28 July 2012
چکیده
نشست سران گروه هشت در تاریخ 29 و 30 اردیبهشت ماه 1391، در مریلند آمریکا در سایه مشکلات اقتصادی مالی جهانی برگزار شد. این نشست به دلیل تصمیمات مهمی که در آن اتخاذ میشود، یکی از مهمترین اجلاسها در عرصه سیاسی و اقتصادی جهان محسوب میشود. اهمیت این اجلاس به ویژه از آن رو مورد توجه است که مسئولین هشت کشور بزرگ صنعتی دنیا در طول سال تشکیل جلسه میدهند و در نهایت در اجلاس سران به توافق میرسند. مباحث نشست سران گروه هشت نشان دهنده روندهای سیاسی و اقتصادی در میان مهمترین کشورهای جهان است که میتواند بر دیگر کشورهای جهان نیز تأثیرگذار باشد. مباحث نشست گروه 8 در خصوص راه حلهای مشکلات اقتصادی پولی و بدهیهای خارجی کشورهای عضو، به وضوح اختلافات عمده كشورهاي غربي بر سر مقابله با بحران اقتصادي مالی را آشکار کرد؛ امری که از یک طرف طبیعی است، زیرا موقعیت اقتصادی مالی کشورهای عضو یکسان نیست و از طرفی دولتهای حاکم هرکدام شرایط متفاوتی را تجربه میکنند.
بیانیه امسال سران گروه هشت در خصوص ایران، از بیانیههای سالهای گذشته مفصلتر و همه جانبهتر است و سعی شده تمامی جنبههای پرونده هستهای را مورد توجه قرار دهد و جدای از لحن شدید و صریحی که دارد، تاکید دارد که موضع مشترک و هماهنگ هشت کشور بزرگ دنیا را در بر دارد و همچنان رویکرد دو سویه فشار، تحریم و گفتوگو با ایران را در دستور کار دارد.
مقدمه
اجلاس سران گروه هشت کشور صنعتی جهان به مدت دو روز در تاریخ 29 و 30 اردیبهشت 1391 (18 و 19 ماه مه 2012)، در کمپ دیوید آمریکا به ریاست و میزبانی باراک اوباما، رئیس جمهوری ایالات متحده آمریکا برگزار شد. فهرست موضوعاتی که در این نشست مورد بحث و بررسی قرار گرفت، عبارت از: بحران اقتصادی اروپا، بدهیهای کشور یونان و بیثباتی بازار بورس این قاره، بحران منطقه یورو، اوضاع خاورمیانه، مشکل گرسنگی در آفریقا و تامین مواد خوراکی برای کشورهای فقیر این قاره، برنامۀ خروج نیروهای خارجی از افغانستان، مناقشۀ اتمی با ایران، مسائل زیست محیطی و رویکرد نسبت به سوریه و کره شمالی، انرژی و امنیت غذایی در جهان بود.
بحث فعالیتهای هستهای ایران نیز یکی از اصلیترین محورهای نشست سران گروه هشت در آستانه مذاکرات ایران و 1+5 در بغداد بود. سران گروه هشت، در پایان دیدار دو روزه خود در کمپ دیوید، با صدور بیانیهای ضمن استقبال از این مذاکرات، از ایران درخواست کردند تا از فرصت آغاز شده در استانبول استفاده کرده و آن را حفظ کند. باراک اوباما در پایان نشست كمپ ديويد، طی کنفرانسی مطبوعاتی به خبرنگاران گفت: «همه ما قاطعانه به تداوم رویکرد تحریمها و فشار به همراه گفتوگوهای دیپلماتیک پایبندیم. ما امیدواریم که بتوانیم این موضوع را به شیوهای مسالمتآميز که حق حاکمیت و حقوق ایران را در جامعه بينالمللي محترم شمارد و درعین حال مسئولیتهای آن را به رسميت بشناسد، حل و فصل نماییم».
