تأثیرات جنگ اخیر بین جنبش حزب‌ا... و اسرائیل تنها به لبنان محدود نمی‌شود و تأثیرات میان مدت و بلند مدتی در سطح منطقه خاورمیانه بر جای خواهد گذاشت. عده‌ای بر این باورند که هدف اسرائیل از چنین واکنش سخت و نامتناسبی در تهاجم به لبنان ضربه به عمق استراتژیک ایران و سوریه به عنوان دو متحد و حامی اصلی حزب‌ا... می‌باشد و این حمله را برنامه آمریکا و اسرائیل برای ”خاورمیانه جدید“ ارزیابی می‌کنند. از سویی دیگر مواضع متفاوت مصر، عربستان و اردن به عنوان سه کشور عربی تأثیرگذار بر معادلات منطقه‌ای نسبت به این موضوع نیز در جای خود قابل توجه و تأمل می‌باشد. موقعیت منطقه‌ای سوریه وایران، متحدان حزب‌ا... پس از حوادث اخیر و صدور قطعنامه شورای امنیت چگونه خواهد شد و مواضع کشورهای عربی مؤثر در منطقه نسبت به این درگیری‌ها، چه تأثیراتی در نوع نگاه آن کشورها به موضوع مناقشه عربی - اسرائیلی و روابط آنها با دمشق و تهران بر جای خواهد گذارد؟

تحلیل:

منطقه خاورمیانه ملتهب‌تر از همیشه به نظر می‌رسد، تحولات سیاسی در عراق همچنان تحت‌الشعاع گستره‌ای از ناآرامی‌های اجتماعی،‌نزاع‌های قومی و مذهبی و ترور‌های خشونت‌بار روزانه قرار دارد ودورنمای روشنی از کاهش خشونت‌ها و تنش‌ها دیده نمی‌شود. موضوع هسته‌ای ایران همچنان در کانون توجهات جهانی و منطقه‌‌ای قرار دارد و مناقشه فلسطینی‌ها و اسرائیل پس از درگیری‌های دو ماه اخیر، افکار عمومی منطقه را به خود مشغول ساخته است. در این میان جنگ سنگین 33 روزه بین حزب‌ا... لبنان و ارتش اسرائیل نیز که ماه گذشته آغاز گردید به این التهاب و حساسیت افزوده است آنچه که مشخص است این است که تحولات منطقه خاورمیانه به طور ارگانیک به هم وابسته و متصل هستند و هر کدام از بازیگران منطقه‌ای به طور مستقیم از این تحولات تأثیر می‌پذیرند.

معادلات منطقه‌ای که پس از سقوط رژیم بعث عراق دچار تغییرات فراوانی گشته بود پس از جنگ اخیر وارد مرحلة جدیدی گردید. تأثیرات تحولات اخیر لبنان بر کشورهای تأثیرگذار منطقه در ادامه بحث بررسی می‌گردد.

1- سوریه

سوریه به عنوان یکی از حامیان اصلی حزب‌ا... در منطقه شناخته می شود. سوریه با جمعیت اکثراً سنی در حاکمیت اقلیت علوی‌هاست و خانواده اسد برای نزدیک به 4 دهه است که بر دمشق حکومت می‌کنند. دولت سوریه به دلیل عدم همراهی با سیاست‌های منطقه‌ای آمریکا و اسرائیل و نزدیکی دیدگاه‌های منطقه‌ای‌اش با ایران در طول چند دهه گذشته همواره از سوی واشنگتن و تل‌آویو مورد اتهام قرار داشته است. سوریه که بخشی از خاک خود را در اشغال اسرائیل می‌بیند همواره با حمایت از گروه‌های مبارز فلسطینی سعی در تأثیرگذاری در مناقشه خاورمیانه داشته است و با حمایت از حماس، جهاد اسلامی، جبهه خلق برای آزادی فلسطین (فرماندهی کل) و ارتباط مؤثر با رهبران قدیمی جناح فتح، این نفوذ و تأثیرگذاری را حفظ نموده است. نیروهای سوری پس از پایان جنگ 15 ساله داخلی با خواست اتحادیه عرب و به منظور ایجاد ثبات در لبنان در این کشور ماندند و علی‌رغم تعهد اولیه مبنی بر پایان حضور خود در لبنان بعد از دو سال، تا آوریل 2005 در لبنان حضور نظامی خود را ادامه دادند.

