مقدمه:

سوریه که از سال 1976 و در پی جنگ‌های داخلی در لبنان در آن کشور حضور نظامی یافته است, اخیراً از اصلاح قانون اساسی لبنان برای تمدید مدت ریاست جمهوری امیل لحود که طرفدار سوریه می‌باشد، برای 3 سال دیگر پشتیبانی کرد. این اقدام سوریه با واکنش آمریکا و فرانسه به شکل ارائه طرح پیش نوین قطعنامه‌ای از سوی آنها در شورای امنیت سازمان ملل متحد روبرو گردید. در این قطعنامه از نیروهای خارجی خواسته شده تا لبنان را ترک گویند و در آن بر حق حاکمیت لبنان و احترام به قانون اساسی آن کشور تأکید شده است. هر چند در قطعنامه 1559 شورای امنیت از سوریه نامی برده نشد و همچنین این قطعنامه مانع تصویب اصلاحیه قانون اساسی لبنان و تمدید مدت ریاست جمهوری امیل لحود نگردید، با این حال، جای تردید نیست که در پی صدور این قطعنامه موقعیت سوریه در لبنان مورد چالش‌ جدی قرار گرفته است. در این ارتباط سؤالاتی مطرح می‌گردد که سعی می‌شود به برخی از آنها در این مقاله پرداخته شود. از جمله اینکه واکنش کشورهای دیگر و به ویژه کشورهای عرب نسبت به صدور این قطعنامه چگونه بوده است؟ چه عواملی باعث گردید تا سیاست آمریکا در قبال حضور نظامی سوریه در لبنان که تاکنون موافقت ضمنی با آن بود، تغییر یابد؟ و بالاخره روندهای آتی در منطقه در پرتو این اقدام شورای امنیت چگونه قابل ارزیابی می‌باشد؟

قطعنامه‌ 1559 شورای امنیت سازمان ملل متحد

در پی انتشار اخباری مبنی بر تلاش دولت لبنان با حمایت سوریه برای اصلاح قانون اساسی آن کشور جهت تمدید مدت ریاست جمهوری امیل لحود به مدت 3 سال دیگر، ایالات متحدة آمریکا و فرانسه در تاریخ 10 شهریور ماه جاری پیش نویس قطعنامه‌ای را به شورای امنیت سازمان ملل متحد ارائه کردند که در آن از سوریه خواسته می‌شد تا نیروهای نظامی خود را از لبنان خارج سازد و به دخالت‌های خود در سیاست‌های آن کشور خاتمه دهد. هر چند در قطعنامه‌ای که بعداً با حداقل آرای مورد نیاز یعنی یا 9 رأی مثبت به تصویب رسید و در اثر تلاش برخی کشورها به ویژه پاکستان و الجزایر که از اعضای غیر دائم شورای امنیت می‌باشند نام سوریه از متن قطعنامه حذف گردید، اما صدور این قطعنامه که با ابتکار آمریکا و با همکاری فرانسه به تصویب رسیده زنگ خطری را برای سوریه جهت ادامة حضور در لبنان به صدا در آورده است. هر چند که این قطعنامه از لحاظ متن تقریباً مشابه قطعنامه‌ای است که در اوائل دهه 1980 و در هنگام اشغال جنوب لبنان توسط اسرائیل صادر گردیده بود مع‌هذا شرایط حاکم در آن زمان با وضعیت فعلی به طور کلی متفاوت است. قطعنامه 1559 خواهان خروج تمام نیروهای خارجی باقیمانده در لبنان و همچنین انحلال و خلع سلاح تمام نیروهای شبه نظامی لبنانی و غیر لبنانی می‌باشد. فیصل مقداد سفیر سوریه در سازمان ملل متحد در اولین واکنش، این قطعنامه را ”دخالت در امور داخلی لبنان“ قلمداد نمود و محمد عیسی دبیر کل وزارت خارجه لبنان اظهار داشت که لبنان اعتراضی به حضور سوریه در لبنان ندارد. جان دن فورت سفیر آمریکا در سازمان ملل متحد در مصاحبه‌ای پس از صدور قطعنامه گفت ”حاکمیت و تمامیت ارضی لبنان توسط سوریه ربوده شده است“ و هدف این قطعنامه پایان بخشیدن به حضور سوریه و نیروهای ایرانی در لبنان می‌باشد. همچنین در واکنش به قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل متحد، امیل لحود رئیس جمهور لبنان که به مدت 3 سال دیگر مدت ریاست جمهوری وی با اصلاح قانون اساسی آن کشور تمدید شده است، اظهار داشت حضور نیروهای سوریه در لبنان ضروری است و سوریه تا زمانی که اسرائیل قطعنامه شورای امنیت را برای بازگشت به مرزهای 1967 و بازگشت فلسطینی‌ها به سرزمین خود اجرا نکند، لبنان را ترک نخواهد کرد. وی افزود ”تا زمانی که آن اتفاق نیفتاده است، لبنان حضور نیروهای سوریه را در سرزمین خود که می‌تواند ثبات را در منطقه تحکیم بخشد، امری قانونی تلقی می‌کند.“

