01 November 2011
ایران و اکثر کشورهای اروپایی از دیر باز دارای مناسبات گستردة سیاسی، اقتصادی و فرهنگی بودهاند و این روابط در طول زمان و به تناسب شرایط متغیر دو جانبه، منطقهای و بینالمللی دستخوش تحولات زیادی گردیده است. در طی قرن گذشته اروپا در فرایند توسعه صنعتی ایران نقش بسزایی ایفا نموده است. از سوی دیگر، نیاز ایران به سرمایه و انتقال فناوری و نیاز اروپا به منابع انرژی و بازارهای صادراتی شرایطی را فراهم آورده تا بیشترین مناسبات اقتصادی و تجاری کشورمان با اعضای قدرتمند این قاره رقم بخورد. به رغم فراز و نشیبهایی که در روابط ایران و اتحادیه اروپا به ویژه پس از انقلاب اسلامی در ایران وجود داشته است، استمرار این روابط و حتی گسترش آن - البته تا قبل از سایهگستر شدن قطعنامههای شورای امنیت به روابط متقابل – از حکمفرمایی نوعی نگرش تاریخی بر روابط میان دو طرف حکایت دارد. تحلیل روابط جمهوری اسلامی ایران با اتحادیة اروپا از پیچیدگی و در عین حال اهمیت و ضرورت خاصی برخوردار است. به طور کلی، در بررسی روابط ایران و اتحادیة اروپا باید سه نکته مهم مورد توجه قرار گیرد: نخست اینکه در سیاست خارجی دول اروپایی، دو عنصر ارزش و منفعت به شکل پیچیدهای در هم ترکیب شدهاند، به گونهای که در بادی امر تفکیک آنها از یکدیگر شاید کار سادهای نباشد، اما با نگاهی عمیقتر میتوان دریافت که در پس شعارهای دفاع از دموکراسی و حقوق بشر، هر جا که پای منافع در کار بوده است، اولویت به آن تعلق گرفته است. دوم اینکه از یک سو، اتحادیه هویتی مستقل از اعضای خود ندارد و از سوی دیگر هیچ یک از اعضا به تنهایی قادر به تعیین دستور کار سیاست خارجی اتحادیة اروپا نیست. بنابراین، در همان حال که رابطه دو جانبه با هر یک از اعضا و به ویژه با اعضای مهم اتحادیه از اهمیت برخوردارست، رابطه با اتحادیه به عنوان یک کل را نیز نباید نادیده گرفت. سوم اینکه لازم است به متغیر آمریکا در سیاست خارجی اروپا توجه ویژهای نشان داد. وجود منافع متقابل میان دو سوی آتلانتیک بدان معناست که بر سر موضوعات مهم سیاست بینالمللی میان اروپا و آمریکا نوعی همسویی وجود دارد، هر چند ممکن است در مورد نحوه برخورد با مسئله میان آنها اختلافات تاکتیکی وجود داشته باشد. آنچه در این میان مهم است شناسایی حوزههایی است که در آنها امکان پیشبرد روابط بیآنکه متغیر آمریکا تأثیر چندانی داشته باشد، عملی میباشد. مجموعه این نکات موجب شده است که تنظیم روابط با اتحادیه اروپا از دشواریهای خاصی برخوردار گردد. مقاله حاضر پس از ذکر مختصری از تاریخچه روابط، جایگاه ایران و اروپا را در سیاست خارجی دو طرف بررسی میکند و پس از ارائه تحلیلی آسیبشناختی از مناسبات ایران و اروپا، تلاش میکند با توجه به نکات فوق رهنمودهایی جهت توسعه روابط میان این دو بازیگر ارائه نماید.