07 September 2007
مقدمه
پس از جنگ جهاني دوم، غرب نگرش خود را در قبال روسيه در قالب ناتو عمدتاً بر اساس دستور كار امنيتي با ساختار درونگرايانه دفاع دسته جمعي بنا نهاده بود. پس از جنگ سرد و از بين رفتن دشمن مشترك، روند اصلاحات ساختاري در ناتو با توجه به سه مؤلفه، مشاركت براي صلح، شوراي آتلانتيك شمالي و گسترش ناتو به شرق در حالي آغاز گرديد كه خلأ حضور يك دشمن استراتژيك احساس ميشد. رويداد 11 سپتامبر، خلأ مزبور را پر نمود و گام ديگري در بهبود روابط ميان روسيه و غرب با محوريت مبارزه با تروريسم برداشته شد كه نهايتاً در قالب گسترش همكاري روسيه با اروپا – آمريكا تحت عنوان شوراي ناتو- روسيه در اجلاس رم در سال ٢٠٠٢ متبلور گرديد. عملاً همكاري روسيه با ناتو، از زمان ايجاد برنامه مشاركت براي صلح آغاز گرديد. براساس اين برنامه كشورهاي عضو تنها در مانورهاي منطقهاي شركت داشتند و حتي از رايزنيهاي اوليه در تصميمات ناتو نيز بهرهمند نبودند و تنها زماني از تصميمات آگاه ميشدند كه روند تصميمگيري به مرحله عمل ميرسيد و نتيجه كار به سفير روسيه يا كشور عضو در بروكسل اطلاع داده ميشد. اين نوشتار بر اين اساس تلاش دارد تا به دلايل گسترش همكاري روسيه و غرب و دستاوردهاي آتي آن بپردازد.
ديدگاه اروپايي
در حالي كه بسياري از كشورهاي كوچك اروپايي و به ويژه لهستان، مجارستان و چك با عضويت كامل روسيه در ناتو مخالفت ميورزيدند، انگليس و فرانسه از تقويت همكاريهاي روسيه و ناتو حمايت مينمودند كه البته هر يك اهدافي جداگانه را تعقيب ميكردند. شيراك، رئیس جمهور وقت فرانسه طي كنفرانسی مطبوعاتي با بوش در فرانسه اعلام داشته بود: «روسيه يك ملت بزرگ محسوب ميشود و براي مدت زمان درازي، ديدگاه فرانسه بر اين بوده است كه رابطه ميان روسيه و ناتو بايد تقويت گردد.» انگلستان نيز پيشنهاد دهنده و محرك اصلي طرح عضويت روسيه در شوراي ناتو- روسيه بوده است، هر چند كه پيشنهاد مزبور به معناي عضويت روسيه در ناتو نميباشد.
در واقع كشورهاي كليدي اروپا همانند فرانسه، ايتاليا، آلمان و انگليس بدين نتيجه رسيدهاند كه تداوم سياست انزوا و يا محروم سازي روسيه يكي از دلايل عمده تشديد جنگ سرد بوده است. با اين حال در ميان اعضاي ناتو، جناح محافظه كاري وجود دارد كه معتقد است هرگونه شتاب در تصميمگيري ميتواند پيامدهاي تأسف باري به همراه داشته باشد. البته يكي از دلايل ترديد كشورهاي اروپايي، توجه بيشتر آنها به بُعد اروپايي امنيت از طريق تأكيد بر سازمان امنيت و همكاري اروپا و اتحاديه اروپاي غربي به عنوان دو شاخه امنيتي و دفاعي اين قاره ميباشد هر چند كه به لحاظ ناتواني در تأمين امنيت اروپا، كشورهاي اروپايي تاكنون همراهي با ناتو را با اين شرط كه ناتو دچار تحولات ساختاري گردد، پذيرفتهاند. ايجاد شوراي ناتو- روسيه نيز در همين راستا، ارزيابي ميگردد.
