07 March 2012
یکی از اشکال عملیات سری برای ایجاد وقفه در برنامه هسته ای ایران انجام حمله های تروریستی علیه دانشمندان هسته ای این کشورمی باشد. آخرین مورد از این حمله ها، در دی ماه گذشته با ترور شهید احمدی روشن اتفاق افتاد که باعث ایجاد خشم نه تنها در ایران بلکه در جامعه بین الملل شد. در سال های گذشته امریکا و اسرائیل وارد جنگی سری علیه ایران شده اند، که از آن به عنوان " عملیات سری" یاد می شود. این عملیات شامل ترور دانشمندانی است که در برنامه هسته ای ایران مشغول به کار بوده اند. آنها همچنین از ویروس استاکسنت برای خرابکاری در نیروگاه هسته ای بوشهر و سایت غنی سازی اورانیوم نطنز استفاده کرده اند. شدت این عملیات هنگامی بیشتر شد که کنگره امریکا خواستار جلوگیری از حق ایران برای فروش نفت خود در بازارهای جهانی شد. ایران نیز با سرعت واکنش نشان داد و اعلام کرد در صورت چنین اقدامی از عبور یک قطره نفت از طریق تنگه هرمز جلوگیری خواهد کرد. معبری استراتژیک که نزدیک به ٢٠ درصد از مصرف نفت جهان از آن عبور می کند.
با این موضع گیری، ایران به تمامی کشورهای شرکت کننده در دور جدید تحریم ها نشان داد که این نوع رفتارها را مانند گذشته بر نمی تابد و این سیاست ها بدون بها نخواهد بود. وزیر خارجه روسیه نیز با اشاره به تحریم ها اذعان کرد تحریم ها هیچ تاثیری بر تقویت پیمان منع گسترش سلاح های هسته ای نخواهند داشت. وی هشدار داد هر گونه حمله نظامی به ایران واکنش های زنجیرواری را به دنبال خواهد داشت که به بی ثباتی در جهان می انجامد. ریشه های رویارویی اخیر میان ایران و امریکا را می توان در سیاست های دو سال گذشته دولت اوباما جستجو کرد. به نظر بسیاری از کارشناسان بعد از شکست سیاست گفتگو با ایران، امریکا با بازگشت به تاکتیک ارعاب، به سوی جنگ گام برمی دارد. برای دنبال کردن این سیاست ها تاکتیک های گسترده ای به کار رفته است که از این میان می توان حمله سایبری به نیروگاه اتمی بوشهر و دیگر سایت های اتمی ایران، حمله های تروریستی توسط گروه های شورشی مانند جندالله، ترور دانشمندان هسته ای ایران و جاسوسی را نام برد. این جنگ سری توسط مقامات بلند پایه دولتی در واشنگتن در راستای تهدید حمله نظامی طراحی شده است.
امریکایی ها همچنان از عبارت "تمام گزینه ها روی میز است" استفاده می کنند. با این حال کسی به این افراد در واشنگتن یاد آوری نکرده است که بر اساس بند ٢ منشور سازمان ملل هر گونه تهدید و استفاده از زور مگر در شرایط دفاع از خود ممنوع است. امریکا و اسرائیل هر دو دارای سلاح هسته ای هستند و در تاریخ خود نمونه هایی از حمله نظامی و اشغال کشورهای دیگر را دارند، اکنون این دو کشور سعی در حمله به ایران برای جلوگیری از دستیابی این کشور به توانایی هسته ای هستند. بر اساس نظر کارشناسان حقوق بین الملل بدون اقدام تهاجمی از سوی ایران و یا قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل که استفاده از زور را مجاز بداند، تهدید به حمله نظامی و یا شروع جنگ، جنایت جنگی می تواند به حساب آید. شکی نیست که با سؤظن ایجاد شده در مورد برنامه هسته ای ایران توسط نتانیاهو و لابی های اسرائیلی در امریکا، ایالات متحده به جنگ با ایران نزدیک تر خواهد شد. مسئله ایران بار دیگر در مبارزات انتخاباتی امریکا بحث مهمی تبدیل شده است. نامزدهای جمهوری خواه ایران را هدفی ساده می بینند، و با نشان دادن آن به عنوان دشمن شماره یک امریکا از لحاظ سیاسی امتیازاتی به دست آورند.