سوریه علاوه بر حضور نظامی در طی دهه‌های اخیر می‌کوشید از طریق اهرم‌های خود، حوزه نفوذ خود را حفظ کرده و گسترش دهد. با تشکیل حزب‌ا... لبنان در سال 1982 بدیهی بود که سوریه از این جنبش حمایت نماید و در طول 24 سال گذشته نیز سوریه حمایت‌های همه جانبه خود را از حزب‌ا.. دریغ نکرده است و شیعیان لبنان به عنوان وفاداران به سوریه در لبنان قلمداد می‌شدند. حضور نظامی و نفوذ سیاسی سوریه در لبنان در طول دهه 90 میلادی به نوعی از جانب آمریکا پذیرفته شده بود و ایالات متحده در اوایل دهه 90 در ازای حمایت سوریه از تهاجم آمریکا به عراق (جنگ اول خلیج فارس 1991) با تمدید دوره ریاست جمهوری الیاس هراوی رئیس جمهور متحد سوریه همراهی نمود.

آمریکا و اسرائیل که انتظارات خود را از دمشق برآورده نمی‌دیدند، دامنه تهدیدها و تحریم‌های خود بر علیه سوریه را هر روز گسترش می‌دادند. با تصمیم پارلمان لبنان مبنی بر تمدید دوره ریاست جمهوری لحود (سپتامبر 2004) واشنگتن فرصت به دست آمده را غنیمت شمرد و به همراه فرانسه از طریق شورای امنیت فشارها بر ضد سوریه را افزایش داد.

در طی دو سال گذشته و تا پیش از تحولات اخیر فشارها بر ضد دمشق بیشتر می‌شد. ترور حریری که به طور آشکارا با ادامه حضور نظامی سوریه و ابقای لحود مخالفت می‌کرد، باعث افزوده شدن اتهام دیگری بر اتهامات قبلی دمشق گردید. جنبش مخالفان لبنانی (جنبش 14 مارس) با تظاهرات گسترده خود خواستار خروج نیروهای سوری از لبنان شدند، خواستی که حدود دو ماه بعد عملی گردید. با خروج نیروهای سوریه و متعاقب آن برگزاری انتخابات پارلمانی که با پیروزی ائتلاف مخالفان سوریه، (ائتلاف سعد حریری – جنبلاط) پایان پذیرفت، موقعیت سیاسی سوریه در لبنان تضعیف گردید. با تشکیل پروند ترور حریری و گزارش بازپرس پرونده (مهلیس) در مورد احتمال دخالت عوامل اطلاعاتی و امنیتی سوریه در ترور حریری، انزوای سوریه تشدید گردید. در این میان کشورهای مصر و عربستان علی‌رغم مواضع غیرهمسوی سوریه با سیاست‌های قاهره و ریاض در مورد ایران و لبنان، حمایت خود را از بشاراسد نشان دادند و به طرق مختلف سعی در کاهش فشارها بر علیه سوریه داشتند.

در چنین فضایی، عبدالحلیم خدام که سال‌ها معاونت ریاست جمهوری سوریه را بر عهده داشت به صف مخالفان حکومت بشار پیوست. جبهه اپوزیسیون سکولار، جنش اخوان‌المسلمین و کردها سه نیروی چالشگر دولت سوریه محسوب می‌شوند. به دلیل ضعف جامعه‌مدنی، فشارهای حکومتی و عدم انسجام و یکپارچگی بین مخالفان دولت بشار، فعلاَ جایگزین مناسبی برای جانشینی وی متصور نیست. از این سو ایالات متحده که خود درگیر عراق نابسامان است، علی‌رغم تهدیدهای مکرر لفظی هیچ تمایلی به تغییر رژیم در سوریه نمی‌دید و اسرائیل نیز از بی‌ثباتی دیگری در کنار خود بیمناک بود. در چنین فضایی که ترسیم شد بشاراسد در آینده‌ با فشارهای بیشتری مواجه بود.

