امنیت انرژی، سیاست خارجی ایران و اتحادیه اروپا |
04 November 2010 |
||||
مقدمه در دوران کنونی، نه تنها از اهمیت انرژی کاسته نشده است، بلکه نوع رفتار و جهت گیریهای سیاسی کشورهای بزرگ و صاحب انرژی را به طرز مؤثری شکل میدهد. امروزه، چگونگی تسلط بر منابع انرژی، موجب رقابت و نزاع میان کشورها شده است. ایران، دارنده دومین ذخایر انرژی جهان به شمار میرود و ذخایر انرژی ایران، با توجه به اندازه و حجم آن، به طور جداگانه و همراه با یکدیگر، از اهمیتی حیاتی برخوردار است. در این میان، به لحاظ داشتن ذخایر فراوان، ایران به سرمایه خارجی، تکنولوژی مدرن، بهرهبرداری از میدانهای نفتی و گازی و مدیریت پروژه به منظور کسب درآمد، نیاز بسیار دارد. درمقابل، ایران به دلیل ثبات سیاسی، مسیر امن و قطع احتمالی گاز از سوی روسیه، بهترین گزینه برای اروپا محسوب میشود. بنابراین گمان میرود اتحادیه اروپا، دسترسی به منابع انرژی ایران را در زمره منافع استراتژیک خود تلقی کند. این امر به تنوع بخشی به منابع تأمینکننده انرژی اتحادیه اروپا در آینده کمک نموده و به اهمیت فزاینده جایگاه کشورهای دارنده منابع انرژی در جهان، بسی افزوده است. اما چرا کشورهای اروپایی در بیشتر مواقع از سیاست خارجی آمریکا پیروی و در تحریمهای نفتی علیه ایران، مشارکت فعال مینمایند. در این مقاله، نویسندگان این نکته را بیان داشتهاند که اتحادیه اروپا، بر اساس منطق (هزینه/ فایده) تلاش میکند تا به منزله یک بازیگر فرصت محور و عملگرا، از سیاست خارجی آمریکا پیروی و در تحریم نفتی علیه ایران، مشارکت فعال داشته باشد. آن چه در این مقاله مدنظر است، علاوهبر بحث و بررسی مفهوم امنیت انرژی و همچنین معین نمودن حوزههای عملی همکاری در روابط اروپا و ایالات متحده، پرسشهای اساسیتری از قبیل: آیا بر اساس مفروضههای انتخاب عقلایی (هزینه/ فایده)، میتوان بنمایه رفتار کشورهای اروپایی را در قبال ایران، تبیین کرد؛ درحالحاضر، اروپا دلیل حضور خود در تحریم را چگونه تعریف میکند؟ و ایفای چه نقشی از سوی ایران، برای اروپاییها مطلوب خواهد بود؟ به نظر میرسد، اروپا از جهات مختلفی به ایران نیازمند است و ایران نیز در حوزههایی به کمک اروپا احتیاج دارد. با وجود این، آمریکا و اتحادیه اروپا دارای ارزشهای اجتماعی و فرهنگی همانندی در زمینههای گوناگون بوده و این اشتراک و تشابه فرهنگی/ اجتماعی، زمینه همکاری نزدیکتر و تشریک مساعی بین آنان را بیشتر مینماید. برای نمونه، در زمینه حقوق بشر، برقراری دولتهای دموکراتیک، اقتصاد، تجارت و مسائل امنیتی، اتحادیه اروپا و ایالات متحده آمریکا، دیدگاههای نزدیکی با یکدیگر دارند و در نتیجه میتوانند در صحنه بینالمللی، همکاری نزدیکی در اینگونه موارد داشته باشند و از دیدگاههای یکدیگر حمایت نمایند. به گفته گبهارد شوایگر، صاحب نظر آلمانی، بدون آمریکا، اهداف نظم بزرگ جهانی قابل حصول نیست و از جمله این اهداف، مهار قدرت خود آمریکا است. به باور آنها، آمریکا حداقل در حوزه امنیت بینالمللی، کم و بیش معادل عینی دولت جهانی است. بنابراین به نظر میرسد اروپاییها هنوز معتقدند که رهبری آمریکا در بسیاری از زمینهها یک ضرورت است و جایگزین مناسبی برای آن وجود ندارد. شایسته است در این مقاله، نخست مفهوم انرژی از دیدگاه عرضهکنندگان انرژی (ایران) و مصرفکنندگان انرژی (اتحادیه اروپا) بررسی شود. سپس با تبیین منافع و اهداف راهبردی اتحادیه اروپا، چیستی روابط اروپا و ایران تحلیل گردد و درنهایت، با توجه به منطق قدرت و مفروضههای نظریه انتخاب عقلایی، وضعیت موجود سیاست خارجی ایران در پیوند با اتحادیه اروپا بررسی، و راهکارهایی به منظور کاهش تعارضها و هزینهها و افزایش منافع برای سیاست خارجی ایران ارائه شود.
منبع: کتاب مجموعه مقالات همایش ملی نفت و سیاست خارجی آبان ١٣٨٩ Download
|