24 November 2007
اهمیت
پس از گذشت چهار سال و نیم از اشغال عراق، سوریه هیچگاه به عنوان بازیگری اصلی و بنیادی در روند تحولات عراق دیده نشده است؛ اما با بررسی نوع نگاه دمشق به موضوع اشغال عراق و سیاستهای بعضاً متفاوت و همراه با نوسان سوریه در مورد عراق، ضرورت بررسی بیشتر اهداف سوریه در عراق بیش از پیش اهمیت پیدا کرده است. سیاستهای اعلامی و اعمالی دولت بشار اسد طی چند سال گذشته یکسان نبوده و علیرغم اعلام حمایت از روند سیاسی تازه در عراق، در عمل همراهی مشخصی با دولت عراق از خود بروز نداده است. سوریه طی چند سال گذشته توان دیپلماسی خود را متوجه لبنان نموده است اما با توجه به روند تحولات منطقه خاورمیانه به خصوص پس از جنگ 33 روزه و تحولات داخلی فلسطین، سوریه با شرایط و مقتضیات تازهای در منطقه مواجه گردیده است. نوشته حاضر بر آن است که با بررسی مواضع چند سال گذشته سوریه در مورد عراق، انتظارات دمشق از میدان عراق و سیاستهای آتی دولت اسد را بررسی کند و تأثیرات نوع نگاه سوریه به عراق را در روابط دوجانبه ایران و سوریه مورد بازبینی قرار دهد.
تحلیل
1ـ روابط پرنوسان
سوریه از مخالفان اشغال عراق بود. سیاستهای منطقهای سوریه پس از روی کار آمدن بشار اسد در سال 2000، در عرصههای مختلف همچنان با سیاستهای منطقهای آمریکا و اسرائیل منافات داشت و اتهامات کلیشهای آمریکا به سوریه در مورد حمایت از تروریسم و نقض حقوق بشر ادامه داشت. موج تحولات منطقهای پس از اشغال عراق و بعد از آن تحولات سیاسی در لبنان که منجر به تقویت نیروهای ضد سوری در داخل لبنان گردید (به ویژه پس از ترور حریری در فوریه سال 2005) و در نهایت خروج نیروهای نظامی سوریه پس از 29 سال از خاک لبنان، سوریه را با شرایط کاملاً متفاوتی مواجه ساخت. بشار اسد که سعی میکرد چهرهای متفاوت از خود و سوریه به دنیای خارج ارائه نماید، متعهد به اعمال اصلاحات سیاسی و اقتصادی در داخل سوریه شد و برای اعمال این اصلاحات با مشکلاتی در داخل مواجه گردید. پس از اشغال عراق در مارس 2003، سوریه همواره به عنوان یکی از عوامل بیثباتی در عراق از سوی آمریکا و انگلیس معرفی میگردید. دمشق ازسوی آمریکا و در مقاطعی از سوی مقامات ارشد عراقی متهم میگردید که به دلیل عدم نظارت و کنترل کافی بر مرزهای خود با عراق، راه ورود تروریستها و بمبگذاران خارجی را به عراق هموار نموده است. در نوامبر 2005، ابراهیم جعفری، نخستوزیر وقت خواهان آن شد که سوریه کنترل بیشتری بر مرزهایش داشته باشد و از ورود تروریستها به عراق جلوگیری نماید. این سخنان به گونهای دیگر توسط برهام صالح، معاون نخستوزیر، در سپتامبر 2006 عنوان گردید. وی از سوریه خواست مسئولیت بیشتری از خود نشان دهد و از فعالیت رهبران رژیم سابق در سوریه جلوگیری نماید.
درخواستهای مقامات عراقی و اتهامات آمریکا در مورد نقش غیرسازنده سوریه در روند تحولات عراق، همواره با اعتراض سوریه مواجه میگردید و مقامات سوری ضمن نکوهش تداوم اشغالگری بر حمایت خود از روند سیاسی در عراق (پس از انتخابات پارلمانی) تأکید مینمودند. ژنرال ویلیام کالدول، یکی از سخنگوهای نظامیان آمریکایی، مدعی است که طی سالهای 2005 و 2006 در هر ماه بین 70 تا 100 جنگجوی خارجی که آنها تبعه سوریه بودند برای انجام عملیات وارد عراق میشدند. در شرایط فعلی، احتمال جنگ و بحران داخلی و همچنین منازعات گروهها و جناحهای سیاسی ذینفوذ و به تبع آن فقدان ثبات، امنیت و حاکمیت سیاسی یک دولت مرکزی و نیز احتمال تبدیل شدن عراق به صحنه رقابت گروهها، قدرتهای بزرگ و بازیگران منطقهای، هر یک به نوعی میتواند امنیت ملی سوریه را به مخاطره افکند. با این حال با توجه به موقعیت ژئوپلیتیکی سوریه، هم مرز بودن آن با عراق و امکان برقراری ارتباط با برخی گروههای ذینفوذ عراقی نظیر بعثیها، شرایط عراق میتواند موقعیت مناسبی برای پیشبرد اهداف و منافع این کشور ایجاد کند.