سوریه پس از خروج از لبنان درصدد القای این دیدگاه بود که عدم حضور سوریه در لبنان، این کشور را به سمت بی‌ثباتی سوق می‌دهد. به نظر می‌رسد تحولات اخیر لبنان و مقاومت حزب‌ا.. جایگاه سوریه را در لبنان و سطح منطقه تقویت کرده باشد. آمریکا و غرب به نقش و توانایی بازیگری سوریه در لبنان و توان تأثیرگذاری دمشق بر حزب‌ا... واقف هستند و در جریان درگیری‌های اخیر سعی نمودند که با دمشق ارتباط بیشتری برقرار سازند. مدتی قبل روزنامه نیویورک تایمز طی گزارشی از دیپلماسی پنهان ایالات متحده برای جدا کردن سوریه از حزب‌ا... و ایران خبر داد. پس از موفقیت حزب‌ا... در جنگ حتی مواضع مقامات اسرائیلی در مورد سوریه نیز تغییر نمود. امیر پرتز وزیر دفاع اسرائیل این جنگ را شانس جدیدی برای فرایندهای دیپلماتیک دانست و مذاکرات جدید با سوریه را امکان‌پذیر دانست. همچنین مایکل ملچور از اعضای کابینه المرت نیز اذعان کرد که اسرائیل به منظور منزوی کردن ایران باید با سوریه مذاکره کند.

بشاراسد پس از برقراری آتش‌بس در لبنان، در سخنانی تند بر علیه آمریکا و اسرائیل در دمشق با توهم و خیال دانستن طرح خاورمیانه جدید آمریکا، آن را پس از موفقیت حزب‌ا... طرحی شکست خورده و ناکام خواند. اسد صلح در خاورمیانه را با وجود دولت بوش در واشنگتن ممکن ندانست. اسد در سخنانی خطاب به اسرائیل گفت: بعد از این، سلاح‌ها، هواپیماها، موشک‌ها و حتی بمب‌های هسته‌ای شما دیگر نمی‌تواند از شما حمایت کند. اسد همچنین گفت: نسل آینده عرب راهی را برای شکست اسرائیل خواهد یافت. (به نقل از AP).

از این‌رو، در پی شرایط اخیر لبنان و پس از صدور قطعنامه (با فرض عدم خلع سلاح حزب‌ا... و حفظ موقعیت اجتماعی و سیاسی حزب‌ا.. حتی در صورت استقرار نیروهای چند ملیتی و ارتش لبنان در جنوب و محدود شدن حوزه عملیاتی حزب‌ا...) موقعیت سوریه در لبنان و در منطقه تقویت می‌شود. اما از سویی دیگر مناسبات بین دمشق و دیگر کشورهای عربی منطقه همچون مصر، عربستان و اردن به سردی می‌گراید. بشاراسد در سخنرانی خود وضع کشورهای عربی را تقبیح کرد و اگر چه نامی از کشوری نبرد اما نظر وی کاملاً مشخص بود. شرایط نابسامان عراق و فلسطین و اتحاد سوریه با ایران و نگاه مجدد آمریکا و غرب به سوریه پس از چند سال تلاش برای انزوای سوریه و جایگاه حزب‌ا... پس از جنگ موقعیت سوریه را نسبت به قبل از تحولات اخیر بهبود بخشیده است. دمشق از اینکه بار دیگر مورد توجه غرب قرار گرفته است و غرب بر توان بازیگری‌اش صحه گذاشته است خشنود است. به نظر می‌رسد دمشق از فرصت به وجود آمده برای کسب امتیازاتی در لبنان و در مذاکرات آتی خود با اسرائیل درباره جولان و نیز در مورد مسئله اتمام بازجویی از عوامل اطلاعاتی سوریه متهم به مداخله در قتل حریری، استفاده خواهد نمود.

