مقدمه

از جمله خبرهایی که در هفته‌های اخیر توجه محافل سیاسی و خبری جهان را به خود معطوف کرده است، خروج نیروهای رزمی آمریکا از عراق است. جوزف بایدن، معاون رئیس جمهوری آمریکا، با شرکت در مراسمی پایان رسمی مأموریت رزمی این کشور در عراق را در ٣١ اوت ٢٠١٠، رسماً اعلام کرد. خروج سربازان آمریکایی هفت سال و نیم پس از اشغال عراق در مارس 2003، انجام می‌شود. آمریکا اعلام کرده است که تا پایان سال ٢٠١١، تمامی نیروهای خود را از عراق خارج می‌کند. در حال حاضر ٥٠ هزار نفر از نیروهای آمریکایی در عراق باقی مانده‌اند که به گفته مقام‌های آمریکایی، به نیروهای عراقی کمک می‌کنند. هر چند که خروج نیروهای نظامی بر اساس جدول زمانبندی دولت اوباما انجام شد، اما به نظر می‌رسد دلایل گوناگونی باعث شده است تا آمریکا سربازان خود را از عراق خارج کند که این امر، با سیاست‌های اوباما در خاورمیانه بی‌ارتباط نیست. از جمله این دلایل وضعیت کنونی ناتو در افغانستان است که آمریکا را با مشکلات متعددی روبرو ساخته است. با وجودی که دلایل متعددی در این رابطه قابل بررسی است، در این نوشتار تلاش می‌شود تا یکی از ابعاد خروج آمریکا از عراق مورد توجه قرار گیرد. در واقع به نظر می‌رسد یکی از دلایل مهم خروج این نیروها شرایط داخلی آمریکا باشد. سوال اصلی در این رابطه این است که آیا خروج نیروهای نظامی آمریکا از عراق به سیاست داخلی این کشور ارتباط دارد؟ در پاسخ به این سوال دلایل گوناگونی مطرح شده است که از جمله باید به قول‌های انتخاباتی اوباما، انتخابات آینده کنگره آمریکا و دلایل اقتصادی اشاره کرد. بر این اساس، در این نوشتار ابتدا به اجمال به دلایل کلی خروج نیروهای آمریکایی اشاره می‌شود و در بخش بعدی دلایل داخلی آمریکا مورد بحث قرار خواهد گرفت.

دلایل خروج آمریکا از عراق

همزمان با ضرب‌العجل تعیین شده توسط دولت اوباما برای خروج قوای نظامی آمریکا از عراق تا پایان ماه اوت ٢٠١٠، طی مراسمی پایان رسمی مأموریت رزمی این کشور در عراق اعلام شد. هر چند که خروج نیروهای نظامی از قبل طرح‌ریزی شده بود، اما به نظر می‌رسد دلایل متعددی در این ارتباط وجود دارد. باراک اوباما در سخنانی به مناسبت خروج نیروهای نظامی آمریکا در عراق گفت: «من اعلام می کنم که مأموریت رزمی آمریکا در عراق پایان یافته است. عملیات آزادی عراق به پایان رسیده و اکنون مردم عراق مسؤلیت اصلی امنیت کشورشان را به عهده دارند. ما صدها پایگاه را در عراق بسته یا به عراقی‌ها تحویل داده‌ایم و میلیون‌ها قطعه تجهیزات را از عراق خارج ساخته‌ایم».  در این سخنرانی وی تأکید می‌کند که عملیات آزادسازی عراق به پایان رسیده است و نه باقی ماندن نیروهای نظامی و غیرنظامی آمریکا در عراق. از طرف دیگر اعلام می‌شود که عملیات جدیدی با عنوان «عملیات سحرگاه نو» آغاز شده است. اوباما همچنین تأکید می‌کند که تعهد آمریکا به آینده عراق خاتمه نیافته است. بنابر اعلام مقام‌های آمریکایی، ۵۰ هزار نظامی آمریکایی همچنان در عراق باقی می‌مانند تا بتوانند در موارد ضروری نیروهای انتظامی این کشور را برای مبارزه با تروریسم آموزش دهند. قرار است تمامی نیروهای آمریکایی تا پایان سال 2011 از عراق خارج شوند، به جز در مواردی که در توافقنامه امنیتی بین دولت آمریکا و عراق امضا شده است و بر لزوم باقی ماندن نیروهای آمریکایی تأکید می‌شود، که در این صورت گروهی تحت عنوان آموزش ارتش، آموزش برای سلاح و غیره در این کشور باقی خواهند ماند.

