رهیافتی نظری بر دیپلماسی منطقهای: واحدهای تجدیدنظرطلب در گذار چرخه سیستمی قدرت |
09 December 2012 |
|||
چکیده دیپلماسی به عنوان یکی از ابزارهای مهم در تحقق اهداف و منافع ملی کشورها در سیستم بینالملل، از همان ابتدا به عنوان یکی از موضوعات مهم و دغدغههای اصلی در روابط بینالملل مطرح بوده است. اما با توجه به ویژگیهای سیستم بینالملل، از جمله چرخه قدرت در آن، پیوند بین دیپلماسی و چنین چرخهای از اهمیت بیشتری برخوردار بوده است. البته این موضوع ارتباط زیادی به دیپلماسی منطقهای کشورهای تجدیدنظرطلب دارد. در همین راستا مقالۀ حاضر بر محور این پرسش اساسی شکل میگیرد که چرخه سیستمی قدرت همراه با الگوهای نظم و نقاط عطف موجود در آن، چه فرصتها و محدودیتهایی را برای کشورهای تجدیدنظرطلب و مخالف نظم حاکم در پی داشته و پیامدهای آن برای دیپلماسی چنین کشورهایی چگونه است؟ بر این اساس، ما بر این باوریم که به دلیل ماهیت واقعگرایانه سیستم جهانی، پیوند نزدیکی میان چرخه قدرت و دیپلماسی برقرار است. در این میان الگوهای متعددی از نظم از جمله نظم هژمونیک، مهارکننده، کنسرت، موازنه قوا و بی ساختار شکل میگیرد که کشورهای تجدید نظر طلب سعی در گذار از آن برای دستیابی به موقعیت برتر دارند؛ لذا با چالشهای متعددی روبهرو میشوند که میتوان آن را در قالب جنگ سرد مفهوم سازی نمود و دیپلماسی بایستی پاسخگوی آن باشد. در این میان دیپلماسی شبکهای از جمله مدلهای دیپلماسی کارآمد در این عرصه میباشد. در این مقاله با توجه به این موضوع، مدل دیپلماسی شبکهای دولتهای تجدید نظر طلب را در مراحل گذار چرخه قدرت ترسیم مینماییم. واژههای کلیدی: دیپلماسی منطقهای، گذار قدرت، سیاستگذاری دیپلماتیک، دیپلماسی دفاعی، دیپلماسی عمومی، دیپلماسی شبکهای دانلود مقاله
|