13 January 2007
مقدمه
نتایج انتخاباتی پارلمانی در بحرین که مدتی قبل برگزار گردید از زوایای مختلف قابل بررسی میباشد. برگزاری انتخابات در کشورهای حوزه خلیج فارس با وجود ساختار سیاسی و اجتماعی خاص آن کشورها فینفسه دارای اهمیت میباشد، اما نتایج انتخابات اخیر در بحرین که نشانگر موفقیت قابل توجه نامزدهای شیعی با وجود محدودیتهای ایجاد شده از سوی دولت حاکم بود، نمونهای تازه از پیروزی شیعیان در روندهای دموکراتیک در منطقه میباشد. اگر چه با توجه به ساختار حکومتی بحرین، پارلمان از توان تأثیرگذاری چندانی برخوردار نیست، اما صرف موفقیت شیعیان بحرین قابل توجه و تأمل میباشد. مقاله حاضر با نگاهی به نتایج انتخابات اخیر سعی در تبیین شرایط پیشروی شیعیان در منطقه با توجه به شرایط خاص موجود در خاورمیانه دارد.
تحلیل:
کشور کوچک بحرین که تنها 700 هزار نفر جمعیت دارد، از هنگام استقلال در سال 1971 تحت حاکمیت اقلیت سنی آل خلیفه قرار داشته است. اکثریت جمعیت بحرین را شیعیان تشکیل میدهند و حکومت بحرین طی سه دهه اخیر همواره در پی ایجاد محدودیتهای مدنی، سیاسی و اجتماعی برای شیعیان بوده است. بحرین برخلاف دیگر کشورهای همسایه خود در حوزه جنوبی خلیج فارس دارای ذخایر و منابع فراوان نفت نمیباشد و به دلیل وسعت، جمعیت و منابع درآمدی کمتر نسبت به همسایگان خود همواره در پی تقویت و تحکیم روابط با همسایگان خود به ویژه عربستان و قدرتهای فرامنطقهای به ویژه ایالات متحده بوده است. بحرین طی دهه 1980 میلادی بعضاً شاهد خشونتهای فرقهای نیز بوده است. شیخ حمدبن عیسی آل خلیفه، پادشاه بحرین در سال 1999 به قدرت رسید و در ابتدای زمامداری خود قول اصلاحات سیاسی و اقتصادی و رفع تبعیض علیه شیعیان را داد. وی در سال 2001 در بحرین رفراندومی را مبنی بر لزوم آزادسازی سیاسی در کشور برگزار کرد و در سال 2002 با تغییر قانون اساسی کشور مقام امیر را به پادشاه تغییر داد. در اکتبر 2002 انتخابات اولین دوره پارلمان در بحرین برگزار شد که به دلیل تحریم گسترده احزاب و نیروهای شیعی، نمایندگان منسوب به دولت و خانواده سلطنتی اکثریت را به خود اختصاص دادند. در مقایسه با کشورهای حوزه جنوبی خلیج فارس جریانهای سیاسی در بحرین از آزادی عمل نسبتاً بیشتری برخوردارند. در بحرین طیفی از نیروهای بنیادگرا و سلفی مرتبط با القاعده تا نیروهای لیبرال طرفدار غرب وجود دارد واز این حیث در قیاس با کشورهای همجوار وضعیتی منحصر به فرد دارد. بحرین روابط خوب و مستحکمی با ایالات متحده دارد وهماکنون میزبان ناوگان پنجم نیروی دریایی آمریکا میباشد.
دو روی سکه انتخابات
بحرین همانند برخی از کشورها دارای دو مجلس میباشد. مجلس سفلی (پارلمان انتخابی) و مجلس علیا (شورای انتصابی از سوی پادیشاه) که هر کدام دارای 40 نماینده میباشند. پارلمان بحرین به جز قانونگذاری و تصویب بودجه سالیانه، هیچگونه وظیفه نظارتی ندارد و اختیاراتش محدود است. قدرت در بحرین در اختیار پادشاه، خانواده سلطنتی و شورای انتصابی است که توانایی وتوی مصوبات پارلمان را دارد. در انتخابات سال 2002، شیعیان بحرین بنا به دلایلی انتخابات را تحریم کردند و مجلس در اختیار احزاب سنی، متشکل از حزب منبرالاسلامیه (اخوان المسلمین بحرین) و سلفیها قرار گرفت. در انتخابات اخیر در مجموع حزب الوفاق به رهبری شیخ علی سلمان موفق به کسب 18 کرسی پارلمان شد و احزاب سنی متشکل از حزب تریبون اسلامی (منبر الاسلامیه) و سلفیها موفق به کسب 13 کرسی شدند. بقیه کرسیهای پارلمان در اختیار نیروهای مستقل سنی قرار گرفت که قرابت و نزدیکی ویژهای با دولت و خاندان سلطنتی دارند.
