30 April 2011
به نظر میرسد باید پدیده ویکیلیکس را در چهارچوب شرایط جدید جهانی مورد ارزیابی قرار دهیم، شرایطی که بعد از جنگ سرد، نظام بینالملل را تحت تأثیر قرار داده است. دگرگونیهای سیاسی و گسترش دولتهای دموکراتیک موجب شد تا حقوق فردی و شهروندی به شکل پررنگتری مطرح شود و خواستههای متعددی برای مشارکت هر چه بیشتر افراد در روندهای سیاسی، شکل بگیرد. از جمله این خواستهها افزایش تقاضا برای شفافیت امور دیپلماتیک است. هر چند که دیپلماتها همچنان حریمها و محدودیتهایی را برای محرمانه ماندن مذاکرات و فعالیتهای دیپلماتیک قائل هستند، اما شرایط جدید بر دیپلماسی سنتی نیز سایه انداخته است. از طرف دیگر جهانی شدن و به ویژه پررنگ شدن فعالیتهای اقتصادی در برابر فعالیتهای سیاسی، توسعه بیشتری پیدا کرده است و در روند تدریجی خود به افزایش نقش بخش خصوصی و بازیگران غیردولتی انجامیده است؛ به گونهای که امروزه بازیگران غیردولتی از حوزه نفوذ و تأثیرگذاری بیشتری نسبت به بازیگران دولتی برخوردار شدهاند. در این رابطه همچنین باید به گسترش فناوریهای ارتباطی و اطلاعاتی و توانمندی افراد در برخورداری از آنها نیز توجه کرد؛ چرا که این امر خود به تقویت جریانهای فراملی و بینالمللی شدن هنجارها کمک کرده است و باعث شده امروزه با پدیدههایی همچون جامعه مدنی جهانی روبه رو باشیم.
در چنین شرایطی افراد قادرند به کمک تکنولوژیهای ارتباطی، بیش از پیش تأثیرگذار باشند. در واقع رشد تکنولوژی ارتباطی و به ویژه اینترنت، باعث قدرت گرفتن افراد در صحنه بینالملل شده است. اگر در نظر بگیریم که دانستن قدرت است، پس فردی که بتواند به اطلاعات دسترسی پیدا کند قدرتمند و در صحنه بینالملل تأثیرگذار خواهد بود. پدیده ویکیلیکس را میتوان به خوبی در چنین چهارچوبی مورد بررسی قرار داد.
همچنین پدیده ویکی لیکس را میتوان در زمینه مرزشکنی و ساختار شکنی در حوزه قدرت دولت - ملت و مباحثی همچون انقلاب اطلاعاتی، جامعه شبکهای و قدرت فزاینده رسانهای نیز مورد بررسی قرار داد. در چنین چهارچوبهایی، پدیده ویکیلیکس فرایندی طبیعی به نظر میرسد.
ماجراجوییهایی ویکی لیکس را حتی میتوان نشانههایی از آغاز یک جنبش جدید اجتماعی در عرصه فضای مجازی، همچون جنبشهای سیاسی و اجتماعی که در گذشته شاهد آنها بودیم، دانست. جنبشی که خواهان آزادی اطلاعات و گردش آزاد اطلاعات است.
ویکی لیکس در سایت خود مدعی است که یک سازمان غیر انتفاعی رسانهای، با هدف ارائه مهمترین اخبار و اطلاعات به عامه مردم است. این سایت به ویژه بر راههای مبتکرانه، امن و ناشناس در افشای اطلاعات تأکید دارد. هر چند که این سایت از سال ٢٠٠٦ شروع به انتشار مطالب جنجالی کرده است، اما نقطه عطف فعالیتهای آن انتشار تدریجی بیش از ٢٥١ هزار سند محرمانه و غیرمحرمانه وزارت خارجه آمریکاست. اسنادی که در واقع گزارشها و تحلیلهایی از نمایندگیها و سفارتخانههای آمریکا از سراسر جهان است. در واقع این اسناد نگاه دستگاه سیاست خارجی آمریکا به جهان به شمار میآید، از این رو مسئولیت مطالب درج شده در اسناد تماماً متوجه این کشور است. هویت اسناد که شکل رسمی تلکسها و یادداشتهای وزارت خارجه آمریکا را دارد و حجم عظیم آنها باعث شد تا آمریکا نتواند آنها را انکار کند.
