اجلاس سران آمریکای جنوبی و اتحادیه عرب

Print E-mail
isr
27 June 2005

مقدمه:

اجلاس برازیلیا با هدف گسترش و تقویت روابط اقتصادی و تجاری و به نوعی در راستای قطع وابستگی اقتصادی به آمریکا واتحادیه اروپا برگزار گردید. اما روند مذاکرات و محور سخنرانی‌های سران حاضر به گونه‌ای پیش رفت که اهداف سیاسی عمده ای همچون پیشبرد روابط جنوب – جنوب، تقویت موقعیت جهان در حال توسعه و بررسی مشکلات کشورهای جهان سوم نیز در دستور کار قرار گرفت و بخش زیادی از وقت اجلاس را به خود اختصاص داد.

اما آنچه که از لحاظ راهبردی و امنیت ملی بررسی این اجلاس را برای ما حائز اهمیت می سازد از یک سو، حضور کشورهای عربی در آن به لحاظ تأثیرگذاری جهت‌گیری‌های سیاسی – اقتصادی - امنیتی آنها در سطح منطقه و از سوی دیگر مطرح کردن موضوع جزایر سه گانه می‌باشد که به نوعی دخالت در امور داخلی کشور ما محسوب می‌شود.

الف - اجلاس

1- سابقة اجلاس

اولین اجلاس 12 کشور آمریکای جنوبی و 22 کشور عربی روزهای 10و 11 مه 2005 (20 و 21 اردیبهشت ماه 1384) در شهر برازیلیا پایتخت برزیل برگزار شد. هدف این اجلاس، هماهنگی سیاسی، همکاری‌های سیاسی، اقتصادی، تجاری و مبادلات فرهنگی بین دو منطقه مهم جهان بود. اجلاس پس از دو روز بحث پیرامون موضوعات مختلف و سخنرانی سران شرکت‌کننده بیانیه‌ای 15 صفحه‌ای تحت عنوان ”بیانیه برازیلیا“ صادر نمود. این اجلاس به ابتکار لولا داسیلوا رئیس جمهور چپگرای برزیل و در نتیجه تلاش
یک سال و نیمه وی و دستگاه دیپلماسی کشورش برگزار گردید. لولا پس از به قدرت رسیدن در سال 2003 در راستای استراتژی جدید دولت کارگری مبنی بر توسعه روابط باشرکای غیر سنتی، در سال 2004 از چند کشور عربی بازدید کرد و ایده گسترش همکاری و توسعه روابط دنیای عرب با دنیای لاتین را پیشنهاد نمود، امری که از سوی همتایان عربی او مورد حمایت قرار گرفت. متعاقب آن، سلسو آموریم، وزیر خارجه برزیل، درچند نوبت دیدار از کشورهای عربی این موضوع را مورد بحث قرار داد و در نهایت اجلاس وزرای خارجه دو طرف دو ماه قبل در مراکش برگزار گردید و زمینه را برای برگزاری اجلاس سران آماده نمود. قبل از برگزاری اجلاس سران، وزرای خارجه در برازیلیا ضمن بررسی موضوعات و محورهای مورد بحث پیش نویس بیانیه نهایی را برای تصویب سران آماده نمودند.

2- مواضع آمریکا و رژیم صهیونیستی در خصوص اجلاس

مقامات کاخ سفید و تل آویو از زمان ارائه ایده تشکیل چنین اجلاسی همواره نگران آن بودند که چنین نشستی منافع آنان را در دنیای عرب و جهان با تهدید و خطر روبرو نماید. بیشتر دیپلمات‌های عربی در زمان اجلاس خاطر نشان ساختند که آمریکا فشارهای زیادی را به کشورهای عربی برای جلوگیری از شرکت سران آنها در اجلاس برازیلیا وارد کرده است. با تشکیل اجلاس و زمانی که برزیل حاضر نشد عضویت ناظر آمریکا را در اجلاس قبول نماید، نگرانی واشنگتن از روند اجلاس بیشتر شد. آنها نگران آن بودند که نشست برازیلیا به مکانی برای محکوم کردن سیاست‌های آمریکا و اسرائیل غاصب در خاورمیانه تبدیل شود که در واقع چنین نیز شد. در بیانیه نهایی نیز موکداً از آمریکا و اسرائیل به خاطراستفاده از نیروهای نظامی و عدم رعایت حقوق مردم فلسطین انتقاد به عمل آمد و بر حق آنان در دفاع مشروع و مقابله با اشغالگری صحه گذاشته شد. در این خصوص یکی از مقامات کاخ سفید اظهار داشته است که نباید در چنین اجلاس‌هایی مسائلی مطرح شوند که روند صلح در خاورمیانه را با خطر مواجه سازند.