نشست گروه هشت
نشست سران گروه هشت به دلیل تصمیمات مهمی که در آن اتخاذ میشود، یکی از مهمترین اجلاسها در عرصه سیاسی و اقتصادی جهان محسوب میشود. اهمیت این اجلاس به ویژه از آن رو مورد توجه است که این کشورها به منظور اتخاذ تصمیمهای هماهنگ در چندین نشست در سطوح مختلف، در طول سال تشکیل جلسه میدهند و در نهایت در اجلاس سران در مورد مسائل مورد نظر خود به توافق میرسند. در عین حال، نشست سران گروه هشت نشان دهنده روندهای سیاسی و اقتصادی در میان مهمترین کشورهای جهان است که میتواند بر دیگر کشورهای جهان نیز تأثیرگذار باشد.
به دنبال دور جدید مشکلات اقتصادی-مالی جهان غرب که از سال 2008 در بخش مسکن و سپس بانکداری آمریکا آغاز شد، و خیلی سریع به سایر بخشها در آمریکا و سپس به دیگر قارهها و شرکای اصلی اقتصادی آمریکا به خصوص قاره اروپا و کشورهای سرمایهداری غرب سرایت کرد، جهان سرمایهداری هنوز نتوانسته است بر این مشکلات گسترده فائق آید. پرداختن به این مشکلات همچنان در بین مهمترین اهداف گروه هشت قرار دارد. نگرانی درباره بحران بدهی اروپا موجب بحثهای گسترده میان اعضای گروه هشت در حاشیه نشست کمپ دیوید شد. این نهاد تاکنون میلیاردها دلار به اقتصاد جهانی تزریق کرده و ابزار قدرتهای بزرگ برای تقویت واحد پولی اروپا بوده است. سررسید بدهیهای کشورهای غربی در سال 2012، بسیار زیاد است. به عنوان نمونه بدهیهای خارجی آمریکا بیش از 2300 میلیارد دلار و بدهیهای ژاپن نزدیک به 1600 میلیارد دلار است. همچنین ایتالیا با 325، فرانسه با 282 و آلمان با 225 میلیارد یورو سررسید بدهیهای خارجی برای سال جاری میلادی، از موقعیت بسیار دشواری برخوردارند. برای کشورهای اروپایی، این بدهیها بسیار بیشتر از معیارهای تعیین شده در پیمان ماستریخت و معیارهای کپنهاگ بوده و امروزه این بدهیها معضلی اساسی برای یورو، پول واحد اروپایی است. لذا یکی از مهمترین مباحث نشست سران گروه هشت، پرداختن به موضوع بدهیهای خارجی کشورهای عضو، مخصوصاً بحران پولی اروپا بود.
در نشست سران گروه هشت در مریلند آمریکا چند موضوع اروپایی از مهمترین بحثهای جلسات سران بود. چالش اقتصادی مالی اروپا طی دو سال اخیر و جدی شدن موضوع اخراج یونان از حوزه یورو، مخصوصاً پیروزی فرانسوا اولاند رئیس جمهور سوسیالیست در فرانسه و نگرانی از زیر سئوال رفتن پیمان ثبات مالی و بودجهای 2 مارس سران اتحادیه اروپایی در بروکسل، رهبران گروه هشت را واداشت تا تلاش وافری جهت حل این موضوعات پیدا کنند و با آشتی و نزدیکی بین سیاستهای اقتصادی آلمان و فرانسه (بعد از شکست سارکوزی) و توافقی ضمنی، این وضعیت را کنترل کرده و با خوب جلوه دادن شرايط از تبعات منفی احتمالي اجلاس بر بازارهای سهام و بورسهاي اروپايي و آمريکايي جلوگيري کنند. اخراج یونان نیز وجهه مثبتی برای کشورهای اروپایی ندارد و سران بر حفظ عضویت یونان در اتحاد پولی اروپا تاکید کردند. در بیانیه پایانی گروه هشت نیز بر باقیماندن یونان در حوزه یورو، ضمن دعوت یونان به اجرای تعهداتش، تصریح شده است.