از سوی دیگر، وزرای خارجه شورای همکاری خلیج فارس در اجلاس 13 سپتامبر خود در عربستان سعودی خواستار خروج نیروهای سوریه از لبنان گردیدند. شیخ صباح السالم الصباح وزیر خارجه کویت و رئیس شورای وزیران خارجه شورای همکاری خلیج فارس گفت: ”شورا از قطعنامه‌های قانونی بین‌المللی از جمله تصمیم اخیر شورای امنیت که خواستار خروج تمام نیروها از لبنان شده حمایت می‌کند“. در آستانه تشکیل اجلاس اتحادیه عرب در قاهره نیز آقای مروان معاشر وزیر خارجه اردن اعلام داشت ”ما باید به این قطعنامه توجه نشان دهیم زیر عاقلانه نیست که آن را نادیده بگیریم“. وی افزود ”هیچ جایی برای مخالفت با قطعنامه شورای امنیت صرفنظر از آنکه چقدر ما با آن موافق یا مخالف باشیم، وجود ندارد“.

مجید عبدالفتاح سخنگوی ریاست جمهوری مصر نیز به سوریه هشدار داد که عدم همکاری با سازمان ملل متحد درها را برای دیگر مداخلات دیگر از سوی شورای امنیت می‌گشاید. وی گفت ”آمریکایی‌ها احساس می‌کنند سوریه می‌خواهد در مورد قطعنامه‌ شورای امنیت به نحوی همکاری کند و این اطمینان بخش است.“

اختلاف‌نظر و تشتت آرا در میان کشورهای عربی در مورد حمایت از سوریه و لبنان در جریان کنفرانس وزرای خارجه اتحادیة عرب در تاریخ 24 شهریور در قاهره به خوبی نمایان گردید. در حالی که اردن و شش کشور عضو شورای همکاری خلیج فارس خواستار پیروی سوریه از قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل متحد بودند اتخاذ مواضعی یک پارچه از سوی اتحادیة عرب و در حمایت از سوریه و لبنان امکان‌پذیر نگردید. به گفته یکی از دیپلمات‌های عربی قطعنامه انتخابی غیر ممکن را در برابر وزرا قرار می‌داد زیرا از یک سو آنان با مداخلة آمریکا و فرانسه در امور داخلی اعراب مخالف بودند، اما از سوی دیگر، با توجه به اینکه راه‌حل مسئله اعراب و اسرائیل در رعایت قطعنامه‌های شورای امنیت سازمان ملل متحد نهفته است، و لذا نمی‌توانستند آن را رد کنند.

حضور سوریه در لبنان:

طی بیست و هشت سال که از مداخلة نظامی سوریه در لبنان برای جلوگیری از خونریزی در جنگ‌های داخلی در آن کشور می‌گذرد، سوریه با مهارت دیپلماتیک موفق به حفظ نیروهای نظامی خود در لبنان گردید، نیروهایی که شمار آنها اینک بالغ بر 20،000 نفر گردیده است و در این راستا موافقت ضمنی آمریکا را نیز جلب کرده بود. طی سال‌های مزبور، سوریه برای تضمین حضور خویش در لبنان سه بار با اعمال نفوذ به تغییر قانون اساسی لبنان پرداخت. منتقدین سوریه معتقدند که این کشور از اجرای تعهدات خود برای ترک لبنان به موجب توافق‌های قاهره – ریاض در اکتبر 1976، اعلامیة فاس در سپتامبر 1982 و بالاخره توافق طائف در اکتبر 1989 برای انتقال سربازان سوریه از بیروت به درة بقاع ظرف دو سال طفره رفته است. علاوه بر این، گفته می‌شود سوریه سلطة خود را بر لبنان از طریق یک سلسله توافق‌های دو جانبه که مهمترین آنها ”معاهدة برادری، همکاری و هماهنگی“ و موافقتنامة ”امنیت و دفاع“ می‌باشند که هر دو در سال 1991 به امضا رسیده‌اند، تحکیم بخشیده است. در انتقاد به مداخلة سوریه در لبنان همچنین گفته می‌شود که در واقع سوریه هیچ‌گاه از زمان استقلال لبنان در سال 1943 از مداخله در امور این کشور خودداری نکرده است و این مداخلات به دهه‌های قبل از اواسط دهة 1970 و شروع جنگ داخلی به لبنان برمی‌گردد. سوریه از همان بدو استقلال لبنان نارضایتی خود را از طریق عدم برقراری روابط دیپلماتیک با این کشور نشان داد و در توجیه چنین سیاستی، با اشاره به وجود ”روابط برادرانه“ با لبنان بر نقش خود به عنوان ”قلب تپندة عربیسم“ در جهان عرب تأکید کرده است!

