اهمیت

طی چند سال گذشته در اظهارات مقامات ارشد اسرائیلی و تحلیل‌گران و صاحبنظران یهودی در آژانس جهانی یهود، تحلیل‌های ارائه شده در کنفرانس‌های متعدد برگزار شده از جمله کنفرانس سالانه هرتزلیا و مواضع مقامات سیاسی، نظامی و امنیتی داخل اسرائیل، به‌طور مداوم از عامل جمعیت به عنوان چالش و بحران اصلی رودروی دولت اسرائیل طی دهه‌های آینده سخن گفته می‌شود. محور و اساس نگرانی و دغدغه این افراد برهم خوردن موازنه جمعیتی به سود اعراب و فلسطینی‌ها طی دو دهه آینده و در اقلیت قرار گرفتن جمعیت یهودیان در اسرائیل می‌باشد. این نگرانی جدی در بین سیاستمداران اسرائیلی و متفکران یهودی باعث اتخاذ سیاست‌های راهبردی در سطوح سیاسی و امنیتی گردیده است. خروج از غزه، احداث دیوار حائل امنیتی و عقب‌نشینی احتمالی از بخش‌هایی از کرانه غربی را می‌توان کوشش دولت یهودی برای حفظ بقا و موجودیت اسرائیل دانست. در این چارچوب تشکیل دولت فلسطینی و جدایی از اعراب و فلسطینی‌ها به نیازی امنیتی برای دولتمردان اسرائیلی تبدیل شده است. علاوه بر عامل جمعیت، شرایط جغرافیایی خاص، مشکل دسترسی به منابع آبی و تراکم بیش از حد جمعیت در داخل اسرائیل (۱۹۴۸)، بر نگرانی‌های سیاستمداران اسرائیلی افزوده است. مقاله حاضر سعی بر آن دارد با بررسی وضعیت جمعیتی و شرایط محیطی اسرائیل، تأثیر عوامل مذکور را بر تدوین راهبردهای سیاسی و امنیتی اسرائیل مورد ملاحظه قرار دهد.

تحلیل

آریل شارون در یک سخنرانی تاریخی و ماندگار در کنست (پارلمان اسرائیل) در می ۲۰۰۳، در اظهارنظری که نشانگر تغییری بنیادین در افکارش بود اعلام نمود که اسرائیل برای حفظ امنیت خود باید از سرزمین‌های اشغالی نوار غزه و بخش‌های وسیعی از کرانه غربی خارج گردد. او تلاش می‌نمود مخاطبان خود به ویژه همفکران و هم‌حزبی‌های راستگرا و رادیکال خود و در سطحی دیگر افکار عمومی اسرائیل را مجاب نماید که تصمیم وی برای آنچه که حفظ اسرائیل به‌عنوان کشوری یهودی و دموکراتیک می‌خواند، تصمیمی اجتنا‌ب‌ناپذیر است.

این موضع از سوی شخصی بیان می‌گردد که زندگی شخصی و سیاسی خود را وقف ساخت و توسعه شهرک‌های یهودی‌نشین در نوار غزه و کرانه غربی نموده بود و در طیف‌بندی‌های سیاسی اسرائیل، در جبهه راستگرایان افراطی قرار می‌گرفت. این ژنرال سابق در انتهای طیفی قرار داشت که خود را مدافعان راستین صهیونیسم می‌دانستند و تشکیل «اسرائیل بزرگ»، اتوپیای همیشگی آنها بود. مهم‌ترین و اصلی‌ترین استدلال شارون و همفکرانش که پس از شکاف در لیکود حزب «کادیما» را تشکیل داده بودند، هراس از به اقلیت افتادن جمعیت یهودیان با توجه به آمار نرخ رشد جمعیت یهودیان و اعراب ساکن اسرائیل و داخل سرزمین‌های اشغالی و به تبع آن مشکلات و چالش‌های احتمالی بود.