در مجموع، نیروهای اسلامگرا موفق به کسب اکثریت پارلمان شدند و نامزدهای لیبرال و طرفدار غرب موفقیتی حاصل نکردند و تنها یک زن (از بین 18 زن کاندیدا) به مجلس راه یافت. نکته قابل تأمل در این انتخابات، نزدیکی احزاب شیعی و نیروهای لیبرال بود که در جبهه مخالف نیروهای سلفی و اخوانالمسلمین قرار داشتند. انتشار یک نامه محرمانه از سوی صلاح بندر، مشاور سابق دولت بحرین مبنی بر برنامه دولت برای ایجاد محدودیت برای شیعیان و جلوگیری از پیروزی احتمالی آنها باعث برگزاری تظاهرات ضد دولتی در بحرین شد. این گزارش محرمانه 241 صفحهای که بنا به گفته بندر توسط یکی از وزرای کابینه و یک عضو خانواده سلطنتی طراحی شده بود، برنامهای برای دور نگه داشتن شیعیان از قدرت در بحرین بوده است. در این نامه به طرحی 10 مادهای شامل اعطای حق رأی به کارگران خارجی سنی مذهب، پرداخت مقرری به شیعیان فقیر و مستمند به منظور جذب بیشتر آنها به هواداری از دولت، سرعت بخشیدن به فرآیند پذیرش سنیها از خارج از کشور به دلیل وضعیت خاص جمعیتی بحرین و جاسوس دانستن سازمانهای شیعی اشاره شده بود. دولت بحرین بلافاصله صلاح بندر را به توطئه و فتنهانگیزی علیه دولت متهم کرد و پس از آن وی منامه را به مقصد لندن ترک گفت (وی متولد سودان است و تابعیت دوگانه انگلیسی – بحرینی دارد). همچنین در این گزارش اسنادی دال بر پرداخت مبالغ هنگفت به عناصر ضد شیعی توسط دولت وجود داشت.
شیخ علی سلمان، رهبر حزب الوفاق بزرگترین حزب شیعی در بحرین، همواره بر تساهل و تسامح بین شیعیان و سنیها تأکید میکند. وی که در قم تحمیل کرده است و از پیروان آیتا... سیستانی است تلاش به عمل آورده است که فعالیت شیعیان برای استیفای حقوق سیاسی و مدنی خود، مواجهه با خاندان سلطنتی تلقی نشود. شیعیان بحرین همواره از سوی دولت و نیروهای سنی اسلامگرا به ارتباط با ایران متهم بودهاند. شیخ علی سلمان در آستانه انتخابات ضمن اشاره به این مطلب که ما خواهان جمهوری اسلامی نیستیم، گفت: ”در بحرین تعارض بین شیعه و سنی وجود ندارد، مسئله فعالیت گروهی برای احقاق حقوق سیاسی میباشد“. شیخ سلمان یک روحانی میانهرو محسوب میشود. حزب الوفاق نشان داده است که قصد ورود به موضوعات جنجال برانگیزی چون اصلاحات گسترده در قانون اساسی و تلاش برای رفع تبعیض همهجانبه علیه شیعیان را ندارد و یا شرایط فعلی را برای اقدامات رادیکالتر مساعد نمیبیند.
تأثیر تحولات منطقهای
در این میان، نکته قابل توجه تلاش آشکار و پنهان دولت بحرین و نیروهای سنی در این کشور برای ایجاد نوعی جوّ هراس و نگرانی در بین مردم و نخبگان جامعه از احتمال موفقیت شیعیان در انتخابات بود. تلاشهای آشکار دولت مانند اعطای حق رأی به کارگران خارجی (که در انتخابات اخیر به نفع نامزدهای حامی دولت رأی دادند) و یا جلوگیری از ورود ناظران انتخاباتی و یا طرحهای اشاره شده در سند محرمانه، نشانگر عزم جدی دولت بحرین به منظور جلوگیری از انتخاب شیعیان بود. ریشه نگرانی و تشویش مقامات دولتی و نیروهای سنی اسلامگرا از بابت موفقیت شیعیان مستقیماً به تحولات چند سال اخیر در منطقه باز میگردد. آشکار است که رهبران عرب منطقه از به قدرت رسیدن شیعیان عراق پس از سقوط رژیم صدام حسین در عراق ناخشنودند و تحولات عراق را بیش از آنکه در راستای منافع کلی جهان عرب ببینند همسو با منافع ایران تلقی میکنند. این نگرانی پس از موفقت حزبا... در جنگ با اسرائیل و ارتقای جایگاه این جنبش شیعی و رهبر آن در بین افکار عمومی منطقه تشدید شده است.