2- ایران

جمهوری اسلامی ایران از ابتدای تشکیل حزب‌ا... در سال 1982 به عنوان مهمترین حامی این جنبش محسوب می‌شود. طبیعتاً حزب‌ا... لبنان به عنوان بخشی از جامعه‌ شیعیان لبنان می‌توانست نزدیکی و قرابت بیشتری با ایران شیعی نسبت به سایر نیروهای مبارز فلسطینی عمدتاً سکولار (در اوایل دهه 80 و پیش از تشکیل گروه‌‌های اسلام‌گرای سنی) داشته باشد. مسلم است که حزب‌ا... لبنان هم اینک به عنوان یکی از اهرم‌های نفوذ منطقه‌ای ایران تلقی می‌گردد و هر گونه تقویت و یا تضعیف موقعیت این جنبش بر جایگاه منطقه‌ای ایران تأثیر‌گذار خواهد بود. حمایت ایران از حزب‌ا... بر خلاف حمایت سوریه، مستقیماً به دیدگاه‌های ارزشی و ایدئولوژیکی انقلاب اسلامی و لزوم دفاع از جامعه شیعی لبنان باز می‌گردد. جمهوری اسلامی از ناحیة حمایت‌های خود از جنبش‌های حزب‌ا... و امل توانسته است تأثیرگذاری زیادی در صحنه سیاسی لبنان داشته باشد. ایران همواره موضعی مخالف در برابر مخالفان حزب‌ا... و حامیان خلع سلاح این جنبش، اتخاذ کرده است.

 

تأثیرپذیری جمهوری اسلامی ایران از وقایع لبنان با توجه به سیر تحولات یک ماه گذشته را می‌توان از دو زاویه دید. اول آنکه ایران به طور کلی با هر گونه طرحی که منجر به محدود شدن حوزه فعالیت‌ حزب‌ا... باشد مخالف خواهد بود. در صورت مخالفت ایران با استقرار نیروهای چند ملیتی و ارتش لبنان به منظور ایجاد محدودیت برای حزب‌ا… که در قطعنامه شورای امنیت نیز گنجانده شده است، ایران خود را مواجه با خواست دولت لبنان و سایر نیروهای درگیر در مناقشه خواهد دید. ایران پس ارائه طرح نخست‌وزیر لبنان و تصویب قطعنامه 1701 و اعلام مواضع حزب‌ا... در این مورد سعی نمود که رفتاری سنجیده از خود نشان دهد و موضعی در مخالفت با استقرار نیروهای چند ملیتی و ارتش لبنان اتخاذ نکند.

دوم آنکه ایران علی‌رغم تفاوت دیدگاه با دولت لبنان و سایر کشورهای عربی، همچنان موقعیت و جایگاه خود را در بین جامعه شیعی لبنان حفظ خواهد نمود اما تحولات اخیر به تعمیق و ترفیع این موقعیت کمکی نخواهد نمود. به نظر می‌رسد که حزب‌ا… لبنان پس از پایان جنگ، با سؤالات و چالش‌های داخلی مواجه خواهد بود. حتی در صورت امتیاز‌گیری دولت لبنان و حزب‌ا… در موضوع تبادل اسرا و تخلیه مزارع شبعا نیز اگر اختلافات داخلی لبنان به گونه ای پیش رود که حزب ا... ضعیف گردد‎‎، به نظر نمی‌رسد که تحولات لبنان در ارتقا جایگاه ایران در منطقه تأثیری داشته باشد. صحبت از اینکه آیا وقایع اخیر لبنان غرب را در برخورد با ایران (به خصوص در موضوع هسته‌ای) محتاط‌تر می‌کند یا برعکس موضع غرب را سخت‌تر و غیر منعطف‌تر می‌کند بیش از آنکه به موقعیت منطقه‌ای ایران پس از تحولات اخیر برگردد به نوع نگاه سیاستمداران و تصمیم‌سازان دول غربی و به ویژه ایالات متحده باز می‌گردد. برخی از تحلیل‌گران و حتی مقامات غربی (به مانند وزیر خارجه فرانسه) به نقش تعیین کننده ایران در تحولات منطقه‌ای تأکید دارند اما برخی دیگر (به مانند سیمورهرش تحلیل‌گر نیویورکر) این جنگ را آزمایشی برای تحولات آتی و بزرگ‌تر منطقه‌ای می‌دانند. می‌توان گفت تنها در صورتی که جامعه شیعی لبنان (اعم از حزب‌ا… و جنبش امل) همچنان توانایی آن را داشته باشد که نقش خود را در ساختار سیاسی و اجتماعی لبنان حفظ و تقویت نماید، جایگاه ایران در لبنان تقویت خواهد شد.