نگرانی دائمی

موضوع جمعیت یهودیان از بدو تأسیس اسرائیل در ۶۰ سال گذشته تاکنون، همواره موضوعی مهم و نگران‌کننده برای دولت یهودی بوده است. اساساً بدون جمعیت یهودی، فلسفه صهیونیسم و حیات و بقا دولت اسرائیل بی‌معنی می‌باشد. نگرانی همیشگی اسرائیل از بابت جمعیت یهودیان را می‌توان در چند نکته خلاصه نمود:

1. هدف اساسی بنیانگذاران و حامیان تشکیل دولت اسرائیل، تشکیل سرزمینی برای تمام یهودیان جهان بود. بدون حضور یهودیان فلسفه وجودی دولت اسرائیل به زیر سؤال می‌رود.

2. دولت اسرائیل از بدو تشکیل به منظور مقابله با چالش‌های پیش‌رو در محیط پیرامونی عربی (که موجودیت اسرائیل را نامشروع می‌دانستند)، نیاز به تقویت بنیه نظامی (از بعد نیروی انسانی) داشت.

3. از ابتدای شکل‌گیری اسرائیل، یک اقلیت عرب در آنجا ساکن هستند. اعراب اسرائیل هیچ‌گاه احساس هویت مشترک با صهیونیسم نداشته و نخواهند داشت. افزایش جمعیت اعراب اسرائیلی به عنوان یک نگرانی جدی و بنیادین همواره وجود داشته است.

4. از زمان تشکیل اسرائیل تاکنون، دولتمردان و سیاستمداران یهودی همواره دغدغه امکان بازگشت میلیون‌ها آواره فلسطینی به سرزمین‌شان را دارند (آوارگان فلسطینی جنگ ۱۹۴۸). بازگشت احتمالی آوارگان به معنای پایان موجودیت دولت یهودی خواهد بود. این نگرانی در سرسختی نمایندگان اسرائیل در موضوع آوارگان در مذاکرات ۱۰ ساله صلح با طرف فلسطینی مشهود بود.

5. پس از جنگ ۶ روزه ژوئن ۱۹67، اسرائیل خود را بین جمعیت زیادی از اعراب فلسطینی ساکن نوار غزه و کرانه غربی محصور دید. مهم‌ترین دغدغه و نگرانی اسرائیل در حال حاضر نرخ بالای رشد جمعیت فلسطینی‌ها در سرزمین‌های اشغالی می‌باشد.

نگرانی از بابت رشد جمعیت فلسطینی‌ها و اعراب داخل اسرائیل تبدیل به هراس جدی در بین تحلیل‌گران یهودی و سیاستمداران اسرائیلی شده است؛ این نگرانی توأم با بحث‌های مربوط به هویت یهودی همواره در اسرائیل وجود داشته است و طی سال‌های گذشته مشاهده می‌گردد که نگرانی مشترکی بین نیروهای مختلف سیاسی در این باره شکل گرفته است. وجود چنین اجماع نسبی در بین طیف‌های مختلف سیاسی (حتی لیکود)، در طیف مذهبی اسرائیل کمتر به چشم می‌خورد. مجموعه شکاف‌های داخلی در اسرائیل (مذهبی و قومی) در کنار مجموعه دیگری از عوامل خارجی (استمرار مناقشه با فلسطینی‌ها) باعث شده‌ است تا تصویر یهودیان اسرائیل از خود به عنوان یکی از ارکان اصلی حس هویت جمعی و نیز سیاست‌های هویتی صهیونیستی، دچار چالش جدی شود. هسته اصلی و کانونی تصویر یهودیان از خود در گذشته و حال، آسیب‌پذیری است. ایجاد یک نظم جدید سیاسی ـ اجتماعی مستلزم حل و فصل تعارضات درونی و مقابله با آسیب‌هاست. روابط بین صهیونیسم و یهودیت و بین ناسیونالیسم و مذهب همچنان در جامعه اسرائیل نامشخص است. مقاومت شدید افراطیون مذهبی در موضوع خروج ارتش اسرائیل از نوار غزه موید این ابهام است. اما با وجود مخالفت سرسختانه این طیف، نکته‌‌ای که امروزه بر سر آن در اسرائیل وفاقی وجود دارد، این است که اسرائیل همچنان باید دموکراتیک و یهودی باقی بماند. این خواست مشترک البته تفاسیر و تعاریف متفاوتی را از سوی هر کدام از گروه‌های سیاسی و مذهی به همراه داشته است.

