را مطرح کرده است. به اعتقاد او کسانی که میخواهند شهروند فرانسوی قلمداد شوند باید زبان، فرهنگ و ارزشهای فرانسوی را بپذیرند زیرا که این امر پیش شرط جذب در جامعه فرانسه میباشد. برای آن دسته از فرانسویان که طالب برقراری نظم و آرامش در جامعه فرانسه هستند، سارکوزی نامزدی مطلوب جلوه میکند، به ویژه آنکه خود سارکوزی نیز سعی دارد با مطرح ساختن موضوعاتی مانند هویت ملی رأی آن دسته از مردم را که معمولاً به نامزد حزب دست راستی جبهه ملی یعنی ژان ماری لوپن تعلق میگیرد، جلب کند. در این زمینه، سارکوزی با تکیه بر کارنامه موفق خود در زمینه کاهش جرم و جنایت در دوره تصدی خود بر وزارت کشور در پی جلب آرای رأی دهندگان است. در حوزه سیاست خارجی، سارکوزی طی دیداری از واشینگتن در سپتامبر 2006، سخنانی ایراد کرد که نشان از تمایل او به نزدیکی هر چه بیشتر فرانسه به آمریکا دارد. وی در طی این سفر اظهار داشت سوء برداشتهایی که از رابطه دو کشور وجود داشته باید برطرف شود. او اعلام کرد که ایالات متحده و فرانسه در رابطه با آزادی و حقوق بشر عقاید یکسانی دارند و ابراز اطمینان کرد که دو کشور بر اختلافات طولانی خود فائق آیند. او همچنین حمایت خود را از اسرائیل ابراز داشت و چریکهای حزبا... را مسئول جنگ 33 روزه لبنان دانست.
او در مورد ایران چنین اظهار عقیده کرد که این کشور به یک کشور یاغی تبدیل شده است و نباید به آن اجازه داد که به تولید سلاحهای هستهای بپردازد. در ادامه او گفت: «ایران حق آزمایش سلاحهای هستهای را ندارد» و این دورنما را که ایران ممکن است روزی صاحب تسلیحات هستهای شود، وحشتانگیز خواند. سارکوزی ابراز داشت مسئله هستهای ایران باید از طریق دیپلماسی حل شود اما در همسویی با بوش گفت که کلیه گزینهها باید همچنان بر روی میز قرار داشته باشد. با این حال، سارکوزی که خود را پیرو مکتب گلسیم میداند، یعنی مکتبی که استقلال در سیاست خارجی از پایههای آن به شمار میرود، تا حدودی خود را مقید به حفظ این اصول نیز معرفی میکند و بارها از تصمیم شیراک مبنی بر مخالفت با اشغال عراق حمایت کرده است و بر پایبندی خود به چند جانبهگرایی تأکید کرده است.
مواضع سگولن رویال
خانم سگولن رویال نخستین زنی است که از سوی یکی از احزاب عمده فرانسه نامزد احراز مقام ریاست جمهوری شده است. با توجه به اینکه او در گذشته در مناصب حساس دولتی قرار نداشته است سعی دارد خود را به عنوان یک چهره جدید معرفی کند که هیچ گونه قرابتی با سیاستمداران کهنهکاری ندارد که مورد سوء ظن مردم قرار دارند. وی در برنامههای خود خواستار تعمیق بیشتر دموکراسی در فرانسه شده است و از همینرو ایده «دموکراسی مشارکتی» را مطرح کرده است. از جمله پیشنهادهایی که او برای حل مشکلات فرانسه ارائه داه است ایجاد یک هیئت ژوری از شهروندان عادی برای نظارت بر کار مقامات دولتی و نمایندگان پارلمان، افزایش حداقل دستمزدها به 1500 یورو و گسیل داشتن بزهکاران جوان به اردوگاههای نظامی است. وی همچنین برای رفع مشکلات اقتصادی فرانسه خواهان آن شده است که از شرکتهای نفتی که درآمدهای زیادی دارند مالیات بیشتری اخذ شود و مقررات سختتری وضع شود تا بنگاههای اقتصادی نتوانند فعالیتهای خود را به کشورهایی منتقل سازند که دارای نیروی کار ارزان میباشند. به طور کلی، خانم رویال معتقد است که با مشکل نارضایتی و خشونت در میان مهاجران و نیز اقشار آسیبپذیر به لحاظ اقتصادی تنها میتوان از طریق ایجاد جامعهای عادلانهتر برخورد کرد.