3- مصر، عربستان و اردن

واکنش این سه کشور تأثیرگذاری بر معادلات خاورمیانه در آغاز درگیری‌ها، انتقاد از حزب‌ا… و محکومیت لفظی اسرائیل بود. عربستان سعودی حمله حزب‌ا.. به یک پایگاه نظامی اسرائیل را ماجراجویی حزب‌ا… خواند و مصر و اردن نیز موضعی در دفاع از حزب‌ا… اتخاذ نکردند. سیدحسن نصرا… در چند مصاحبه تلویزیونی با یادآوری شکست‌های گذشته اعراب از اسرائیل، به طور تلویحی از سکوت، رخوت و بی‌تفاوتی رهبران عرب انتقاد نمود. در ورای چنین فضایی، آنچه که مشخص است آن است که عربستان، مصر و اردن و به طور کلی جهان عرب سنی از هر گونه نقش آفرینی، تأثیر‌گذاری و افزایش قدرت و نفوذ ایران شیعی به عنوان یک رقیب منطقه‌ای نگران و هراسانند. کشورهای عربی، حزب‌ا… لبنان را دستاویزی برای ایران می‌دانند. نگرانی جهان عرب از افزایش جایگاه ایران پس از سقوط رژیم بعث عراق تشدید گردید و رهبران عرب با عباراتی چون ”هلال شیعی“ نگرانی خود از این مسئله نشان می‌دادند.

