گردش دوباره به راست (بررسی تغییرات سیاسی اخیر در اسرائیل) |
03 December 2006 |
||||
مقدمه تحولات چند ماه اخیر در فضای سیاسی اسرائیل را میتوان پس لرزههای جنگ 34 روزه اسرائیل با حزبا... تصور کرد. به زعم غالب تحلیلگران و سیاستمداران چپگرا و میانه روی اسرائیلی، دعوت اولمرت، نخستوزیر اسرائیل، از یک چهره افراطی و بنیادگرا برای پیوستن به کابینه نشانگر تلاش وی و حزب متبوعش برای گذار از یک بحران سیاسی جدید و حفظ ائتلاف بزرگ اما شکننده بین حزب ”کادیما“ و موئتلفانش در پارلمان میباشد. حضور حزب دست راستی افراطی ”اسرائیل خانه ما“ و مواضع نژادپرستانه رهبر آن چه تأثیرات کوتاه مدت و بلند مدت بر فضای سیاسی اسرائیل بر جای خواهد گذاشت و نوسانات سیاسی اخیر در اسرائیل چه آثار منطقهای در پی خواهد داشت؟ مقاله حاضر با پاسخ به سؤالات فوق درصدد تبیین شرایط به وجود آمده پس از جنگ اخیر در اسرائیل میباشد. تحلیل: از نتایج انتخابات پارلمانی گذشته (مارس 2006) در اسرائیل چنین استنباط شد که افکار عمومی این کشور پس از دههها سرگردانی بین دو حزب اصلی لیکود و کارگر، به حزب تازه تأسیس ”کادیما“ که برنامه و رویکردی متفاوت ارائه میداد، اقبال نشان دادند. تغییرات گسترده در فضای سیاسی اسرائیل طی چند سال گذشته که بازتابی از مجموعه تحولات وسیع اجتماعی در اسرائیل میباشد، مبین این مسئله بود که افکار عمومی در اسرائیل از اندیشههای افراطی بیش از گذشته رویگردان شده است. پیروزی کادیما و تشکیل کابینه ائتلافی اولمرت این باور را تقویت میکرد که هیئت حاکمه اسرائیل برای حفظ اسرائیل به عنوان کشوری ”یهودی و دموکراتیک“ آمادگی دارد گامهای اساسی در جهت تقویت روند صلح و واگذاری سرزمینهای اشغال شده عربی بردارد. در واقع، رأی دهندگان اسرائیلی به برنامه اصلی حزب کادیما یعنی خروج از سرزمینهای اشغالی کرانه غربی، تداوم احداث دیوار حائل به منظور جدایی از فلسطینیها و فعال نمودن فرآیند متوقف مانده صلح اقبال نشان دادند. تحولات در تابستان گذشته، مسئله گروگانگیری یک سرباز اسرائیلی توسط مبارزان فلسطینی، جنگ با حزبا... و ناکامی اسرائیل در دستیابی به اهداف تعیین شده نظامی، موجی از نارضایتی را بین افکار عمومی اسرائیل، احزاب دست راستی و مذهبیون تندرو برانگیخت که معتقد بودند که نتیجه خروج اسرائیل ازسرزمینهای عربی نهتنها برایاسرائیل امنیت به همراه نداشته است بلکه به گروههایی همچون حماس و حزبا... برای ضربه زدن به منافع اسرائیل جرأت و کارآیی بیشتری داده است. ”لیبرمن“ کیست؟ پس از پایان جنگ، نخستوزیر، وزیر دفاع و فرمانده ارتش اسرائیل از سوی افکار عمومی و گروههای سیاسی مخالف تحت فشار فزایندهای قرار گرفتند. آنها دلیل ضعف و ناکامی ارتش اسرائیل را مدیریت نامناسب و ناکارآمدی آن میدانستند. در این شرایط بحرانی، اولمرت با دعوت از ”آویگدور لیبرمن“، رهبر 48 ساله حزب دستراستی و ملیگرای افراطی ”اسرائیل خانه ما“، تعجب نیروهای چپگرا و صلحطلب داخل اسرائیل را برانگیخت. با پیوستن حزب لیبرمن به ائتلاف اولمرت، اینک 78 کرسی از مجموع 120 کرسی پارلمان در اختیار ائتلاف حاکم میباشد. لیبرمن حتی در بین نیروهای راستگرای اسرائیل نیز به تندروی شهره است ومواضع وی علیه اعراب ساکن اسرائیل و وضعیت فلسطینیها و نحوه مقابله با آنها همواره مورد انتقاد نیروهای سیاسی