3- بیانیه نهایی اجلاس

بیانیه " برازیلیا" که قبل از اجلاس توسط کارشناسان و وزرای خارجه در 15 صفحه تهیه و تدوین شده بود، در پایان به تصویب سران رسید. بیانیه شامل سیزده بخش و یک مقدمه می‌باشد. مقدمه و بخش اول آن حاوی مهمترین بندهای بیانیه است که عمدتاً بحث‌های سیاسی و امنیت بین‌المللی را در خود جای داده است. بخش اول ( مقدمه ) به حفظ صلح و امنیت بین‌المللی، احترام به حاکمیت ارضی، حل و فصل مسالمت‌آمیز بر اساس احترام متقابل به حقوق بین‌المللی، اهمیت اعتمادسازی و نیز سایر موضوعات جانبی پرداخته است. بخش دوم بیانیه که طولانی‌ترین بخش آن است به مسائل صلح و امنیت منطقه‌ای و بین‌المللی می‌پردازد، لذا علی‌رغم تاکید برزیل بر اهتمام به موضوعات اقتصادی، این بخش منعکس کننده نگرانی‌های امنیتی دو طرف محسوب می‌شود. این بخش شامل بندهایی در مورد موضوعات زیر است:

تقویت نقش سازمان ملل در راستای حفظ صلح بین المللی، لزوم مبارزه با تهدیدات علیه صلح جهانی بر اساس ابزارهای حقوقی و سازمان ملل متحد، استقبال از پیمان‌های جاری ناظر بر منع گسترش و خلع سلاح هسته‌ای در آمریکای لاتین، تاکید بر مواضع اصولی در خصوص خلع سلاح و عدم اشاعه سلاح‌های کشتار جمعی، لزوم پیوستن تمامی کشورها به معاهده منع سلاح‌های کشتار جمعی ( NPT )، تاکید بر اینکه ثبات و امنیت خاورمیانه مستلزم عاری شدن تمامی منطقه از سلاح‌های کشتار جمعی است و لزوم اقدام فوری برای ایجاد منطقه‌ای عاری از سلاح‌های هسته‌ای بر اساس خواست کشورهای عربی، تاکید بر اصلاح ساختار سازمان ملل و تاکید بر استقرار صلح پایدار و جامع در خاورمیانه بر اساس قطعنامه‌های شورای امنیت و در پایان تاکید بر اینکه بی ثباتی جاری موجب به مخاطره افکندن صلح بین‌المللی می‌شود.

بخش‌های دیگر بیانیه به موضوعات همکاری‌های فرهنگی، اقتصادی، همکاری‌های جنوب – جنوب، همکاری‌های اقتصادی بین‌المللی و نقش سازمان تجارت جهانی ( WTO )، اقدام علیه فقر و گرسنگی، مسائل اجتماعی و مبارزه با قاچاق مواد مخدر پرداخته است که در آن عمدتاً بر همکاری‌های چند جانبه اشاره شده است. همچنین در بخش اقتصادی به نقش صلح و امنیت منطقه‌ای در توسعه اجتماعی و اقتصادی اشاره شده است. در نهایت، بند پایانی بیانیه به سازماندهی و پیگیری موضوعات مورد بحث و محل برگزاری نشست‌های آینده پرداخته است. بر اساس این بند مقرر گردیده است اجلاس کارشناسان و مقامات عالی رتبه وزارت خارجه کشورهای دو منطقه در ماه نوامبر سال‌جاری میلادی ( 2005 ) در مقر اتحادیه عرب در قاهره و متعاقب آن اجلاس بعدی وزرای خارجه دو طرف در سال 2007 در بوئنوس آیرس پایتخت آرژانتین و در نهایت اجلاس سران در سال 2008 در رباط، پایتخت مراکش برگزار گردد.