ديدگاه آمريكايي
از سوي ديگر، ايالات متحده با تقويت همكاري با روسيه در قالب ناتو، جدا از گسترش مرزهاي امنيتي غرب، اهداف ديگري را دنبال ميكند كه ميتواند مشابه ساز و كار نظارت بر بنيه دفاعي آلمان پس از جنگ جهاني دوم باشد كه از يك سو، تحركات نظامي را مدنظر داشته باشد و به نوعي اين كشور را كنترل كند و از سوي ديگر، روسيه را به عضوي از جامعه غرب و خانواده اروپايي بدل نمايد تا بدين ترتيب خطر يك جنگ عمده را از سوي رقيب ديرين، خنثي نمايد. از سويي عضويت روسيه در شوراي مزبور، گسترش مرزهاي ناتو به نقاط بحراني است كه مايه نگراني غرب است چرا كه به واسطه بُعد مسافت، حضور نظامي مستقيم را با دشواري روبهرو ميسازد. هدف ديگر آمريكا پس از گسترش مرزها، مدرنيزه ساختن تدريجي ناتو است كه بايد از بُعد دفاع دسته جمعي به بُعد امنيت دسته جمعي سوق داده شود. بر اين اساس در نخستين جلسه شوراي ناتو- روسيه كه به ابتكار اجلاس رم معروف شد، موضوع بحران كشمير و كنترل سلاحهاي كشتار جمعي در دستور كار اين جلسه قرار گرفت. البته ديگر مسائل امنيت منطقهاي از جمله منازعه اعراب- اسرائيل، بالكان، چچن و منطقه كالينينگراد نيز در محور مذاكرات قرار داشت. هدف آمريكا از مدرنيزهسازي، عمليتر كردن اهداف ناتو در قبال مبارزه با تروريسم به ويژه سلاحهاي كشتار جمعي و هستهاي است كه تنها با يك ساز و كار امنيتي چندجانبهگرا به صورت تقسيم بار، حوزه جغرافيايي و هزينه امكانپذير ميباشد. نكته ديگر به تقسيم هزينههاي مالي بر ميگردد. ايالات متحده بارها به اين امر اعتراض داشته است و از عملكرد اروپائيان در عدم مسئوليت پذيري انتقاد نموده و خواستار بالا بردن سطح تكنولوژي نيروهاي اروپايي و رساندن آن به حد نيروهاي آمريكايي شده است. شايد يكي از اهداف بوش در همكاري با روسيه به نوعي اعلام هشدار به سياستمداران اروپايي در اين رابطه باشد.
ديدگاه روسي
شوراي ناتو- روسيه به جاي يك هيأت مشورتي قرار گرفت كه پنج سال پيش از آن تأسيس شده بود و همواره نارضايتي روسيه را به همراه داشت چرا كه روسيه را به تنهايي در برابر نوزده عضو ديگر ناتو قرار ميداد. شايان ذكر است كه عضويت روسيه در شوراي مزبور به معناي حق شركت در فرماندهي نظامي ناتو نيست و تنها در حيطهاي از موضوعات همچون عمليات حفظ صلح - كه تصميم گيري آن با شوراي ناتو- روسيه ميباشد - تكثير سلاحهاي كشتار جمعي، تروريسم و ديگر مسائل امنيتي - با اين كشور همكاري به عمل خواهد آمد. هدف روسيه، جدا از امنيت مرزهاي خود، عمدتاً اقتصادي است كه در قالب عضويت در سازمان تجارت جهاني دنبال ميشود و متقابلاً اروپائيان، عضويت در ناتو را منوط به اصلاحات در زمينه امور نظامي، اقتصاد بازار و البته حقوق بشر كردهاند، لذا دلايل گسترش همكاري روسيه و غرب را نه تنها ميبايد به لحاظ امنيتي بلكه از منظر اقتصادي و سياسي نيز نگريست. بنا به اظهارات رومانو پرودي، رئيس وقت كميسيون اروپا، هدف از عضويت روسيه در سازمان تجارت جهاني همگرايي بيشتر روسيه با اقتصاد جهاني و تعميق پيوند ميان روسيه و اتحاديه اروپاست كه به موجب آن تأسيس حيطه مشترك اقتصاد اروپا (CEES) تسهيل ميگردد، اگر چه، وجود چالشهاي جديد خالي از تصور نيست. اين امر تنها در صورت گسترش اتحاديه اروپا به شرق، كه فرصتهاي جديد اقتصادي و همكاري در زمينه حقوق بشر را به دنبال خواهد داشت، امكان پذير ميگردد. بر اين اساس، نگرانيهاي روسيه در چارچوب مشاركت براي صلح به طور فعالانهتري دنبال ميشود. جدا از نگرانيهاي روسيه پيرامون گسترش ناتو به شرق، در داخل هيأت تصميمگيري اين كشور اختلافاتي وجود دارد. از ديدگاه مخالفين عضويت روسيه در ناتو اين عضويت به معناي داشتن فضاي محدودي براي قدرت مانور ميباشد. با وجود اين، روزنامه روسي گازتا اشاره داشته است كه سرسختترين مخالفان عضويت روسيه در ناتو از وزارت دفاع تصفيه شدهاند.
