اهمیت

اسرائیل، با توجه به شرایط خاص مربوط به چگونگی شکل گیری آن در سرزمین‌های اسلامی، در مناطق مهمی از جهان از جمله آسیا، با انزوای سیاسی روبرو بود. البته شرایط حاکم بر زمان جنگ سرد نیز این روند را تشدید کرده بود. پس از فروپاشی نظام دو قطبی، اسرائیل فضای مانور بیشتری برای خروج از انزوای سیاسی به دست آورد. یکی از مهمترین دلایل آن، توانمندی‌های پیشرفته این کشور در عرصه علم و تکنولوژی، به ویژه در بعد نظامی، برای کشورهایی چون هند بود. در همین راستا، دو کشور روابط دیپلماتیک خود را رسماً از سال ١٩٩٢ آغاز کردند. با این وجود، هند همواره تلاش کرده است تا افکار عمومی مسلمانان را نسبت به همکاری خود با اسرائیل برنیانگیزد. همکاری‌های دو کشور در چند سال اخیر، وارد فاز جدی‌تری شده است که می‌تواند توازن نظامی آسیای جنوبی را دستخوش تغییر سازد و تأثیرات منفی ناشی از آن، منافع ایران را نیز، به ویژه پس از ارسال ماهواره جاسوسی اسرائیل توسط هند که رسماً با هدف کنترل اقدامات ایران پرتاب می‌شد، به خطر اندازد. لذا با توجه به تأثیرگذاری قابل توجه آن بر آسیا و خاورمیانه، روابط دو کشور هند و اسرائیل، مورد کنکاش قرار گرفته و ضمن بررسی سابقه تاریخی روابط دو کشور، عوامل مؤثر بر آن و نیز همکاری‌های نظامی آنها تشریح می‌گردد.       

تاریخچه روابط هند و اسرائیل

هند و اسرائیل، در فاصله کمی از یکدیگر شکل گرفتند. هند در سال ١٩٤٧، و اسرائیل در سال ١٩٤٨ شکل گرفت. با وجود عدم دشمنی میان دو کشور، روابط دیپلماتیک میان آنها به دلایل داخلی، منطقه‌ای و بین‌المللی برقرار نشد. حتی هند با طرح عضویت اسرائیل در سازمان ملل مخالفت کرد و رأی منفی به آن داد و در جریان بررسی مسأله فلسطین در کمیته ویژه سازمان ملل، به عنوان یکی از ١١ عضو کمیته، نقش فعالی را در حمایت از فلسطین داشت. پس از استقلال هند نیز همین تفکر بر سیاست خارجی این کشور در قبال اسرائیل حاکم شد و فراز و نشیب های زیادی را طی کرد.

اما در اواخر دهه ١٩٤٠، در جریان سفر نهرو به واشنگتن، با توجه به نقش فعال یهودیان آمریکا و همچنین دوستی نهرو با موشه دایان و فشار جناح راستگرای حزب کنگره و دیگر گروه‌های طرفدار اسرائیل و به دنبال شناسایی اسرائیل از سوی ایران و ترکیه، نهرو نیز در سال ١٩٥٠ میلادی این کشور را به رسمیت شناخت. اما به جهت جلوگیری از واکنش اقلیت مسلمان این کشور و جهان عرب، از تأسیس دفتر نمایندگی هند در تل آویو خودداری کرد و به اسرائیل هم تنها اجازه تأسیس کنسولگری آن کشور را در بمبئی در سال ١٩٥٣ اعطا کرد.

با این وجود، با توجه به اتخاذ سیاست عدم تعهد از سوی نهرو و تلاش برای رهبری جهان سوم، از سوی دیگر مناسبات اقتصادی این کشور با اعراب و حضور جمع کثیری از کارگران هندی در منطقه خاورمیانه و جلوگیری از شکل‌گیری بلوک اسلامی توسط پاکستان علیه هند، سیاستمداران این کشور نمی‌توانستند اسرائیل را به اعراب ترجیح دهند. به طوریکه حتی در اواخر دهه ١٩٧٠، با به قدرت رسیدن حزب جاناتا (حزب طرفدار گسترش مناسبات با اسرائیل و منتقد سیاست خرجی هند راجع به اسرائیل)، در مناسبات هند با اسرائیل، تحت تأثیر مسائل منطقه‌ای و بین‌المللی (امضاء پیمان دوستی میان هند و شوروی در سال ١٩٧١، و در پی گسترش مناسبات آمریکا و چین و افزایش حمایت‌های آمریکا از پاکستان)، تغییرات چندانی ایجاد نشد.