عدم شرکت پوتین در اجلاس گروه هشت
یکی از رویدادهای بحث برانگیز در اجلاس سران گروه هشت در آمریکا، عدم شرکت ولادیمیر پوتین، رئیس جمهور تازه منتخب روسیه بود. چند روز قبل از اجلاس گروه هشت، پوتین طی تماس تلفنی با اوباما اظهار داشت بخاطر تشکیل کابینه جدید، نمیتواند در نشست گروه هشت شرکت کند و به جای وی مدودوف، نخست وزیر روسیه در نشست کمپ دیوید شرکت خواهد کرد. این موضوع بحثهای زیادی را برانگیخت؛ زیرا پوتین از مدتها قبل فرصت تعیین اعضای کابینه خود را داشته است. عدم شرکت پوتین بیشتر در چهارچوب سردی روابط روسیه با آمریکا طی ماههای اخیر تفسیر میشود؛ خصوصاً اصرار آمریکا برای استقرار سامانه موشکی در رومانی و ترکیه به بهانه مقابله با قدرت موشکی کشورهایی مثل ایران و کره شمالی، شدیداً موجب ناخرسندی روسیه شده و بنظر میرسد پوتین، از طریق عدم شرکت در نشست سران گروه هشت، مایل است مخالفت خود را به آشکارترین وجه نشان دهد. موضوعات دیگر مثل اختلافات شدیدی که آمریکا با روسیه بر سر اوضاع حساس سوریه دارند، میتواند از دیگر دلایل این عدم شرکت باشد. علت دیگر در مورد عدم حضور ولادیمیر پوتین در کمپ دیوید، این است که روسیه که در طی سالهای اخیر از موقعیت بهتری برخوردار شده و اعتماد به نفس خود را بازیافته مایل است نشان دهد که هژمونی آمریکا را به خصوص در شرایط دشواریهای عظیم اقتصادی و مالی آمریکا و جهان غرب، بر نمیتابد و لذا از موضع بالا برخورد میکند. این در حالی است که طرفین توافق کردند در اجلاس گروه ۲۰ (۱۹- ۱۸ماه ژوئن) در مکزیک، با هم ملاقات کنند. اگر پوتین در اجلاس آینده گروه ۲۰ حضور یابد، نشان خواهد داد که برای روسیه جهان چند قطبی بیشتر قابل قبول است تا جهان تک قطبی به ریاست آمریکا؛ زیرا گروه ۸ مظهر جهان تک قطبی و رهبری آمریکاست. رهبری که طی سالهای اخیر با چالش زیادی مواجه شده است.
مشکلات منطقه یورو
بحران اقتصادی و مالی اروپا از مهمترین بحث های نشست سران گروه هشت بود. این موضوع در مناسبات فرا آتلانتیکی نیز تاثیرات خاص خود را دارد و با توجه به حجم بسیار بالای مبادلات تجاری آمریکا با اتحادیه اروپایی، که بالغ بر 460 میلیارد یورو میباشد، طبیعی است که اوباما نگران وضعیت اقتصاد و یورو در اروپا باشد. در واقع یکی از دغدغههای اصلی باراک اوباما در آستانه انتخابات ریاست جمهوری، ادامه بحران در حوزه پولی یورو است. او نگران آن است که این بحران، اقتصاد آمریکا را به رکود بکشاند؛ امری که میتواند مشکلاتی را برای ورود دوباره وی به کاخ سفید به همراه داشته باشد. شکست سارکوزی و 11 دولت اروپایی طی دو سال اخیر، به دلیل مشکلات اقتصادی و پولی، هراس اوباما را دو چندان نموده و وی نمیخواهد همچون سارکوزی، فقط برای یک دوره رئیس جمهور باشد.
