مقدمه

قرارداد هسته‌ای میان هند و آمریکا یکی از جنجالی‌ترین رویدادهای سال‌های اخیر در روابط بین‌الملل بوده است. به گونه‌ای که هند را در شدیدترین بحران سیاسی فرو برده و حزب حاکم کنگره را رو در روی متحدان کمونیست خود قرار داده است. همچنین در آمریکا نیز مناقشات زیادی را به وجود آورده است. این قرارداد علاوه بر مشاجرات فراوانی که در صحنه داخلی و جناح‌های مختلف سیاسی دو کشور برانگیخته، در محافل فکری و سیاسی سایر کشورها نیز مورد توجه قرار گرفته است. در این راستا، این قرارداد در عرصه داخلی کشور ما نیز با توجه به تأثیرات فراوان و مهمی که داشته، مورد کنکاش زیادی قرار گرفته است؛ لذا با توجه به اهمیت این قرارداد، در این مقاله تلاش می‌کنیم آن را از زاویه تعاملات استراتژیک (در سطح منطقه‌ای و بین‌المللی) مورد بررسی قرار دهم. در این راستا، ابتدا توضیح مختصری در مورد این قرارداد ارائه می‌شود.

الف : قرارداد هسته‌ای هند و آمریکا

قرارداد هسته‌ای هند و آمریکا که در ماه ژوئیه منعقد شد، هنوز به مرحله اجرایی نرسیده است و طی ماه‌های آینده توسط کنگره مورد بررسی قرار خواهد گرفت. پس از آن، به تصویب آژانس بین‌المللی انرژی هسته‌ای (IAEA) و نیز به اجماع 45 عضو گروه تأمین کننده هسته‌ای (NSG) نیاز دارد. این گروه باید در مورد پذیرش یک استثنای بزرگ در قبال دومین کشور بزرگ دارای تسلیحات هسته‌ای در دنیا که به NPT نپیوسته است، تصمیم‌گیری نمایند. در همین راستا، هند مذاکرات خود با آژانس را در ماه نوامبر سال جاری آغاز خواهد کرد و همچنین نمایندگانی را جهت رایزنی و جلب مساعدت به چند کشور مهم و تأثیرگذار عضو گروه تأمین کننده سوخت هسته‌ای فرستاده است.

دیدگاه ایالات متحده در قبال مسئله هسته‌ای هند پس از سی سال از زمان اولین آزمایش هسته‌ای آن کشور تاکنون، از نگرشی خصمانه، تا پذیرش این کشور به عنوان عضو "مسئولیت‌پذیر" کلوپ بین‌المللی هسته‌ای دچار، تغییر شگرفی شده است. مهمترین عامل مؤثر در ایجاد این تغییر رادیکالی، وجود رئیس جمهوری در آمریکا بود که پس از حادثه 11 سپتامبر، امنیت ایالات متحده را در رأس تمام مسائل دیگر قرار داده است؛ تأکید بر NPT و رژیم منع تکثیر تسلیحات هسته‌ای را به شدت افزایش داده است و در همین راستا، سایر قوانین بین‌المللی را که ممکن است مانعی بر سر راه تعقیب منافع ملی ایالات متحده ایجاد نماید، مجددا مورد بررسی قرار داده است. در پی رشد تروریسم و ظهور چین، بوش متمایل به یافتن یک شریک قابل اعتماد در درازمدت شده است. عواملی چون دموکراتیک و سکولار بودن به همراه رشد اقتصادی و قدرت نظامی هند، این کشور را به عنوان گزینه‌ای مناسب برای ایالات متحده مطرح ساخته است.

با وجود اینکه توافقات اقتصادی و تکنولوژیکی میان هند و ایالات متحده از زمان آغاز اصلاحات اقتصادی در سال 1991، با هدایت وزیر امور اقتصادی وقت و نخست وزیر فعلی، مان موهان سینگ، با سرعت زیادی رشد یافته است، اما در زمینه سیاسی به سبب وجود اختلافات اساسی میان دو کشور در مورد برنامه تسلیحات هسته‌ای هند، با موانع جدی‌ای روبه‌رو بوده است. اما این موانع در سال‌های اخیر، با عزم جدی رهبران دو کشور برای ارتقای روابط به سطح استراتژیک با سرعت رو به کاهش گذارد.

برنامه بلندمدت و سه مرحله‌ای هند برای تبدیل شدن به قدرت هسته‌ای، نه تنها نیازمند ساخت تعدادی نیروگاه هسته‌ای غیرنظامی است، بلکه تضمین کننده عرضه و توسعه توانای بازیافت سوخت هسته‌ای نیز می‌باشد. پلوتونیمی که از بازیافت سوخت هسته‌ای به دست می‌آید، نقش کلیدی در جهت تأمین هدف هند در راستای تضمین استقلال هسته‌ای دارد. پلوتونیم می‌تواند مجدداً با ترینیوم مورد استفاده قرار گیرد و این نه تنها تولید انرژی هسته‌ای در این کشور را رونق می بخشد، بلکه هند را قادر می‌سازد که از چرخه سوخت خود به طور کامل استفاده نماید. بر اساس نظر کارشناسان، هرچند که بازیافت سوخت هسته‌ای بسیار هزینه بر و گران است، اما بازده آن 30 برابر بیش از روش‌ها و طرح‌های هسته‌ای مرسوم و سنتی می‌باشد. اخیراً هند موفق شده است حدود 4 درصد از برق خود را توسط انرژی هسته‌ای تولید کند.

