فراسوی جدالی کهنه (بررسی درگیریهای اخیر بین فتح و حماس) |
19 July 2007 |
||||
مقدمه فلسطین طی ماههای اخیر به طور مستمر از دو سو تحت فشار قرار داشته است. نقض آشکار و پیوسته حقوق فلسطینیها به طرق گوناگون توسط اسرائیل و درگیری و نزاع بین هواداران گروههای داخلی، زندگی را برای فلسطینیها دشوارتر از قبل کرده است. اگر چه زندگی در چنین شرایطی برای فلسطینیها به یک «عادت» تبدیل شده است اما با جدالهای مستمر یک سال ونیم اخیر پس از انتخابات پارلمانی سال گذشته بین حماس و جنبش فتح اختلاف این دو گروه پر رنگتر از گذشته نمودار شده است. اگرچه پس از توافق مکه وتشکیل کابینه ائتلافی و کاهش اختلافات بین فتح و حماس امیدواریهایی نسبت به نزدیکی بین این دو گروه ایجاد شده است، اما حماس با مخالفتهای مکرر با پیشنهادهای محمود عباس طی چند ماه گذشته و بیتوجهی به درخواست گروه 4 جانبه و فتح با اصرار به تحمیل خواستههای خود شرایط مبهمی را پدید آوردهاند. آیا حماس، به انتهای زمامداریش نزدیک میشود؟ و آیا جدالهای فرسایشی فتح وحماس پس از توافقات اخیر نیز ادامه خواهد یافت؟ مقاله حاضر با بررسی شرایط جاری در فلسطین، سعی در پاسخ به سؤالات فوق دارد. تحلیل جنبش فتح به عنوان ستون فقرات سازمان آزادیبخش فلسطین همواره در طول چهار دهه فعالیت خود در عرصههای مبارزاتی و سپس مذاکراتی نقشی تأثیرگذار داشته است. جنبش فتح تا اواخر دهه 80 میلادی به عنوان تنها نیروی شناخته شده در فلسطین مطرح بود، اما با آغاز انتفاضه اول (1993- 1987) گروههای جهادی را در کنار خود احساس کرد. قرارداد صلح اسلو (1993) نقطه عطفی در تمایزات فکری و حرکتی نیروهای داخلی فلسطینی محسوب میشود. گروههای جهادی و مشخصاً حماس که نسبت به سایر گروههای مبارز از توان عملیاتی و سازماندهی بالاتری برخوردار میباشد، جنبش فتح را به دلیل امضای قراردادند اسلو و به رسمیت شناختن اسرائیل مورد شماتت قرارداد و رهبران آن را خائن به آرمانهای فلسطینی دانستند. حماس در طول یک دهه (1993 تا 2004 مرگ عرفات) به عنوان منتقد سیاستهای فتح و مخالف رهبران و وفاداران این جنبش، که پس از تشکیل دولت خودگردان نقشهای اصلی را در کابینه و پارلمان بر عهده داشتند مطرح بود وهمواره ضمن احتراز از شرکت در انتخابات برگزار شده در داخل سرزمینهای اشغالی، با انجام عملیات مسلحانه بر علیه اسرائیل، دولت خودگردان را تحت فشار قرار میداد. مرگ عرفات نقطه عطف دیگری در تاریخ پرفراز و نشیب فلسطینی به حساب میآید. عرفات همزمان رهبر جنبش فتح، رئیس دولت خودگردان و رهبر سازمان آزادی بخش فلسطین بود و عملکرد وی و نزدیکانش همواره از سوی گروههای جهادی و نیز نیروهای جوانتر فتح مورد اعتراض قرار میگرفت. به نظر میرسید با حذف عرفات فضا برای حضور و نقشآفرینی دیگر گروههای فلسطینی باز شود، حماس به دلیل مخالفت با فرآیند صلح اسلو، منتقد و معترض فرآیندهای سیاسی منتج از اسلو بود، اما با وجود عدم شرکت در انتخابات ریاست دولت خودگردان، در سال 2005 با حضور در انتخابات شوراهای محلی اولین حضور سیاسی خود را تجربه کرد. موفقیت