تمامی نامزدهای جمهوری خواه جز ران پل با حمله به سیاست های اوباما خواستار اتخاذ موضعی قاطع تر در برابر ایران شده اند و به طور ساده لوحانه یی جنگ با ایران را مطرح می کنند، جنگی که آن را سریع و آسان می دانند. متاسفانه گزینه نظامی در حالی در حلقه های سیاست گذاری در امریکا مطرح می شود که امریکا پیامدهای فاجعه بار ماجراجویی خود در افغانستان و عراق را فراموش کرده است، کشور هایی که امریکایی ها باگذشت سال ها همچنان در آن درگیر هستند. در حال حاضر در خاورمیانه شاهد دورانی از تغییرات هستیم، که به نظر بلند مدت می آید. وزیر خارجه اسبق امریکا کاندولیزا رایس این را در سخنرانی خود در مورد زایمان دردناک یک خاورمیانه جدید پیش بینی کرده بود. البته خواسته او برای دستیابی به یک صلح امریکایی محقق نشد. در مورد خاورمیانه جدید با صفی از کشورهای مصمم برای اثبات فردیت و استقلال خود روبرو هستیم. در حال حاضر اسلام سیاسی از صدای عمده مخالفین به صدای حکومت ها در کشور های عربی تبدیل شده است. در حالی که این شرایط پر مخاطره نیاز به مدیریت بحران و پیش گیری از جنگ دارد، عده ای از سیاستمداران در واشنگتن با کوبیدن بر طبل جنگ وفاداری خود را به اسرائیل نشان می دهند، اکنون برهه ای حساس در تاریخ امریکا است زیرا این کشور باید از افتادن در دام نقشه رویارویی با ایران اجتناب کند. چنانچه سلاح های هسته ای نگرانی اصلی باشند ( که با شواهد موجود به نظر نمی رسد چنین باشد) می توان یک راه حل فنی از طریق گفتگو های دیپلماتیک یافت.
وضع تحریم ها برای فلج کردن اقتصاد ایران به بهانه منع گسترش سلاح های هسته ای منطقی نیست، زیرا به نظر بسیاری از کارشناسان ایران به نقطه بی بازگشتی به نام منطقه امن رسیده است. نقطه ای که هیچ قدرت خارجی شهامت حمله به آن را با توجه به ریسک در گرفتن یک جنگ بزرگ منطقه ای یا به آتش کشیده شدن جهان را ندارد. ایران سالهاست که متهم به تلاش برای دستیابی به سلاح هسته ای است. این اتهام دلیل اصلی وضع تحریم های گسترده بر این کشور طی ١٦ سال گذشته است. ایالات متحده از تمام اهرم ها برای فشار آوردن به آژانس بین الملل انرژی اتمی استفاده کرده است تا ایران را از حق مسلم خود محروم کند. حق فعالیت های هسته ای صلح آمیز که در ان پی تی نیز برآن تاکید شده است شامل غنی سازی اورانیوم به عنوان ماده اصلی تولید سوخت برای راکتورها نیز می باشد. در حالی که تمامی ١٥ سایت اتمی ایران تحت نظر دائمی آژانس بوده است. تبدیل مواد هسته ای به سلاح اتمی عملا" غیرممکن بوده است، موضوعی که در تمامی گزارشات آژانس در مورد ایران به درستی به آن اشاره شده است. به صورت خلاصه می توان گفت هیچ گونه مدرکی که دال بر ساختن بمب توسط ایران باشد، از جانب امریکا و آژانس وجود ندارد. از این رو، در میان کارشناسان این نظر بیش از پیش شکل گرفته که دلیل رویارویی کنونی ایران و ایالات متحده سیاسی است. به این دلیل ایرانیان بحث های موجود در غرب در مورد برنامه هسته ای ایران و اخیرا" برنامه موشکی این کشور را از دیدگاهی متفاوت می نگرند. ایران فعالیت های صلح آمیز هسته ای را حق قانونی خود و در چهارچوب ان پی تی می داند. جمهوری اسلامی اعلام کرده است که هیچ تلاشی برای به دست آوردن سلاح هسته ای صورت نداده است، گزارشات آژانس نیز این موضوع را تایید می کنند که هیچ انحرافی از سوی ایران برای دستیابی به سلاح اتمی اتفاق نیافتاده است.