برنامه هسته‌ای هند با قوانین آمریکا که عرضه سوخت و تکنولوژی به کشورهای غیر عضو NPT و دارنده تسلیحات هسته‌ای را ممنوع می‌سازد، در تضاد قرار داشت. نکته قابل اهمیت اینکه قوانین آمریکا بازیافت سوخت را برای سایر کشورها به شدت نفی و منع می‌کند. اولین گام جهت رفع این موانع، توسط بوش در سال 2005 برداشته شد که هند را به عنوان یک " دولت مسئولیت پذیر دارای تکنولوژی پیشرفته هسته‌ای" نامید. مذاکرات دو کشور برای دستیابی به توافق، دو سال به طول انجامید، زیرا از یک سو بوش به دنبال همکاری با هند در برنامه هسته‌ای این کشور بود در حالی که قانون ایالات متحده در مورد ارائه چنین کمک‌های به سایر کشورها محدودیت ایجاد کرده است و از سوی دیگر، در هند نیز میان جناح‌های مختلف سیاسی اختلاف نظر‌های عمده‌ای پیرامون این قرارداد وجود داشت.

هنوز متن کامل توافقنامه منتشر نشده است، اما آنگونه که از اظهارات مذاکره کنندگان دو طرف برمی‌آید، هند به خواسته‌های خود رسیده است و در ضمن مقتضیات قانونی آمریکا نیز پذیرفته شده است. رئوس این قرارداد به شرح ذیل می باشد:

- هند نظارت آژانس بر فرآیند بازیافت سوخت را می‌پذیرد تا نگرانی استفاده از پلوتونیم حاصل از آن در جهت ساخت بمب برطرف شود. در واقع واشنگتن با پذیرش حق هند مبنی بر بازیافت سوخت هسته‌ای، بر قانون محکمی که قبلاً بوش در قبال مجوز بازیافت کشورهای جدید تعیین کرده بود، استثنایی وارد کرده است.

- هند در پی تضمین تداوم عرضه سوخت به رأکتورهای غیرنظامی خود است که تحت نظر آژانس قرار دارد و این در حالی است که بر طبق قانون ایالات متحده عرضه سوخت و تکنولوژی در صورت انجام آزمایش اتمی از سوی هند، قطع خواهد شد. ایالات متحده با توسعه ذخایر استراتژیک و ذخیره درازمدت سوخت هسته‌ای هند، به منظور ممانعت از وارد شدن خسارت ناشی از قطع جریان عرضه سوخت به این کشور، موافقت کرده است. همچنین ایالات متحده متعهد شده است که در یافتن سایر عرضه کنندگان منابع سوختی به هند کمک کند.

- هرچند که هند حق انجام آزمایش هسته‌ای را به طور یکجانبه برای خود محفوظ دانسته است، اما به طور غیررسمی تعهد کرده است تا زمانی که امنیت ملی این کشور اقتضا نکند (در صورت انجام آزمایش هسته‌ای توسط چین و پاکستان)، از این حق خود استفاده نکند. دو طرف موافقت کرده‌اند که سکوت خود را در قبال این موضوع ادامه دهند؛ همانگونه که سینگ ابراز داشته است: "هند حق انجام آزمایش هسته‌ای دارد و ایالات متحده نیز حق دارد در قبال آن واکنش نشان دهد."

اگرچه دولت بوش به علت نادیده انگاشتن قوانین این کشور و نیز عدم احترام به روح توافقنامه‌های هاید در کنگره مورد انتقاد قرار گرفته است، اما منابع دولتی ابراز داشته‌اند که کنگره در صورت مشاهده تمام متن توافقنامه، با آن موافقت خواهد کرد. چالش مهم پیش روی هند، تضمین این توافقنامه خاص در مواجهه با قواعد و مقررات آژانس بین‌المللی انرژی اتمی و اعضای گروه عرضه کننده سوخت است. این چالش در میان گروه تأمین کننده سوخت، به ویژه از سوی چین و کشورهای اروپای شمالی ایجاد خواهد شد. منابع آمریکایی معتقدند که احتمالا توافق اولیه در بهار سال 2008 برای رأی گیری به کنگره ارسال خواهد شد. اما وجود وضعیت ویژه در داخل آمریکا به سبب برگزاری انتخابات ریاست جمهوری در این سال و نیز به جهت وجود انتقاداتی در کنگره به این قرارداد، تصویب آن با ابهام روبه‌رو شده است. همچنین، برخی معتقدند که لابی ثروتمند هندی – آمریکایی با توجه به صاحب نفوذ بودن، قادر به اعمال نفوذ بر روند تصویب این قرارداد می‌باشد.