در اواخر سال 2006، سوریه پس از 26 سال روابط دیپلماتیک خود را با عراق از سر گرفت و به عنوان اولین کشور عربی (و در اقدامی سمبلیک) سفارت خود را در بغداد بازگشایی نمود. پس از سفر جلال طالبانی در اوایل سال جاری میلادی به دمشق و امضای توافقات گسترده در زمینههای امنیتی، سیاسی و اقتصادی، این گمان تقویت گردید که سوریه با روی کار آمدن دولت جدید نوری مالکی و به قدرت رسیدن ائتلاف شیعیان در مجلس قانونگذاری و دولت، نسبت به روند تحولات در عراق و حمایت از روند سیاسی آن علاقه بیشتری از خود نشان میدهد. اما مدتی پس از توافقات امنیتی مذکور، علی دباغ، سخنگوی دولت عراق، از وجود مدارکی سخن گفت که حاکی از ورود 50% از بمبگذاران انتحاری از طریق مرزهای سوریه به داخل خاک عراق بود. اتهامات دامنهدار آمریکا علیه سوریه در مورد تلاش دمشق برای جلوگیری از شکلگیری یک عراق دموکراتیک و نمونه در منطقه همچنان ادامه داشت.
بشار اسد در پاسخ به اتهامات آمریکا، در مصاحبهای خطاب به بوش گفت: «آیا شما به عنوان ابرقدرت جهان میتوانید کنترل کاملی بر مرزهای خود با مکزیک داشته باشید؟». از سوی دیگر اسد در مصاحبهای با تلویزیون فرانسه در مارس 2007، به طور صریح به این نکته اشاره نمود که سوریه خواهان گفتوگو با تمامی طرفهای درگیر در عراق میباشد، خواه حامی روند سیاسی موجود و خواه مخالف با این روند باشند.
ورای این معادله پیچیده که در آن سوریه از سیاستهای آمریکا انتقاد میکند و مدعی حمایت از روند سیاسی موجود در عراق میباشد، دمشق روابط مناسبی نیز با گروه مقتدا صدر و از سوی دیگر با شورشیان سنی حامی رژیم سابق بعثی برقرار کرده است و به گفته بشار اسد خواهان گفتوگو و مذاکره با تمامی طرفهای درگیر میباشد.
پس از اتهامات مقامات عراقی و آمریکایی به سوریه، دمشق در اوایل سال جاری میلادی تلاش کرد چهرهای سازندهتر از خود در قبال اوضاع عراق نشان دهد و 12000 نیروی سوری به منظور حفاظت بیشتر در مرز عراق و سوریه مستقر شدند. تشدید منازعات فرقهای و تمایل آمریکا به استفاده از کمکهای کشورهای همسایه در حل مسائل عراق (توصیه شده در گزارش بیکر همیلتون) از یک سو و امیدواری سوریه نسبت به کاهش فشارهای غرب در مواردی چون پرونده ترور حریری و لحاظ نمودن نقش سوریه در لبنان در نتیجه سیاست همکاری آن کشور در امور عراق، از عوامل تغییر رویکرد مقطعی دمشق محسوب میگردد.
2ـ تأثیر تحولات عراق بر روابط ایران و سوریه
آنچه مسلم است سوریه نیز مانند دیگر کشورهای همسایه عراق برای خود نقش و سهمی در معادله سیاسی عراق قائل است. گروه مطالعاتی عراق (بیکر ـ همیلتون) در گزارش چند ماه پیش خود به دولت بوش توصیه نمود که علائق و منافع سوریه را در عراق مدنظر قرار دهد و برای حل موضوع عراق با سوریه نیز وارد گفتوگوهای مستقیم شود. درخواستی که تاکنون از سوی کاخ سفید بدون پاسخ مانده است. پس از تحولات چند سال گذشته، ائتلاف و نزدیکی ایران و سوریه در باب موضوعات مختلف منطقهای بیش از گذشته نمایان شده است. سوریه و ایران در مورد تحولات سیاسی لبنان، تحولات جاری در فلسطین و نوع نگاه به اسرائیل در یک جبهه واحد قرار دارند و هر دو کشور در جبهه مقابل محور عربی مصر، اردن و عربستان قرار گرفتهاند.