گزارش آژانس در مورد برنامه هسته ای ایران در نوامبر گذشته که تحت فشار امریکا تنظیم شده بود و به عنوان دلیل اصلی اعمال تحریم های جدید علیه این کشور بیان شده مورد انتقاد بسیاری از کارشناسان کنترل سلاح های اتمی قرار گرفت. برای مثال در این گزارش ذکر شده است که ایران در حال تحقیق بر روی ساخت دستگاهای انفجار اتمی است، بر اساس ان پی تی این تحقیقات تا زمانی که در آن ازمواد هسته ای استفاده نشود و تا زمانی که اطلاعات از کشورهای دیگر بدست نیامده باشد، غیر قانونی نیست. همچنین گفته شده است که براساس ان پی تی ساخت سلاح هسته ای توسط کشورهایی غیر از دارندگان سلاح هسته ای یا انتقال دانش طراحی آن ممنوع است. اما در مورد تحقیق بر روی جنبه های تئوری ساخت دستگاه های انفجار اتمی مطلبی بیان نشده است. با توجه به این مطلب که آژانس تبدیل به بازیچه دست امریکا شده است، نخبگان ایران درگیری کنونی بر سر موضوع برنامه هسته ای ایران میان این کشور و امریکا را تنها مقدمه ای برای تغییر رژیم در جمهوری اسلامی می دانند. بعضی دیگر از کارشناسان در زمینه ژئوپلتیک، تلاشهای اخیر امریکا و متحدانش را درزمینه افزایش فشارها بر ایران ناشی از تغییرات منطقه ای و افزایش نفوذ ایران بر منطقه می دانند. اشاره آنها به خیزش های عربی در منطقه و از آن مهمتر خروج نیروهای نظامی امریکا از عراق است.
با توجه به این نقطه نظر، بازی قدرت در منطقه با تاکید بر نقطه حساس واستراتژیک خلیج فارس تشدید شده است. با ادامه اعتراضات در بحرین نیز باید در انتظار تغییرات اساسی در شورای همکاری خلیج فارس بود. عربستان سعودی و بحرین سرکوب خشونت آمیز حرکت آزادی خواهانه مردم بحرین را با ادعای دروغ دخالت ایران توجیه کردند. جالب اینکه سیاستگذاران امریکایی که ادعای حمایت از تغییرات دموکراتیک در جهان عرب را دارند، هیچ گونه واکنشی نسبت به این سرکوب های وحشیانه نیروهای ضد انقلاب نداده اند که دلیل اصلی آن حفظ وضع سیاسی موجود در خلیج فارس است. همچنین کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس مانند قطر که در مورد آنچه در کشور همسایه خود بحرین می گذرد سکوت اختیار کرده اند، به صدایی برای حمایت از دموکراسی در کشورهای لیبی و سوریه تبدیل شده اند. البته پیش قدمی آنها همراه با حمایت گسترده و شبهه انگیز بعضی از قدرت های غربی بوده است که ترجیح می دهند با پنهان شدن در پشت کشورهای عربی به مداخله در امور رژیم های عربی که چندان دلخواهشان نیست بپردازند.