منافع قرارداد در سطح دو جانبه

منافع برای آمریکا

1- پیامد سیاسی و دیپلماتیک

اگر این توافقنامه تا پایان دوره ریاست جمهوری بوش به تصویب نهایی برسد، او می تواند از آن به عنوان موفقیت بزرگ دیپلماتیک، در راه تعمیق روابط دیپلماتیک میان هند و آمریکا نام ببرد. خود این امر می‌تواند در نتیجه انتخابات سال 2008 و کسب محبوبیت برای جمهوری‌خواهان مؤثر باشد.

2- پیامد اقتصادی

تصویب قرداد هسته‌ای می‌تواند موانع موجود بر سر راه توسعه روابط میان دو کشور را از میان ببرد و احتمالاً موجبات افزایش همکاری‌های دفاعی و فروش تکنولوژی نظامی آمریکا به هند را ایجاد کند. بر مبنای آمارهای شورای تجاری هند و آمریکا، گسترش برنامه هسته‌ای صلح آمیز هند، در 30 سال آینده حدود 150 میلیارد دلار فرصت تجاری برای شرکت‌های آمریکایی از جمله در حوزه صنعت هسته‌ای فراهم خواهد کرد.

افزون بر این و در راستای سیاست افزایش قدرت هند، پیشنهاداتی در زمینه فروش جنگنده‌های جدید آمریکایی به هند مطرح است که در صورت تحقق آن، ایالات متحده، میلیاردها دلار تجهیزات نظامی به شریک استراتژیک جدید خود در آسیا خواهد فروخت.

3- منافع امنیتی

امروزه ایالات متحده، خود را با چالش‌های استراتژیکی از قبیل: انرژی، آب، تروریسم، توسعه اقتصادی و منع تکثیر تسلیحات اتمی مواجه می‌بیند که به تنهایی قادر به رفع آنها نیست. اتفاقات پس از 11 سپتامبر، محدودیت‌های قدرت سخت و قدرت نرم ایالات متحده را به نمایش گذاشته است. علاوه بر این، قدرت ژاپن و اروپا به دلیل بروز مشکلات داخلی در این کشورها در حال افول است و این در حالی است که با ظهور چین در آسیا، به عنوان مهمترین منطقه استراتژیک برای ایالات متحده، مواجه هستیم. این نوسان قدرت، ایالات متحده را وادار به جستجوی متحدانی کرده است تا بتوانند او را در حل معضلات جهانی و نیز آسیایی یاری کنند.

ذکر این نکته ضروری است که هند با حفظ رشد 8 درصدی خود طی سه سال اخیر، دومین نرخ رشد اقتصادی پس از چین را در دنیا به خود اختصاص داده است. این کشور دارای سومین ارتش بزرگ دنیا، چهارمین نیروی هوایی بزرگ دنیا و هفتمین ناوگان بزرگ دریایی در سراسر دنیا می‌باشد. به علاوه این کشور به دنبال کسب حمایت از در اختیار گرفتن کرسی دائم شورای امنیت سازمان ملل و ایفای نقش جهانی می‌باشد. با عنایت به آمال و آرزوها، ظرفیت‌ها، منافع و ارزش‌ها، هند یک شریک ایده‌آل در منطقه و حتی در کل دنیا برای ایالات متحده به شمار می‌رود.

منافع هند

1- امنیت انرژی

اقتصاد 854 میلیارد دلاری هند از سال 2003 تاکنون با متوسط رشد اقتصادی 6/8 درصدی روبرو شده است، که این رقم از سال 1947 تا کنون سابقه نداشته است. هند هم اکنون 70 درصد نفت مورد نیاز خود را از طریق واردات تامین می‌کند و این رقم تا سال 2012 به بیش از 85 درصد خواهد رسید. در همین راستاست که اخیراً نخست وزیر هند تاکید کرد: دهلی نو انرژی هسته‌ای را جایگزین نفت خام خواهد کرد و از این راه امنیت انرژی کشور را تامین خواهد کرد.

نرخ رشد تولید ناخالص داخلی هند (8 درصدی)، این کشور را به بازیگر مهمی در بازارهای جهانی انرژی تبدیل کرده است. این کشور در حال حاضر پنجمین مصرف کننده بزرگ انرژی است که پیش بینی می‌شود تا سال 2030، به رتبه سومی پس از ایالات متحده و چین صعود خواهد کرد. این کشور از سال 2006 حدود 70 درصد از تقاضای برق خود را از طریق زغال سنگ تأمین می‌کند و پیش بینی می‌شود تا سال 2015 این رقم به دو برابر افزایش یابد و این در حالی است که این کشور تنها 4 درصد از ذخایر اثبات شده نفت دنیا را دارا می‌باشد و انتظار می‌رود تولید داخلی نفت آن اگر کاهش نیابد، ثابت باقی بماند. لذا انرژی برای تداوم رشد هند حائز اهمیت حیاتی است.