مشخص است که در مقطع کنونی سوریه و ایران، یک عراق همگام و همراه با خود را به عراق متمایل به آمریکا و متحدان منطقهایاش ترجیح میدهند. با این وجود میتوان گفت سوریه در شرایط حاضر عراق، نگرانیای از بابت بسط و توسعه نفوذ سیاسی و اقتصادی ایران در عراق ندارد؛ اما آنچه را میتوان نقطه تمایز ایران و سوریه در عراق دانست نوع نگاه دو کشور به آرایش سیاسی در هرم قدرت عراق میباشد.
سوریه همچنان در حاکمیت اقلیت 12% علویهاست و اکثریت 60% سنیها خارج از ساختار قدرت سیاسی در سوریه قرار دارند. دولت سوریه برای همراهی و همگامی کامل با ائتلاف شیعیان همسو با ایران با تنگناهایی در داخل مواجه است. اخوانالمسلمین سوریه گروه مخالف و مؤثر دولت بشار اسد (که توسط دولت غیرقانونی اعلام شده است)، گروهی سنی است که ارتباط کلی با اخوانالمسلمین مصر و اردن دارد و دولت بشار اسد میخواهد ملاحظات این گروه منتقد را در باب موضوعات مختلف منطقه تا حد امکان رعایت نماید.
دولت سوریه به خاطر حمایت پنهان از گروههای مبارز سنی در عراق، حمایت از حماس در فلسطین و حزبالله لبنان (به عنوان نیروی ضداسرائیلی) توانسته است پایگاه خود را در بین اکثریت سنیهای سوریه تقویت نماید.
چندی قبل در ملاقات کادرهای اصلی اخوانالمسلمین در امان، اخوانالمسلمین اردن از همتایان سوری خود به دلیل آنچه مماشات و همسویی با رژیم سوریه میخواندند انتقاد کردند. دولت اسد به گونهای دیگر از اسلامگرایان در سوریه انتقاد میکند و با عنوان فرقهگرایی سنی، آنها را تهدیدی برای انسجام ملی در داخل به مردم معرفی میکند. در چنین شرایطی نیروهای لیبرال و دموکرات نیز به دلیل هراس از جانشینی دولت اسد با یک دولت اسلامگرای سنی، همچنان به حمایت (از روی اجبار) خود از بشار اسد ادامه میدهند.
در شرایطی که اقتصاد سوریه در حالتی ضعیف قرار دارد و آزادیهای سیاسی مدنی در سوریه به حداقل خود رسیده است (که انتخابات پارلمانی چند ماه گذشته نمودی از آن بود)، اسد دارای محبوبیتی مناسب در بین مردم سوریه است. لفاظیهای ضداسرائیلی و ضدآمریکایی وی توانسته است موقعیت بشار اسد جوان را در بین تودهها مستحکم نماید و نوع موضعگیریهای سوریه د باب موضوعات منطقهای، در این موقعیت بیتأثیر نبوده است.
پس میتوان گفت سوریه اگرچه نگرانیای از بابت نفوذ سیاسی جمهوری اسلامی در عراق ندارد اما نسبت به کاهش نقش، جایگاه و تأثیرگذاری سنیها در عراق به مانند دیگر کشورهای عربی حساس میباشد. فاروقالشرع معاون رئیسجمهور سوریه از حمایت سوریه از یک عراق جدید عربی سخن گفت و سوریه را برادر عراق جدید توصیف نمود.