از دیدگاه منتقدین سوریه، اهداف سوریه در لبنان طی 28 سال گذشته ابعاد گسترده‌ای یافته است و موارد زیر را در بر می‌گیرد:

- سوریه به این نتیجه رسیده است که برای حفظ امنیت و بقای خود باید لبنان را تحت سلطه و نفوذ مستقیم خویش داشته باشد. در این زمینه استراتژیست‌های سوریه ظاهراً به لبنان به عنوان کشور حائل در برابر اسرائیل می‌نگرند و در این خصوص درة بقاع برای مقاومت در برابر حملات احتمالی نیروی زمینی اسرائیل از جناح غربی سوریه از اهمیت خاصی برخوردار می‌باشد. علاوه بر این، سوریه می‌تواند بنابر مصالح خویش در هر زمان بدون آنکه بهانه‌ای به اسرائیل برای اقدام بر علیه خود بدهد. بر فشار بر اسرائیل از طریق لبنان بیفزاید.

- در لبنان در زمینة سیاست خارجی هیچ تصمیمی بدون موافقت سوریه گرفته نمی‌شود. این امر به ویژه در ارتباط با ممنوعیت مذاکره لبنان با اسرائیل مصداق دارد. علاوه بر این، سلطة سوریه بر لبنان به این کشور موقعیت ویژه‌ای می‌دهد تا از این امتیاز در روابط خود با ایالات متحده آمریکا و دریافت کمک‌های مالی از عربستان سعودی و سایر شیخ‌نشین‌های خلیج فارس و همچنین تحکیم روابط با جمهوری اسلامی ایران بهره گیرد.

- سوریه از بازار کار لبنان نیز به خوبی بهره‌مند است و یک میلیون نفر نیروی کار سوری در لبنان سالانه حدود 3 میلیارد دلار عاید سوریه می‌سازند. این نیروی کار با توجه به جمعیت 8/3 میلیون نفری لبنان عامل قابل ملاحظه و تأثیرگذاری در کنار نیروهای نظامی سوریه به شمار می‌رود.

- سوریه از اختلافاتی که میان گروه‌های موجود در لبنان وجود دارد اعم از شیعه، سنی، دروز و فلسطینی‌های پناهنده در جهت اعمال نفوذ بر رهبران آنها برای پیشبرد اهداف خویش سود می‌برد. در حدود 370 هزار فلسطینی پناهنده در لبنان که حدود ده درصد جمعیت این کشور را تشکیل می‌دهند نیز یکی دیگر از اهرم‌های قدرت سوریه محسوب می‌گردند. همچنین سوریه از طریق رهبری جبهة امتناع فلسطین که در دمشق مستقر می‌باشد بر فلسطینی‌های پناهنده و مبارز در لبنان نفوذ دارد.

سیاست آمریکا در قبال سوریه:

هر چند که حضور سوریه در لبنان در تضاد با اصول اعلام شده در سیاست خارجی آمریکا قرار داشته است، اما ظاهراً آمریکا با این امید که تفاهم با سوریه بتواند زمینه‌ساز انعقاد معاهدة صلح میان سوریه و اسرائیل گردد، تاکنون از ابراز مخالفت جدی با حضور سوریه در لبنان خودداری نموده بود و حتی در سال 1989 با تأیید توافق طائف آن را یک ”راه‌حل عربی“ برای مسئله لبنان تلقی کرد. به نظر می‌رسد که تحولات بین‌المللی و منطقه‌ای پس از 11 سپتامبر در تغییر رویکرد آمریکا نسبت به این مسئله تأثیرگذار بوده است. در این زمینه نکات زیر حائز توجه می‌باشند:

- در حالی که آمریکا در صحنة عراق با چالش‌های جدی، به ویژه از سوی نیروهای مقاومت و معارض، روبرو است عبور تسلیحات و نیروها از مرزهای سوریه به عراق همچنان و علی‌رغم وعده‌های مقامات سوری ادامه پیدا کرده است. علاوه بر این، سوریه از بازگرداندن 3 میلیارد دلار پولی که رژیم صدام به آن کشور انتقال داده بود به این بهانه که بابت پرداخت بدهی‌های عراق صرف شده خودداری می‌نماید. همچنین در سفر سال گذشته پاول وزیر خارجه آمریکا، سوریه قول داده بود که دفاتر گروه‌های فلسطینی تندرو را در دمشق تعطیل کند.

