05 March 2013
در مقاله حاضر امنیتملی، برداشتی ملیگرایانه از امنیت تلقی میشود و بر همین اساس مورد نقد قرار میگیرد. مقاله حاضر که میتواند ذیل نقد عمومی ایدئولوژی ناسیونالیزم قرارگیرد، مدعی است نظریه و نیز تاریخِ دولت ملی با ایجاد تصوری خاص خود از امنیت، فحوای کهن و اصیل امنیت را به زوال برده و تصوری نه فقط نادرست بلکه مخرب از امنیت را جایگزین آن نموده است. پرسش اصلی مقاله حاضر آن است که آیا امنیت اصولاً میتواند«ملی» باشد؟ به عبارت دیگر، آیا نظریۀ امنیتملی یا تصور امنیت در چهارچوب ملت - دولت مدرن، تصوری معقول و مفید است؟ پاسخ یا فرضیۀ این مقاله آن است که در اصطلاح امنیتملی، امنیت، نقطۀ مقابل ایدۀ ملیت (ناسیونالیزم) قرار دارد؛ یا نظریۀ موسّعِ امنیتملی بهنحو پراهمیتی، یک اصطلاح متناقض است. «امنیت» چنان که خواهیم دید، محصول کنش آزاد و خودجوش و غیرآگاهانه انسانها در مناسبات بیناقومی و جمعیشان است، حال آنکه «ملیت» یا ناسیونالیزم، ایدئولوژیای نه فقط حاوی یک تمایزطلبی آگاهانه، بلکه حاوی ارادۀ برتری و لاجرم بهدنبال آن، اندیشۀ تجاوز است. براینمبنا، اساساً تصور مدرن یا ملی از امنیت، تصوری بیمعنا و غیرقابل تصدیق (به دلیل تناقض ذاتی)، و از این طریق دارای نتایج عملی مخرب است. در ادامه، براساس این فرضیه، شرایط گذشته و حال سیاست خارجی ایران مورد بررسی قرار میگیرد.
واژههای کلیدی: امنیتملی، فرهنگ ایرانی، ناسیونالیزم، روحیات همگرایانه، امر ایرانی
دانلود مقاله