اما روابط دو کشور با به قدرت رسیدن راجیو گاندی در سال ١٩٨٤ و دیدار او با شیمون پرز در نیویورک، در جریان اجلاس مجمع، برای اولین بار باعث ایجاد تغییرات اندکی مانند فعال شدن دوباره کنسولگری اسرائیل- که در سال ١٩٨٢ به دنبال اظهارات کنسول اسرائیل بسته شده بود- شد. اما در اواخر دهه ١٩٨٠، همزمان با شکست حزب کنگره در انتخابات، آثار پایان جنگ سرد میان دو بلوک شرق و غرب نیز آشکار شد و نظام جهانی و منطقه‌ای در آستانه تحولات اساسی قرار گرفت که این تحولات سیاست خارجی هند را نیز تحت تأثیر قرار داد. به ویژه پس از فروپاشی شوروی (پشتوانه قوی سیاسی و نظامی هند در طول جنگ سرد)، سیاست خارجی هند نیز دچار تغیر و تحول گردید و با توجه به نیاز سیاسی و اقتصادی، به سوی غرب و امریکا گرایش پیدا کرد. از سوی دیگر، تحولاتی که در نظام تابع تأثیرگذار بر سیاست خارجی هند یعنی خاورمیانه و کشمیر در دهه ٩٠ صورت گرفت، ضرورت ایجاد توازن و تغییر در رویکرد قبلی این کشور را روشن کرد و همزمان با افول قدرت سیاستمداران سابق طرفدار دیدگاه نهرو و روی کار آمدن جناح راستگرای حزب کنگره و مخصوصاً افزایش نقش گروه‌های افراطی هندو، باعث ایجاد رویکرد مثبت و نگاه به اسرائیل به عنوان شریک راهبردی این کشور در آینده شد. 

محرک های روابط هند و اسرائیل

الف) تغییر رویکرد نهروگرایی

انحصار تفکر نهرو بر سیاست خارجی هند شکسته شده است و رویکردهای رقیبی جهت تسلط بر طراحی استراتژیک سیاست خارجی این کشور ظهور یافته است که رویکرد نهروگرایی را به چالش کشیده‌اند. این تفکر که توسط جواهر لعل نهرو تئوریزه و اجرا شد، حدود ٦٠ سال بر عرصه سیاسی هند حکم‌فرما بود و هدایت سیاست خارجی این کشور را در دست داشت. یکی از اصول این تفکر آن بود که خود را با جنبش‌های ضد استعماری همفکر و هم صدا می‌دانست و با همه آنها در سرتاسر جهان احساس همدردی می‌کرد و آن را به عنوان اولولیت اصلی دیپلماسی هند قرار داده بود. نهرو و جانشینانش معتقد بودند که هند یک دولت بزرگ است و اقتضاء می‌کند در سطح وسیعی عمل کند و لزوماً باید آموزه‌های خود را به سایر کشورهای جهان منتقل کنند و ایفای نقش معلم جهانی و رهبریت جهانی را برای خود ارزشمند می‌دانستند.

یکی از رویکردهای رقیب نهروگرایی، رویکرد هندوئیسم احیاء شده است که پایه‌های فلسفی خود را در ناسیونالیسم یا هندوئیسم قرار داده است. از نظر آنها، امروزه هند به منظور کسب جایگاه جهانی و برگشت به شکوه باستانی خود، به هندوئیسم نیاز دارد. این رویکرد معتقد است که هند یکی از تمدن‌های ممتاز و مهم جهان است و برخلاف نهروگرایان، بر ماهیت فعال درگیری بین تمدن‌ها تأکید دارد و معتقدند که فرهنگ مسلط هندو، هنوز از طرف سایر تمدن‌های مخالف تهدید می‌شود.  آنها با تأکید بر چهار اصل یک کشور، یک فرهنگ، یک ملت و حاکمیت قانون، همواره حزب کنگره را به سبب واگذاری حق و امتیاز به مسلمانان، مورد نقد قرار می‌دهند. مسلمانان و مسیحیان را به سبب ورود خشونت‌آمیز به هند، متجاوز و دشمنان بالقوه تلقی کرده و از آنها به عنوان ستون پنجم پاکستان یاد می‌کنند.

