31 December 2010
چكيده
روسيه و ناتو در اجلاس ليسبون همكاريهاي جدياي را شكل دادند كه پس از جنگ سرد، نقطه عطف مهمي در روابط طرفين به شمار ميرود؛ همكاريهايي كه در حوزه سپر دفاع موشكي و افغانستان شكل گرفته است. نياز و فوريت و همچنين وجود دغدغهها و منافع مشترك در مورد مسايل ذكر شده از جمله مهمترين عللي است كه طرفين را به سوي همكاري سوق داده است. اما به رغم آغاز دور تازهاي از همكاريها، همچنان مخالفتهايي در درون روسيه به دليل ترس از گسترش ناتو و همچنين سياستهاي توسعه طلبانه آمريكا وجود دارد كه ترديدها را نسبت به آينده تعاملات بيشتر کرده است.
مقدمه
در اجلاس ناتو در بخارست 2008، بحثهاي بسياري بر سر عضويت اوکراین و گرجستان به ناتو مطرح بود و در استراسبورگ 2009 نيز صحبتهايي در مورد تركيه شد. اما امسال از هيچ كدام از اين مسايل اختلاف برانگيز خبري نبود و حتي مدودف كه در اجلاس پيشين به دليل تشديد مشكلات در پي جنگ گرجستان حضور نداشت، در این نشست حضور یافته بود.
دستيابي به تفاهم با روسيه، با نظر مثبت آمريكا در مورد كاهش تسليحات هستهاي و چشم پوشي ناتو از مسئله گسترش به شرق حاصل شد. طبيعتاً توجه به دغدغههاي روسيه، تمايل اين كشور به همكاري را تقويت كرده تا امكان كاهش تسليحات هستهاي در اروپا را كه خواست عميق مردم و سياستمداران است، تحقق يابد. ناتو پس از بحثهاي بسيار بالاخره به اين نتيجه رسيد كه بدون شريك مهم اروپايي خود يعني روسيه كه البته منافع و دغدغههاي مشتركي هم با يكديگر دارند و ميتوانند با همكاري به منفعت بيشتري دست يابند، نميتواند مسايل مهم امنيتي خود را به درستي تامين كند. رسيدن به اين تفاهم ميتواند سرآغاز همكاريهاي جديتر در حوزههاي ديگر باشد؛ آن هم در شرايطي كه برخي از هماهنگيها نيز در مواردي همچون افغانستان، مدتي است شكل گرفته است. هرچند اين بار ناتو از بحث گسترش به شرق دست كشيده است، اما روسها همچنان ترس جدياي از سياستهاي غرب دارند كه اين مسئله كاملاً در اظهارات مقامات سياسي و نظامي اين كشور عيان است؛ چنين شرايطي تداوم همكاريها را ميتواند با مشكل مواجه سازد.
نشست ليسبون
اعضاي نشست ليسبون، رويكرد خود را نسبت به دو مورد جدي و مهم تغيير دادند و راه جديدي را براي تداوم فعاليتهاي ناتو باز كردند. از سويي اين اتحاديه راهبرد خود را در مورد تهديدات نويني كه اروپا و آمريكا را در معرض خطر قرار داده و مدتها بر سر آن بحث بود، تصويب كرد و مشخص نمود كه غرب امروزه بيشتر در معرض خطرات غير متعارف قرار دارد. به همين دليل در تلاش هستند تا توانمنديها و رويكردها را براي برخورد با اين مسايل تغيير دهند. از سوي ديگر و براي نيل به امنيت پايدار، با توجه به چنين شرايطي تصميم گرفتند تا اختلاف خود را با همسايه ديرينه و مهم خود يعني روسيه كنار گذاشته و همكاريها را مخصوصاً در زمينه سپر دفاع موشكي و افغانستان گسترش دهد.