و رسانههای اسرائیلی قرار داشته است. او در سال 2001 در مصاحبهای با هاآرتص مدعی شد که میتواند ظرف 48 ساعت سرنوشت فلسطینیها را با اتخاذ یک تصمیم نظامی سخت (کشتار و انهدام وسیع) مشخص کند. او در همان سال وزیر امور زیربنایی در کابینه شارون بود و با ارائه طرحی خواستار تقسیم و تجزیه کرانه غربی به 4 کانتون مجزا شد که تحت کنترل یک دولت فلسطینی قرار نداشته باشند. نظرات نژادپرستانه او برعلیه اعراب ساکن اسرائیل همواره آشکارا بیان می شده است. او همواره مدافع ایجاد محدودیتهای مدنی و اجتماعی بیشتر علیه شهروندان عرب اسرائیلی بوده است و معتقد است که اعراب اسرائیلی باید به مناطق فلسطینی منتقل شوند. لیبرمن شش سال قبل ورود چند نماینده عرب به پارلمان اسرائیل را ” روزی سیاه برای پارلمان“ توصیف کرد و سال گذشته به دلیل ملاقات چند نماینده عرب پارلمان با برخی اعضای حماس خواستار اعدام آنها شد. مخالفان، مواضع او را برخلاف اعلامیه استقلال و در تضاد با حقوق شهروندی، دموکراسی و صلح برای اسرائیل میدانند. لیبرمن در سال 2001 به دلیل مخالفت سرسختانه با طرح شارون مبنی بر خروج از غزه توسط شارون از کابینه اخراج شد. با توجه به سوابق لیبرمن، دعوت وی از سوی دولت اسرائیل (دولتی با رهبری حزب کادیما و با برنامه حزبی مشخص) و حضور وی در کابینهای که در آن حزب کارگر نیز حضور دارد، قابل تأمل است.
پس از توافق اولمرت و لیبرمن، با رأی اکثریت کابینه و پارلمان (61 رأی موافق در مقابل 38 مخالف) وی به عنوان معاون نخستوزیر و وزیر وزارت تازه تأسیس ”امور استراتژیک“ انتخاب شد. این وزارت تازه تأسیس مسئولیت بررسی تهدیدهای استراتژیک پیشروی اسرائیل و تصمیمسازی برای مواجهه با این تهدیدات و هماهنگی بین وزارت دفاع و وزارت خارجه را بر عهده دارد. طبق اخبار رسانههای اسرائیلی، وزارت امور استراتژیک به طور مشخص بر روی تهدید ایران متمرکز خواهد بود. لیبرمن همچنین به عضویت کمیته 7 نفرهای در خواهد آمد که به بررسی علل ناکامی ارتش اسرائیل در جنگ با حزبا... خواهد پرداخت. حضور وی در کابینه اگر چه به خروج حزب چپگرای کارگر و رهبر آن امیرپرتز که خود در موقعیتی متزلزل قرار دارد منجر نشد، اما اعتراضاتی به دنبال داشت. وزیر علوم از حزب کارگر استعفا داد و اوفیر پاز پین یک وزیر دیگر از حزب کارگر در واکنش به این امر اظهار داشت: ”وزیر امور استراتژیک بیشتر به یک شوخی شبیه است، لیبرمن خود یک تهدید استراتژیک به حساب میآید“. دعوت اجباری با تحولات اخیر در اسرائیل اگر چه ائتلاف حاکم توانسته است تعداد کرسیهای پارلمان را به اکثریت قابل توجهی برساند و اولمرت را در کوتاه مدت برای بقای سیاسی خود و حزبش امیدوار سازد، اما با توجه به ساختار سیاسی و حزبی اسرائیل این ائتلاف بیش از گذشته شکننده به نظر میرسد. دولت اسرائیل چه در بعد داخلی و چه در بعد منطقهای و بینالمللی با چالشهای بیشتری مواجه خواهد گردید. به نظر میرسد لیبرمن قدرت اجرایی کردن ایدهها و افکار خود را نداشته باشد و تأسیس وزارت امور استراتژیک که گفته میشود به طور مشخص بر روی ”تهدید ایران“ تمرکز خواهد کرد بیشتر یک تصمیم سیاسی و تبلیغاتی از سوی اولمرت و همفکرانش برای رهایی از فشار فزاینده دست راستیهای سیاسی (در حزب لیکود و به طور مشخص نتانیاهوی قدرت طلب که 7 سال از قدرت به دور مانده است) و