امروزه در اتحادیه اروپایی اين سئوال کلیدی مطرح است که آيا اساساً رشد اقتصادی و رياضت اقتصادي با يکديگر قابل جمع است؟ سران کشورهاي عضو اتحادیه اروپايي در مورد شناسايي بحران با يکديگر هم نظر و متفقالقول هستند، اما راه حلهای آنها براي حل اين مشکل، متفاوت است. اين تفاوت ارائه راهکار به تفاوت منافع و دیدگاههای اين کشورها نسبت به منطقه يورو باز میگردد. اين اختلاف نگاه به اندازهاي است که ديويد کامرون، نخست وزير انگليس، پيوستن به واحد پول يورو را به معناي تصميمي غيرعاقلانه ميداند و انگلیس تاکنون به یورو نپیوسته است. از طرفی، آنگلا مرکل، صدراعظم آلمان، سیاستهای مبتنی بر ریاضت اقتصادی را چاره کار میداند در حالی که فرانسه، شریک و متحد اصلی آلمان، با روی کار آمدن اولاند سوسیالیست، سیاستهای مبتنی بر رشد اقتصادی را مفید و چارهساز شرایط کنونی اروپا میداند. به نظر میرسد در وضعیت کنونی، سیاستهای فرانسه نزدیکی بیشتری با آمریکا دارد و باراک اوباما و فرانسوا اولاند، طرحی را براساس رشد اقتصادی بيشتر و صرفهجويي کمتر، برنامهریزی کردند که همخواني زیادي با برنامه مورد نظر مرکل ندارد. باتوجه به مشکلات اقتصادی- مالی چند ساله اخیر در جهان غرب، نشست هشت کشور صنعتي در کمپ دیوید، صحنه مواجهه و اختلاف دیدگاهها بین رؤساي جمهور آمريکا و فرانسه در برابر صدر اعظم آلمان بود؛ امری که در نهاد خود کمکي به حل بحران يورو نيز نخواهد کرد. در واقع، آمريکا و فرانسه در جريان نشست 8 کشور صنعتي جهان، از آلمان خواستند تا بيش از آنکه بر صرفهجويي تاکيد داشته باشد، رشد اقتصادي را مورد توجه قرار دهد؛ امری که با سیاستهای اقتصادی دولت خانم مرکل متفاوت است و میتواند دشواریهای جدیدی را برای حل بحران یورو به وجود آورد.
خروج یونان از حوزه یورو، از دیگر بحثهای چالش برانگیزی بود که در نشست سران گروه هشت مطرح شد. حتی ایده برگزاری همه پرسی در یونان برای باقماندن یا خروج از یورو مطرح شد. در نهایت به دلیل تبعات بسیار منفی خروج یک عضو از یورو که به مثابه بازی دومینو میتواند خروج کشورهای ضعیف دیگر مثل پرتغال، اسپانیا، ایرلند و حتی ایتالیا را به دنبال داشته باشد، قرار شد علیرغم هزینههای سنگین حضور یونان، کشورها همچنان عضویت این کشور را در اولویت داشته باشند و در صورت لزوم به ارائه بستهای کمک مالی به آن ادامه دهند. یونان در سال 2011، یک بسته کمک 110 میلیارد یورویی دریافت کرد و برای مقطع 2014-2012، قرار است یک بسته 130 میلیارد یورویی، البته به شرط رعایت مقررات توافق شده ریاضتی و انضباطی، دریافت کند تا به اوضاع اقتصاد بحرانی خود سر و سامانی بدهد.
مباحث نشست گروه 8 در خصوص راه حلهای مشکلات اقتصادی پولی و بدهیهای خارجی کشورهای عضو، به وضوح اختلافات عمده كشورهاي غربي بر سر مقابله با بحران اقتصادي مالی را آشکار کرد. امری که از یک طرف طبیعی است، زیرا موقعیت اقتصادی مالی کشورهای عضو یکسان نیست و از طرفی دولتهای حاکم هر کدام شرایط متفاوتی را تجربه میکنند. نهایت اینکه در یک رویکرد توافقی و البته شکننده، رؤسای کشورهای عضو گروه هشت، با یک راهبرد دوگانه و همزمان رشد اقتصادی و ریاضت اقتصادی موافقت کردند و این امر میتواند بحثهای زیادی را در اتحادیه اروپایی و پیمان ثبات 2 مارس 2012 سران اتحادیه اروپایی در بروکسل، به وجود آورد. البته راه حل توافق شده مانند مسکن بوده و بسیار متزلزل مینماید و به نوعی فرار به جلو است و به نظر نمیرسد بتواند مشکلات کنونی اقتصادی مالی و به خصوص بدهیهای عظیم کشورهای غربی را حل نماید.