ذکر این نکته ضروری است که انرژی هسته‌ای در هند دو برابر سایر اشکال انرژی، هزینه بر است. با این وجود، ایالات متحده به تکنولوژی جدیدتر و ارزان‌تر مجهز است که هند می‌تواند با اجرای طرح انرژی هسته‌ای با آمریکا، منابع قابل توجه و زیاد مورد نیاز رأکتورهای هسته‌ای خود را تأمین کند. در این راستا، هند تکنولوژی جدید هسته‌ای و نیز سوخت آن را از آمریکا و سایر کشورهای تأمین‌کننده سوخت هسته‌ای دریافت خواهد کرد. این مطلب حائز اهمیت زیادی است که هند از ذخایر بسیار کم اورانیوم برخوردار است پس از تحریم ناشی از آزمایش هسته‌ای سال 1998، قادر به وارد کردن آن نیز نمی‌باشد. لذا این توافقنامه، اهمیت زیادی در تضمین تداوم برنامه هسته‌ای هند دارد. افزون بر این، هند جهت واردات اورانیوم، به توافقاتی با استرالیا نیز دست یافته است.

رئیس شرکت برق هسته‌ای هند، در مورد ارزش احتمالی سرمایه‌گذاری‌ها در بخش برق هسته‌ای این کشور، در صورت انعقاد این پیمان?، اعلام کرده است که: " ارزش سرمایه گذاری‌ها در بخش برق هسته‌ای هند، در صورت انعقاد پیمان همکاری هسته‌ای غیر نظامی بین هند و آمریکا، می‌تواند به ? ??میلیارد دلار بالغ گردد و صنایع هند از تحقق این امر بهره‌مند خواهند شد." وی همچنین ابراز کرد که تقریبا همه ایالت‌های ساحلی این کشور، به دنبال انعقاد پیمان همکاری هسته‌ای غیرنظامی بین هند و آمریکا، دارای نیروگاه برق هسته‌ای خواهند شد.

2- نیازهای پرستیژی هند

هند سراسر دهه گذشته در حال پیشرفت و توسعه بوده است و همگام با حرکت در مسیر توسعه، منافع این کشور نیز از آن تأثیر پذیرفته است. در حال حاضر، هند هیچ کمک خارجی دریافت نمی‌کند و در پی ایفای نقش " کمک‌کننده" در عرصه جهانی است. درک ارزش این امر، توسط هند را به ویژه در عملیات کمک رسانی در حادثه سونامی در سال 2004 و زمین لرزه پاکستان در سال 2005 می‌توان مشاهده کرد. روند صنعتی شدن این کشور، شرایط را برای سرمایه‌گذاری بیشتر و نیز حرکت به سمت تجارت جهانی فراهم آورده است. در حال حاضر این کشور برخوردار از منابع زیادی برای سرمایه‌گذاری و بهره‌مند از طبقه متوسط عظیمی است که از کل جمعیت ایالات متحده بیشتراست. در همین راستا هند به اقدامات خود در جهت بهبود روابط با همسایگان بزرگ و کوچک و نیز ایجاد یک تصویر صلح‌جویانه و ملایم‌تر از خود، در عرصه جهانی ادامه می‌دهد. قطعاً پذیرفته شدن هند به عنوان "عضو مسئولیت‌پذیر" کلوپ هسته‌ای، گام مهمی در این راستا محسوب می‌گردد.

3- منافع حیاتی

هند علی رغم برخورداری برخی از عناصر تمدنی بسیار قدیمی، به عنوان یک ملت در مفهوم جدید آن، بسیار جوان است؛ به همین دلیل از وجود دوستان سنتی و قدیمی ‌بی‌بهره است. لذا امنیت و یکپارچگی آن تنها باید از طریق ابزارهای نظامی حفظ و تضمین شود. تنها دوستی که هند از زمان تدوین قانون اساسی خود در سال 1949 تا پایان جنگ سرد داشته است، اتحاد جماهیر شوروی سابق بود که هند با این کشور هم در عقاید ضد امپریالیستی و هم سوسیالیستی وجوه مشترک داشت. اما امروزه که سوسیالیسم از هر دو کشور رخت بربسته است، مهمترین حوزه نزدیکی هند و روسیه در زمینه خرید تسلیحات نظامی است. وجود مخالفت‌های داخلی مانند جنبش‌های ناکسل به مشکلات پیش روی هند به عنوان یک ملت افزوده است. این عوامل باعث شده است که هند در قبال دغدغه‌های امنیتی و پرستیژی خود حساسیت زیادی بروز دهد و در عرصه بین‌المللی در پی رفع آنها برآید. در این مسیر نزدیکی با آمریکا می‌تواند کمک شایانی به آن کشور باشد.