ناتو تهديدات غير متعارف و هستهاي را تهديد درجه يك خود ارزيابي كرده و اعلام داشته كه بايد توانمنديهاي ناتو متناسب با تهديدات مدرن باشد. راسموسن، دبير كل ناتو پيش از اين اعلام كرده بود كه ناتو بايد عملكرد خود را نسبت به تهديدات مدرن تغيير دهد. به نظر وي در حال حاضر احتمال حملات متعارف نظامي به سرزمينهاي ناتو بسيار پايين آمده و تهديدات نوين كه شامل سلاحهاي بيولوژيكي، شيميايي، بالستيكي و منازعات بر سر انرژي و خطوط حمل و نقل ميشود، بيشتر شده است. از سويي راسموسن بر اين باور است كه نيروهاي ناتو با درس گرفتن از عملياتهاي موجود در افغانستان، به اين نتيجه رسيده كه توانمنديها و انتظارات خود را با واقعيات موجود در برخي از كشورهاي بي ثبات كه نيازمند عملياتهاي ضد شورش و بازسازي هستند، منطبق كند.
از سوي ديگر، ناتو لازم ديده است تا اختلافات با روسيه را كنار بگذارد تا هم بتواند به بهترين نحو تهديدات غير متعارف را هدف قرار دهد و هم اين كه يكي از مهمترين مسايل و دغدغههايش يعني كاهش سلاحهاي اتمي، استقرار سپر دفاع موشكي و برقراري امنيت در افغانستان را دنبال كند. پذيرش همكاري روسيه با ناتو كه پس از تلاشهاي آمريكا در جلب رضايت اين كشور حاصل شد، نتيجه مدتها بحث در اين زمينه بود و قطعاً يكي از مهمترين اهداف و دستاوردهاي اين نشست به شمار ميرود. آمريكا با وعده به تصويب رساندن پيمان استارت در مجلس آمريكا و تضمين امنيتي به روسيه توانست نظر مثبت اين كشور را براي همكاري در مورد سپر دفاع موشكي در اروپا و كاهش سلاحهاي اتمي بدست آورد.
زمينههاي همكاري
در دو مورد مهم روسیه پذيرفته كه همكاريهايي را به ناتو آغاز كند. در مورد طرح سپر دفاع موشكي قرار شده رادارهاي آمريكا در فنلاند و روماني به سيستمهاي دفاع موشكي و راداري در اروپا كه آن نيز بايد گسترش يابد، متصل شده و بدين وسيله سيستمگستردهاي را ايجاد كنند كه هزينه آن نيز 260 ميليون دلار ظرف 10 سال است و باید توسط 28 كشور تامين شود. در همين زمينه ناتو در حال حاضر موافقت خود را با سيستم دفاع موشكي بالستيك "BMDS" اعلام كرده كه در اين طرح روسيه نيز شركت خواهد داشت و احتمالا اين طرح زودتر از سال 2015، اجرا خواهد شد.
براي جلب رضايت روسيه در طرحهاي هستهاي اروپا، در گام اول آمريكا تصميم گرفت با امضای پیمان استارت، تضمين امنيتي به روسيه بدهد و از سوي ديگر، اروپا نيز تصميم گرفت تا روسيه را در طرحهاي هستهاي شريك كند. قرار شده كه اوباما پيمان استارت را به زودي به پارلمان ارائه كند كه مورد توجه بسيار روسيه نيز قرار دارد. محدوديتهاي اين پيمان شامل كاهش كلاهكهاي هستهاي به 1550 عدد است كه اين مسئله به معناي كاهش 74 درصدي اين تجهيزات است. اين ميزان كمتر از پيمان 1991 استارت و 30 درصد كمتر از 2200 تايي است كه دو طرف در پيمان SORT قرار گذاشته بودند تا 2010 به آن دست پيدا كنند. از سويي نبايد تعداد موشکهاي بالستیک و زیردریاییهایی که قابلیت حمل کلاهک هستهاي دارند، براي طرفین بیش از 700 فروند و موشک بالستیک و زیردریایی غیر مستقر از 800 فروند بیشتر باشد.
مورد ديگر، همكاري در مورد افغانستان است. طبق طرحي كه اعضاي ناتو آماده كردهاند، قرار شده كه ائتلاف، نيروهاي خود را تا 2014 از اين كشور بيرون بكشد و مسووليتهاي امنيتي را به خود افغانيها واگذار كند. در اين مسير و براي مهار افراط گرايي، ناتو نيازمند همكاري با روسيه است. روسيه نيز در اين مسير دغدغههاي مشتركي با ناتو دارد كه همين مسئله اميدهاي همكاري را گسترش داده است.