هر چند دولت عراق رسماً از خروج نیروهای آمریکایی استقبال کرده است، اما در مورد عراق که هنوز نتوانسته است بعد از انتخابات پارلمانی این کشور دولت جدیدی داشته باشد و اکنون نیز با بحران سیاسی روبرو است، خروج سربازان آمریکایی در زمان مناسبی انجام نشده است. در انتخابات عمومی عراق که در ماه مارس ٢٠١٠ برگزار شد، هیچ یک از نامزدهای انتخاباتی نتوانستند به اکثریت قاطع دست یابند؛ این در حالی است که بحران سیاسی به افزایش خشونت‌ها در عراق دامن زده است. آمار رسمی عراق نشان می‌دهد که در طی ماه ژوئیه ٢٠١٠ و در جریان بمبگذاری‌ها و حملات تروریستی، ۵۳۵ نفر کشته شده‌اند.  چنین تلفاتی در طی بیش از دو سال گذشته در عراق، بی‌سابقه بوده است. چنین وضعیتی موجب شده است تا برخی از مقام‌ها و شخصیت‌های عراقی از خروج نیروهای آمریکایی از این کشور ابراز نگرانی کنند. از طرف دیگر نگرانی‌های زیادی در مورد افزایش نفوذ کشورهای همسایه به ویژه ایران، در امور داخلی عراق، به خاطر خروج نیروهای آمریکایی ابراز می‌شود. به همین خاطر مقام‌های آمریکایی اعلام کرده‌اند نیروهای باقی مانده در عراق برای آموزش باقی مانده‌اند، اما مسلح‌اند و در صورت نیاز، برای تأمین امنیت به دولت عراق کمک خواهند کرد. به نظر می‌رسد بتوان خروج نیروهای آمریکایی را نوعی اعمال فشار به سیاستمداران عراقی برای قبول مسئولیت و تشکیل دولت عراق دانست. جوزف بایدن، معاون رئیس جمهوری آمریکا که برای شرکت در مراسمی به مناسبت پایان رسمی مأموریت رزمی این کشور در عراق، به بغداد سفر کرده بود، با رهبران جناح‌های گوناگون عراقی ملاقات و ابراز امیدواری کرد که دولت جدید عراق به زودی تشکیل شود. وی تأکید کرد که آمریکا برای فراهم آوردن شرایطی در عراق که مردم آن کشور بتوانند سرنوشت خود را در دست بگیرند، قیمت گزافی پرداخته است. 

همچنین به نظر می‌رسد دلایل گوناگون دیگری برای خروج آمریکا از عراق وجود داشته باشد؛ از جمله وضعیت کنونی افغانستان است. قدرت گرفتن طالبان در این کشور و عدم دستیابی آمریکا به اهداف خود در سرکوب آنها و انهدام گروه القاعده باعث شده است تا دولت اوباما حل بحران کنونی آمریکا در افغانستان را در اولویت قرار دهد. آمریکا نیازمند است تا توان خود را در افغانستان متمرکز کند و این امر نیز خود به موافقت اعضای کنگره در تأمین نیروی نظامی بیشتر و تأمین بودجه بستگی دارد. خروج نیروهای نظامی آمریکا از عراق این امکان را به وجود می‌آورد تا اوباما با انتقادات کمتری در عرصه داخلی آمریکا به خاطر پافشاری بر سیاست‌های خود در افغانستان، مواجهه باشد. همچنین برخی کارشناسان معتقدند در بلند مدت می‌توان خروج نیروهای آمریکایی از عراق را مرتبط با ایران دانست. به زعم برخی، کاهش سربازان آمریکایی خطر آسیب دیدن آنها را در صورت تلاش ایران برای حمله به اهداف آمریکایی در منطقه را کاهش خواهد داد. با این حال به نظر می‌رسد دلایل داخلی، بیشترین تأثیر را در خروج سربازان آمریکایی از عراق، داشته است.