حزب بی.جی.پی. به عنوان پیشتاز این رویکرد، سیاست خارجی خود را " قدرتمندی در داخل و تعامل با خارج" انتخاب کرده است و با ایدئولوژی هندوئیسم، هند را به عنوان قدرت نظامی برتر منطقه تجسم می‌کند و بر توسعه و مدرن سازی نظامی هند تأکید دارد.

البته نحله‌های فکری دیگری نیز مطرحند که در اینجا از آنها یاد نمی‌کنیم. لذا تفکر حمایت از محرومان عالم با اتحاد کشورهای محروم مانده جهان سوم و تمرکز بر مسائل سیاسی و ایدئولوژیک،  از محوریت سیاست خارجی هند خارج شد و عملاً از آن جز شعاری باقی نمانده است.  از طرف دیگر رویکردهای ناسیونالیستی که دیدگاه مثبتی به مسلمانان ندارد و گرایش شدیدی به بازسازی قدرت ملی با بهره‌گیری از تمام توان موجود کشور با تکیه بر مسائل اقتصادی دارد، که حاصل این تحولات، سیاست خارجی هند را منافع محور و با مرکزیت مسائل اقتصادی قرار داده است؛ تصمیمات سیاست خارجی تا حد زیادی خردگرا و سودمحور شده است؛ مرزبندی‌های ایدئولوژیک کم‌رنگ شده و معادله سود سنجی در سیاست گذاری‌ها پررنگ‌تر شده است.

ب ) نقش گروه‌های نفوذ یهودی

عمدتاً سه گروه از یهودیان در هند ساکنند که عبارتند از: کوچینی‌ها، بنی اسرائیلی‌ها و بغدادی‌ها که دارای سازمان‌های گوناگون می‌باشند. این گروه‌ها با وجود قلت جمعیت، به دلیل توانایی مالی وسیع، در این کشور مشاغل مهم دولتی را اشغال کرده‌اند. با توجه به همین ویژگی است که مقامات بلند پایه هندی همواره به اهمیت آنها در پیشرفت هند تأکید داشته‌اند. در همین راستا می‌توان به سخنان ایندیرا گاندی در مراسم چهارصدمین سالگرد یهودیان در کوچین، از نقش مهم و تأثیرگذار یهودیت در امور کشور از جمله تجارت، صنعت و حتی نیروهای مسلح ستایش کرد و با توجه به چنین اهمیتی بود که یهودیان هندی در تشکیل گروه‌های ذی نفوذ و لابی‌های متمایل به اسرائیل در هند، نقش چشمگیری را ایفا کردند.

به عقیده برخی از کارسناسان، قویترین لابی‌ها در هند، متعلق به اسرائیل و آلمان می‌باشد. لابی اسرائیل در هند از اوایل تشکیل اسرائیل در سال ١٩٤٨، فعالیت خود را آغاز کرد. تنها دو ماه پس از تشکیل اسرائیل، یکی از اتباع اسرائیلی مجله‌ای به نام «هند و اسرائیل» در بمبئی منتشر کرد. جواهر لعل نهرو، نخست وزیر و وزیر خارجه هند، در نامه خود به این مجله، در مورد آینده خوب یهودیان جهان اظهار امیدواری کرد.

نقش لابی یهود در به رسمیت شناختن اسرائیل توسط هند در سال ١٩٥٠، غیر قابل انکار است. به نحوی که نهرو در اکتبر سال ١٩٤٩، در واشنگتن در برابر درخواست نماینده اسرائیل مبنی بر اعلام شناسایی اسرائیل، اینگونه ابراز داشت که: «به این جهت این اقدام را در آمریکا اعلام نمی‌کنم که در آینده تلقی نشود این اقدام تحت تأثیر آمریکا صورت گرفته است.» 