استفاده از ذخائر استراتژیک نفت
از دیگر موضوعات مهم در اجلاس سران گروه هشت در آمریکا، درخواست آمریکا از دیگر کشورهای عضو برای استفاده از ذخائر استراتژیک نفت بود. در واقع، چند هفته قبل از اجرایی شدن تحریمهای نفتی اتحادیه اروپا علیه ایران از اول ماه ژوئیه آینده - که قبلاً در 23 ژانویه 2012 در جلسه شورای وزیران خارجه اتحادیه اروپایی در بروکسل به تصویب رسیده بود و حمایت کامل آمریکا را به همراه داشت، آمریکا تلاش کرد تا در نشست گروه هشت، رهبران سایر کشورهای جهان را نسبت به برداشت از ذخائر استراتژیک نفت متقاعد کند. البته بین کشورهای شرکت کننده به خصوص روسیه و ایتالیا اختلاف نظر هست، ولی مقامات آمریکایی قبلاً اعلام کرده بودند که در بحران اقتصادی غرب و همچنین تحریم نفتی ایران، همه راههای ممکن برای جلوگیری از بروز بحران در بازار نفت از جمله «برداشت از ذخائر استراتژیک نفت» را بررسی خواهند کرد. در طی ماههای گذشته افزایش زیاد قیمت بنزین در آمریکا که به دنبال افزایش جهانی قیمت نفت صورت گرفت، محبوبیت اوباما را در افکار عمومی آمریکا شدیداً کاهش داد، لذا دولت اوباما در تلاش است شهروندان ناراضی آمریکایی را متقاعد کند که قیمت انرژی تحت کنترل نگه داشته خواهد شد و آرامش را به بازار باز خواهد گرداند.
مصوبات گروه هشت
در بیانیه پایانی صادر شده از سوی سران گروه هشت در کمپ دیوید آمریکا، محورهای مهمی از جمله وضعیت اقتصاد جهانی، اوضاع افغانستان، انتقال قدرت در خاورمیانه و شمال آفریقا، اوضاع سوریه، کره شمالی، پرونده هستهای ایران و گفتوگوهای 1+5 در بغداد، سیاست خلع سلاح و منع اشاعه سلاحهای هستهای مورد اشاره قرار گرفته است که محور مربوط به ایران، با توجه به اهمیت موضوع به شرح زیر ارائه میشود:
«ما در نگرانی شدید خود درباره برنامه هستهای ایران، با یکدیگر متحد هستیم؛ ما از ایران میخواهیم تا از تمام تعهدات خود را طبق قطعنامههای شورای امنیت سازمان ملل و الزامات شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی و تعهدات خود طبق پیمان منع گسترش تسلیحات هستهای، پیروی کند.
همچنین خواهان یک راه حل مسالمت آمیز و مذاکرهای در رابطه با نگرانیهای موجود درباره برنامه هستهای ایران هستیم و بنابراین، به رویکرد دوگانه خود متعهد باقی خواهیم ماند و از سرگیری مذاکرات میان ایران و کشورهای چین، فرانسه، آلمان، روسیه، انگلیس و آمریکا و همچنین نمایندگان عالی اتحادیه اروپا استقبال میکنیم و از ایران میخواهیم تا از فرصت آغاز شده در استانبول استفاده کند و این فرصت را نیز با تعامل در بحثهای مفصلی که درباره اقدامات مشخص و کوتاه مدت ایران صورت خواهد گرفت، حفظ کند؛ بحثهایی مفصل که میتوانند از طریق رویکردی گام به گام و براساس روابط متقابل، به راه حلی مذاکرهای و جامع منجر شوند؛ راه حلی که اعتماد بینالمللی را درباره اینکه برنامه هستهای ایران منحصراً صلح آمیز است، احیا میکند».