3ـ ملاحظات منطقهای سوریه
از سیاستهای چند سال اخیر سوریه در عراق میتوان چنین نتیجه گرفت که سوریه به هر طریقی برای عدم موفقیت آمریکا (و افزایش نقش و نفوذ خود در عراق) تلاش مینماید تا اینکه ایالات متحده نقش سوریه را در عراق و لبنان به رسمیت بشناسد و به آن توجه کند. واشنگتن یک بار دیگر این تجربه را امتحان کرده است و در ازای حمایت سوریه از حمله ائتلاف به عراق (جنگ اول خلیجفارس در سال ????) و مشارکت دولت حافظ اسد در گفتوگوهای صلح خاورمیانه در اسلو (????)، موافقت و رضایت خود را با تداوم حضور و نقشآفرینی سوریه در لبنان با حمایت از تمدید دوره ریاست جمهوری الیاس هراوی رئیسجمهور مارونی متحد سوریه در طول دهه ?? نشان داد. دمشق نشان داده است حضور و نفوذ در لبنان آن قدر برای سیاستهای منطقهای سوریه مهم و حیاتی است که آمادگی هرگونه همکاری در سایر زمینههای مورد اختلاف را دارد. اما سال ???? با اوایل دهه ?? کاملاً متفاوت است و منطقه خاورمیانه با معادلهای کاملاً جدید مواجه شده است. آمریکا خود اذعان به شکست پروژه دموکراسیسازی (طرح خاورمیانه بزرگ) دارد و تلاش خود را به آزادسازیهای اقتصادی و فرهنگی نموده است.
دولت نومحافظهکار آمریکا تاکنون نشان داده است که قصدی برای امتیاز دادن به سوریه در صحنه لبنان ندارد و نمیتواند شاهد تحرک تازهای از جانب سوریه در مورد حمایت از تداوم حضور آمریکا در عراق باشد.
از سویی دیگر وجود یک عراق قوی و باثبات که با سازوکارهای دموکراتیک در قدرت باشد نیز نمیتواند چندان خوشایند دولت سوریه باشد و طبیعتاً بین اهداف و علائق دو کشور میتواند در آینده تضاد و اختلاف ایجاد گردد اگر چه یک عراق با ثبات متعلق به آیندهای دور دست میباشد. سوریه خواهان آن است که عراق جزیی از محور ایران و سوریه باشد تا آنکه به محور سعودی ـ مصر ـ اردن ملحق شود و از سوی دیگر (اگرچه بسیار بعید) اما رهایی آمریکا از صحنه عراق و ایجاد ثبات کامل در آن کشور میتواند آمریکا را در تحت فشار قرار دادن سوریه بیش از گذشته مصمم نماید.
اما سوریه در سیاستهای منطقهای خود مجبور به ملاحظه نقش عربستان سعودی نیز میباشد. ارتباط با عربستان به دلیل وزن خاص ریاض در جهان عرب برای هر گروه و نیروی عربی به ضرورتی اجتنابناپذیر تبدیل شده است. طی ماههای آینده سوریه در مورد ملاحظات سعودی، آمریکا و ایران با سؤالات و ابهامات بیشتری مواجه خواهد شد. بشار اسد اگرچه پس از جنگ ?? روزه لفاظیهای تندی علیه مصر، اردن و عربستان ابراز نمود اما بنا به مقتضیات داخلی و خارجی، در صورت تداوم این گونه سیاستها و موضعگیریها، بشار اسد با محدودیتهای دوچندانی در آینده مواجه خواهد شد.
موضوع دیگری که سوریه در سیاستهای خود در مورد عراق لحاظ خواهد نمود اقلیت کردهای سوریه میباشند. کردهای سوریه تنها ده درصد از جمعیت این کشور را شامل میشوند و به مراتب کمتر از کردهای ترکیه و عراق میباشند، اما طی چند دهه اخیر کردهای سوریه برای بهرهمندی از حقوق مدنی و اجتماعی، بیشتر با دولتهای سوریه درگیر بودهاند. ادامه تنش و ناآرامیها در کردستان عراق میتواند چالشی در مناطق کردنشین سوریه ایجاد نماید.
مسئله آوارگان عراقی در سوریه نیز موضوعی است که آمریکا را به ملاحظاتی در مورد سوریه وامیدارد. در اوایل سال ???? و برطبق گفته مقامات سوری بیش از یک میلیون آواره عراقی در سوریه زندگی میکنند که مهاجرت آنها به عراق و یا ادامه حضور آنها در خاک سوریه میتواند تبعات متفاوتی به همراه داشته باشد.