واقعیات دموگرافی

با نگاهی به آمار و ارقام منتشره از سوی اداره مرکزی آمار اسرائیل (ICBS)، نگرانی از به اقلیت افتادن یهودیان گویاتر می‌شود. براساس نرخ رشد جمعیت بین یهودیان و اعراب (داخل اسرائیل و فلسطینی‌های ساکن غزه و کرانه غربی) موازنه جمعیتی بین یهودیان و اعراب کمتر از دو دهه آینده به سود فلسطینی‌ها تغییر خواهد کرد.

این آمار و ارقام تأییدکننده نگرانی دولت اسرائیل و تحلیل‌گران یهودی است. براساس استدلال دولت، خروج اسرائیل از نوار غزه و قسمت‌هایی از کرانه غربی و احداث دیوار حائل امنیتی و در مجموع متارکه و جدایی از فلسطینی‌ها، به منظور حفظ هویت یهودی اسرائیل ضرورت پیدا می‌کند. این نگرش دولت همان‌گونه که ذکر گردید، در بین طیف‌های مختلف سیاسی و مذهبی مدافعان و مخالفانی دارد.

طبق آمار دولت اسرائیل، در حدود یک و نیم میلیون از جمعیت اسرائیل را اعراب تشکیل می‌دهند (در حدود ۱۹درصد) که با توجه به نرخ رشد جمعیت آنان تا سال ۲۰۲۵،   از کل جمعیت اسرائیل را شامل می‌شوند. شهروندان عرب اسرائیل به زبان عربی صحبت می‌کنند و هویت کاملاً عربی دارند. شکاف بین جامعه اعراب اسرائیل از نظر توسعه و پیشرفت اقتصادی نسبت به بدنه اصلی جامعه یهود، یکی از مهم‌ترین شکاف‌های موجود در سطح جامعه اسرائیل است. تبعیض‌های آشکار علیه اعراب توسط دولت‌های اسرائیل، باعث تشدید نارضایتی اعراب از دولت گردیده است. جمعیت در حال رشد و همسویی و قرابت فکری اعراب اسرائیلی با فلسطینی‌ها، به دغدغه‌ای امنیتی برای اسرائیل تبدیل شده است. اعلام خبر عقب‌نشینی اسرائیل از غزه برخلاف آنچه که تصور مي‌شد، موجب ایجاد هراس در میان اعراب شد؛ چراکه این امر احتمال اسکان مجدد شهرک‌نشینان در الجلیل (در شمال اسرائیل) را در پی خواهد داشت. در آوریل ۲۰۰۵ (قبل از خروج اسرائیل از غزه) دولت اسرائیل گردهمایی تحقیقاتی با عنوان «توسعه شمال کشور و الجلیل» را برپا ساخت. به گفته «حنه اسوید» شهردار سابق منطقه عرب‌نشین «ایلایون» این گردهمایی مطرح‌سازی دوباره «طرح یهودی کردن» الجلیل یا به عبارتی واژگون‌سازی واقعیت دموگرافی این منطقه است که ۵۱درصد آن را اعراب تشکیل می‌دهند. در نظرسنجی که طی سال‌های ۲۰۰۶ و ۲۰۰۷ صورت پذیرفته است، مشخص می‌شود که افکار عمومی در اسرائیل اگرچه همچنان به ایده‌ها و اصول برابری و حقوق مدنی پای‌بند هستند، اما از سویی دیگر هیچ قرابت و نزدیکی با شهروندان عرب از خود بروز نمی‌دهند. 63 درصد در سال ۲۰۰۶ و 66 درصد در سال ۲۰۰۷، علاقمند به مهاجرت اعراب اسرائیلی از اسرائیل بودند. در بررسی دقیق‌تر مشخص گردید که نگاه جامعه اسرائیلی نسبت به شهروندان عرب، در طول انتفاضه دوم (۲۰۰۴ ـ ۲۰۰۲) و جنگ سال ۲۰۰۶ حزب‌الله و اسرائیل، نسبت به دوره زمانی قبل و بعد از آن منفی‌تر شده است.