عربستان سعودی به دلیل روابط ویژه‌ای که با حریری نخست‌وزیر فقید لبنان داشت همواره از دولت لبنان حمایت می‌نمود و در بازسازی لبنان (پس از جنگ داخلی) نقش عمده‌ای داشت. اظهارات مقامات رسمی عرب در مورد حزب‌ا… به دنبال مقاومت یکجانبه این جنبش در برابر اسرائیل و افزایش محبوبیت حزب‌ا… در بین افکار عمومی تا حدودی تغییر یافت. اتحادیه عرب پس از برگزاری نشستی در ابتدای درگیری‌ها بر فعالیت خود افزود و در تعدیل پیش‌نویس اولیه قطعنامه شورای امنیت مؤثر بود. در عرصه دیپلماتیک،این سه کشور فشارهای خود را به سوریه وارد ساختند و از دمشق خواهان کنترل بیشتر بر حزب‌ا… شدند. نکته جالب آنکه در پس درخواست ایران برای تشکیل نشست اضطراری کشورهای عضو سازمان کنفرانس اسلامی، هیچ کدام از سران عرب در این اجلاس شرکت نکردند. در این اجلاس حضور رؤسا و نخست‌وزیران کشورهای اسلامی غیرعرب بیشتر مشهود بود. به نظر می‌رسد که خواست جهان عرب و به طور مشخص سه کشور تأثیرگذار مصر، عربستان و اردن در پی تحولات اخیر، به خواست دولت لبنان (مبنی بر حضور ارتش در جنوب، لزوم استقرار نیروهای بین‌المللی، تخلیه مزارع شبعا و تبادل اسرا) نزدیک باشد. رهبران کشورهای عرب از محدودیت‌هایی که احتمالاً برای حوزه عملیاتی حزب ا… ایجاد خواهد شد، استقبال خواهند کرد. در طی چند سال گذشته و به خصوص پس از ارائه طرح ملک عبدا… در نشست اتحادیه عرب در بیروت در سال 2002 (مبنی بر امکان شناسایی اسرائیل از سوی جهان عرب در قبال خروج اسرائیل از اراضی اشغالی کرانه غربی و نوار غزه) و تحرکات آشکار و نیمه آشکار سیاسی و اقتصادی برخی کشورهای عرب در قبال ارتباط با اسرائیل، چنین به نظر می‌رسد که کشورهای عرب نمی‌خواهند که یک حرکت شیعی همسو با ایران در جایگاه عمده‌ترین نیروی چالشگر قدرت اسرائیل ظاهر شود و افکار عمومی منطقه را به سوی خود بکشاند. هر سه کشور مذکور، نیروهای اسلام‌گرای چالشگری را در خود دارند که به طور بالقوه می‌توانند برای استمرار حاکمیت دولت‌های قاهره، ریاض و امان خطرناک باشند. اخوان‌المسلمین که پس از انتخابات پارلمانی چند ماه پیش مصر، موقعیت مناسب‌تری در صحنه سیاسی به دست آورده است در شرایط اخیر نیز به طور صریح از حزب‌ا... دفاع و از مواضع دولت مبارک انتقاد نمود. عربستان که یک اقلیت قابل ملاحظة شیعی دارد نیز مسلماً از ارتقاء جایگاه حزب‌ا... در منطقه نگران است و به همین جهت از تظاهراتی که برای حمایت از حزب ا... ترتیب داده شده بود، ممانعت به عمل آورد.

نزدیکی نیروهای مخالف سوریه در لبنان (در قضیه ترور حریری و خروج سوریه از لبنان) و به طور مشخص گروه المستقبل با کشورهای مصر و عربستان، روابط حزب‌ا… را با کشورهای مذکور در حالتی سرد قرار داده بود. پس از درگیری‌های اخیر و مواضع کشورهای عربی به نظر می‌رسد که روابط حزب‌ا… و سوریه با کشورهای عرب نسبت به موقعیت قبل از شروع درگیری‌ها در حالی سردتر قرار گرفته باشد.

خواست رهبران عرب (برخلاف افکار عمومی) با خواست دولت لبنان، و تا حدودی باخواست‌های آمریکا و اسرائیل همسو است به نظر می‌رسد آنها حزب‌ا… را یک جنبش عربی نمی‌دانند. اما واقعیت‌های موجود در صحنه، از جمله حمایتهای افکار عمومی جهانی و خصوصاَ افکار عمومی جهان عرب از حزب ا... و شخص سید حسن نصر ا... در طول جنگ و سرانجام پیروزی حزب ا...، رهبران عرب را که حتی پیش تر انتقاداتی را به حزب ا... در مورد اقدام به گرفتن دو اسیر صهیونیست وارد می‌کردند و به گفته المرت، نخست وزیر اسرائیل، حتی برخی از آنها به طور پنهانی حمایت خود را از اقدام اسرائیل مبنی بر حمله به لبنان تا نابودی حزب ا... اعلام کرده بودند، وادار کرد مواضع پیشین خود را تغییر دهند. برخی خبرها از منابع حزب ا... حاکی است که این رهبران پس از برقراری آتش بس، سعی کردند از طریق واسطه هایی با رهبران حزب ا... تماس گرفته و بدین وسیله وجهة خود را بهبود بخشند. برگزاری کنفرانس وزیران خارجه اتحادیة عرب در قاهره در 29 مرداد ماه 1385 با هدف جلب و تخصیص کمکهای عربی برای بازسازی لبنان و احتمال برگزاری اجلاس بعدی در ریاض در همین راستا ارزیابی می شود.