15 August 2012
مجمع عمومی سازمان ملل روز جمعه قطعنامۀ ضد سوریه را با 133 رأی مثبت، 12 رأی منفی و 312 رأی ممتنع به تصویب رساند. طرح مذکور که پیشنویس آن از سوی عربستان سعودی ارائه شده بود، خواستار کنارهگیری بشار اسد و انتقال آرام قدرت بود. اما سئوال مهمی که با گذشت 17 ماه از بحران سوریه همچنان بی پاسخ مانده، این است که چرا غرب برای حمله به عراق منتظر قطعنامۀ شورای امنیت نماند و بوشِ پسر حتی برخلاف میل همپیمانان اروپایی خود، کار صدام را یکسره کرد، اما در مورد سوریه بهرغم بالا گرفتن خشونتها و کشتارها، همچنان ترجیح میدهد با تجهیز مخالفین، نظارهگر بحران باشد؟ خبرآنلاین در گفتوگویی با دکتر محمود واعظی، معاون مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام، این پرسش را مورد بررسی قرار داده است که در ذیل میخوانید.
چرا آمریکا در حمله به عراق منتظر قطعنامۀ شورای امنیت نشد، اما در مورد سوریه با گذشت بیش از یکسال از بحران، همچنان مردد است و دست به حملۀ نظامی نمیزند؟
به نظر من در تحولاتی که از یک سال و نیم گذشته در بسیاری از کشورهای خاورمیانه اعم از مصر، تونس، بحرین و یمن اتفاق افتاد و حتی در کشورهایی که از موج انقلابها در امان ماندند، فضا به سمت کاهش نفوذ آمریکا و در مجموع غرب بوده است. غرب و به ویژه آمریکا در صدد ایجاد توازن در قدرت منطقهای خود هستند و به همین جهت مسئلۀ لیبی را با عجله و با طراحی یک حملۀ نظامی، یکسره کردند. البته در آن زمان موضع اروپاییها به ویژه فرانسه (در زمان ریاست جمهوری سارکوزی)، بسیار تندتر از آمریکا بود و حتی فرانسه و برخی از کشورهای اروپایی، آمریکا را به دنبال خود در لیبی کشاندند.
موقعیت سوریه به لحاظ ژئوپولیتیک بسیار متفاوت از سایر کشورهای واقع در حوزۀ خاورمیانه است و میتواند اندکی با مصر مورد مقایسه قرار گیرد. به همین جهت، تحولات سوریه به دلیل حساسیت بالا برای غرب و همۀ کشورهای منطقه بسیار مهم است.
آمریکا و برخی از کشورهای اروپایی، به دنبال آن هستند تا به گونهای برخورد کنند که جبهۀ مقاومت در مقابل رژیم صهیونیستی، ضعیف شود. به عبارتی با فشار بر دولت بشار اسد، آنها میخواهند اولاً ارتباط سوریه با ایران قطع شود و ثانیاً این دولت توانایی رو در رویی با زیاده طلبیهای رژیم صهیونیستی را نداشته باشد.
از طرف دیگر، برخلاف همۀ شعارهای حقوق بشری که از سوی غرب سر داده میشود، هم اکنون آنها در داخل سوریه نیروهای مخالف بشار اسد را تسلیح و تجهیز کردهاند تا بحران به سمت جنگ داخلی سوق پیدا کند. از همه بدتر اینکه هم اکنون نیروهای خارجی نیز در این کشور به نام مردم سوریه با دولت در حال جنگ هستند. نکته مهم دیگر آن است که آمریکا و اسرائیل تمایل دارند تا درگیریهای داخلی سوریه ادامه یابد تا تنشهای مذهبی و شکاف قدرتهای منطقهای بیشتر شود و در جنگی که سلفیها و القاعدهب با دولت در آن درگیرند، هر دو طرف آسیب ببینند. این دقیقاً همان هدف منطقهای است که آمریکا و غرب و برخی از متحدان منطقهای آنها همچون عربستان سعودی، قطر و ترکیه آن را دنبال میکنند.
تأکید من بیشتر بر روی منطقه و آنچه که به مقاومت مربوط می شود است. فارغ از انتقاداتی که به ساختار، شیوۀ حکومت بشار اسد و نوع تعامل این رژیم با مردم وارد است، واقعیت دیگری نیز وجود دارد. آیا در کشورهای عربی فقط این سوریه است که رژیمی اینگونه دارد؟ نمیتوان این واقعیت را نادیده گرفت که اغلب کشورهای عربی، هم اکنون رژیم اقتدارگرا دارند. چرا غرب با بقیۀ این کشورها رابطۀ نزدیک دارد و همۀ فشار خود را بر روی سوریه قرار داده است؟ پاسخ این سئوال به واقعیت ارتباط سوریه با ایران، لبنان، حزب الله و نوع رویکرد آنها نسبت به رژیم صهیونیستی باز میگردد.