مطالعۀ بیانیه امسال سران گروه هشت در خصوص ایران نشان، میدهد که از دیگر بیانیههای گروه در سالهای گذشته مفصلتر و همه جانبهتر است و سعی شده تمامی جنبههای پرونده هستهای را مورد توجه قرار دهد و جدای از لحن شدید و صریحی که دارد، بر ارائه راه حلهای مورد قبول طرفین نیز تاکید دارد. بیانیه فوق تلاش دارد تاکید کند که موضع مشترک و هماهنگ هشت کشور بزرگ دنیا را در بر دارد و همچنان رویکرد دو سویه فشار، تحریم و گفتوگو را در دستور کار دارد و اجلاس بغداد را فرصت مغتنمی برای کلیه طرفین جهت رسیدن به یک راه حل در نظر دارد.
ملاحظه
عدم شرکت ولادیمیر پوتین، رئیس جمهور جدید روسیه در نشست کمپ دیوید، موضوع بسیار مهم و قابل توجهی است و بیانگر استراتژی جدید روسیه در برخورد با کشورهای غربی و به خصوص آمریکاست. ذخائر چند صد میلیاردی ارزی روسیه طی چند سال اخیر و دعوت از روسیه جهت کمکهای مالی به کشورهای اروپایی، شرایط جدیدی را برای روسیه گشوده که متفاوت از شرایط سخت دهه گذشته است. روسیه دیگر مرد بیمار اروپا نیست، روسیه اعتماد به نفس خود را بازیافته و مایل است با رویکرد جدیدی با غرب و حریف قدیمیاش آمریکا بازی و گفتوگو کند. اعتماد به نفس روسیه به دنبال روی کار آمدن پوتین در دور اول ریاست جمهوریاش، در یک دهه پیش آغاز شد و طی این سالها که کشورهای غربی و به خصوص آمریکا درگیر مداخلات پرهزینه و کمرشکن خارجی در عراق، افغانستان و پاکستان بوده و بدهیهای خارجی زیادی به بار آوردهاند، شرایط بسیار خوبی برای روسیه جدید به وجود آمده است. افزایش قیمتهای جهانی نفت و گاز طی چند سال اخیر، شرایط بسیار خوبی را برای روسیه رقم زد و موقعیت اقتصادی مالی این کشور را بهبود بخشید. پوتین در این شرایط مجدداً به قدرت رسید و با ارزیابی چالشهای زیاد کشورهای غربی (اجلاس گروه هشت بیشتر از هر چیزی یک باشگاه غربی و با رهبری آمریکاست)، به خصوص در عرصههای اقتصادی – پولی، علاقهمند است بر موقعیت جدید خود تاکید کند و لذا عدم شرکت در نشست سران گروه هشت در آمریکا، فرصت خوبی برای پوتین فراهم کرد.
سران كشورهای عضو گروه هشت (G8) متشكل از هشت كشور صنعتی جهان شامل فرانسه، آلمان، بریتانیا، ایتالیا، ژاپن، ایالات متحده آمریكا، كانادا و روسیه هر ساله برای بررسی مسائل سیاسی و اقتصادی جهانی، نشست مشتركی برگزار میكنند. اجلاس سال گذشته گروه 8 در دوویل فرانسه و به ریاست نیكلا ساركوزی برگزار شد و در مورد موضوعاتی چون انقلاب در كشورهای عربی بحث شد. طی سالهای اخیر، گروه هشت نشان داده که در وضعیت کنونی جهان فاقد قدرت و توانایی لازم جهت حل و فصل چالشهای اقتصادی و مالی است. اجلاس سال گذشته این گروه در فرانسه نیز با انتقاد گستردهای رو به رو شد و نتوانست راه حلی قابل قبول برای بحران اقتصادی پولی اروپا و مشکلات رو به تزاید اقتصاد جهانی ارائه کند. بحران اقتصادی چند سال اخیر تاکنون موجب شده است بدهیهای آمریکا، ژاپن و 17 کشور عضو ناحیه یورو از 90 درصد تولید ناخالص داخلیشان تجاوز کند و اقتصاددانان بر این باورند که این بدهیها میتواند در دراز مدت بر رشد اقتصادی تاثیرات منفی گذارد.