4- طرح موضوع جزایر سه‌گانه ایرانی در بیانیه نهایی اجلاس

روح بیانیه نهایی اجلاس حاکی از موضوعات مهم بین‌المللی و منطقه‌ای است که جهان با آنها درگیر می باشد. علی‌رغم اینکه بیانیه در موارد مختلف به چند جانبه گرایی و احترام به حقوق بین‌الملل تاکید می نماید، ولی در برخی موارد شاهد آن هستیم که برخی موضوعات دوجانبه بین کشورها که ارتباطی به روح اجلاس ندارد در آن گنجانده شده است؛ ازجمله می توان به بند چهاردهم در بخش دوم اشاره نمود که در آن اماراتی‌ها با استفاده از فرصت و کسب حمایت کشورهای اتحادیه عرب توانستند موضوع جزایر سه گانه ایرانی را مطرح و به تصویب سران برسانند. در این بند آمده است : « از جمهوری اسلامی ایران خواسته می‌شود به ابتکار امارات متحده عربی برای دست یافتن به حل و فصل مسالمت‌آمیز موضوع سه جزیره امارات متحده عربی ( تنب بزرگ ؛ تنب کوچک و ابوموسی ) از طریق گفتگو و مذاکره مستقیم بر اساس منشور سازمان ملل و حقوق بین الملل پاسخ مثبت دهد. » در مقابل، سران آمریکای جنوبی‌ نیز در بندی از بیانیه به موضوع جزایر مالویناس (فالکلند) که مورد مناقشه انگلیس و آرژانتین می‌باشد، اشاره کرده و خواستار حل این موضوع شده‌اند.

ب - تحلیل و ارزیابی

1- با توجه به جهت‌گیری‌های سیاسی و اقتصادی جهان عرب و کشورهای آمریکای لاتین از جمله رد هژمونی آمریکا، تاکید بر نظام چند قطبی، عادلانه تر شدن مناسبات بین المللی و رد توسل به قدرت نظامی برای مدیریت بحران‌های بین‌المللی، اجلاس برازیلیا را می توان به مثابه صف آرایی نیروهای تجدید نظر طلب حقوق بین‌الملل در برابر نیروهای خواهان حفظ وضع موجود روابط بین‌الملل تلقی کرد که ایدئولوژی نئولیبرالیسم در سیاست خارجی آمریکا تبلور آن است. از سوی دیگر، تشکیل چنین اجلاسی بین دو منطقه بسیار مهم از جهان ثمرات فراوانی برای هر دو طرف به همراه دارد. ارمغان این اجلاس برای دنیای عرب از بعد سیاسی، خروج آن از انزوای سیاسی ناشی از فشارهای روزافزون آمریکا در سال‌های اخیر، خصوصاً بعد از جریان 11 سپتامبر است و برای دنیای لاتین استفاده از اهرم اعراب در مجامع بین‌المللی به نفع خود می باشد.

2- از نظر سیاسی و بین‌المللی، روابط جهان عرب و آمریکای لاتین بخشی از همکاری جنوب – جنوب و در راستای همبستگی بین کشورهای در حال توسعه می باشد. اگر به روند تحولات سیاسی و اقتصادی دو منطقه نگاهی داشته باشیم، ملاحظه می‌شود که هر دو منطقه با چالش‌های مشابهی برای توسعه مواجه هستند ضمن اینکه در منافع و اهداف نیز با یکدیگر اشتراک دارند. هر دو منطقه در جهت برقراری و صلح توسعه اقتصادی تلاش می کنند و بر ایجاد محیط بین المللی عادلانه‌تری تاکید دارند. از سوی دیگر، دو طرف در حال تقویت هماهنگی خود در محافل بین‌المللی در موضوعات مهمی مانند اصلاحات در سازمان ملل متحد، توسعه شورای امنیت، مخالفت با یکجانبه‌گرایی و تقویت زمینه‌های چند جانبه‌گرایی، مبارزه با تروریسم و... می‌باشند. مهمترین متغیری که این دو منطقه دور دست را به یکدیگر نزدیک کرده است، آثار منفی جهانی شدن به ویژه در بعد اقتصادی است. اغلب این کشورها بخاطر مزیت‌های رقابتی ضعیف، جایگاه ممتازی در این فرآیند ندارند. بر این اساس انتظار می رود با تشکیل چنین اجلاسی این دو منطقه سیاست‌های خود را در برابر جهانی شدن اقتصاد هماهنگ نمایند.