یک پیام کوتاه تلفنی در روزهای تبلیغات که حاکی از نگرانی از موفقیت شیعیان بود با این مضمون به مشترکان ارسال میگردید: ”سنیها بیدار شوید“. محمدخالد یک اسلامگرای نزدیک به اخوانالمسلمین معتقد است از زمان تهاجم آمریکا به عراق و حضور ایرانیها در عراق، اپوزیسیون شیعه در بحرین به دنبال ایجاد مسئله و تنش میباشد. نیروهای حامی دولت همواره در روزهای منتهی به انتخابات با تمرکز بر تحولات عراق و نیز ناامنی, بیثباتی و جنگ داخلی در این کشور و همچنین افزایش تنشهای سیاسی و فرقهای در لبنان، به نوعی در پی ایجاد جنگ روانی علیه شیعیان بودند.
نتیجهگیری:
به رغم مسائل فوق، موفقیت شیعیان در انتخابات بحرین از چند بُعد قابل بررسی است.
1- به نظر میرسد موج تازهای در جهان عرب آغاز شده است. گروههای متنفذ حاکم در منطقه از سوی نیروها و گروههای منتقد و نخبگان فکری جوامع و نیز از جانب کشورهای غربی برای آزادسازیهای سیاسی، اجتماعی واقتصادی تحت فشار قرار گرفتهاند. اکثر کشورهای حوزه جنوبی خلیج فارس دارای جمعیتی شیعه میباشند که همواره در حاشیه و تحت تبعیض بودهاند. تداوم سیاست فشار و نادیده انگاشتن جامعه شیعی در فضای نوین منطقهای دیگر نمیتواند سیاستی بدون مخاطره برای حاکمان عرب باشد.
2- شیعیان بحرین جزیی از بدنه جامعه شیعی در جهان اسلام میباشند. اگر چه در بین شیعیان بحرین نیروهای رادیکالتری مانند حسن مشیمه معاون سابق شیخ علی سلمان و رهبر جنبش ”الحق“، حضور در انتخابات را باعث تحکیم پایههای قدرت حکومت بحرین و در راستای سیاستهای منطقهای آمریکا میدانند، اما بدنه غالب شیعیان در بحرین به مانند سایر نیروهای شیعی در منطقه و ملهم از فقه پویای شیعه از فهم و شعور بالاتر و مشی عملگرایانهتری در مقایسه با سنیهای سلفی و بنیادگرا برخوردارند. تحول انقلابی در بحرین از جانب شیعیان بعید به نظر میرسد، اما پس از انتخابات اخیر، حاکمیت بحرین مانند گذشته نمیتواند اکثریت جامعه را در حاشیه نگه دارد.
3- به نظر میرسد موفقیت شیعیان در بحرین، استمرار روند تازهای برای شیعیان است که در منطقه آغاز شده است. جمهوری اسلامی، خواه ناخواه، پس از پیروزی هر نیروی شیعی در منطقه در معرض اتهام دخالت و توطئه قرار میگیرد. ایران به همان میزانی که علاقهمند به افزایش نقش و جایگاه شیعیان در ساختارهای حکومتی سلطنتی و بسته منطقه دارد باید نسبت به ایجاد حساسیتهای ضد شیعی و ضدایرانی نیز توجه داشته باشد. جمهوری اسلامی از بدو انقلاب اسلامی بر افزایش پیوندهای خود با کشورهای حوزه جهان اسلام تأکید ورزیده است. مناسب است در فضای کنونی منطقه و برای جلوگیری از تشدید و تعمیق گسلهای فرقهای تدابیر مناسبی اندیشیده شود.
4- افزایش نقش و جایگاه سیاسی شیعیان در منطقه الزاماً به معنای موافقت و همراهی آنان با سیاستهای منطقهای جمهوری اسلامی تلقی نمیشود، اما از این منظر که به انسجام و یکپارچگی شیعیان در حوزههای جغرافیایی خود به منظور استیفای حقوق پایمال شدهشان منجر میگردد، باید مورد استقبال قرار گیرد.