اعراب طی دو دهه آینده به اقلیتی تعیین‌کننده در محیط داخلی اسرائیل تبدیل خواهند شد. نرخ بالای زاد و ولد در بین اعراب نسبت به یهودیان، به عامل نگرانی و دغدغه دولتمردان تبدیل شده و باعث اعمال سیاست‌های «عرب‌زدایی» مناطق عرب‌نشین (در شمال اسرائیل) شده است. این درحالی است که اسرائیل، فلسطینی‌های ساکن بیت‌المقدس را شهروندان اسرائیل می‌داند و بیت‌المقدس را جزیی از خاک خود می‌داند.

تراکم جمعیت

یکی از عوامل نگران‌کننده دیگر برای دولتمردان یهودی، میزان بالای تراکم جمعیت در اسرائیل است. سال ۲۰۰۷، تراکم جمعیت در اسرائیل (پس از هلند) در رتبه دوم قرار داشت. تراکم جمعیت در هلند ۳۹۹ نفر در هر کیلومتر مربع می‌باشد و در اسرائیل ۳۵۰ نفر در هر کیلومتر مربع است. این میزان تراکم (نسبت جمعیت به وسعت) با وجود صحرای نقب (در جنوب کرانه غربی) محاسبه گردیده است. صحرای نقب 60 درصد از وسعت اسرائیل را شامل می‌گردد که منطقه‌ای بیابانی و غیرمسکونی است. بدون درنظر گرفتن صحرای نقب تراکم جمیعت به دو برابر این میزان می‌رسد؛ یعنی ۸۴۵ نفر در هر کیلومتر مربع. این میزان بالای تراکم تبعات امنیتی، سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی فراوانی می‌تواند به دنبال داشته باشد. هرگونه حمله احتمالی به مراکز جمعیتی اسرائیل می‌تواند برای اسرائیل بسیار پرهزینه و خطرناک باشد. حملات موشکی حزب‌الله به بندر حیفا به عنوان یکی از مراکز مهم صنعتی و پرجمعیت اسرائیل، این شهر را در ترس و رکود فرو برد. فارغ از نگرانی‌های امنیتی و سیاسی، موضوع دسترسی شهروندان به منابع آبی یکی از اصلی‌ترین دغدغه‌های پیش روی دولتمردان یهودی و یکی از علل استمرار اشغال بلندی‌های جولان و تسلط بر دریای جلیله در شمال کرانه غربی بوده است. طی چند سال گذشته میزان آب سفره‌های زیرزمینی (آکیفرها) کاهش یافته است و سطح آب دریای جلیله به‌طور چشمگیری کاهش داشته است. این درحالی است که با توجه به افزایش جمعیت، تقاضا برای آب افزایش یافته است. مخالفان جدی عقب‌نشینی احتمالی اسرائیل از کرانه غربی، قطع دسترسی به منابع آبی در شمال کرانه غربی را یکی از عوامل مخالفت خود با تصمیم آتی دولت می‌دانند. مجموعه این شرایط می‌تواند در میزان مهاجرت به اسرائیل بسیار تأثیرگذار باشد.