از طرفی، مطرح شدن گروه بیست طی چند سال اخیر، به معنای کاهش نفوذ و اقتدار گروه هشت در معادلات جهانی است. به نظر میرسد آمریکا اگرچه هنوز قدرتمنمدترین کشور جهان است، ولی دیگر از موقعیت برتر و هژمون برخوردار نیست که بتواند همه اعضا را حول خط مشی خود بسیج نماید. کسری بودجه سرسامآور آمریکا و بدهیهای خارجی این کشور که بیش از 15 هزار میلیارد دلار برآورد میشود، بیانگر موقعیت رو به افول آمریکا طی سالهای اخیر است. حتی این موضوع عنوان شده است که آمریکا بهویژه در مقطعی خاص، در حدود یک سال و نیم پیش، در آستانه کنارهگیری از گروه هشت قرار گرفته بود که این امر میتواند به معنای کاهش قدرت برتر و هژمونی آمریکا طی چند سال اخیر و مخصوصاً از زمان حاکمیت نئومحافظهکاران و درگیر شدن آمریکا در جنگ های افغانستان و عراق باشد. مداخلاتی که هزینههای بسیار زیاد مالی، سیاسی و دیپلماتیک و بینالمللی برای آمریکا در صحنه جهانی داشته است. امروزه اوباما میراثدار اشتباهات عظیم جمهوریخواهان است، اشتباهاتی که هزینههای بسیار سنگینی حتی تا مرحله افول تاریخی آمریکا به دنبال داشته است.
نتیجهگیری
نشستهای چند سال اخیر گروه هشت، نشان داده که این گروه توانایی و قدرت لازم برای پرداختن به مشکلات جهانی را ندارد. برخی تحلیلگران عنوان میکنند گروه هشت دیگر نمیتواند مشکلگشای همه مشکلات کشورهای جهان باشد و هر کشوری باید مشکلات خود را به تنهایی حل کند. ایان برمر، رئیس موسسه یوراسیا میگوید: «اکنون جهان در یک دوره انتقالی قرار دارد و این دوره نظام جی صفر نامیده میشود». برمر اخیراً در کتابی با عنوان «هر کشوری برای خودش»، به بررسی برندگان و بازندگان در جهان جی صفر پرداخته و معتقد است سران کشورهای گروه هشت نمیتوانند مشکلات جهان را حل کنند و گروه هشت یا گروه بیست، فقط اعداد را یدک میکشند و اکنون دوره گروه صفر یا جی صفر فرارسیده است و هر کشوری مجبور است خودش مشکلاتش را حل کند.
به نظر میرسد که با گذشت زمان، از موقعیت جهانی گروه هشت و رهبری آمریکا و کشورهای منتسب به بلوک غرب کاسته خواهد شد و این گروه کم کم به حاشیه رانده شده و گروههای دیگر از جمله گروه بیست، اهمیت بیشتری خواهد یافت که در آن صرفاً کشورهای بلوک غرب صحنه گردان و میاندار نیستند و کشورهای دیگر از جمله روسیه و چین و سایر بازیگران جدید اقتصادی از جمله کشورهایی مثل چین، برزیل، مکزیک، هند، آفریقای جنوبی، ترکیه و... نیز اهمیت خواهند یافت. از طرفی، فضای حاکی از روندهای جهانی نشانگر آن است که اگرچه آمریکا قدرتمندترین کشور به شمار میآید، ولی دیگر در حد یک قدرت هژمون و خط دهنده مسائل سیاسی و اقتصادی جهانی نیست.