علاوه بر توجه رسانهای و خبری که با انتشار تدریجی اسناد ادامه دارد، به نظر میرسد که در کوتاهمدت و بلندمدت پدیده ویکیلیکس پیامدهایی را در آمریکا و در جهان در پی داشته باشد.
در داخل آمریکا به نظر میرسد اولین و مهمترین پیامد، جدیت بیشتر درباره امنیت فضای سایبری باشد. آمریکا در گذشته نیز با حملات هکرها به سایتهای حساسی همچون وزارت دفاع و سیا روبرو بوده است. به این خاطر در سالهای اخیر بر ضرورت توجه به مقابله در برابر حملات سایبری توجه شده است. از جمله در سند استراتژی امنیت ملی آمریکا که در سال 2010 منتشر شد تهديدات امنيت سايبري يكي از جديترين چالشهاي امنيت ملي این کشور ذکر شده است. در بخشی از این سند تأکید شده: «فناوريهايي كه موجب رهبري و برتري ميشوند در عين حال باعث تقويت موضوعاتي ميشوند كه زمینه تخريب و نابودي را فراهم ميآورند. آنها برتري نظامي ما را ميسر مي سازند اما شبكههاي محرمانه دولتي ما نيز بطور مرتب از سوي مهاجمان مورد هجوم و تجسس قرار ميگيرند. زندگي روزمره و امنيت عمومي ما به شبكههاي الكترونيكي بستگي دارد اما دشمنان احتمالي ميتوانند از نقاط آسيبپذير سايبري استفاده كنند تا در حد وسيعي اين شبكهها را برهم بزنند». نهادهای دیگری نیز به بحث امنیت فضای سایبر توجه کردهاند که از آن جمله میتوان به سند مفهوم استراتژیک نوین ناتو اشاره کرد که در اجلاس سران ناتو در نوامبر ٢٠١٠ نیز مورد توجه قرار گرفت. در این سند تأکید شده که ناتو باید کوششهای شتابانی در پاسخگویی به خطر حملات سایبری داشته باشد تا از ارتباطات و سیستم فرماندهی خود محافظت کند. بنابراین «باید به متحدان در جهت تقویت حفظ و بازسازی در برابر حملات یاری رسانده شود. همچنین ناتو باید توانایی دفاعی سایبری خود را با هدف شناسایی و بازدارندگی مؤثر توسعه دهد».
علاوه بر چنین اسنادی در عمل نیز آمریکا اقداماتی را برای مقابله با تهدیدات سایبری انجام داده است که مهمترین آن تأسیس فرماندهی جدیدی به نام فرماندهي سايبري معروف به «سايبركام» است که در 21 مي 2010 آغاز به کار کرد. این اقدام بر اساس سند بازبيني شده دفاعي وزارت دفاع آمريكا انجام شد که روي حوزه وسيعتري از مسئوليتهاي نظامي از جمله دفاع سايبري متمرکز شده است.
با این حال انتشار اسناد دولتی آمریکا که حتی گفته میشود توسط یک افسر جوان اطلاعات ارتش آمریکا به نام بردلی منینگ انجام شده است شکاف عظیم امنیتی را در سیستمهای اطلاعاتی آمریکا نشان میدهد. در این رابطه به نظر میرسد یکی از اقدماتی که آسیبپذیری آمریکا را در برابر حملات سایبری افزایش داده است، اتصال سیستمهای اطلاعاتی این کشور است. دولت امریکا بعد از ١١ سپتامبر سیستمهای اطلاعاتی بیش از بیست سازمان و نهاد مؤثر در امنیت ملی این کشور را که شامل وزارت دفاع و وزارت امور خارجه نیز میشد را به یکدیگر و متصل کرد تا آنها دسترسی الکترونیکی به اطلاعات یکدیگر را پیدا کنند. هر چند که این اقدام به منظور تقویت توان تحلیلی نهادهای رسمی آمریکا انجام شد اما عملاً باعث شد تا نفوذ به یک سیستم دیگر سیستمها را به خطر اندازد.