قرارداد هسته‌ای در متن تعاملات استراتژیک

تحلیل در قرارداد هسته‌ای هند و آمریکا از منظر تعاملات استراتژیک، در گرو توجه به روندهای شکل دهنده نظام منطقه‌ای آسیا می‌باشد. نظام منطقه‌ای آسیا طی سالیان اخیر و در پی رشد و توسه کشورهای این منطقه، به ویژه قدرت‌های در حال ظهور آن، دستخوش تحولات مهمی شده است؛ تحولاتی که همچنان تداوم دارد.

در این نظام در حال تحول، کشورهایی که با یکدیگر دارای منافع و ارزش‌های مشترکی هستند، به طور طبیعی تلاش می‌کنند تا یک نظام منطقه‌ای مناسب و در جهت منافع و ارزش‌های خود ایجاد کنند. در آسیای امروز و در میان قدرت‌های منطقه‌ای بزرگ، محور هند- آمریکا- ژاپن و استرالیا هم به لحاظ ارزش‌ها (سیستم سیاسی) و هم از نظر منافع، از اشتراکات زیاد و مهمی برخوردار می‌باشند.

دو کشور ژاپن و هند در دهه‌های اخیر اصلاحات گسترده‌ای را در داخل به انجام رسانده‌اند و نیز در عرصه بین‌المللی، به صورت ملموسی فعال‌تر شده‌اند. به نحوی که ائتلاف ژاپن و آمریکا هیچگاه تا به این حد تقویت نشده بود و هند نیز از زمان استقلال تاکنون به این سطح از تعاملات استراتژیک با ایالات متحده نرسیده بود. علاوه بر این، کشورهای هند، ژاپن و آمریکا با محوریت منافع و ارزش‌های مشترک به دنبال حوزه‌های همکاری هرچه بیشتر و وسیعتری می‌باشند. در همین راستا، از طرف مقامات هند و ژاپن، پتانسیل‌های گسترش همکاری میان دو کشور پیوسته مورد تأکید قرار می‌گیرد. در ماه دسامبر سال 2006، دو کشور اعلامیه مشترکی با عنوان "به سوی مشارکت استراتژیک و جهانی هند و ژاپن" با امضای مان موهان سینگ و شینزو آبه در توکیو منتشر کردند. محور سه جانبه هند- آمریکا- ژاپن که استرالیا نیز به آن اضافه شده است، پیشبرد و توسعه همکاری‌های چهارجانبه را در حوزه‌هایی چون امنیت، انرژی، محیط زیست و اقتصاد را در دستور کار خود قرار داده اند.[5]

1- همکاری‌های امنیتی

سه کشور هند، آمریکا و ژاپن در معماری نظم در حال تحول آسیا منافع مشترک مهمی دارند. از نظر آنها، منافع و ارزش‌های آنان باید در فرایند نهادینه شدن این نظم تأمین شود. در همین راستا، آنان برای اولین بار در حاشیه گردهمایی منطقه‌ای آ سه آن در ماه می سال 2007، جلسات غیررسمی چهارجانبه‌ای را با مشارکت استرالیا تشکیل دادند که محور آن بحث و رایزنی پیرامون موضوعات مرتبط با نظم منطقه‌ای در آسیا بود. در ضمن آنها همواره بر عدم برانگیختن حساسیت چین در قبال این همکاری‌ها و نشست‌ها و این امر که چین آن را تهدیدی علیه امنیت خود تلقی نکند، توجه داشته‌اند.

افزون بر این هند، ژاپن و آمریکا در پی آن هستند تا در حاشیه اجلاس سران گروه هشت یا اجلاس سالانه مجمع عومی سازمان ملل متحد، جلسات سه جانبه‌ای را برگزار کنند.

همکاری در زمینه ممانعت از دسترسی کشورهای بی‌مسئولیت (از منظر آنان) به مواد و تجهیزات هسته‌ای یکی دیگر از جنبه‌های پراهمیت همکاری امنیتی است که در رایزنی‌های سه کشور مورد توجه قرار گرفته است.

در حوزه بحران‌های بین‌المللی، افغانستان و به ویژه و عراق، عرصه‌های مهم همکاری سه کشور هستند. اگر چه این سه کشور در عراق نقش‌های متفاوتی ایفا می‌کنند، اما معتقدند فرصت‌‌های مهمی برای همکاری آنان در عراق و به ویژه منطقه خلیج فارس وجود دارد. هند دارای پیوندهای فرهنگی، تجاری و دیپلماتیک گسترده‌ای با این منطقه است در این نیز تاریخ طولانی از کمک‌های توسعه و دیپلماسی در منطقه دارد که ابزارهای مهمی در اختیار آنان قرار می‌دهد. آنان معتقدند که می‌توانند در منطقه خلیج فارس با مشارکت یکدیگر در ثبات آن مؤثر باشند.

2- همکاری‌های نظامی

در سطح نظامی نیز در ماه آوریل سال 2007، یک مانور دریایی با مشارکت سه کشور در اقیانوس هند برگزار شد که می‌توان آن را مقدمه همکاری‌های نظامی و مشترک دانست؛ همکاری‌هایی که در حوزه‌هایی چون عملیات حفظ صلح، تبادل تکنولوژی (تکنولوژی نظامی) و تبادل اطلاعات امنیتی را شامل می‌شود. به علاوه مانور مشترکی بین پنج کشور هند- آمریکا- استرالیا- ژاپن - استرالیا در تاریخ 4 سپتامبر، در خلیج بنگال و با هدف حمایت از آبراه‌های بین‌المللی برگزار شده است.