اوضاع داخلی آمریکا و خروج از عراق

یکی از مهمترین دلایلی که خروج نیروهای نظامی آمریکا در دوره زمانی کنونی را اجتناب ناپذیر ساخته است، شرایط داخلی آمریکاست. در این رابطه باید به موارد زیر توجه شود:

١. قول‌های انتخاباتی اوباما

به نظر می‌رسد باراک اوباما تلاش دارد تا شرایط قابل قبولی را برای مبارزات انتخاباتی دور دوم ریاست جمهوری خود فراهم کند که یکی از مهمترین شرایط آن عمل به وعده‌های انتخاباتی‌اش است. وی در سخنانی به مناسبت خروج نیروهای نظامی آمریکا از عراق، با اشاره به این مسئله یادآور شد: «اندکی پس از آغاز دوران مأموریت خود، استراتژی جدیدی را برای انتقال کامل مسئولیت به مردم عراق اعلام کردم. همچنین روشن کردم که مأموریت جنگی آمریکا در عراق تا ۳۱ اوت ۲۰۱۰، پایان خواهد یافت. اکنون، مطابق برنامه دقیقا همین کار را می‌کنیم.»  در واقع وی تلاش می‌کند تا به عنوان رئیس جمهوری خوش قول، اعتبار لازم را برای دور بعدی و برای انتخابات ماه نوامبر کنگره آمریکا کسب کند.

٢. انتخابات آینده کنگره

عامل مهم دیگر در عرصه داخلی آمریکا، نگرانی دموکرات‌ها از انتخابات ماه نوامبر کنگره این کشور است. بر اساس قوانین آمریکا، هر دو سال یک بار انتخابات میان دوره‌ای کنگره برای انتخاب تمامی اعضای مجلس نمایندگان و تعدادی از اعضای مجلس سنا برگزار می‌شود. در انتخابات میان دوره‌ای امسال احزاب دموکرات و جمهوریخواه، برای کسب ٤3٥ کرسی مجلس نمایندگان و ٣٧ کرسی سنا رقابت می‌کنند. حزب دموکرات 4 سال پیش توانست با پیروزی در انتخابات میان دوره‌ای و 2 سال پیش در انتخابات ریاست جمهوری، به برتری نسبی در برابر جمهوریخواهان دست یابد و در تلاش است تا این برتری را حفظ کند. به اعتقاد بسیاری از کارشناسان این انتخابات نقشی اساسی در آینده حزب دموکرات و شخص اوباما دارد و می‌تواند حتی بر انتخابات ریاست جمهوری 2012 نیز اثرگذار باشد. در چنین شرایطی حزب حاکم نیازمند برگ برنده جدیدی است که تا حد زیادی نارضایتی عمومی ناشی از استمرار وضع بد اقتصادی را جبران کند. از جمله در عرصه سیاست خارجی، این حزب در تلاش است تا برخی از بحث‌انگیزترین سیاست‌های آمریکا در عرصه خارجی را سر و سامان بخشد.

٣. کاهش محبوبیت اوباما

هر چند که باراک اوباما با درصد بالایی از آرا به ریاست جمهوری رسید و محبوبیت بالایی در میان مردم آمریکا و جهان در دوران مبارزات انتخاباتی خود کسب کرد، اما با آغاز دوران ریاست جمهوری و عدم توفیق در مهار بحران اقتصادی، با کاهش محبوبیت روبرو شد. در واقع انتظارات بیش از حد و غیر واقعی از وی که خود در جریان مبارزات انتخاباتی‌اش به آن دامن زد، این کاهش محبوبیت را پیش‌بینی پذیر ساخته بود. نظرسنجی‌ها در سال اول دوران ریاست جمهوری اوباما نشان داد که محبوبیت وی روند نزولی پیدا کرد و تا ماه دسامبر به ٤٧ درصد رسید که این امر، در میان روسای جمهور آمریکا در 50 سال اخیر بی‌سابقه است. حتی میزان محبوبیت جورج دبلیو بوش در ١١ ماه اول ریاست جمهوری ٨٦ درصد بود. 