جمعیت طیف‌های مذهبی

طبق آمار منتشره، نرخ رشد جمعیت در بین یهودیان در طول دوره زمانی ۲۰۰۵ ـ ۲۰۰۰ درحدود ۱/۸ ـ ۱/۶ درصد بوده است. جمعیت در بین غالب اسرائیلی‌های سکولار همچنان رو به کاهش و در بین یهودیان مذهبی و الترا ـ ارتدوکس‌ها رو به افزایش می‌باشد. با توجه به افزایش جمعیت در بین اقشار مذهبی‌تر جامعه اسرائیل و سیاست‌های اقتصادی دولت به ویژه در دولت نتانیاهو، این اقشار از سیاست‌های اقتصادی دولت بیشتر آسیب‌پذیر بوده‌اند و همواره خواستار ارتقاء و بهبود وضعیت رفاهی، افزایش تأمین اجتماعی و دادن امتیازاتی از سوی دولت به خانوارهای پرجمعیت شده‌اند. مذهبیون و الترا ـ ارتدوکس‌ها با دو نگاه متفاوت دولت اسرائیل را به چالش می‌کشند.

برطبق آمار رسمی دولت اسرائیل، جمعیت هاردی‌ها (یهودیان الترا اراتدوکس مقید به آموزه‌های یهودی) نسبت به سایر یهودیان طی سال‌های گذشته رشد بالاتری داشته است و تا سال ۲۰۱۹،   از جمعیت کل یهودیان را شامل می‌شود. یوسف لیپید، معاون سابق نخست‌وزیر و رهبر حزب سکولار «شینوی» و شماری دیگر از مقامات چپ‌گرای اسرائیل بر این اعتقادند که رفتار هاردی‌ها تناسبی با سیاست‌های دولت اسرائیل و هنجارهای حاکم بر جامعه اسرائیل ندارد. این طیف از جامعه اسرائیل بقاء دولت یهودی را تنها در هنجارهای معنوی و مذهبی جستجو می‌نمایند.

این شرایط جمعیتی و کاهش مداوم نرخ رشد از ابتدای دهه ۹۰ تاکنون درحالی است که نرخ رشد اعراب فلسطینی ساکن در نوار غزه و کرانه غربی همچنان بالاترین رشد در دنیا محسوب می‌گردد. نرخ رشد ساکنان نوار غزه بین ۴/۲ تا ۴/۴ درصد و نرخ رشد ساکنان غربی در حدود ۳/۸ درصد می‌باشد. کاهش نرخ رشد یهودیان و افزایش نرخ رشد اعراب و فلسطینی‌ها زمینه‌ساز بحرانی جمعیتی برای اسرائیل است.

این بحران موجب نگرانی و هراس آژانس جهانی یهود نیز گردیده است. در چنین شرایطی است که نیروهای افراطی داخلی و بنیادگرایان مذهبی هرگونه توافق و عقب‌نشینی در چارچوب زمین در برابر صلح را رد کرده و با آن به مخالفت می‌پردازند و نیروهای سیاسی چپ‌گرا بر لزوم خروج از سرزمین‌های اشغالی و جدایی از فلسطینی‌ها و در نهایت تشکیل دو دولت تأکید می‌نمایند.

برخی از جریان‌های مخالف برنامه خروج اسرائیل از سرزمین‌های اشغالی، با ایجاد شک و تردید در آمارهای ارائه شده، میزان واقعی جمعیت اعراب فلسطینی و نرخ رشد جمعیت آنها را کمتر ذکر می‌کنند. استدلال این گروه بر این تحلیل استوار است که بخشی از اعراب ساکن در نوار غزه و کرانه غربی همواره در حال جابه‌جایی و تردد می‌باشند و امکان سرشماری دقیق از آنها وجود ندارد. براساس استدلال این گروه، حتی در صورت عدم واگذاری سرزمین‌های اشغالی، جمعیت یهودیان دو برابر اعراب خواهد بود.