هند در صدد است تا با برقراری پیوندهای نزدیک و همراهی با سایر قدرت‌های بزرگ، تبدیل به قدرتی جهانی شود؛ و ناگفته پیداست که این امر بدون داشتن قدرت نظامی و تقویت بنیان‌های نظامی این کشور فراهم نخواهد شد و از آنجایی که قرارداد هسته‌ای می‌تواند به افزایش قدرت هند در تمامی زمینه‌ها یاری رساند، از منظر بسیاری از کارشناسان، این قرارداد گام مهمی در تثبیت این مهم به حساب می‌آید.

3- انرژی و مسائل زیست محیطی

در حوزه‌های انرژی و مسائل زیست محیطی نیز سه کشور در جستجوی حوزه‌های همکاری هستند. این موضوع به ویژه برای هند اهمیت ویژه‌ای دارد زیرا به سرعت در حال رشد و توسعه است و نیاز آن کشور به انرژی نیز به همان میزان رشد می‌یابد. در این مسیر همکاری و کمک ایالات متحده و ژاپن به هند، برای جلوگیری از تخریب محیط زیست (به واسطه انرژی‌های تحلیلی) پر اهمیت می‌نماید. چهار حوزه اصلی که هند برای مدیریت مسأله انرژی نیازمند کمک است شامل: بهره‌وری انرژی، استفاده از سوخت‌های گیاهی، انرژی هسته‌ای و زغال سنگ پاک است. ژاپن و نیز آمریکا هر دو در این حوزه‌ها می‌توانند تکنولوژی‌های مورد نیاز هند را تأمین کنند. در این راستا می‌توان توافق هسته‌ای هند و آمریکا را از زاویه استراتژیک، به عنوان عاملی اساسی در ورود هند به این محور دانست. به همین جهت است که ژاپن ضمن حمایت از این توافق، در گروه عرضه کنندگان سوخت هسته‌ای و آژانس بین‌المللی انرژی هسته‌ای به تلاش برای رفع موانع آن دست زده است[8]. وابستگی این سه کشور به نفت وارداتی، تأثیرگذاری روند تحولات در کشورهای نفت‌خیز (تحولات داخلی و خارجی) را یکی دیگر از منافع مشترک آنان قرار داده است که در دستور کار همکاری‌های سه جانبه قرار دارد.

4- همکاری‌های اقتصادی

در حوزه اقتصاد نیز منافع مشترک گسترده و همکاری‌های سریعاً رو به رشدی میان این سه کشور وجود دارد. به عنوان نمونه در سال 2007 که سال دوستی هند و ژاپن قلمداد شده است، سرمایه‌گذاری مستقیم ژاپن در هند، چهل درصد افزایش یافته است. علاقه سرمایه‌داران ژاپنی و سرمایه‌گذاری در هند به شدت افزایش یافته است به گونه‌ای که این کشور پس از چین به دومین مکان جذب سرمایه‌های ژاپنی تبدیل شده است. انتظار طبیعی آن است که به موازات رشد اقتصادی هند، سرمایه‌‌گذاری و تجارت ژاپن و آمریکا با آن نیز رشد یابد. موفقیت‌های هند در حوزه اقتصاد از جمله رشد سالانه دوازده درصد در تولید ناخالص داخلی، کاهش چشمگیر تعرفه‌ها و تلاش برای یکپارچه‌سازی سیستم مالیاتی بی‌شک در جذب سرمایه‌های آمریکایی و ژاپنی نقش اساسی داشته است.

دقت در این نکته ضروری است که هند هنوز از ظرفیت‌های بالقوه گسترده‌ای برای جذب سرمایه و تعامل اقتصادی با سایرین، به ویژه کشورهای صنعتی برخوردار است. هنوز در هند ششصد میلیون نفر (با درآمد روزانه یک دلار) زندگی می‌کنند، سالانه سی‌میلیون نفر به مشترکان تلفن همراه و تلویزیون اضافه می‌شود و طبقه متوسط آن از جمعیت بسیاری از کشورها بیشتر است. چنین جمعی از ظرفیت، در ترکیب با اراده سیاسی، حوزه‌های گسترده‌ای از همکاری اقتصادی را پیش‌روی این سه کشور قرار می‌دهد. قرارداد هسته‌ای هند و آمریکا را باید در متن چنین تعاملات استراتژیک دید. تعاملاتی که یک پایه آن محور آمریکا، هند، ژاپن و تا حدودی استرالیاست.

