مأموریت جدید سازمان ملل در عراق: واقعیت ها و پیامدها |
19 August 2007 |
||||
مقدمه با گذشت کمتر از پنج ماه از حمله نظامی آمریکا به عراق که بدون مجوز شورای امنیت سازمان ملل صورت گرفت، شورای امنیت سازمان ملل متحد به درخواست دولت آمریکا و با صدور قطعنامه 1500 در تاریخ 14 آگوست 2003، تشکیل "یونامی"United Nations Assistance Mission for Iraq(UNAMI) را برای مدت 12 ماه و با 14 رای موافق و مخالفت سوریه تصویب کرد. این تشکیلات موظف بود بر اساس وظائف محوله به دبیر کل سازمان ملل بر اساس قطعنامه 1483 عمل نماید. از آن پس هر ساله این مأموریت در قالب قطعنامههای 1557 مصوب 12 آگوست 2004، 1619 مصوب 11 آگوست 2005 و 1700 مصوب 10 آگوست 2006، تقریباً با مضامین واحد و بدون افزایش ماموریت و به صورت اجماع تمدید شده است؛ لیکن این نوبت شورای امنیت با تصویب قطعنامه 1770 در تاریخ 10 آگوست 2007، با 15 رای موافق، دست به تغییرات گستردهای در حوزه فعالیت «یونامی» زد. این مقاله به بررسی این تغییرات و چرایی آن در این مقطع زمانی میپردازد. محتوای قطعنامه 1770 این قطعنامه در کنار مقدمه، دارای 7 بند میباشد که بندهای 2، 3 و 4 حائز اهمیت هستند. در بند 2 آمده است: چنانچه شرایط اجازه دهد، نماینده ویژه دبیر کل سازمان ملل و «یونامی» به درخواست دولت عراق باید در زمینههای زیر مشاورت، حمایت و مساعدت نمایند: پیشبرد گفتگوهای سیاسی و آشتی ملی. توسعه روند انتخابات و همهپرسی. بازنگری قانون اساسی، اجرای مواد قانون اساسی، حل و فصل مرزهای داخلی مورد اختلاف در عراق. تسهیل گفتگوهای منطقهای در موضوعات امنیت مرزی، انرژی و آوارگان. طراحی و کمک مالی برای برنامه بکارگیری اعضای سابق گروههای مسلح غیر قانونی عراق در شرایط مقتضی و متناسب با پیشرفت تلاشهای آشتی ملی. طراحی اولیه اجرای سرشماری جامع. بر اساس همین بند نماینده ویژه دبیر کل و «یونامی» به درخواست دولت عراق باید در زمینههای زیر به پیشبرد امور، پشتیبانی و تسهیل بپردازند: هماهنگی و توزیع کمکهای بشردوستانه و بازگشت داوطلبانه پناهندگان و آوارگان. هماهنگی در اجرای جلب کمک های بین المللی و سرمایه گذاری موسسات بین المللی. هماهنگی و اجرای ظرفیت سازی دولت عراق برای خدماترسانی به مردم و بازسازی. اصلاحات اقتصادی، ظرفیتسازی، و شرایط برای توسعه پایدار. توسعه موثر خدمات رسانی اجتماعی و مدنی. مشارکت دادن آژانسهای سازمان ملل در چارچوب این قطعنامه، تحت رهبری یکپارچه نماینده ویژه دبیر کل در امور عراق. توسعه صیانت از حقوق بشر و اصلاحات قضائی و حقوقی در جهت تحکیم حاکمیت قانون در عراق. در بند 3 بر ضرورت و اهمیت نقش نیروهای چند ملیتی در پشتیبانی امنیتی، تدارکاتی و حفاظتی از «یونامی» تاکید شده است. در بند 4 از تمامی دولت ها درخواست کمک های ضروری مالی، تدارکاتی و امنیتی در پشتیبانی از این ماموریت شده است. مواضع اعضای شورا در جلسه رای گیری سفیر آمریکا تصویب قطعنامه را مرحله مهم و جدیدی در ایفای نقش سازمان ملل در عراق نامید و آن را یک مشارکت حیاتی برای استقرار آینده عراق خواند. سفیر انگلیس موفقیت در عراق را در گرو تلاشهای دسته جمعی و بین المللی دانست. سفیر روسیه سیاست کشورش در طی سالهای گذشته را افزایش نقش سازمان ملل در عراق دانست که با این قطعنامه محقق شده است و اظهار امیدواری کرد تا نقش ملموسی را در دیپلماسی منطقهای ایفا نماید. سفیر چین هم برای همکاری دولت عراق و نیروهای چند ملیتی با ماموریت جدید سازمان ملل اظهار امیدواری کرده است. مواضع مشابهی