با این نگاه است که می توان نتیجه گرفت، رو در رویی جدید با ایران معنای دیگری دارد و مسئله هسته ای تنها نمایشی جنبی برای منحرف کردن اذهان جهانی از تغییرات در صحنه ژئوپلتیک منطقه است. قدرت های بزرگ منافع زیاد و بسیار پیچیده ای در این میان دارند. روسیه که احساس می کند در نمایش دخالت ناتو در لیبی کنار گذاشته شده است به مخالفت در برابر دخالت غرب در سوریه پرداخته است. این کشور که از تکبر امریکا در مورد سپر دفاع موشکی خود در اروپا به خشم آمده است و همچنین احتمالا" از همراهی با غرب در سیاست مواجهه با ایران پشیمان است اعلام کرده از تحریم های بیشتر علیه ایران در سازمان ملل حمایت نخواهد کرد. با کاهش حضور نظامیان امریکایی در خلیج فارس ایران با نیروی نظامی متعارف خود که از التزام عقیدتی و خود کفایی برخوردار است، به بزرگترین قدرت نظامی منطقه تبدیل خواهد شد. به رغم چالش های به وجود آمده برای ایران جهت جلوگیری از استفاده این کشور از انرژی هسته ای، ایران موفق شد اولین نیروگاه اتمی خود را در بوشهر راه اندازی کند.
در همین حال ایران به پیشرفت در تمامی جنبه های فناوری هسته ای دست یافته است. این کشور اکنون به خودکفایی در عرصه چرخه تولید سوخت رسیده است. چرخه ای که شامل استخراج تا تولید سوخت هسته ای برای راکتورها می باشد. همچنین این کشور ثابت کرده، تنها هدف آن دستیابی به انرژی هسته ای برای اهداف صلح آمیز است، همانطور که در تمامی مناسبت ها به آن اشاره داشته است. عده ای از مخالفین برنامه هسته ای ایران باور دارند با وجود نبود هیچگونه مدرکی دال بر دستیابی ایران به سلاح هسته ای، با توجه به محیط امنیتی و وجود سلاح هسته ای در همسایگی این کشور، ایران برای حفظ امنیت خود به دنبال سلاح هسته ای می باشد. ایران به صورت مداوم این اتهامات را رد کرده است و اعلام کرده سلاح هسته ای هیچ جایی در دکترین هسته ای این کشور ندارد. ایران به صورت کاملا" آشکار اساس قدرت خود را در معرض نمایش گذارده است. قدرتی که بر گرفته از قدرت نرم، نیروی نظامی متعارف قدرتمند، نیروی دریایی دارای قابلیت نمایش قدرت در اقیانوس ها و سیستم دفاع موشکی برای جلوگیری از هر گونه تهاجم است و می تواند جبران ضعف در نیروی هوایی و نیز توانایی های سایبری را بنماید. نیروی انسانی ایران متشکل از هزاران جوان تحصیل کرده و ایرانیان از جان گذشته است.
سیاست افزایش فشار بر ایران از طریق تحریم ها به منزله اقدامی جنگی شناخته می شود. شکی نیست که سو استفاده از برگ ان پی تی و محدودیت های آن منجر به شکننده شدن بیشتر اعتبار این قراردادخواهد شد. با این حال دور از ذهن نیست که ایران به عنوان عضوی پایبند به ان پی تی گاهی تلاش کند تا خود را از رفتار های جانبدارانه و نادرست برهاند، تا اسیر دست سران آژانس در وین نشود. در منطقه خاورمیانه و شمال افریقا تغییرات بزرگی اتفاق افتاده است و باید منتظر تغییرات بیشتری نیز بود. این به منزله نیاز به همکاری های منطقه ای بیشتر میان ایران و امریکا خواهد بود، دو کشوری که خواستار ثبات در منطقه به ویژه در عراق و افغانستان هستند. این واقعیت باید توسط امریکا و هم پیمانانش پذیرفته شود که ایران بخشی از راه حل در مسائل یکی از پرتنش ترین و استراتژیک ترین مناطق دنیا است و نه قسمتی از مشکل. هنگامی که امریکا بپذیرد خود را با شرایط جدید منطقه وفق دهد و سعی در تغییر وضع کنونی داشته باشد، تنها در این شرایط است که گفتگو با ایران با هدف چانه زنی بزرگ، امکان پذیر خواهد بود.