هدف مهم و جدي روسيه در افغانستان كه دغدغه هميشگي نيز بوده است، جلوگيري از گسترش بيثباتي، تروريسم و مواد مخدر به آسياي مركزي و خاك روسيه است. افغانستان 90 درصد تریاک جهان را تولید میکند و از سويي جريانات گوناگون افراط را در درون خود جاي داده كه احتمال گسترش آن به كشورهاي آسياي مركزي وجود دارد. بسياري از گروههاي تروريستي در اين دسته از كشورها نه تنها كمكهاي مالي از گروههاي افغاني دريافت ميكنند بلكه هدايت فكري آنان نيز بر عهده القاعده در افغانستان است.
جديت روسيه در مقابله با اين وضعيت، طي سالهاي اخير كاملاً واضح بوده است. رئيس سازمان امنيتي روسيه FSB، الكساندر بورتنيكوف در مصاحبهاي با ايتارتاس در 19 آبان اعلام داشت كه پاكستان و افغانستان به مركزي براي پرورش تروريسم تبديل شدهاند كه اين روند منافع روسيه و دولتهاي آسياي مركزي را به شدت تهديد ميكند. وي نگراني عميق خود را در كنفرانسي در تاجيكستان ابراز داشت و بيان كرد كه گسترش فعاليتهاي نيروهاي طالبان در شمال، نگرانيها را بيشتر كرده است. وي در ادامه اظهار داشت كه روسيه با دقت تمام فعاليتهاي طالبان را در اين كشور مورد توجه قرار خواهد داد.
همكاري روسيه با ناتو در افغانستان، شامل موافقت با عبور تجهيزات و امكانات مربوط به نيروهاي آمريكائي و ناتو در افغانستان از مسير روسيه و همچنين مسايل فنياي همچون مبارزه با توليد مواد مخدر ميشود. آسياي مركزي و روسیه يكي از کریدورهاي قاچاق مواد مخدر تولید شده در افغانستان به اروپاست و به همین دلیل تائیرات منفي آن را کاملاً از نزدیک لمس میکند. آمار مرگ و میر ناشی از مصرف هرويین در روسیه به سی هزار نفر در سال میرسد.
در همين راستا ديميتري مدودف، رئیس جمهوري روسيه توافقنامه بين روسيه و فرانسه در خصوص ترانزيت هوايي كالاهاي نظامي به افغانستان را كه در دوماي دولتي روسيه به تصويب رسيد، امضا كرد. مفاد اين سند شامل شرايط حقوقي و بينالمللي لازم به منظور تحقق قطعنامه شوراي امنيت سازمان ملل متحد در راستاي فراهمسازي امكانات لازم براي ترانزيت تجهيزات، فناوريهاي نظامي و همچنين نيروهاي نظامي و پرسنل غير نظامي ارتش فرانسه (كه در عمليات بينالمللي در جهت تأمين امنيت افغانستان شركت دارد)، از طريق حريم هوايي روسيه ميشود. روسيه توافقنامۀ بين دولتي مشابهي با كشورهاي آلمان و اسپانيا نيز امضاء كرده است. پس از اين توافقات بود كه حمله مشترك روسيه و آمريكا به مزارع توليد ترياك در افغانستان نيز آغاز شد. گروههای مبارزه با قاچاق مواد مخدر از دو کشور آمریکا و روسیه به چهار کارگاه تهیه مواد مخدر در افغانستان حمله و آنها را پلمپ کردند. این عملیات از جهاتي بسيار مهم بود، زيرا اولین عملیات مشترک روسیه و آمریکا در مورد افغانستان به شمار ميرفت. در همين زمينه مسكو 5 هليكوپتر نظاميMI17 را براي فنلاند در افغانستان فراهم خواهد آورد كه يك يا دو تا از اينها تا آخر همين سال داده ميشود.
دلايل همكاري با روسيه
پس از سالها اختلافات فرسوده و اتخاذ برخي راهبردهايي كه نتيجه مطلوبي را به دليل دوري و سو تفاهمات در بر نداشت، بالاخره روسيه و دول اروپايي به اين نتيجه رسيدند كه به دلايل عديدهاي همكاري ميتواند نتايج سودمندتري داشته باشد.
