05 March 2013
یک دهه از تبدیل شدن برنامه هستهای ایران به یک مناقشه در روابط ایران و قدرتهای بزرگ و قرار گرفتن آن در کانون توجه محققان، سیاستمداران، افکار عمومی جهان و نهادهای بینالمللی مربوطه میگذرد. اهمیت شناخت این مناقشه به منظور رصد و برخورد مقتضی با آن در حجم انبوهی از تحقیقات و گزارشهای انجام گرفته در مورد آن و همچنین میزان قابل ملاحظهای از قطعنامهها و بیانیههای صادر شده از سوی طرفین و نیز نهادهای بینالمللی مانند شورای امنیت سازمان ملل و آژانس بینالمللی انرژی اتمی، کاملاً نمایان است. محققان و صاحبنظران زیادی از زوایای مختلف در مورد چگونگی و چرایی شکلگیری این مناقشه و همچنین چگونگی برخورد با آن اظهارنظر کردهاند. با این وجود، در مورد اینکه چرا این مناقشه یک دهه استمرار پیدا کرده، کار تحقیقی مستقل و جدی انجام نگرفته است. این مقاله با هدف پُرکردن این خلأ پژوهشی نگارش شده است. سئوالاتی که در این تحقیق قصد پاسخ به آنها را داریم عبارتند از اینکه چگونه نوع روابط ایران - امریکا باعث استمرار مناقشه هستهای ایران شده است؟ و در این میان هدف نهایی امریکا در این مناقشه چیست؟ فرضیه اصلی که در این مقاله مورد بررسی قرار میگیرد، این است که استمرار مناقشه هستهای ایران ریشه در «چرخه منفی برسازی» در روابط میان ایران و امریکا دارد. با وجود این چرخه، هدف نهایی امریکا در این مناقشه برچینش هستهای است. روش تحقیق در این مقاله اسنادی - کتابخانهای است.
واژگان کلیدی: چرخه منفی برسازی، استمرار مناقشه هستهای، روابط ایران و امریکا، سازهانگاری
دانلود مقاله