در زمینه سیاست خارجی، بسیاری از تحلیلگران خانم رویال را متهم به بیتجربگی میکنند. خانم رویال نیز طی سفرهای خارجی و مصاحبههایی که در زمینه مسائل مربوط به سیاست خارجی داشته است بیاطلاعی و ناشیگری خود را در این حوزه به معرض نمایش گذاشته است. از جمله در یکی از مصاحبهها در مورد تعداد زیر دریاییهای اتمی فرانسه رقم اشتباهی را ذکر کرده است و در طی سفر به چین از دستگاه قضایی آن کشور تمجید به عمل آورده است، در حالی که این کشور دارای بالاترین تعداد اعدامهاست و از این لحاظ همواره مورد انتقاد دولتهای غربی بوده است. وی همچنین با حمایت از استقلال کبک خشم مقامات کانادایی را برانگیخته است. خانم رویال در جریان بازدید از اسرائیل مسئله هستهای ایران را مطرح ساخت و جالب اینکه در این خصوص موضعی سختتر از موضع رسمی دولت فرانسه و حتی آمریکا اتخاذ کرد. وی در بیتالمقدس چنین اظهار داشت که در صورت انتخاب شدن به مقام ریاست جمهوری فرانسه جامعه جهانی را تحت فشار بیشتری قرار خواهد داد تا مانع دسترسی ایران به انرژی هستهای شود، موضع رسمی پاریس همواره بر این بوده است که در اصول با دسترسی ایران به انرژی هستهای مخالفتی ندارد و تنها خواهان مجازات تهران در صورت عدم تعلیق عملیات غنیسازی اورانیوم است که میتواند برای ساخت سلاحهای اتمی نیز به کار آید. خانم رویال گفت دسترسی ایران به انرژی هستهای نه تنها خطر بزرگی برای امنیت اسرائیل بلکه همچنین برای کل جهان است. خانم رویال طی مصاحبههایی که در فرانسه به دنبال این سفر انجام داد، این موضع خود را تکرار کرد. تحلیلگران سیاسی این موضعگیری او را نشانه عدم درک صحیح وی از ماهیت قرار داد ان.پی.تی تلقی کردهاند.
نتیجهگیری:
فرانسه کشوری است که امروزه با توجه به شرایط سیاسی، اقتصاد و اجتماعی خاص آن بیش از هر زمان دیگری در گذشته خود را از جایگاهی که همواره برای خود متصور بوده است، دور احساس میکند. این امر به ایجاد نوعی بحران هویت برای این کشور در سطح بینالمللی منجر شده است. در واقع، امکانات این کشور به هیچ روی با بلند پروازیها و آرمانهای آن همخوانی ندارد. در سالیان اخیر از نفوذ این کشور در سطح بینالمللی و حتی در سطح منطقهای کاسته شده است. در داخل اتحادیه اروپایی، با توجه گسترش این اتحادیه و افزایش قدرت آلمان به ویژه به لحاظ روابط نزدیکتری که با کشورهای جدید الورود به اتحادیه دارد، ضعف فرانسه روز به روز بیشتر مشهود میشود. از اینرو، فرانسه از اینکه با وفادار ماندن به آرمانهای گذشته مشی استقلال در سیاست خارجی را در پیش گیرد و جبههای علیه یکجانبهگرایی آمریکا به وجود آورد، خود را بیش از پیش ناتوان احساس میکند. همچنین ضعف اقتصادی این کشور سبب شده است که حتی در اتحادیه اروپایی قافیه را به آلمان ببازد. در نتیجه، این احتمال وجود دارد که صرفنظر از اینکه چه کسی به مقام ریاست جمهوری برسد، فرانسه درصدد همسو ساختن بیشتر سیاستهای خود با آمریکا برآید تا شاید از این رهگذر موفق شود نفوذ خود را در سطح فعلی حفظ کند.
با این حال فرانسه در میان کشورهای اروپایی به دلیل مشی مستقلتر خود و آمادگیاش برای چانهزنی و معامله همواره برای ایران طرفی به حساب میآمده است که میتوانسته روزنههایی را برای پیشبرد سیاست خارجی ایران بگشاید. اینکه آیا در آینده نیز فرانسه چنین نقشی در قبال ایران ایفا خواهد کرد یا خیر موضوعی است که تحولات آتی به دنبال انجام انتخابات ریاست جمهوری در این کشور آن را روشن خواهد کرد.