بازنگري در راهبرد ناتو در سال 2010، فرصت مناسبي بود تا پس از بيست سال كه از دوران جنگ سرد ميگذشت، تجديد نظر جدياي در مورد سلاحهاي تاكتيكي در اروپا صورت گيرد. بسياري در اروپا بر اين باورند كه چنين كاهش تسليحاتياي كه در بازنگري راهبردي امنيت اروپا در 2010 تصويب شده بود، ميتواند امنيت را بسيار بهتر و دقيقتر در اروپا فراهم آورد. اما در اين راهبرد جاي خالي روسيه كاملاً مشهود بود. واقعيت آن است كه صرف كاهش تسليحات هستهاي و اتخاذ تصميماتي از اين دست نميتواند مطلوب باشد بلكه دستورالعملهاي مهمتري همچون همكاري با روسيه در پيشبرد چنين مسايلي حياتي است. اساساً بدون دستيابي به فهم مشترك با روسيه، رسيدن به امنيت پايدار و مطمئن براي اروپا غير ممكن است. واقعيت آن است كه سياست هستهاي و سلاحهاي تاكتيكي در خلاء سياسي و امنيتي شكل نميگيرد. با توجه به چنين ديدگاه و الزامي بود كه اروپا تصميم گرفت در مورد كاهش سلاحهاي هستهاي، راهكاري را براي همكاري و جلب اعتماد روسيه بيابد.
در كل همكاري با روسيه به اين اتحاديه كمك ميكند تا آنها بتوانند اولويتهاي ديگر خود را كه شامل جلوگيري از گسترش سلاحهاي كشتار جمعي، جلوگيري از منازعات جديد در اوراسيا، امنيت انرژي، امنيت سايبر و غيره است را به درستي پيگيري نمايند.
اما براي روسيه عدم خصومت در روابط با ناتو ميتواند به طور جدي باعث ارتقاي روابط آن کشور با كليه دول اروپايي شود. طبيعتاً گسترش روابط با اروپا ميتواند كمك شاياني به اين كشور در جهت توجیه مسايل اقتصادي داشته باشد. به علاوه روسيه منفعت مهمي در تضمين امنيت در افغانستان دارد.
از سويي روسيه نقش و جايگاه همكاري در مورد تسليحات و موشكهاي هستهاي با اروپا را بسيار مهم ارزيابي ميكند. روسيه پس از منازعه نظامي با گرجستان در 2008، بيشتر از هميشه به اهميت به روز رساني تجهيزات نظامي متعارف خود پيبرد و تصميم جدياي براي نيل به اين هدف گرفت. طبيعتاً همكاري با ناتو در زمينه برقراري سپر دفاع موشكي، سلاحهاي تاكتيكي و همچنين كاهش سلاحهاي هستهاي، اين فرصت را براي روسيه فراهم ميآورد كه جديتر و با آسودگي خاطر از مسايل و رقابتهاي هستهاي گذر كرده و روي به تجهيز تسليحات متعارف آورد. البته اين در حالي است كه طي نشست ليسبون، فرصتهايي نيز براي گسترش همكاريها در توسعه تجهيزات و تسليحات متعارف براي مقابله با تهديدات نوين شكل گرفته كه اين در راستاي هدف اوليه و مهم روسيه خواهد بود.
چالشها
به رغم آغاز دور جديدي از همكاريها، همچنان ترديدها و موانعي وجود دارد. موانعي كه همچنان آنقدر قدرتمند و جدي هست كه ميتواند آينده روابط را با مشكل مواجه كند؛ هرچند فعلاً صداي اين اعتراضات و يا نكات چالش برانگيز چندان آشكار به نظر نميرسد.
بسياري از نظاميان روس از مخالفان جدي همكاري با ناتو به شمار ميروند، كه اين به دليل خواستهاي ملي گرايانه شديدي است كه ريشه در دولت مدودف و پوتين نيز دارد. واقعيت آن است كه بيشتر مخالفتها و موانع از درون دولت و متفكرين سياسي و نظامي روسيه بر ميخيزد. اين مسئله ناشي از ذهنيتهايي است كه غرب را دشمن هميشگي خود ميپندارد. به عنوان مثال طرفداران جناح راست در روسيه از قبيل ژنرال بازنشسته لئونيد ايواشف و كنستانتين كساچف، رئیس كميته امور بينالملل دوما، اين چنين طرحهايي را رد ميكنند و بر اين باورند كه ناتو و ايالات متحده بايد در وهله اول سلاحهاي تاكتيكي خود را كنار بگذارند و پيشنهادات ديميتري مدودف را در مورد امنيت اروپا بپذيرند. تحليلگر روس ميخائيل راستوپچين نيز آغاز گفتوگوها براي منسوخ كردن معاهده نيروهاي هستهاي ميان برد INF و ايجاد معاهده جديد TNW را زمينه ساز تشديد مشكلات و رقابتها با ناتو به دليل سابقه بد همكاريها ميداند.