پس از تأسیس کنسولگری اسرائیل در سال ١٩٥٣، لابی اسرائیل تلاش عمده خود را در جهت تحت فشار قرار دادن دولتمردان هند برای برقراری روابط کامل دیپلماتیک با اسرائیل و همچنین گسترش مناسبات میان دهلی نو و تل آویو، قرار داده بودند.

یهودیان هند در بمبئی در تشکیل لابی و گسترش روابط دو کشور از جایگاه ویژه‌ای برخوردارند؛ به نحوی که در اواخر دهه١٩٤٠، انجمن صهیونیستی بمبئی که یکی از نهادهای قدیمی یهودیان در هند است، با تشکیل «فدراسیون صهیونیستی بمبئی» در آگوست سال ١٩٤٩، تلاش سازمان یافته خود را جهت ارتباط با اسرائیل آغاز کرد. همچنین از سال ١٩٦٨، یهودیان بمبئی جهت گسترش نفوذ خود و تلاش برای تبلیغ مناسبات هند و اسرائیل، مجله «شالوم» را منتشر کردند. این مجله پس از برقراری روابط دیپلماتیک میان هند و اسرائیل، به مرکز شالوم تبدیل شد که به عنوان یکی از مراکزی که توسط سفارت اسرائیل جهت ایجاد ارتباط با روزنامه نگاران معروف هند و شخصیت‌های بانفوذ سیاسی، اقتصادی و فرهنگی، زمینه را برای دیدارهای این افراد از اسرائیل فراهم می‌کند تا آنان را هر چه بیشتر به اسرائیل متمایل سازد. علاوه بر این، این مرکز از برخی از نامزدهای انتخاباتی هند حمایت مالی به عمل می‌آورد.

شورای یهودیان هند که اکنون به فدراسیون یهودیان هند تغییر نام داده است، در سال ١٩٧٦ توسط دو جامعه بنی اسرائیلی و بغدادی هند با هدف تلاش برای برقراری روابط دیپلماتیک میان دو کشور و تسهیل صدور ویزا تأسیس شد. این نهاد در شهرهای مهم هند (دهلی نو، بمبئی، کلکته و احمدآباد) اقدام به تشکیل انجمن‌های دوستی هند و اسرائیل کرده است که نقش مهمی در توسعه مناسبات فرهنگی و سیاسی میان دو کشور ایفاء می‌کند. 

ج) افزایش تعامل آمریکائیان هندی تبار و یهودیان آمریکا

مناسبات میان آمریکائیان هندی تبار و آمریکائیان یهودی، افزایش بهبود روابط هند و اسرائیل را طی سال‌های اخیر، تسهیل بخشیده است. به نحوی که رهبران هندی در زمان دیدار خود از واشنگتن جلساتی را با گروه‌های یهود و نمایندگان پر نفوذ یهودی کنگره برگزار می‌کنند. سال‌های زیادی است که آمریکائیان هندی تبار با برخورداری از موفقیت‌های حرفه‌ای و اقتصادی خود، در جهت تأثیرگذاری و نفوذ در دستگاه‌های تصمیم گیری آمریکا تلاش می‌کنند.

از سوی دیگر، کمیته یهودیان آمریکا که یکی از بزرگترین و پرنفوذترین سازمان های یهودی آمریکا است، نقش مهمی در گسترش تعاملات و همکاری با جامعه آمریکائیان هندی تبار بازی می‌کند. به نحوی که این کمیته ضمن برگزاری کنفرانس‌های سالانه با سازمان‌های مختلف آمریکائیان هندی تبار و تأمین هزینه مالی سفر رهبران جامعه آمریکائیان هندی تبار به اسرائیل، اکثر سفرهای رهبران یهودیان آمریکا به هند را سازماندهی می‌کند. علاوه بر این، به منظور کسب تجربیات لابی یهود در کنگره آمریکا و بالا بردن نفوذ سیاسی گروه‌های آمریکائیان هندی تبار، سالانه جلسات مشترکی میان دو جامعه سیاسی در کنگره در جهت اهداف مشترک برگزار می‌کنند. 