در آستانه انتخابات میان دوره‌ای نیز نتیجه نظرسنجی مشترک وال ‌استریت ‌ژورنال و ان ‌بی‌سی‌نیوز نشان داد که جمهوری خواهان از شانس بالاتری در انتخابات آینده برخوردارند. در حالی که ٤٩ درصد اعلام کرده‌اند به جمهوری‌خواهان رأی خواهند داد، تنها ٤٠ درصد گفته‌اند به نفع دموکرات‌ها در انتخابات شرکت می‌کنند. این پایین‌ترین میزان محبوبیتی است که برای حزب دموکرات از زمان روی کار آمدن اوباما بدست آمده است.  با این حال، بر اساس نظرسنجی گالوپ در ١٤ سپتامبر ٢٠١٠، آمار موافقان و مخالفان عملکرد اوباما به ویژه در عرصه اقتصادی، بسیار به هم نزدیک شده است. در حالی که تنها ٤٨ درصد عملکرد رئیس جمهور خود را تأیید می‌کنند، ٤٨ درصد معتقدند اوباما عملکرد قابل قبولی نداشته است.

٤. افکار عمومی آمریکا

یکی دیگر از دلایل خروج نیروهای نظامی آمریکا در عرصه داخلی این کشور، خواست افکار عمومی آمریکا مبنی بر خروج سربازان آمریکایی از عراق و افغانستان است. افزایش سرسام‌آور هزینه‌ها و آمار تلفات نیروهای آمریکایی باعث شده است تا افکار عمومی مخالف جنگ، خواهان خروج کامل سربازان آمریکایی از عراق شوند. جورج دبلیو بوش، رئیس جمهور سابق آمریکا با حمله نظامی به عراق، رژیم صدام حسین را سرنگون کرد. این جنگ اما به مرور زمان تأیید خود نزد افکار عمومی را از دست داد. خروج بیش از ٨٠ هزار سرباز آمریکایی اکنون مورد حمایت افکار عمومی آمریکا قرار دارد. آخرین نظرسنجی‌ها اندکی قبل از خروج نظامی آمریکا نشان می‌دهد که اغلب مردم معتقدند جنگ عراق از ابتدا اشتباه بوده و آمریکا نتوانسته به اهدافش در این کشور دست پیدا کند. 

٥. وضعیت اقتصادی آمریکا

وضعیت اقتصادی آمریکا که بعد از پشت سر گذاشتن اوج بحران اقتصادی هنوز در شرایط مناسبی قرار ندارد، یکی دیگر از دلایل داخلی در خروج نیروهای نظامی آمریکا از عراق است. طرح‌ها و برنامه‌های اقتصادی اوباما در عمل نتوانسته است اثرات منفی بحران اقتصادی را تعدیل کند و از این رو هر روز بر میزان کسری بودجه آمریکا افزوده می‌شود و تعداد بیشتری از مردم شغل خود را از دست می‌دهند. در حال حاضر بیش از 14 میلیون نفر به بیکاران آمریکا افزوده شده و بیش از 40 میلیون نفر نیازمند کمک‌های دولتی هستند. هر چند که اوباما اعلام کرده است برای تقویت رشد اقتصادی کشورش طرح‌های اقتصادی جدیدی را به اجرا خواهد گذاشت، برای مثال 50 میلیارد دلار به سرمایه‌گذاری در زیرساخت‌ها اختصاص خواهد داد، اما نظرسنجی‌ها حاکی از آن است که مردم آمریکا به پیامد مثبت این طرح‌ها خوش‌بین نیستند. نتایج یک نظرسنجی نشان می‌دهد که عمق بدبینی مردم آمریکا نسبت به وضعیت اقتصادی رو به افزایش است. تنها 26 درصد از افرادی که در این نظرسنجی شرکت کردند بر این باورند که وضعیت اقتصاد آمریکا تا سال آینده بهبود خواهد یافت، در حالی که در ابتدای روی کار آمدن اوباما ٨٠ درصد به بهبود وضعیت اقتصادی امیدوار بودند. 

