انرژي: معضل استراتژيك چين |
22 June 2011 |
||||
انرژی یکي از كالاهاي سياسي و استراتژيك چین، به منظور دستیابی به اهداف كلان خود بهخصوص چهار برابر کردن تولید ناخالص داخلی در فاصله زمانی سالهای 2000 تا 2020 است. چین تلاش دارد تا از این مسئله که از بحث انرژی به عنوان يك سلاح و اهرم فشار، برای تهدید رشد آرام اقتصادی و ثبات اجتماعی این کشور استفاده شود، جلوگیری کند. در اين راستا هدف کوتاه مدت چین کاهش استفاده از انرژی تا حد ممكن در سال 2010 و دستیابی به شیوههای نوین افزایش کارایی و محافظت از انرژی در ساليان آتي است. چین در حال حاضر بیشتر از 90 درصد تقاضای خود را برای انرژی، از ذخایر داخلی تامين میکند و شدیداً تمایل دارد که این سیاست، یعنی تامين نیازمندی انرژی خود از ذخایر داخلی را حفظ كند. علاوه بر این و با توجه به رشد تقاضاي فزاينده چين براي انرژي، اين كشور خود را بازيگري فعال در همكاري بخش انرژي با دیگر کشورها، براساس منافع و سود متقابل تلقی ميكند و همواره آمادگي خود را براي تقویت وگسترش گفت وگو و همکاری در بخش انرژی با دیگر کشورها به منظور تضمین ثبات و امنیت انرژی جهانی، بيان داشته است. به همين منظور، چین و ایالات متحده در بخش انرژی نيز به یکدیگر به عنوان دو رقیب با منافع مجزا نمينگرند و هر دو كشور دغدغههاي مشتركي را براي همكاري بيشتر در اين زمينه احساس ميكنند. در يك كلام ميتوان گفت كه چين و آمریکا در بخش انرژی «شرکایی با نگرانیهای مشترک» هستند.( ) چین معتقد است که به وسیله کار مشترك در حوزههاي مربوط به انرژی و همچنین همراهي با آمریکا ميتواند ستیزهاي بالقوهاي که مربوط به عرضه و ذخایر انرژی میباشد را تا حد ممكن به حداقل برساند. نتیجهگیری
|