- تنش‌ در روابط اسرائیل و سوریه در پی حملات شهادت‌طلبانه در فلسطین اشغالی افزایش یافته است. اسرائیل هر چند قبلاً علائمی مبنی بر تمایل به بازگرداندن بلندی‌های جولان در مقابل صلح با سوریه از خود بروز داده بود، اما واکنش سردی نسبت به پیام عبدالحلیم خدام، معاون رئیس جمهور سوریه از خود نشان داد. در این پیام که از طریق ترکیه در فوریه 2004 ارسال شد آمده بود که ”سوریه آمادگی از سرگیری مذاکرات صلح را از جایی که متوقف شده دارد.“ همچنین شارون شروع مذاکرات را به قطع کمک‌های سوریه به گروه‌های مبارز فلسطینی منوط کرد.

- در روابط سوریه واتحادیه اروپا نیر تحول مهمی به چشم می‌خورد. اتحادیة اروپا برای امضای موافقتنامة تجاری با سوریه که آخرین کشور در جمع کشورهای حاشیة مدیترانه می‌باشد که هنوز چنین موافقتنامه‌ای را به موجب کنفرانس بارسلون با اتحادیه اروپا امضا نکرده است، این شرط را قائل گردیده که سوریه تسلیحات کشتار جمعی خود را کنار بگذارد. به این ترتیب، همکاری فرانسه با آمریکا در ارائه قطعنامه‌ای علیه سوریه می‌تواند به منزلة همگرایی میان مواضع اروپایی‌ها به ویژه فرانسه تلقی شود که به مخالفت با آمریکا در جنگ با عراق برآمده بود.

- حرکت سوریه برای حمایت از تمدید مدت ریاست جمهوری لحود در لبنان به زعم برخی از ناظران اقدام سنجیده‌ای نبوده است زیرا این امر موقعیتی را برای ابتکار آمریکا و فرانسه علیه سوریه فراهم ساخته است. برخی معتقدند سوریه برای پیگیری اهداف خود در لبنان و منطقه چاره‌ای جز تمدید دوره ریاست جمهوری امیل لحود نداشته است. در این ارتباط، مجله هفتگی الشراع لبنان با انتشار آماری که از هزار نفر از اقشار مختلف لبنان به دست آمده بود اعلام داشت که 65 درصد مردم با اصلاح قانون اساسی مخالف بوده و 74 درصد نیز خواهان رئیس‌جمهور جدیدی بوده‌اند.

واکنش سوریه:

در پی صدور قطعنامه 1559 شورای امنیت که در بند آخر آن از دبیرکل سازمان ملل متحد خواسته شده تا ظرف 30 روز گزارشی در مورد اجرای این قطعنامه ارائه دهد، ‌فشارها بر سوریه به شکل تهدید ضمنی تحریم‌های اقتصادی فزونی یافته است. آمریکا که چند ماه قبل تحریم‌هایی را علیه سوریه برقرار نموده بود بلافاصله ویلیام برنز معاون وزارت خارجه خود در امور خاور نزدیک را به دمشق اعزام نمود. وی پس از ملاقات با بشاراسد رئیس‌جمهور سوریه اظهار داشت که زمان خروج سوریه از لبنان فرا رسیده است. وی گفت سوریه باید به مداخله در امور داخلی لبنان خاتمه دهد و نیروهای خود را از لبنان خارج سازد و به نیروهای مسلح لبنان اجازه دهد تا اقتدار خود را در سرتاسر لبنان برقرار سازند. نامبرده افزود که واشنگتن به صلح اعراب و اسرائیل متعهد است، سوریه باید با عملیات ”تروریستی“ علیه اسرائیل مبارزه کند!

ظاهراً در مذاکرات دو ساعتة نمایندة آمریکا با رئیس‌جمهور سوریه، بشاراسد به نامبرده خاطر نشان ساخته است که صلح با اسرائیل یک هدف راهبردی است و وی آماده است مذاکرات را هر زمان و بدون شرط قبلی آغاز کند. همچنین گزارش شده است که بشاراسد در خواست اصلی سوریه را عقب‌نشینی اسرائیل به مرزهای قبل از جنگ شش روزه 1967 ذکر نموده و صحبتی در مورد ضرورت از سرگیری مذاکرات دو جانبه سوریه و اسرائیل از جایی که در سال 2000 قطع شده بود نکرده است. نکته قابل ملاحظة دیگر این است که وی پیشرفت در مذاکرات صلح با سوریه را با حل مسئله فلسطین مرتبط نساخته است.