همچنین نمایندگان کنگره آمریکا و اعضای کمیته یهودیان آمریکا  (Ajc)، نقش فعالی در کمیته پارلمانی هند در کنگره آمریکا دارند. این کمیته که از اوائل دهه ١٩٩٠، همزمان با روی کار آمدن دولت کلینتون فعالیت خود را آغاز کرده است، در اواخر دهه ٩٠ به یکی از بزرگترین کمیته‌های پارلمانی کشورها در کنگره آمریکا تبدیل شد. به نحوی که ١٩ نفر از ٢٦ عضو کمیته‌های یهودیان آمریکا در کنگره، در کمیته پارلمانی هند فعالیت داشتند و همکاری‌های مشترکی را در جهت خنثی‌سازی لابی طرفدار پاکستان، و مهمترین نقش را در کاهش تحریم‌ها علیه هند پس از آزمایش هسته‌ای سال ١٩٩٨، ایفاء کردند. همچنین نمایندگان یهودی کنگره زمینه ساز سفر اعضای لابی هند به اسرائیل و ملاقات آنان با نمایندگان نظامی و حکومتی اسرائیل بوده‌اند. 

د ) کشمیر و تأثیر آن بر مناسبات هند و اسرائیل

کشمیر یکی از مهمترین متغییرهای تأثیرگذار در سیاست خارجی هند نسبت به خاورمیانه، چه در طول جنگ سرد و چه پس از آن، بوده است. در همین راستا و در تلاش برای جلب حمایت کشورهای مسلمان خاورمیانه از سیاست‌های این کشور، به ویژه در قبال مسأله کشمیر، هند همواره از مسائل اعراب و مخصوصاٌ فلسطین حمایت کرده است. چنین رویکردی از سوی هند در طول جنگ سرد، با هدف جلب بی‌طرفی و یا حداقل کاهش حمایت آنان از پاکستان صورت پذیرفته است.

با اتمام جنگ سرد و سقوط اتحاد شوروی به عنوان حامی هند و به انزوا کشیده شدن این کشور و نیز حمایت کشورهای اسلامی و برخی از کشورهای عربی از حق تعیین سرنوشت مردم کشمیر، هند خود را در محاصره کشورهای اسلامی و در وضعیتی مشابه اسرائیل دید و دغدغه امنیت ملی و تمامیت ارضی این کشور،  بار دیگر به شدت افزایش یافت. هندی‌ها از آغاز جنگ مقدس دیگری از سوی مسلمانان بر ضد «هندوها» نگران بودند. نتیجه این امر، گسترش توافقات سیاسی و امنیتی میان هند و اسرائیل و تبادل اطلاعاتی به منظور مقابله با آنچه تروریسم اسلامی می‌نامیدند، بود.       

شیمون پرز، نخست وزیر اسرائیل، در دیدار سال ١٩٩٣ خود، ضمن حمایت از سیاست دهلی نو در کشمیر، اعلام کرد که تمام کمک‌های لازم را برای مقابله با مبارزان کشمیری در اختیار هند قرار خواهد داد و خواستار همکاری موساد در ارائه طرح‌های مقابله با مبارزان کشمیری شد. علاوه بر این، می‌توان به سخنان «ادوانی»، رهبر حزب بی جی پی در سال ١٩٩٥، در پارلمان این کشور اشاره کرد که در خصوص همکاری با اسرائیل گفت: «دولت هند باید از تجربه‌های اسرائیل در از بین بردن نیروهای تروریستی به ویژه در کشمیر استفاده کند. ما اکنون با اسرائیل دارای اهداف مشترک زیادی هستیم که مبارزه با مبارزان اسلام گرا یکی از این اهداف است.»

در واقع اکنون در میان نخبگان هند این عقیده وجود داردکه سیاست حمایت از موضع اعراب در طول جنگ سرد، پاداش چندانی از طرف اعراب برای هند در بر نداشته است. آنها در حل مشکلات خود با همسایگان هیچ پشتیبانی از کشورهای عربی، مخصوصاً در مسأله کشمیر دریافت نکرده‌اند و در عوض، جهان عرب با حمایت قاطع از پاکستان و گروه‌های جهادی، در گسترش ناامنی در هند قدم برداشته‌اند. بنابراین هند باید به هماهنگی سیاست‌هایش با اسرائیل و دریافت تجهیزات و تجارب این کشور در مبارزه با اسلام گرایان افراطی حرکت کند.

