09 July 2016
تحریمهای بینالمللی بهعنوان یک پدیده بینالمللی دارای تاریخ تکاملی است. تحریمهای سازمان ملل متحد پس از جنگ سرد، از سطح بالایی از سازمانیافتگی برخوردار است؛ بهگونهایکه میتوان از آنها با عنوان تکاملیافتهترین تحریمهای بینالمللی یادکرد. سیستم بینالمللی بدون قطببندی پس از جنگ سرد، ظرفیت منشور ملل متحد و دیگر تحولات بینالمللی، امکان مطرحشدن تحریمهای بینالمللی جهت نظم بینالمللی را فراهم نموده است و این سیستم به سمت تولید هنجارها، اصول، قواعد و رویههایی حرکت نموده است که در جهت نهادینه کردن تحریمهای بینالمللی در قالب یک رژیم بینالمللی عمل میکنند. بنابراین؛ پرسش پژوهش اینگونه طرح میشود: تحریمهای بینالمللی پس از جنگ سرد، چگونه در قالب یک رژیم بینالمللی قابل تبیین است؟ در پاسخ به این پرسش، تحریمهای دوران پس از جنگ سرد بررسی شده و با استفاده از نظریه رژیمهای بینالمللی به طور اعم و نظریه یانگ به طور اخص، اجزای مختلف رژیم بینالمللی تحریم که مربوط به دوران پس از جنگ سرد است و شامل اجزای ماهوی، تصمیمسازی، اجرایی–نظارتی و سنجش کارایی است، مفصلبندی شده است. بخش ماهوی شامل افزایش مداخلهگرایی شورای امنیت، هنجاری شدن روابط بینالملل و طرح مفهوم مسئولیت حمایت؛ بخش تصمیمسازی شامل فرایندهای اینترلاکن، بین برلین و استکهلم؛ بخش اجرایی–نظارتی شامل کمیتههای تحریم، واحد مرکزی و گروه کارشناسان است و نهایتاً سنجش کارایی که بازخورد تحریمها را با توجه به اهداف اجبار، ممانعت و سیگنالدهی مورد بررسی قرارمیدهد.
دانلود مقاله