در واکنش نسبت به تمایل سوریه برای از سرگیری مذاکرات صلح، محافل اسرائیلی با ابراز بدبینی نسبت به اهداف بشاراسد آن را اقدامی در جهت تحت تأثیر قرار دادن آمریکایی‌ها تلقی کرده‌اند. هارون فرکاش زیوی رئیس بخش اطلاعات نظامی اسرائیل در این مورد گفته است که با توجه به شرایط موجود در عراق و ظهور مراکز قدرت منطقه‌ای در ایران و ترکیه وی تردید دارد که سوریه از حمایت از گروه‌های مبارز فلسطینی دست بردارد. از سوی دیگر، شارون که در حال حاضر تحت فشار افکار عمومی در اسرائیل برای برنامة خود جهت خروج از غزه و بخشی از کرانة غربی رود اردن قرار دارد، از لحاظ شرایط داخلی خود را در شرایط مناسبی برای خروج از بلندی‌های جولان نمی‌بیند. علاوه بر این، وی انگیزه‌ای قوی مانند گذشته برای دادن امتیاز به سوریه ندارد زیرا سوریه از یک طرف در معرض فشارهای فزاینده‌ای برای خروج از لبنان قرار دارد و از سوی دیگر مانند چهار سال قبل و زمان حافظ اسد در موقعیتی نیست که بتواند به نمایندگی از اعراب صلح جامع و فراگیری را برای اسرائیل به ارمغان بیاورد.

نتیجه‌گیری:

شاید بتوان گفت که صدور قطعنامه 1559 شورای امنیت سازمان ملل متحد سوریه را با چالش مهمی روبرو ‌ساخته است. سوریه که تاکنون با موافقت ضمنی آمریکا و حمایت کامل اعراب به حضور نظامی خویش در لبنان ادامه داده تحت شرایط جدید منطقه و با اقدامی که در جهت مداخله در انتخابات ریاست جمهوری لبنان انجام داد، زمینه‌های تصویب قطعنامه شورای امنیت و موجبات انتقاد از خود را در جهان عرب فراهم ساخت. به نوشته سردبیر روزنامه المستقبل در بیروت: ”فرانسه حضور سوریه را در لبنان مانند حضور سربازان آمریکایی در آلمان در جریان جنگ جهانی دوم می‌دید، اما اینک آن را مانند حضور سربازان آلمانی در فرانسه در همان دوره می‌بیند.“ به هر حال، مهلت سی روزه شورای امنیت سازمان ملل متحده به سوریه برای خاتمه دادن به حضور نظامی خویش در لبنان به سرعت در حال سپری شدن می‌باشد و این در حالی است که در صحنة مناقشات فلسطین و اسرائیل تحولات مهمی در حال شکل‌گیری است و برنامه خروج اسرائیل از غزه و تلاش‌های مصر برای نزدیک ساختن گروه‌های مبارزه فلسطینی از جمله حماس با یکدیگر و تشویق آنها به برقراری گفتگو با اسرائیل، سوریه را در موقعیت دشوارتری قرار می‌دهد. با توجه به چنین شرایطی است که سوریه علی‌رغم شعارهای تبلیغاتی خود علائمی برای تعامل با آمریکا و رفع فشارهای بین‌‌المللی از خود بروز داده است. برای مثال، روزنامه الحیات در اوائل ماه سپتامبر جاری گزارش داد که سوریه نقش مهمی در خاتمه بخشیدن به جنگ در شهر مقدس نجف داشته است و بنا به درخواست آمریکا اقدامات شدیدتری در مرزهای خود با عراق جهت جلوگیری از عبور افراد و تسلیحات به عراق به مرحلة اجرا گذاشته است. همچنین دو روز پس از صدور قطعنامه شورای امنیت، بشاراسد در پیامی توسط دو نفر از دیپلمات‌های سابق آمریکا تمایل خود را برای از سرگیری بدون قید و شرط مذاکرات صلح با اسرائیل اعلام داشت. به این ترتیب، به نظر می‌رسد سوریه در حال برنامه‌ریزی برای مواجهه با اجلاس آینده شورای امنیت است که در آن نحوة اجرای مفاد قطعنامه 1559 مورد رسیدگی قرار خواهد گرفت. احتمالاً یکی از اقدامات سوریه نقل و انتقال بخش محدودی از نیروهای خود از لبنان خواهد بود.