هم از سوی سفرای فرانسه، قطر، ایتالیا و اندونزی اتخاذ شد. سفیر عراق در سازمان ملل هم از صدور قطعنامه تشکر کرد و گفت که ما چشم انتظار افزایش نقش «یونامی» در ابعاد بشردوستانه و سیاسی در سطح داخلی و منطقه ای هستیم. زمینهها آمریکا در طول 5/4 سال گذشته با سیاست یکجانبهگرایی به دنبال نمایش قدرت خود در اداره امور عراق بود، اگر چه از سال دوم اشغال، به ناکارامدی راهبردهایش در عراق پی برده بود، امیدوار بود با تغییرات راهبردی و تاکتیکی شکست خود را به پیروزی تبدیل نماید. در یک دستهبندی کلی آمریکا در سه مقطع راهبردهای اعلانی داشته است: مقطع اول: مارس 2003 لغایت نوامبر 2005، راهبرد ایجاد یک دولت الگو و الهامبخش در عراق برای اثرگذاری در خاورمیانه بزرگ. مقطع دوم: نوامبر 2005 لغایت ژانویه 2007، راهبرد پیروزی آمریکا در عراق. مقطع سوم: ژانویه 2007 تا مقطع فعلی، راهبرد جلوگیری از شکست آمریکا در عراق. با گذشت زمان، هر روز شرایط بر آمریکا سختتر شده است و این گام آمریکا در تصویب قطعنامه 1770 مقدمهای برای ورود به مقطع جدید راهبردی در عراق میباشد. کنگره آمریکا در تصویب بودجه درخواستی دولت بوش، دولت را موظف کرد حداکثر تا 15 سپتامبر 2007، گزارشی از پیشرفت امور را در 18 محور تعیین شده به کنگره ارائه نماید. در گزارش اولیهای که دولت بوش ارائه کرد، پیشرفت امور در چهار بخش تقسیم شده بودند؛ موارد رضایت بخش، موارد با مقداری پیشرفت، موارد غیررضایتبخش و موارد غیرقابل اجرا در کوتاه مدت. موارد رضایتبخش: ایجاد کمیته بازنگری قانون اساسی و تکمیل بازنگری. قانونگذاری در خصوص مناطق نیمه مستقل. تشکیل کمیتههای سیاسی، رسانهای و اقتصادی برای حمایت از طرح امنیتی بغداد. ایجاد سه لشگر پشتیبانی از طرح امنیتی بغداد. اطمینان از اینکه طرح امنیتی بغداد، بهشتی امن برای هیچ قانونشکنی با هر نوع وابستگی سیاسی یا قومی نخواهد بود. ایجاد مقرهای مشترک امنیتی در سراسر بغداد. تضمین حقوق اقلیتها. تخصیص 10 میلیارد دلار از درآمدهای عراق برای بازسازی و خدماترسانی برابر به مردم عراق. مواردی با مقداری پیشرفت: قانون تشکیل کمیسیون مستقل انتخاباتی و قانون انتخابات استانی، اختیارات شوراها و تعیین زمان انتخابات استانی. کاهش درجه خشونتهای فرقهای و برچیدن کنترل شبه نظامیان از سیستمهای امنیتی. موارد غیر رضایت بخش: اصلاح قانون بعثزدایی. قانون توزیع برابر منابع هیدروکربنی عراق بین قومیتها و شهروندان عراق. برخورداری فرماندهان عراقی از اختیارات کامل در اجرای طرح امنیتی. اطمینان از اجرای عادلانه قانون توسط نیروهای امنیتی عراق. افزایش واحدهای امنیتی عراق برای اجرای عملیات مستقل. اطمینان از اینکه مقامات سیاسی به دروغ نیروهای امنیتی را متهم نمینمایند. موارد غیر قابل اجرا: اجرای طرح عفو عمومی؛ زیرا شرایط آن آماده نیست و نباید هدف کوتاه مدت باشد. قانون خلع سلاح میلیشیا و پاسخگویی نیروهای امنیتی در قبال حکومت مرکزی و وفاداری به قانون اساسی؛ زیرا پیشنیازهای آن آماده نیست. آمریکا در این گزارش تلاش داشت تا ضمن رو به پیشرفت خواندن راهبرد جدیدش در عراق، ناتوانی دولت این کشور را عامل عدم موفقیت در پارهای از موارد قلمداد نماید. این گزارش اولیه رضایت کنگره را جلب نکرد و علیرغم آنکه دولت بوش وعده گزارش نهایی توسط فرماندهان سیاسی و نظامی آمریکا در عراق برای ماه سپتامبر را داده است، فضای عمومی و زمان، به زیان دولت بوش در حرکت است؛ سنای آمریکا لایحه بودجه دفاعی کشور را که براساس پیشنهاد دولت به رکورد جدید 