همکاری‌های استراتژیک

از زمان برقراری روابط دیپلماتیک میان دو کشور در سال ١٩٩٢، تجارت دوجانبه و روابط اقتصادی میان آنها با سرعت زیادی رشد کرده است؛ به نحوی که تجارت اولیه به ارزش ٢٠٠ میلیون دلار در سال ١٩٩٢، به ١٢٧٣ میلیون دلار در سال ٢٠٠٢ رسید که این تجارت هم از حیث کمیت و هم تنوع حوزه‌های همکاری، با رشد قابل توجهی روبرو بوده است.                                  

روابط هند و اسرائیل در پنج سال اخیر به حدی گسترش یافت که شاید در حالت معمول، به یک یا چند دهه، زمان نیاز بود. موافقتنامه‌های منعقد شده بین دو کشور، گستره وسیعی از همکاری‌های علمی، پژوهشی، تکنولوژیک اطلاعات، همکاری‌های فضایی، اقتصادی، بازرگانی، نظامی و حتی فرهنگی را در بر می‌گیرد. 

اکنون روابط امنیتی دو طرف به سرعت پیش می‌رود به گونه‌ای که اسرائیل، پس از روسیه به دومین صادر کننده سلاح به هند تبدیل شده است و این کشور را به تعداد زیادی از مهمات نظامی مجهز کرده و هند نیز زیردریایی‌های اسرائیل را در اقیانوس آرام توسعه داده است که این خود نیازمند همکاری اسرائیل با ناوگان هند است.

تازه‌ترین نمونه تعامل هند و اسرائیل، مسأله پرتاب ماهواره تجسسی "تکسار" توسط یک راکت ساخت هند به نام "سریهاریکوتا" از پایگاهی در جنوب این کشور به فضا، مربوط بوده است. برخی معتقدند که روابط بين ايران و هند، بدنبال تصميم دولت هند مبني بر پرتاب این ماهواره جاسوسي اسرائيل به فضا، براي نظارت بر فعاليت‌هاي نظامي و غيرنظامي در ايران، با يك مشكل جديد مواجه شده است.

از سوی دیگر، بر اساس سخنان مقامات نظامی اسرائیل، تکسار با یک سیستم رادار پیشرفته کار می‌کند که نسبت به ماهواره‌های اطلاعاتی قبلی اسرائیل توانایی‌های بیشتری دارد. آنها می‌توانند با این ماهواره حتی در شب و در شرایط ابری تصویر دریافت کنند. رسانه‌های اسرائیل گزارش کرده‌اند که این ماهواره جدید باعث خواهد شد تا این کشور فعالیت‌های نظامی ایران را بهتر از گذشته تحت نظر داشته باشد. 

کارشناسان می‌گویند که ارسال این ماهواره «نقطه عطف مهمی» در تجاری شدن برنامه فضایی چهل و پنج ساله هند به شمار می‌رود. به عنوان نمونه، سال گذشته هند برای انتقال یک ماهواره ایتالیایی به مدار کره زمین، از دولت این کشور یازده میلیون دلار دریافت کرد. برخی معتقدند که هند می‌خواهد در رقابت‌های بین‌المللی ارسال ماهواره به فضا که شامل آمریکا، روسیه، چین، اوکراین و آژانس فضایی اروپا می‌شود، سهیم باشد. بازار جهانی ماهواره‌های تجسسی دو و نیم میلیارد دلار در سال ارزش دارد. 