نامزدهای منسوب به حماس در انتخابات شهرداریها، فساد و ناکارآمدی نیروهای فتح پس از یک دهه مسئولیتهای سیاسی و کارنامه نمایان حماس در مبارزه با اشغالگری اسرائیل بسترهای حضور و موفقیت چشمگیر این جنبش مقاومت در انتخابات پارلمانی سال گذشته میلادی شد. حماس در انتخابات پارلمانی در میان بهت ناظران داخلی و خارجی توانست با اکثریت قابل ملاحظهای نامزدهای فتح را شکست دهد. با پیروزی حماس جریانهای منتقد این نیرو که تا پیش از آن، این جنبش را به دلیل دوری از فرآیندهای دموکراتیک مورد سرزنش قرار میدادند، به طور کامل رویاروی حماس قرار گرفتند. اعضای گروه 4 جانبه صلح خاورمیانه (آمریکا، اتحادیه اروپا، روسیه و سازمان ملل) با ارائه شروطی خواستار موافقت دولت تازه تأسیس حماس با آن شروط شدند. از همان ابتدا مشخص بود که حماس نمیتوانست با چنین شروطی موافقت کند. بر طبق خواست مشترک گروه 4 جانبه، محمود عباس و اسرائیل، حماس میبایست اسرائیل را به رسمیت بشناسد، از شیوههای خشونتبار دوری جوید و موافقتنامههای دولت گذشته (از جمله نقشه راه) را بپذیرد. عدم موافقت حماس با شروط مذکور، باعث تعلیق کمکهای اروپا و آمریکا و قطع عوارض گمرکی اسرائیل به دولت فلسطین شد. هر دولتی که در فلسطین بر سرکار باشد، برای پرداخت حقوق کارمندان (160 هزار نفر) و اداره معیشت مردم، متکی به چنین کمکهایی است و تعلیق پرداخت این کمکها شرایط دشواری را برای تأمین هزینهها، پیشروی حماس قرار داد. از سوی دیگر، با وجود خروج نیروهای اسرائیلی وضعیت امنیتی در غزه در شرایط نامساعدی قرار داشت و جدالهایی بر سر تسلط نیروهای نظامی و امنیتی در داخل اراضی اشغالی در جریان بود. کارشکنیهای زنجیرهای فتح پس از موفقیت حماس در انتخابات، دعوت حماس را برای ورود به کابینه نپذیرفت و تنها چند ماه پس از روی کار آمدن حماس و پس از انتشار نامهای موسوم به سند زندانیان (که در آن تشکیل دولت در اراضی اشغالی 1967 و شناسایی دو فاکتوی اسرائیل (1948) درخواست شده بود) محمود عباس پس از یک مهلت ده روزه به حماس برای پاسخ به آن و عدم پاسخگویی حماس، تاریخی را برای رفراندوم در این باره تعیین کرد. بدین ترتیب، اولین مواجهه آشکار محمود عباس و رهبران حماس صورت پذیرفت. با دستگیری یک سرجوخه اسرائیلی و حملات مستمر اسرائیل در نوار غزه، مسئله رفراندوم معلق ماند و به نظر میرسید گروههایی در داخل حماس که در خارج از اراضی اشغالی مستقر بودند با طراحی چنین عملیاتی طرح محمود عباس را با شکست مواجه ساخته باشند. با گذشت زمان، جدالهای سیاسی و رسانهای فتح و حماس به درگیریهای خیابانی کشیده شد و هواداران دو گروه در مقابل یکدیگر صفآرایی کردند. پس از معلق ماندن طرح رفراندوم محمود عباس خواستار برگزاری همزمان انتخابات پارلمانی و ریاست جمهوری شد. این خواست عباس بلافاصله با پاسخ منفی حماس روبرو شد. حماس این اقدام را غیرقانونی و شبه کودتایی خواند. سوء قصد به جان اسماعیل هینه در بازگشت از سفر خود در مرز غزه و مصر، حملات پیاپی به وزارت خارجه دولت تحت کنترل حماس در راما... و کشته و زخمی شدن دهها تن