در قالب این قرارداد، ایالات متحده امتیاز استراتژیکی به هند داد تا آن را در جهت شکل‌دهی به نظم مطلوب در آسیا و نیز ایفای نقش در صحنه جهانی هر چه بیشتر تقویت نماید. ایالات متحده در واقع با این قرارداد، وارد روند تازه‌ای از شکل‌دهی به ائتلاف‌های دوجانبه و چندجانبه در آسیا شده است که هند در هر دو سطح آن دارای اهمیت اساسی می‌باشد. این محور و تعاملات آن، از آن رو استراتژیک است که اولاً همکاری‌های حساس را در برمی‌گیرد و ثانیاً و مهم‌تر از نگرانی مسلط شدن چین بر آسیا نشأت می‌گیرد. هند، آمریکا و ژاپن هر سه در جلوگیری از تسلط یافتن چین برآسیا منافع مشترک دارند و با توجه به رشد سریع چین و قابلیت‌های گسترده آن، نگرانی آنها از تحقق این سناریو افزایش یافته است.

در این میان ایالات متحده دریافته است که هند با برخوردار بودن از قابلیت‌های گسترده قدرت (جمعیت، وسعت، نیروی نظامی، اقتصاد رو به پیشرفت) بهترین گزینه برای مدیریت پدیده چین است و به همین لحاظ با ارائه انواع کمک‌ها به آن و تشویق متحد خود ژاپن، تلاش دارد موقعیت این کشور را هر چه بیشتر ارتقاء بخشد. قرارداد هسته‌ای هند و آمریکا گام بسیار مهمی در این مسیر به شمار می‌آید و بسیاری از موانع شکل‌گیری نوعی ائتلاف بین آمریکا – هند – ژاپن را بر طرف می‌سازد. این امر بدان دلیل حائز اهمیت استراتژیک است که چین اخیراً گفتگوهایی را با پاکستان جهت بستن قراردادی مشابه قرارداد هند – آمریکا، با این کشور آغاز کرده است، زیرا نگران بر هم خوردن توازن استراتژیک در منطقه است. چین در دهه‌های اخیر همواره تلاش کرده است، تهدیدات ناشی از هند را با کمک به پاکستان مدیریت نماید و به همین لحاظ مهمترین نقش را در برنامه هسته‌ای پاکستان ایفا کرد. به همین جهت بعید نیست که به توافقی مشابه توافق هند – آمریکا، با پاکستان دست یابد. علاوه بر وجود تمام این زمینه‌های همکاری، مشکلاتی نیز پیش روی این توافقنامه وجود دارد.

مشکلات پیش روی این توافقنامه

1- بدبینی تاریخی

بروکراسی‌های هند و آمریکا به طور تاریخی نسبت به هم دارای شک و بدبینی هستند. به لحاظ تاریخی، هند به عنوان حامی منافع ایالات متحده عمل نکرده است. این کشورجنبش عدم تعهد را پایه‌گذاری و رهبری می‌کرد. این امر، هند را از گرایش به هر یک از دو قطب دور می‌کرد. این کشور حتی بیشتر از کوبا علیه ایالات متحده در سازمان ملل رأی داده است. هنوز برخی ازسیاستمداران هندی ایالات متحده را به عنوان متحد پاکستان، رقیب استراتژیک خود، می‌شناسند؛ یک شریک غیرقابل اعتماد و کشوری که به دنبال ایجاد مانع در مسیر قدرتمند شدن هند است. لذا برای ایجاد مشارکت استراتژیک میان دو کشور، شکل‌گیری روند اعتمادسازی گسترده، ضرورت می‌یابد. قرارداد هسته‌ای بین دو کشور نقطه آغاز خوبی در این راستا می‌باشد. این قرارداد همچنین موانع غیر محسوس و غیر مادیی که هند را از ایفای نقش گسترده‌تر در جامعه بین‌المللی باز می‌داشت، از میان برمی‌دارد.

2 –رقابت‌ها و اعتراضات احزاب در هند

توافقنامه‌ای که اخیراً بین معاونان وزرای امورخارجه دو کشور منعقد شد، باید به تصویب کنگره آمریکا برسد، اما نیازی به تصویب آن از سوی پارلمان هند نیست. با این وجود، در مجلس اعیان، احزاب مخالف شامل "ائتلاف دمکراتیک ملی" به رهبری حزب مخالف دولت "بهارتیا جاناتا" (بی.جی.پی.) و "ائتلاف ملی مترقی متحد" اتحادیه هشت حزب منطقه‌ای معروف به جبهه سوم از عملکرد دولت به شدت انتقاد کردند. همچنین در "لوک سبها" (مجلس نمایندگان)، جناح چپ متشکل از چهار حزب نیز به همراه دیگر اعضای معترض پیمان هسته‌ای علیه این پیمان خشم خود را بروز دادند.

نخست وزیر هند به عنوان معمار این قرارداد، در پارلمان این کشور بیان کرد که پیمان همکاری هسته‌ای، برنامه راهبردی هسته‌ای و سیاست خارجی را از هیچ طریق و به هیچ نوع متاثر نخواهد کرد: او سعی کرد تا به نگرانی‌های موجود از وابستگی سیاسی این کشور به آمریکا بکاهد. همچنین "سینگ" به پارلمان اطمینان داد که در پیمان دو جانبه همکاری هسته‌ای چیزی نیست که بتواند برنامه راهبردی هسته‌ای را تحت تاثیر قرار دهد. بنابراین حق‌‌ انجام آزمایشات هسته‌ای برای هند محفوظ است.