648 میلیارد دلار برای سال مالی 2008 رسیده است از اول اکتبر آغاز مینماید. در چنین شرایطی که دولت امریکا به خاطر ادامه جنگ عراق، تحت فشار به سر میبرد، دولت آمریکا با این ترفند، بخشی از آنچه که بوش در راهبردهای خود برای عراق ترسیم کرده و اجرای آن را بر عهده نیروهای آمریکایی گذاشته بود، اکنون در قالب قطعنامه 1770 به نیروهای سازمان ملل و تحت فرماندهی نماینده ویژه دبیر کل سازمان ملل در امور عراق واگذار کرده است. این واگذاری ماموریت، بخشی از توصیههایی بود که در سالهای اخیر در محافل داخلی آمریکا به دولت آمریکا میشد، ولی بوش وقعی به آن نمیگذاشت. با این اقدام، رضایت نسبی کنگره آمریکا هم جلب میشود و بدون سر و صدای تبلیغاتی، میراث شکست آمریکا در عراق به سازمان ملل منتقل میشود. اگر چه در طول 4 سال پس از تشکیل "یونامی" عملا این مجموعه نقشی در صحنه تحولات عراق نداشت، اکنون بر اساس این قطعنامه مستقیماً زیر بار مسئولیت سنگینی رفته است . پیامدهای قطعنامه جدید پیش بینی می شود که: دبیر کل سازمان ملل، فرد قویتری را به عنوان نماینده ویژه خود در عراق تعیین نماید. محدودیت های روانی، خشم مردم عراق از میزان دخالت آمریکا در امور کشورشان و موانعی از جمله عدم پذیرش نمایندگان آمریکا از سوی مراجع تقلید در عراق و همچنین مطالبههای مابهازایی که کشورها از آمریکا در قبال کمک به آن کشور طلب میکردند، با نقش آفرینی سازمان ملل کاهش مییابد. بر اساس گزارشهای دورهای که هر سه ماه دبیر کل به شورا خواهد داد، در قالب ماموریت یونامی اختیارات جدیدتری هم در آینده به سازمان ملل واگذار خواهد شد و چه بسا نیروهای جدید بینالمللی که در آینده جایگزین بخشی از نیروهای آمریکایی میشوند، تحت فرماندهی این تشکل قرار گیرند. فشار داخلی آمریکا روی دولت بوش با واگذاری این بخش از ماموریتها، کاهش خواهد یافت. نیاز آمریکا به ایران در عراق کاهش خواهد یافت و آمریکا تلاش خواهد کرد تا از این پس ایران را در مقابل سازمان ملل در عراق قرار دهد تا بدون چشمداشت مابهازایی با سازمان ملل همکاری نماید و یا به عنوان کشور مخل امنیت عراق از سوی این سازمان تلقی گردد. با افزایش تعداد و نقش بازیگران تحت پرچم سازمان ملل در عراق، از سهم ایران کاسته میشود. القاعده عملیات خود را بر روی نیروهای سازمان ملل، برای راندن آنها از عراق تشدید مینماید. نتیجهگیری امروزه عراق شرایط بسیار سختی را پشت سر میگذارد و شواهد و قرائن بسیاری برای فروپاشی شیرازه حکومت و تمامیت ارضی عراق نمایان میشود. عراق باتلاقی برای دولت بوش شد و او با اشتباهات متعدد استراتژیک انتخابات کنگره را از دست داد و تمامی مؤلفهها حکایت از دست دادن انتخابات ریاست جمهوری 2008 هم مینمایند. در چنین شرایطی که بوش خود را بازنده عراق میبیند، قبل از واگذاری دولت در ژانویه 2009، تلاش میکند تا هزینههای این شکست را میان سایر بازیگران موثر در صحنه عراق و در زیر چتر سازمان ملل تقسیم نماید. قطعنامه 1770 اولین گام اجرایی مهم دولت آمریکا در پذیرش شکست در عراق و ناامیدی از روند تحولات عراق میباشد. اگر دولت آمریکا روزنه امیدی برای پیروزی در عراق میدید؛ هیچگاه شریکی برای خود در اداره امور عراق قائل نمیشد و اجازه نمیداد که تا این حد نقش سازمان ملل در عراق پررنگ شود؛ اما با این اقدام، آمریکا میخواهد شرکایی برای شکست داشته باشد. در عین حال، این قطعنامه شروعی برای مشروعیت بخشیدن به تحولات آینده عراق تحت لوای سازمان ملل و مطلعی نو برای راهبرد جدید آمریکا در عراق میباشد.
|