در چنین شرایطی استمرار هزینه‌های سرسام‌آور جنگ عراق، غیر قابل قبول می‌نماید. در طول بیش از ٧ سال اشغال عراق، ٣ تریلیون دلار از طرف آمریکا هزینه شده و ۴۴۰۰ سرباز آمریکایی و بیش از صدهزار غیرنظامی عراقی کشته شده‌اند. از طرف دیگر جنگ در عراق باعث افزایش شدید بدهی دولت آمریکا شده است. بدهی دولت فدرال از ۶/۴ تریلیون دلار در سال ۲۰۰۳، به ۱۰ تریلیون دلار در سال ۲۰۰۸، رسیده است. در واقع به زعم برخی کارشناسان، بروز بحران اقتصادی تا اندازه‌ای به واسطه بروز جنگ عراق بود. بر اساس این دیدگاه افزایش بهای نفت وارداتی منجر به خروج پول از سیستم مالی شد. همچنین هزینه‌های پرداختی به مقاطعه کاران در عراق، افزایش یافت. از دید محافل داخلی آمریکا، جنگ در عراق نه تنها توانایی آمریکا برای کنترل بحران را کمتر کرد بلکه باعث شد بحران اقتصادی به درازا بیانجامد، بیکاری افزایش یابد و کسری بودجه از آنچه تصور می‌شد، بسیار فراتر رود.  از این رو به نظر می‌رسد شرایط اقتصادی آمریکا در وضعی نیست که این کشور بتواند در عراق باقی بماند و از طرف دیگر بتواند مخارج جنگ در افغانستان را تأمین کند.

٦. ظرفیت نظامی آمریکا

یکی دیگر از مشکلات آمریکا در عرصه داخلی در پایان دادن به عملیات رزمی در عراق، توانایی نظامی آمریکاست. بیش از ٧ سال درگیری در عراق موجب فرسوده شدن قوای نظامی آمریکا در عراق شده است. به ویژه آنکه درگیری نظامی مشکلات متعددی را برای نیروی زمینی ایجاد کرده است. جدول  زیر نشان دهنده شمار سربازان آمریکایی در طول اشغال عراق است. سال‌های ٢٠٠٧ و ٢٠٠٨، سال‌هایی هستند که عملیات انتحاری و بمب گذاری‌های گسترده‌ای در عراق انجام شد و همین امر باعث افزایش شمار نیروهای نظامی آمریکا در عراق گردید.

تا پیش از خروج نیروهای آمریکایی از عراق، آمریکا مجبور بود در دو جبهه عراق و افغانستان امکانات و نیروهای مورد نیاز خود را تأمین کند که این امر تا حد زیادی به توان ارتش صدمه زده است. در آستانه خروج از عراق، مقام‌های نظامی آمریکا اعلام کرده بودند که در صورت بروز درگیری بیشتر، ارتش از لحاظ امکانات، تجهیزات و نیروی انسانی جوابگو نخواهد بود. ارتش آمریکا از هر نظر بیشترین غرامت را در جنگ‌های افغانستان و عراق پرداخته است. بعد از 11 سپتامبر 2001 تاکنون، حدود 1.4 میلیون پرسنل فعال و ذخیره در عملیات‌های ارتش آمریکا در عراق و افغانستان شرکت کرده‌اند (ارتش آمریکا ٣ میلیون نفر نیرو دارد و یکی از بزرگترین نیروهای نظامی جهان به شمار می‌رود). در آوریل 2007، پنتاگون فشار بیشتری به ارتش وارد کرد تا دوره‌های خدمت در خارج از آمریکا را برای نظامیان این کشور از 12 ماه به 15 ماه افزایش دهد. این طرح برای اندازه‌گیری توان رزمی سرویس‌ها و همچنین افزودن تعداد 65 هزار سرباز تا بهار سال 2010 و طولانی کردن زمان استقرار نیروها از یک سال به دو سال، برنامه‌ریزی شده بود. سلامت سربازانی که به خانه باز می‌گردند نیز به یکی از نگرانی‌های درازمدت بدل شده است. دفتر بودجه و برنامه کنگره اعلام کرده است نزدیک به 35 هزار سرباز در سال 2001، طی عملیات‌های مختلف زخمی شده‌اند و هزینه نگهداری و بازگرداندن سلامت آنها طی دهه آینده به 9 میلیارد دلار می‌رسد. علاوه بر نیروهای نظامی، تجهیزات و ادوات جنگی نیز فرسوده شده و نیاز به جایگزینی یا تعمیر دارند. برای نمونه ارتش حدود ٥/١٣ میلیارد دلار برای تعمیرات ادوات نظامی خود تخمین زده است.