سوریه کاملاً با عراق و لیبی متفاوت است. اروپاییها و آمریکا توانستند برای لیبی قطعنامه بگیرند و براساس قطعنامۀ شورای امنیت، ناتو وارد عمل شد و از طرف دیگر، توانسته بودند در داخل لیبی منطقۀ بنغازی را آزاد کنند. هم اکنون نیز تلاش میشود حلب شرایطی مانند بنغازی پیدا کند تا آنها بتوانند مداخله کنند که تا کنون موفق نشدهاند.
نکتۀ قابل توجه دیگر این است که اوباما در آستانۀ انتخابات ریاست جمهوری قرار دارد و با مسائل داخلی دست به گریبان است و تمام تمرکز دولت اوباما بر روی مسائل داخل آمریکا است و مسائل خارجی مشکلآفرین الویت ندارد. از سوی دیگر، تا قبل از انتخابات ریاست جمهوری فرانسه، سارکوزی بلندپروازیهای بیپروایی نسبت به مسائل منطقهای و بینالملل داشت که در عمل، مشی رئیس جمهور جدید، اولاند، با رئیس جمهور سابق متفاوت است. سارکوزی در جنگ با لیبی، رهبری ائتلاف را بر عهده داشت، در حالی که در ارتباط با سوریه اولاند این سیاست را دنبال نمیکند و به همین جهت شاهد آن هستیم که قطر و عربستان، رهبری امور را در اتحادیه عرب و منطقه در دست گرفتهاند. کما اینکه قطعنامۀ مجمع عمومی را نیز این کشورها ارائه دادند. لذا شرایط کاملاً با آن زمان متفاوت است.
مسئلۀ دیگری که باید آن را به مجموع تحولات اضافه کرد، موضوع رکود و مشکلات اقتصادی اروپاست. این مسئله مانع از آن میشود که اعضای ناتو بیپروا به کشوری حمله کنند.
از سوی دیگر، مسئله نگران کنندۀ دیگری که زمزمههای آن به گوش میرسد، آن است که بعد از بشار اسد، احتمال دارد گروههای تندروی سلفی و حتی القاعده در دولت آتی حضور داشته باشند که این مسئله میتواند بحران سوریه را حادتر کند و حتی شرایط را در منطقه رادیکال بکند. مدتی است که با توجه به تشدید خشونتها در سوریه، این شائبه تقویت شده و نگرانیهای زیادی را برای دوران پس از بشار اسد، از سوی غربیها و رژیم صهیونیستی به وجود آمده است. همۀ این عوامل دست به دست هم داده و غرب را در برخورد با سوریه بسیار محتاط کرده است.
تبعات و پیامدهای قطعنامهای که روز جمعه در مجمع عمومی به تصویب رسید، چه خواهد بود؟
براساس منشور و اساسنامۀ سازمان ملل، مصوبات مجمع عمومی حالت اجرایی ندارد. قطعنامهای در سازمان ملل میتواند قدرت اجرایی به خود بگیرد که مصوبۀ شورای امنیت باشد و معمولاً مصوبات مجمع عمومی بیشتر حالت توصیهای دارد. براین اساس، به نظر میرسد تا زمانی که شورای امنیت قطعنامهای صادر نکند، از نظر حقوقی هیچ اذنی برای مداخله نظامی وجود ندارد. به خصوص اینکه روسیه و چین به صراحت موضع خود را در 3 قطعنامۀ قبلی اعلام کردند. لذا قطعنامۀ جدید نمیتواند مجوزی برای دخالت در سوریه باشد. با این حال، هدف این قطعنامهها ایجاد نوعی مشروعیت بینالمللی برای اقدامات جدیتر بعدی علیه سوریه است.
بعضاً وضعیت سوریه با کشورهایی مثل لیبی، یمن و حتی عراق مقایسه میشود. شما آیندۀ این کشور را با توجه به بالا گرفتن خشونتها چگونه پیشبینی میکنید؟
نتیجۀ درگیریهایی که از دو هفتۀ پیش در دمشق و حلب آغاز شده، بسیار حیاتی و تعیین کننده است. اگر این وضعیت برای مدتی ادامه پیدا کند، آرام آرام به سمت تشدید جنگ داخلی در این کشور خواهیم رفت. اما در صورتی که متوقف شود، به نظر میرسد که این آخرین تیر ترکشی باشد که غربیها برای اینکه در داخل سوریه بنغازی سازی کنند، در کمان داشتند.
مدل عراق هم با سوریه قابل مقایسه نیست. به خصوص اینکه نتیجۀ جنگ سنگین عراق و سرمایه گذاری هنگفتی که آمریکاییها در این کشور کردند، عملاً آن چیزی نبود که به دنبالش بودند.
سوریه در آینده شرایط سخت و پیچیدهای خواهد داشت، ولی اینکه این کشور از چه الگویی تبعیت خواهد کرد، شاید هیچ یک از الگوهایی که تاکنون به اجرا درآمده است، در مورد سوریه قابلیت اجرایی شدن نداشته باشد.
منبع:خبر آنلاین