از هوداران حماس و فتح طی ماههای اخیر حکایت از التهاب روزافزون شرایط در فلسطین داشت. محمود عباس و دیگر رهبران نام آشنای فتح (صائب عریقات، جبریل رجوب و محمد دحلان) در مواضع خود تحریمهای اقتصادی و شرایط نابسامان امنیتی را حاصل فعالیت یک ساله حماس میدانستند و با حمایت از انتخابات زود هنگام مواضع حماس را به چالش میکشیدند. آخرین فشار عباس به حماس دستور انحلال نیروهای امنیتی وابسته به وزارت کشور حماس بود که این دستور محمود عباس نیز بلافاصله با مخالفت صریح حماس مواجه گردید. علیرغم ملاقات چند ماه گذشته محمود عباس و خالد مشعل در دمشق (با میانجیگری سوریه) و ابراز تمایل دو طرف به پایان درگیریها و ادامه گفتگوهای سازش، درگیریهای شدید در غزه به کشته و زخمی شدن دهها تن از هواداران دو طرف انجامید. نگاهی به توافق مکه پس از مذاکرات بدون نتیجه رهبران حماس و فتح که با میانجیگری سوریه و مصر انجام پذیرفت و ادامه تنشهای سیاسی دو گروه، ملک عبدا... پادشاه عربستان، رهبران فتح و حماس را برای شرکت در نشستی در مکه دعوت کرد. طبق توافقی که بین خالد مشعل، اسماعیل هنیه و محمود عباس صورت پذیرفت دو طرف بر پایان درگیریها، ادامه گفتگوها و تشکیل دولت وحدت ملی به توافق رسیدند. از مجموع 24 وزارتخانه دولت وحدت ملی، 9 پست به حماس، 6 پست به فتح و 9 پست دیگر به گروههای مستقل و سایر نیروهای سیاسی فلسطینی تعلق گرفت.پس از تشکیل دولت ائتلافی تصدی وزارتخانههای کشور، دارایی و خارجه به افراد مستقل واگذار گردید.طبق این توافق دولت وحدت ملی می بایست به توافقات گذشته جنبش فتح پایبند باشد اما مشعل چند روز پس از توافق مکه از این توافق استنباط دیگری داشت و گفت که حماس به توافقات قبلی احترام میگذارد. اسماعیل رضوان سخنگوی حماس نیز تشکیل دولت وحدت ملی را به منزله شناسایی مشروعیت اسرائیل نداست و گفت دولت آینده براساس سند ملی (زندانیان) ملزم به شناسایی اسرائیل نیست. مفاد این توافق به همراه ابهاماتی که در آن وجود دارد و مواضع مقامات حماس و فتح پس از توافق مکه، شکننده بودن توافق مذکور را نمایان میسازد. با گذشت چند ماه از تشکیل دولت وحدت ملی،اسرایل همچنان از شناسایی دولت ائتلافی سر باز میزند اما به رغم مخالفتهای تل آویو ، اتحادیه اروپا از تشکیل دولت ایتلافی استقبال و متعهد به کاهش محدودیتهای مالی و اقتصادی اعمال شده است. چندی قبل نیز رایس وزیر خارجه آمریکا (برای نخستین بار پس از پیروزی حماس) با یک عضو کابینه ائتلافی تحت رهبری حماس دیدار نمود. نتیجهگیری جدالهای سیاسی، شرایط نابسامان امنیتی، وضعیت بغرنج اقتصادی و اجتماعی و درگیریهای مسلحانه روزمره تصویر ناخوشایندی از وضعیت در سرزمینهای اشغالی را مجسم میسازد. ایالات متحده، اسرائیل و کشورهای تأثیرگذار جهان عرب به طور آشکار و پنهان حمایت خود را از محمود عباس نشان دادهاند و برای تحت فشار قرار دادن دولت حماس با سیاستهای فتح همسو شدهاند. در پی تحولات دو سال گذشته و پس از حضور حماس در انتخابات شورای محلی و پارلمانی و مواضع گاه و بیگاه رهبران حماس مبنی بر تشکیل دولت