از طرف دیگر به نسبتی که کشورها در اینترنت دخیل شدهاند، آسیب پذیر نیز هستند. آمریکا از جمله کشورهایی است که بیشترین استفاده را از فضای سایبری دارد و در ابعاد گوناگون و حتی روندهای اطلاعاتی و محرمانهاش از اینترنت بهره میبرد.
از این رو به نظر میرسد اولین پیامد پدیده ویکیلیکس که نه تنها در آمریکا بلکه در دیگر نقاط جهان نیز مطرح خواهد شد، جدیت بیشتر در بحث امنیت فضای سایبر است؛ چرا که خطرناک بودن حملات سایبری با پدیده ویکیلیکس به شکل ملموستری درک شده است. در واقع تا به حال بعد مثبت اینترنت به ویژه برای دستگاه سیاست خارجی آمریکا ملموس بود که به وسیله آن میتوانست با مخاطب عام ارتباط برقرار کند و تأثیرگذار باشد. تا قبل از انتشار اسناد توسط ویکیلیکس بعد منفی چندان قابل درک نبود.
دومین پیامد در فضای سیاسی آمریکا چه در بعد داخلی و چه در بعد خارجی بیاعتمادی به دستگاه امنیتی و دیپلماتیک آمریکا علیرغم تبلیغات عظیم دولت این کشور است. بحران بیاعتمادی به ویژه براى ديپلماسى آمريکا مشهودتر خواهد بود. به این معنی که اعتماد مقامها و دیپلماتهای خارجی به طرفهای آمریکایی کم شده و احتمال افشای سخنانشان در آینده هست.
سومین پیامدی که شاید در کوتاهمدت نیز قابل مشاهده باشد، تأثیر منفی است که پدیده ویکیلیکس بر وجهه دولت اوباما در داخل و در خارج این کشور برجای میگذارد. در بعد داخلی فشارها و انتقادات حزب جمهوریخواه افزایش یافته است که در کنار دیگر مشکلات داخلی آمریکا دولت اوباما را با مشکلاتی مواجه میکند. در بعد خارجی نیز به نظر میرسد دولت اوباما با تبعات منفی برخی اسناد روبرو است که با لحنی اهانتآمیز و غیردیپلماتیک نسبت به سایر کشورها اظهار شده است. در حالی که دولت اوباما سرمایهگذاری زیادی بر تقویت دیپلماسی عمومی و بهبود وجهه آمریکا انجام داده است، به نظر میرسد پدیده ویکیلیکس به دیپلماسی عمومی آمریکا هم صدمه خواهد زد.
در بعد جهانی ویکیلیکس در واقع نشانهای از شروع تغییرات جدید است که روندهای دیپلماتیک را دستخوش تغییر خواهد کرد. در این رابطه علاوه بر پررنگ شدن دیپلماسیهای جدید، شکل و روند کاری دیپلماسی سنتی و متداول هم تغییر خواهد کرد. به این معنی که دستگاههای دیپلماتیک با خواست عامه مردم برای دانستن تحولات دیپلماتیک روبرو میشوند و از این نظر شفافیت به شکلی پررنگتر از گذشته در دیپلماسی مطرح میشود. از طرف دیگر به نظر میرسد روابط کشورها نیز تا حدی تحت تأثیر قرار میگیرد. هر چند که برخی از مقامهای رسمی کشورها در اولین واکنشها به انکار اسناد پرداخته و یا آن را بیارزش دانستهاند.
در مقابل به نظر میرسد آمریکا برای مقابله با ویکیلیکس بیشتر بر مدیریت انعکاس مطالب منتشر شده تکیه دارد. از جمله پخش گزینشی اسناد و پررنگ و کمررنگ کردن بخشهایی از اسناد در رسانهها روندی را فراهم آورده که این کشور تا حدی بتواند تبعات منفی را کنترل کند. مثلاً روابط روسیه با آمریکا برای دولت اوباما دارای اهمیت حیاتی است. در این رابطه تلاش میشود تا اسنادی که در رابطه با روسیه و نگاه دیپلماتهای آمریکایی به این کشور وجود دارد، به شکلی کمررنگتر منتشر و در مقابل مسائل مربوط به ایران به شکل پررنگی مطرح شود.