علاوه بر مسائل ذکر شده در بالا ارتش آمریکا همیشه باید آماده دو جنگ باشد. در حال حاضر آمریکا در افغانستان درگیر است. جنگ افغانستان جنگ توجیه شده‌ای در داخل آمریکاست و کمتر درباره لزوم پایان فوری آن همچون جنگ عراق صحبت می‌شود؛ با وجودی که آمریکا از سال ٢٠٠١ در افغانستان درگیر است، اما لزوم مبارزه با تروریسم و نابودی القاعده باعث شده است تا انتقادهای کمتری متوجه دولت آمریکا باشد. از طرف دیگر این کشور نیازمند آن است تا ظرفیت خالی برای استفاده احتمالی از قوای نظامی در آینده را نیز داشته باشد.

نتیجه‌گیری

هر چند دولت اوباما تلاش کرد تا نشان دهد خروج نظامیان آمریکا از عراق بر اساس برنامه زمانبندی شده‌ای است که از قبل اعلام شده بود، اما شواهد گویای این امر است که دلایل گوناگون برای پایان عملیات نظامی آمریکا در عراق وجود دارد. این نوشتار تنها بر دلایل داخلی خروج سربازان آمریکایی متمرکز شد. در واقع به نظر می‌رسد علاوه بر دلایل متعدد دیگر، از مهمترین دلایل خروج نظامی آمریکا دلایل داخلی (و وضعیت سیاسی و اقتصادی) کنونی آن کشور باشد. شرایط اقتصادی آمریکا هنوز مورد قبول شهروندان آمریکایی قرار ندارد و موجی از انتقادات را متوجه دولت اوباما ساخته است. در واقع در آستانه انتخابات میان دوره‌ای آمریکا، اوباما دستاورد قابل توجهی که بوسیله آن بتواند کرسی‌های دموکرات‌ها را در مجلس نمایندگان و سنا حفظ کند، در اختیار ندارد. در طول یک سال و نه ماهی که از ریاست جمهوری اوباما می‌گذرد، وی از عنوان باشکوه ناجی مردم آمریکا دور شده و نظرسنجی‌ها نشان دهنده پایین آمدن محبوبیت وی است. از این رو اعلام پایان عملیات نظامی در عراق فرصت مناسبی برای وی و دموکرات‌ها بود تا از آن به عنوان یک برگ برنده استفاده کنند. هر چند که نظرسنجی‌ها بعد از خروج نیروهای نظامی از عراق نیز نشان دهنده تغییر قابل ملاحظه‌ای در وضعیت دموکرات‌ها در انتخابات آینده نیست.

افزایش هزینه‌های جنگ و تلفات انسانی ارتش آمریکا باعث شده بود که خروج از عراق به یکی از خواسته‌های افکار عمومی آمریکا تبدیل شود. در واقع وضعیت اقتصادی شکننده آمریکا در شرایط کنونی توانایی مقاومت در برابر هزینه‌های دو جنگ را ندارد. از طرف دیگر ظرفیت نظامی آمریکا اجازه نمی‌دهد که ارتش این کشور بیش از این متحمل خسارات ناشی از جنگ عراق شود. توان نظامی آمریکا به گونه‌ای است که باید همزمان برای دو جنگ داخلی آماده باشد، در حالی که بیش از ٧ سال است که در افغانستان و عراق درگیر است و در صورت بروز بحران و یا نیاز به انجام عملیات جدید نظامی، این ارتش نمی‌تواند به کار گرفته است. از این رو هر چند که هنوز اوضاع عراق به لحاظ امنیتی و سیاسی در شرایط مناسبی قرار ندارد، قوای نظامی آمریکا از عراق خارج شدند. پایان عملیات نظامی آمریکا مسلماً تبعاتی به همراه خواهد داشت که مهمترین آن را باید در عرصه عراق مشاهده کرد.