از سويي نيكلاي بورديوژا دبيركل سازمان پيمان امنيت جمعي روسيه بر مخالفت كرملين با پيوستن گسترده و در تمامي حوزهها به ناتو تاكيد كرده و اعلام داشته است كه وجود سوءتفاهمات، اجازه گسترش بيشتر روابط را نميدهد؛ هرچند كه وي همكاريهاي شكل گرفتۀ فعلي را مهم و ضروري دانسته است. ديميتري روگوزين، نماينده روسيه در ناتو نيز گفت اين كشور طرحي براي عضويت در ناتو ندارد و ترجيح ميدهد كه همكاريهاي خود را در سطح فعلی با ناتو حفظ كند. آناتولي سردريوكوف، وزير دفاع روسيه اخيراً در گفت و گو با مجله اشپيگل اعلام كرد كه مسكو آماده گفت و گو در مورد طرح سپر دفاع موشكي است، اما خواهان در اختيار داشتن حق نظر در اين طرح و پذيرش دغدغههاي امنيتي روسيه است. سرگئي لاوروف، وزير خارجه روسيه نيز به اهميت ادامه همكاري براي مقابله با قاچاق مواد مخدر در افغانستان تاكيد كرده اما بر اين باور است كه غرب بايد خواستها و نيازهاي روسيه را نيز در نظر داشته باشد.
اما مهمترين اظهار نظر پس از اعلام دور جديد همكاريها، اظهارات مدودف است. وی در سخنرانیای در کرملین و به فاصله چند روز پس از نشست لیسبون، اعلام داشت که اگر موفقیت مورد نظر در مورد توافقات صورت گرفته به وقع نپیوندد، گسترش شدید مسابقه تسلیحاتی کاملاً محتمل خواهد بود. شک و تردیدهای مدودف در مورد موفقیت توافقات انجام گرفته مخصوصاً در زمینه مسایل هستهای، نشانگر ترس وی از احتمال عدم همکاری از سوی طرف اروپایی است. ترسی که پوتین نیز آن را تایید کرده است.
البته بسياري از اروپاييها نيز همكاري با روسيه را براي دسترسي به برخي اهداف بي فايده ميدانند و معتقدند كه اروپاييان ميبايست از ابزارهاي در دسترس و كم هزينهتر استفاده كنند. آنان بر اين باورند كه سازوكارهايي همچون سازمان امنيت و همكاري اروپا OSCE بسيار بهتر از همكاري با روسيه ميتواند مفيد واقع شود. اين گروه علت اصلي اين تفكر را وجود ديدگاه و خواستهاي فكري متفاوت و عدم هماهنگيهاي لازم و تجريبات تلخ گذشته ميدانند.
نتيجه گيري
روسيه و ناتو تصميم گرفتند كه اين بار به جاي تاكيد بر نكات اختلاف برانگيز، همكاريها را با توجه به نيازهاي روزافزون خود توسعه دهند. ناامنيهاي در حال افزايش در افغانستان، افزايش خطر تهديدات غير متعارف و مسئلۀ چتر دفاع موشكي و كاهش تسليحات هستهاي، از جمله مهمترين دغدغههاي مشتركي است كه طرفين را در نشست ليسبون متقاعد كرد كه با همكاري امكان دستيابي به اهداف بهتر فراهم ميشود.
طبيعتاً دغدغههاي مشترك، راه نزديكي روسيه و ناتو بوده اما در اين ميان وعدههاي آمريكا نيز تاثير بسياري داشته است. وعدهها و نشانههاي مثبتي كه ناتو از خود نشان داد، همگي روسيه را متقاعد كرده است كه ميتواند در شرايط فعلي رويكرد مثبتتري به ناتو نشان دهد. هرچند اختلاف و موانعي همچنان وجود دارد، اما شايد تداوم همكاريها بتواند ثباتی به روند تازه شكل گرفته ببخشد.