مهاجرت، نگرانی تازه

دولت اسرائیل برای یهودی‌ساختن فلسطین از ابتدای موجودیتش در اواخر دهه چهل میلادی، سیاست جذب مهاجران یهودی را در پیش گرفت و صهیونیسم با شعار «سرزمین بدون ملت برای ملتی بدون سرزمین»، بستر لازم را برای مهاجرت یهودیان از سراسر دنیا به اسرائیل فراهم نمود. دولت اسرائیل به خصوص پس از فروپاشی شوروی، در طول دهه ۹۰ توانست مهاجران یهودی زیادی را جذب اسرائیل نماید و دولت‌های اسرائیل همواره با تکیه بر «قانون بازگشت به اسرائیل» که یکی از اصول تأسیس دولت یهودی بود، تمام تلاش خود را برای تشویق و ترغیب یهودیان دنیا برای اقامت در اسرائیل به کار می‌بستند. با توجه به چالش‌های ایجاد شده، به ویژه از منظر فرهنگی، زبانی و سطح درآمد اقتصادی بین مهاجران با غالب جامعه اسرائیل طی دو دهه گذشته، در چند سال اخیر نگرانی‌هایی در سطوح عالی سیاسی بروز کرده است. در اواخر سال ۲۰۰۷ میلادی، میر تشریت، وزیر کشور کابینه اسرائیل در جمع شرکت‌کنندگان در اجلاس آژانس جهانی یهود و در واکنش به خواست و تأکید آ‌نها در تقویت مهاجرت یهودیان به اسرائیل، خواستار اعمال اصلاحاتی در قوانین مربوط به شهروندی یهودیان و مهاجرت آنان به اسرائیل گردید. تشریت با اشاره به رشد افکار نئونازی در بین مهاجران جوان مهاجر از اتحاد شوروی سابق، که به طور خودکار شهروندی اسرائیل را کسب نموده‌اند، قانون بازگشت به اسرائیل را مورد انتقاد شدید قرار داد.

وزیر کشور خواستار آن شد که قبل از کسب شهروندی، مهاجران باید ۵ سال در اسرائیل اقامت داشته باشند و به سوگند وفاداری به اسرائیل و گذراندن دوره‌های زبان عبری ملزم شوند.

این نگرانی به‌طور مشخص نشانگر آن است که سیاست قدیمی جذب مهاجران یهودی در اسرائیل نیز اکنون با چالش‌ها و بحران‌هایی مواجه گردیده است.

نتیجه‌گیری

در پشت مناقشه طولانی مدت و خونین خاورمیانه، جمعیت به عنوان عامل نگران‌کننده و هراس‌آور برای حاکمیت اسرائیل و متفکران پای‌بند صهیونیسم تبدیل شده است. دولت اسرائیل ۶۰ سال است که در برابر واقعیات مقاومت می‌نماید. اسرائیل همواره به دنبال مظلوم‌نمایی و اقناع جامعه جهانی از آسیب‌پذیری بالای خود بوده است. اینک شرایط جمعیتی و وضعیت محیطی به سمتی می‌رود که اسرائیل فارغ از تمامی تهدیدات خارجی، در درون با وضعیتی متفاوت مواجه شده است. پاشنه آشیل اسرائیل ترکیبی از رشد جمعیت یهودیان، افزایش جمعیت اعراب اسرائیلی و فلسطینی‌ها، تراکم بیش از حد جمعیت و مشکلات محیطی و به ویژه دسترسی به منابع آبی است. اسرائیل پس از ۶ دهه محکوم به درک واقعیت‌ها خواهد شد. نگرانی‌های جمعیتی و محیطی به‌اضافه چالش‌های قومی-مذهبی ایجاد شده در جامعۀ اسرائیل، تضادهای نهفته در ایدئولوژی صهیونیسم را بیشتر از هر زمان دیگری عیان کرده است. ایجاد یک نظم جدید سیاسی-اجتماعی، مستلزم حل‌وفصل این تعارضات درونی است. ریشه مشکلات اسرائیل به این واقعیت برمی‌گردد که تشکیل موجودیتی به نام اسرائیل، اساساً امری تحمیلی در یک شرایط خاص تاریخی بوده است. وقتی کشورهای دارای تاریخ و جغرافیای طبیعی در تولید و باز تولید هویت ملی خود مشکلاتی دارند، به طریق اولی مشکلات اسرائیل به  دلیل غیرطبیعی بودن آن به مراتب بیشتر خواهد بود.