29 April 2011
شناخت رفتار بینالمللی امریکا بدون درک هژمونی این کشور ممکن نیست. چهارچوب نظری مقالة حاضر بر این بنیان استوار است که هژمونی بهطور عام و هژمونی امریکا بهصورت خاص، از سه رکن «مادی»، «ارادة تبدیل شدن به قدرت هژمونیک» و در نهایت «ایدئولوژی اجماعساز و مشروعیتبخش» تشکیل شده است. این سه رکن، به ترتیب: «شرط لازم»، «شرط کافی» و «شرط تداوم» هژمونی امریکا محسوب میشوند. ادعای مقالة حاضر آن است که با به قدرت رسیدن نومحافظهکارانْ مرحلة جدیدی از هژمونی امریکا آغاز شد. در این هژمونیِ جدید نقش ارکان مادی سازندة آن برجستهتر گردید و در مقابل ارکان غیرمادی که شامل مسئلة مشروعیت، رضایت و اجماعسازی است بهبهای کسب تفوق مطلق، در اولویتهای بعدی نومحافظهکاران قرار گرفت. نتیجه این تحول در مبانی هژمونی امریکا، انحراف رهبری جهانی این کشور بهسوی امپراتوری و تضعیف شرط تداوم هژمونی ایالات متحده بود.