30 April 2011
بدون تردید واژه جهانیشدن از رایج ترین اصطلاحات قرن ما است. جهانیشدن بهعنوان یک فرامفهوم، بسیاری از مفاهیم دیگر را به بازخوانی فراخوانده و در راستای بازساری آنها برآمده است. در عرصة دین نیز جهانیشدن سؤالات متعدد جدیدی را ایجاد کرده ورویکردهای متفاوتی را برانگیخته است. همزمان با جهانیشدن و توسعة ارتباطات بینفرهنگی و میاندینی، ما شاهد رشد حرکتهای ناسیونالیستی ـ قومی و مذهبی همگام با افزایش نزاعهای خشونتبار و جنگهای شهری هستیم. این تحولات جدید سیاسی و اجتماعی، تحولات دیگری را در عرصة بین الملل ایجاد کرده است و درنتیجه سؤال اساسی این است که آیا جهانیشدن و بازگشت مجدد دین به عرصههای سیاسی و اجتماعی و بینالمللی، چالشهای جدیدی را ایجاد کرده است؟ این چالشها کدامند؟ آیا چالش جدیدی بین جهانیشدن و دین همانند چالش دین و مدرنیته در قرن ١٨ و ١9 ایجاد خواهد شد. فرض اساسی ما در این تحقیق این است که جهانیشدن ضمن اینکه موجب توسعة ارتباطات میانفرهنگی و میاندینی خواهد شد چالشهای جدیدی را نیز در درون کشورها و بین کشورها ایجاد خواهد کرد.