4ـ همکاری مشروط
به نظر میرسد با توجه به شرایط داخلی سوریه و شرایط منطقه خاورمیانه، سوریه به دنبال آن است که در مسئله حل بحران عراق در ازای گرفتن امتیازاتی، با غرب و به طور مشخص با ایالات متحده همکاری نماید. اگر ایالات متحده به گونهای سوریه را متقاعد نماید که قصد براندازی دولت بشار اسد و سرنگونی رژیم بعث سوریه را ندارد، سوریه طی ماههای آینده در تغییری محسوس حمایت مشروط خود را از روند سیاسی در عراق و تلاش برای مهار و کنترل جنگجویان خارجی نشان خواهد داد. شرط اساسی سوریه اعطای نقش بیشتر به سوریه در عراق و البته موضوع مهم لبنان است. سوریه تمام تلاش خود را طی ماههای آینده برای تأثیرگذاری در روند انتخاب رئیسجمهور تازه در لبنان و جلوگیری از تشکیل دادگاه ترور حریری به کار خواهد بست. اگر نیروهای حامی سوریه در لبنان و نیروهای ضد سوری در ائتلاف حاکم 14 مارس به فرمولی راضی کننده برای هر دو طرف دست یابند و یک مارونی میانهرو را انتخاب نمایند که علائق سوریه در لبنان را نیز لحاظ نماید، سوریه سیاستهای خود را در عراق بازنگری خواهد نمود، در غیر این صورت سوریه تلاشی برای ایجاد ثبات و حمایت از روند سیاسی در عراق از خود نشان نخواهد داد و سیاستهای پرنوسان چند ساله خود را ادامه خواهد داد.
علاوه بر امتیازات منطقهای، دولت سوریه بر آن است خود را در داخل به عنوان دولتی قوی و حافظ منافع و خواست مردم سوریه نشان دهد. حفظ اعتبار و پرستیژ برای هر دولتی مهم و حیاتی است. اسد در مصاحبهای با نیوزویک «سوریه را یک بازیگر مهم در عراق دانست که نمیتوان از آن چشمپوشی نمود» و معاون نخستوزیر سوریه در مصاحبهای با اشپیگل عنوان کرد هر کسی که خواهان صلح در عراق است باید با سوریه کار کند. چنین اظهاراتی نشانگر آن است که دولت سوریه برای حفظ موقعیت و اعتبار داخلی نیازمند حضور ونقشآفرینی بیشتری در عراق است.
لبنان برای سوریه اهمیتی استراتژیک دارد و سوریه تنظیم سیاست آینده خود در عراق و همکاری یا عدم همراهی در روند سیاسی عراق را با منافع خود در لبنان در یک مجموعه نگاه میکند. تشکیل دادگاه ترور حریری نیز مسئلهای است که میتواند موضوع مهمی برای حاکمیت سوریه در مورد سیاستهای آتی خود در مورد عراق باشد. موضوع دیگر، مسئله صلح با اسرائیل است. سوریه نشان داده است که حاضر به پرداخت امتیازی به خاطر مسئله جولان نیست. بشار اسد به خوبی میداند هرگونه کوتاهی در مورد جولان، مشروعیت و حاکمیتاش را کاملاً به زیر سؤال خواهد برد.
سوریه موضع مثبتی در قبال طرح صلح اتحادیه عرب اتخاذ نکرده است. هرگونه گشایشی در موضوع عراق و کمک سوریه به حل بحران خاورمیانه، میتواند باعث ترغیب اسرائیل، توسط آمریکا، در مورد گفتوگوهای صلح با سوریه شود. دولتهای شارون و اولمرت علاقه برای آغاز مذاکرات با سوریه نشان ندادهاند.
یکی دیگر از موضوعات قابل ملاحظه سوریه در عراق اهمیت اقتصادی عراق برای سوریه است که میتواند بر سیاستهای آینده سوریه تأثیرگذار باشد. از آغاز دور تازه روابط دیپلماتیک سوریه و عراق، سوریه توجه بیشتری به روابط اقتصادی با عراق نشان داده است. در سال 2005، برطبق گزارشات منابع اقتصادی سوریه، صادرات این کشور به عراق 50 میلیون دلار بوده است که سوریه خواهان افزایش این میزان صادرات میباشد.
امضای توافقات مربوط به فروش برق سوریه به عراق، بازگشایی لوله انتقال نفت عراق به سوریه، تکمیل موافقتنامههای تجاری با اتحادیه اروپا و ایجاد تأسیسات نفتی جدید در مرز عراق و سوریه، تلاشی از جانب سوریه است تا پتانسیلهای اقتصادی خود را بیش از گذشته نمایان سازد.