سخنان ضد و نقیض‌ مقامات‌ بلندپایه‌ هند و آمریکا درباره حق‌ آزمایش‌ هسته‌ای‌ هند، سبب‌ افزایش‌ تنش‌ و اختلاف‌ بین‌ دولت‌ با احزاب‌ مخالف‌ و احزاب‌ چپ‌ هند بر سر توافقنامه‌ هسته‌ای‌ شد‌ه است. از یک سو مقامات‌ هندی‌ ابراز می‌دارند که این کشور به توافقنامه‌ای پایبند است‌ که‌ در آن‌ هیچ‌ اشاره‌ای‌ به‌ حق‌ آزمایش‌ هسته‌ای‌ هند نشده‌ است،‌ به همین علت هند در صورت‌ نیاز برای‌ انجام‌ آزمایش‌ هسته‌‌ای‌ آزاد است‌؛ از سوی دیگر، مقامات‌ آمریکا عنوان می‌کنند توافقنامه‌ ‌123‌ با قانون‌ "هاید" آمریکا اجرا می‌شود که‌ بر اساس‌ آن‌ همکاری‌ هسته‌ای‌ آمریکا با هند درصورت‌ انجام‌ آزمایش‌ هسته‌ای ‌ این کشور به طور یکجانبه لغو خواهد شد0‌

در همین راستا به سخنان "شون مک کورمک"، سخنگوی وزارت امورخارجه آمریکا می‌توان اشاره کرد: «توافقنامه 123 که اخیراً بین دو کشور برای اجرای نهایی قرارداد هسته‌ای منعقد شده، دارای بندهایی است مبنی بر اینکه اگر هند دست به آزمایش اتمی بزند، همکاری‌های اتمی دهلی‌نو- واشنگتن متوقف و تمام تجهیزات و فناوری هسته‌ای به آمریکا بازگردانده خواهد شد.

3- تردید‌های بین‌المللی

از آنجایی که این توافقنامه امتیاز قابل توجهی برای هند قائل شده است، بسیار مناقشه برانگیز خوانده می‌شود و این شائبه وجود دارد که سایر کشورهای عضو نیز پیشنهادی مشابه برای معافیت کشور دیگری را مطرح کنند که مورد تأیید آمریکا نمی‌باشد. از جمله احتمال اینکه چین قصد داشته باشد این پیشنهاد را برای پاکستان مطرح سازد، نگرانی‌های زیادی را در بین جامعه جهانی ایجاد کرده است.

نتیجه‌گیری:

موافقتنامه هسته‌ای هند و آمریکا را می‌توان نقطه عطفی در روند شکل‌گیری نظم منطقه‌ای تازه در آسیا و نیز تحول در رابطه میان هند و آمریکا دانست. برقراری همکاری نزدیک‌تر میان هند و آمریکا بنا بر دلایلی برای هند مطلوب است که عبارتند از: اعطای یک نقش توازن بخش در مقابل چین در آسیا (این امر، نقش و اهمیت هند در سطح جهانی را به شدت افزایش خواهد داد) و شانسی برای دریافت حمایت از عضویت هند در شورای امنیت سازمان ملل در اختیار این کشور قرار می‌دهد. علاوه بر این، این قرارداد امکان دسترسی هند به تجهیزات جدیدتر و امنیت انرژی در قالب دسترسی به تکولوژی هسته‌ای جدیدتر و ارزان‌تر که برای این کشور حائز اهمیت حیاتی است را فراهم می‌آورد. از دید منافع آمریکا نیز این توافق نقطه آغازی برای شکل دهی به نظم منطقه‌ای مطلوب این کشور با توسل به قابلیت‌های بازیگری چون هند است. افزون بر این، ارتقای روابط با هند به سطح استراتژیک، منافع کلان اقتصادی و تسلیحاتی برای ایالات متحده در درازمدت ایجاد خواهد کرد.

از نظر نظم منطقه‌ای نیز همان طور که در متن اشاره شد، متأثر از رشد سریع قدرت کشورهای آسیایی، روابط بین‌الملل در این منطقه دچار تغییرات گسترده‌ای شده است؛ کشورها به تناسب نقش، جایگاه و امکانات خود و شکل‌دهی به محورهای دو جانبه و چندجانبه تلاش دارند، منافع خود را در این نظم در حال تحول و شکل‌گیری، هر چه بهتر پی‌گیری کنند. محور هند، آمریکا و ژاپن یکی از محورهای اصلی و پایه‌های شکل‌دهی به نظام منطقه‌ای آینده در آسیا خواهد بود که در وضعیت فعلی در حال شکل‌گیری است و این قرارداد روند شکل‌گیری آن را تقویت می‌کند.