بر اساس گزارش رسانه‌های خبری، هند خود را آماده می‌کند تا همکاری‌های موشکی را با اسرائیل افزایش داده و برخی از سیستم‌های موشکی خود را با سیستم‌های جدید اسرائیلی جایگزین کند که به نظر می‌رسد هر دو طرف برای افزایش سطح روابط نظامی خود از همکاری سطح متوسط به سطح استراتژیک تلاش می‌کنند. رسانه‌های خبری اخیراً گزارش دادند که هند و اسرائیل خود را برای آغاز همکاری در طرح مشترک توسعه سیستم موشکی نوع «باراک» با برد متوسط 70 کیلومتر به ارزش 5/2 میلیارد دلار آماده می‌کنند که قرار است به جای سیستم «بیشورا» که یک سیستم قدیمی روسی است، در نیروی هوایی هند مورد استفاده قرار گیرد. بر اساس این گزارش، «مان موهان سینگ» نخست وزیر هند، با اجرای این طرح به وسیله هیئت توسعه صنایع داخلی با همکاری صنایع فضایی اسرائیل موافقت کرد. این توافقنامه همچنین شامل 18 پایگاه مشترک پرتاب موشک و اجرای تحقیقات دوجانبه برای انجام اصلاحات ضروری بر روی موشک باراک است.

روابط نظامی بین اسرائیل و هند همچنین در سالهای گذشته تا حدی افزایش داشته است که هند، اسرائیل را به جنگنده‌های "میگ 27"مجهز به سیستم پرواز الکترونیکی تجهیز کرد و توان هواپیمای «سوخوی 30»، هواپیماهای «جاگوار»، بالگردهای «می 35» و «می 8» را بهبود بخشید؛  همچنان که اسرائیل تعداد نامعلومی هواپیمای بدون سرنشین، بمب‌های هدایت شونده لیزری، سیستم مدیریت آتش تانکهای «تی 72» ، 30 فروند موشک ضد کشتی نوع «باراک»، سیستمهای دید شب و سیستم‌های مسافت سنج به هند فروخت و همچنین با موافقت آمریکا این کشور را به رادار"گرین باین" مورد استفاده در سیستم موشکی «آرو» مجهز کرد.

جمع بندی

هند برای توسعه روابط خود با اسرائیل، به دلایل اساسی نیاز دارد که برای هر دو طرف ویژه و خاص باشد. جنگ خلیج‌ فارس (که به آزادی کویت از اشغال عراق منجر شد)، به گونه‌‌ای جدی وحدت دنیای عرب را تضعیف کرد؛ پایان جنگ سرد که بر راه حل مسالمت‌آمیز بسیاری از مشکلات بین‌‌المللی، مانند گفت‌وگوهای صلح اعراب و اسرائیل، تاثیر مثبت گذاشت؛ نیاز ضروری برای ایجاد روابط بهتر با آمریکا، تلاش‌های پاکستان برای ایجاد یک بلوک (جبهه) اسلامی و بین‌المللی کردن مسئله کشمیر، نبود حمایت کشورهای عربی در زمان بحران و حمایت این کشورها از پاکستان در نشست‌های سازمان کنفرانس اسلامی در جبهه داخلی و توجه اندک به نظرات مسلمانان در محاسبات رژیم حاکم در هند، از جمله رویدادهای اصلی هستند که سبب شدند تا مجدداً دهلی برای برقراری روابط دیپلماتیک با اسرائیل موضع خود را مورد بازبینی قرار دهد. همچنین علاوه بر این، هند از پیشرفت‌های اسرائیل در فناوری کشاورزی و مهارت برتر صنعتی که به وجود آورنده فرصتی بزرگ برای همکاری بود، آگاهی کامل داشت. عادی سازی روابط، دو طرف را وادار به بررسی زمینه‌های موجود کرد؛ با گسترش سریع روابط هند و اسرائیل در زمینه بازرگانی و کشاورزی، زمینه برای افزایش روابط نظامی بیشتر فراهم گردید. به نحوی که امروزه همکاری‌های نظامی دو کشور، حوزه وسیعی از تجهیزات و حتی خدمات لجستیکی و اطلاعاتی را در بر می‌گیرد که این امر می‌تواند توازن نظامی منطقه را بی‌ثبات سازد و کشورهای منطقه از جمله ایران را با نگرانی جدی روبرو سازد. به ویژه اینکه همسویی هند با آمریکا و تشکیل مثلث هند- آمریکا- اسرائیل، نگرانی کشورهای منطقه و حتی چین را از نزدیکی و تعاملات حساس و وسیع آنها برانگیخته است.