احزاب و گروههای تندرو مذهبی (که هرگونه سلب امنیت از اسرائیل را خلاف وعده الهی میپندارند) میباشد و نمیتوان آن را اتخاذ یک سیاست و استراتژی جدید بر پایه نظرات راستگرایانه افرادی چون لیبرمن در نظر گرفت. اولمرت در واکنش به نگرانیهای به وجود آمده پیش از سفر خود به واشنگتن بر عدم تغییر سیاستهای کلی دولت در مورد فلسطینیها تأکید کرد. واگذاری اختیارات و مداخله لیبرمن در وزارتخانههای خارجه و دفاع بارها از سوی مقامات رسمی اسرائیل رد شده است و بنیامین بن الیزر، وزیر امور زیربنایی، لیبرمن را وزیری منزوی بین وزرای دیگر نامیده است. با نزدیکی مباحث مربوط به بودجه سالانه که در آخرین ماه میلادی در پارلمان اسرائیل صورت میگیرد، به طور سنتی ائتلافهای شکل گرفته برای پیشبرد اهداف خود به مماشات با یکدیگر میپردازند. اولمرت میدانست که بدون جلب نظر حزب ”اسرائیل خانه ما“ تصویب بودجه از پارلمان کاری بس دشوار و دردسر آفرین خواهد بود. اولمرت بر فعالیتها و تصمیمات نتانیاهو رهبر حزب شکست خورده لیکود (که در نظرسنجیهای اخیر نسبت به اولمرت محبوبیت بیشتری پیدا کرده است) واقف میباشد و نمیتوانست به حمایت حزب مخالف لیکود در پارلمان امید داشته باشد. همچنین حزب کارگر و رهبر آن پرتز (تنها وزیر دفاع در اسرائیل که سابقه نظامی نداشته است) امیدوار است در تصویب بودجه سالانه بر شعارهای حزبی خود تمرکز کند و بودجه خدمات اجتماعی و رفاهی را افزایش دهد تا بتواند پایگاه اجتماعی وا نتخاباتی خود را همچنان راضی نگه دارد. نتیجهگیری: جامعه اسرائیل به دلیل شکافهای مختلف اجتماعی، فرهنگی و مذهبی همواره درحالتی متلاطم قرار دارد. بازتاب این تلاطم اجتماعی همواره در ساختار سیاسی این کشور مشهود بوده است. اولمرت اینک دو گزینه پیشرو دارد. اول آنکه تعهدات حزبی و افکار و ایدههای چند ماه پیش خود را دنبال کند. اولمرت با خروج از لیکود نشان داد که نمیتواند به همکاری خود با عناصر افراطی ادامه دهد. اولمرت با وقوف به شرایط جدید در منطقه خاورمیانه پس از جنگ اخیر و ادامه وضعیت نابسامان امنیتی در عراق و نیز با آگاهی از آرایش سیاسی جدید در ایالات متحده و پیروزی دموکراتها (که به مذاکرات دو جانبه بین اسرائیل و فلسطینیها و پیشبرد روند صلح اهتمام بیشتری دارند) در صورت داشتن اراده محکم سیاسی شرایط مساعدتری را برای پیشبرد برنامههای خود در پیشرو دارد. اولمرت چندی قبل در سخنان به نسبت آرام و آشتیجویانه خود بر سیاستهای حزب متبوعش مبنی برخروج از قسمتهای وسیعیاز کرانه غربی و تعهد به تشکیل دولت فلسطینی تأکید کرد. اما از سویی دیگر او میتواند با همراهی بیشتر با سیاستهای تندروهای داخلی کابینه از فشار فزاینده نیروهای راستگرا رهایی یابد و به سیاست مشت آهنین شارون در برخورد با فلسطینیها و یک جانبهگرایی رجعت کند. در این صورت کادیما نوزاد سیاسی اسرائیل محکوم به مرگ خواهد بود و برنامههای اسرائیل در سطح منطقه برای عادی نشان دادن خود در محیط پیرامونی و ادامه برنامه خروج از اراضی اشغالی و نیز تعهد به تشکیل ”دو دولت“ با مشکلاتی دو چندان مواجه خواهد شد. لیبرمن، مسافر قدیمی و تازه کابینه اسرائیل مجبور به هماهنگی بیشتر با سیاستهای کلی دولت است. گردش به راست دولت اسرائیل، حالتی مقطعی و تابع زمان دارد. اینک اسرائیل بیش از گذشته لرزان به نظر میرسد.
|