فلسطین در مرزهای 67 این گمانه تقویت میشد که حماس به آرامی و با احتیاط در پی دور شدن از مبانی فکری و بنیانهای نظری خود مبنی بر لزوم نابودی اسرائیل و محو دولت یهود میباشد. با این حال، به نظر میرسد با توجه به تحولات یکسال اخیر و مواضع بعضاً متفاوت رهبران داخل و خارج سرزمینهای اشغالی و مقاومت مستمر محمود عباس و دیگر رهبران فتح از یک سو و ایالات متحده، اسرائیل و بخشی از جهان عرب از سوی دیگر، فرصتی که برای جامعه فلسطینی برای حرکت در یک روند مسالمتآمیز داخلی برای استیفای حقوق خود و اتخاذ مواضع همسوتر در قبال زیادهخواهیهای اسرائیل فراهم شده بود در حال از بین رفتن میباشد. اسرائیل با تعهد به آزادی تعدادی از اسرای فلسطینی و آزادی داراییهای مسدود شده به رئیس دولت خودگردان (پس از ملاقات عباس و اولمرت) و آنچه را که «خویشتنداری در برابر مبارزان فلسطینی» میخواند به طور آشکار حمایت خود را از مواضع رهبران فتح نشان داده است اگر چه پس از انتشار گزارش وینو گراد و فشار فزاینده افکار عمومی و نیروهای دست راستی ،مجبور به اتخاذ سیاستهای تند تر بر علیه فلسطینیها گردیده است. ارسال تسلیحات از سوی مصر و آمریکا به نیروهای امنیتی تحت فرمان محمود عباس مؤید این نکته است که حامیان منطقهای و فرامنطقهای عباس عزم خود را برای محدود کردن و در نهایت به حاشیه بردن حماس پیش از گذشته آشکار کردهاند. حماس، کشور فلسطین در مرزهای 1967 را پذیرفته است اما همچنان از شناسایی اسرائیل سر باز میزند.. حماس که پس از تشکیل دولت ائتلافی نیز همچنان پست های زیادی در کابینه دارد برای ادامه حیات سیاسی خود چند گزینه پیشرو دارد. شروط گروه چهار جانبه را مورد پذیرش قرار دهد ، با افزایش تنشها و فشارها، به انتخابات زود هنگام و یا رفراندوم عمومی تمکین کند و یا آنکه راهی برای برون رفت از شرایط فعلی به خصوص بهبود شرایط اقتصادی ارائه کند. اگر چه در نظرسنجیهای اخیر محبوبیت عباس نسبت به هنیه اندکی بیشتر است (42% به 36%)، اما جنبش فتح نمیتواند از پیروزی خود در انتخابات احتمالی کاملاً مطمئن باشد. همان دلایلی که به شکست فتح منجر شد، همچنان به قوت خود باقی است. اصلاحات درونی در فتح و سازمان آزادیبخش فلسطین صورت نگرفته و عباس همچنان مهرههای قدیمی فتح را در کنار خود دارد. معین ربانی یکی از تحلیلگران گروه بحران بینالمللی بر این اعتقاد است که حمایت آمریکا و اسرائیل از عباس تنها به تقویت موقعیت حماس کمک میکند. اما حماس با تجربه یک ساله و نیم اخیر به این نکته واقف میباشد که در صورت تداوم فشارها و عدم پاسخ مشخص به درخواست گروه چهارجانبه ویا برگزاری انتخابات زود هنگام در صورت موفقیت (که بعید به نظر میرسد) مجدداً با سیلی از مشکلات باقی مانده مواجه خواهد شد. انتهای حرکت سیاسی حماس شروع دور تازهای از خشونتهاست. بنا به دلایل اجتماعی و اقتصادی خاص فلسطین شروع انتفاضه سوم بعید به نظر میرسد، اما درگیریهای طرفداران دو طرز فکر و نگرش در فلسطین استمرار مییابد. در فراسوی این جدال کهنه، دشمنان همیشگی آسایش فلسطین، آسوده خاطر به نظر میرسند.
|