به موجب بيانيه مشتركي كه از سوي روسيه و سران اروپايي صادر شد، بر تقويت بيشتر رژيمهاي عدم تكثير سلاحهاي هستهاي و حل و فصل مسائل كنترل تسليحات و خلع سلاح و تعميق گفتگو و همكاري در اين حوزه تأكيد گرديد. در اين راستا، روسيه نيز پيشنهادي تحت عنوان «طرح اقدام روسيه – اتحاديه اروپا در حوزه سياست دفاعي و امنيتي اروپا» را ارايه نموده است. بر اساس توافق ديگر، روسيه و اتحاديه اروپا، يكديگر را از نتايج تماسها و مذاكرات مهم بينالمللي در مسائل مربوط به مديريت بحران و امنيت آگاه میسازند. به گفته كريس پاتن، كميسر روابط خارجي اتحاديه اروپا، «همگرايي روسيه با بسياري از فعاليتهاي ناتو مطمئناً به گفتگو ميان روسيه- اروپا كمك خواهد نمود.»
نتیجهگیری
توافق غرب با روسيه در قالب شوراي ناتو – روسيه حكايت از يك چارچوب استراتژيك با محور امنيت دسته جمعي دارد كه جدا از همكاريهاي حاصله، چالشهاي جديدي را نيز به همراه دارد. لذا بر اساس تحليل مذكور، نتايج زير ميتواند مورد بررسي و توجه قرار گيرد:
1- توافق روسيه و ناتو به معناي بازگذاشتن دست غرب در حوزه هاي مجادله انگيز امنيتي است به شرط آنكه منافع حياتي روسيه به خطر نيفتد و يا اينكه بر سر موضوع مورد نظر، به اجماع نظر دست يافته شود.
2- در حالي كه اتحاديه اروپا دستور كار خود را مشتركاً بر امنيت سخت افزاري و نرم افزاري قرار داده است و از ديپلماسي چماق و هويج در روابط خود با روسيه بهره ميبرد، روسيه سياست خود را بر اساس ديپلماسي موج سواري با هدف كسب منافع اقتصادي قرار داده است هر چند كه همچنان مخالفت خود را با گسترش ناتو به شرق اعلام ميدارد.
3- عضويت روسيه در ناتو با توجه به وحشت كشورهاي بالتيك و اروپاي مركزي از قدرت گرفتن مجدد يك روسيه قدرتمند و نيز وجود يك اردوگاه محافظه كار در ناتو از احتمال اندكي براي تحقق برخوردار ميباشد.
4- گسترش ناتو به شرق به ويژه عضويت آتي و كامل روسيه در اين نهاد نظامي– سياسي به معناي گسترش نفوذ آمريكا برخلاف خواسته اتحاديه اروپا خواهد بود چرا كه دولتهاي اروپاي شرقي و مركزي مايل به همكاري بيشتر با آمريكا هستند.
5- نهايتاً ناتو از يك سازمان دفاعي– نظامي به يك سازمان سياسي با اهداف چند منظوره تبديل خواهد شد.
منبع:پژوهشنامه ناتو و محیط امنیتی ایران، شهریور ١٣٨٦