3- بدیهی است که رهبران کشورهای آمریکای جنوبی خواهان درگیری با آمریکا نیستند، ولی در برابر تلاش‌های آمریکا برای تثبیت نظم نوین جهانی مقاومت می کنند، با دیدی حقوقی به جهان نگاه می‌کنند و خواهان رعایت اصول حقوق بین الملل در مناسبات جهانی هستند. با این حال، اجلاس برازیلیا را می توان اقدام قابل تحسینی از سوی کشورهای در حال توسعه برای تامین منافع خود به حساب آورد. اجلاس مزبور این قابلیت را داراست که تبدیل به حرکتی ضد جهانی شدن شود.

4- اما هدف برزیل به عنوان میزبان اجلاس از نزدیکی و توسعه روابط با دنیای عرب چیست ؟ از نظر اقتصادی، می‌توان برآورد کرد که هدف اصلی برزیل از برگزاری چنین اجلاس‌هایی پیگیری منافع منطقه‌ای است، به گونه‌ای که آمریکای جنوبی و کشورهای عربی را به عنوان مکمل اقتصادی به یکدیگر پیوند دهد. چرا که در آن سوی دنیا ( آمریکای جنوبی ) مواد غذایی با کمیت و کیفیت بسیار بالا تولید می‌شود و در این سو( دنیای عرب ) دلارهای نفتی کلانی وجود دارد که می‌تواند منجر به توسعه زیر ساخت‌های اقتصادی از طریق انجام سرمایه‌گذاری و توسعه صادرات کشورهای آمریکای جنوبی گردد. از سوی دیگر، برزیل به دنبال تقویت روابط خود با کشورهای جنوب شرق آسیا و در راس آنها ژاپن، چین و کره جنوبی و نیز تشکیل ائتلافی تحت عنوان ”رنگین کمان“ با کشورهای هند و آفریقای جنوبی در راستای نگاه به شرق، در جهت کاهش وابستگی به حوزه‌های
سنتی یعنی اروپا و آمریکا در عرصه تجاری می‌باشد. مقامات برزیلی از این رهگذر جایگاه سیاسی و بین‌المللی کشور خود را در جهت ممانعت از تثبیت یکجانبه‌گرایی تقویت خواهند نمود. از نظر سیاسی نیز برزیل با توجه به موقعیت و تاثیرگذاری خود در نظام بین‌الملل و تجربیاتش در سازمان تجارت جهانی از جمله پیروزی در منازعات تجاری با آمریکا و اتحادیه اروپا، حضور در فعالیت‌های حفظ صلح سازمان ملل ( آنگولا، تیمور شرقی، میانجیگری در اختلافات مرزی پرو و اکوادور، میانجیگری در اختلافات داخلی ونزوئلا در سال 2003 از طریق تشکیل گروه دوستان ونزوئلا، حضور نظامی در هائیتی و فرماندهی نیروهای حافظ صلح در این کشور از سال 2004 که هم اکنون نیز ادامه دارد) و سایر ابتکارات در بین کشورهای در حال توسعه راه را جهت به دست آوردن کرسی دائم در شورای امنیت سازمان ملل هموار می‌نماید. بر این اساس، حمایت دولت‌های عربی از برزیل می‌تواند به این کشور در این راه کمک نماید. کشورهای آمریکای لاتین و در راس آنها برزیل همواره در بحران سرزمین‌های اشغالی از موضع فلسطینیان دفاع و اقدامات رژیم صهیونیستی را محکوم نموده‌اند. اما از سوی دیگر، سیاست خارجی برزیل در خصوص بحران خاورمیانه ایجاد تعادل در روابط بین دو طرف بوده است و این کشور تمایل دارد در حل و فصل بحران نقش موثری ایفا نماید. برزیل از طرح صلح خاورمیانه موسوم به ”نقشه راه“ حمایت نموده است و نزدیکی اعراب با آمریکای لاتین را مغایر با نزدیکی با رژیم اشغالگر قدس نمی‌داند.

5- دو طرف در موضوعاتی مانند تروریسم و حق مقاومت مشروع اتفاق نظر دارند. در این رابطه کشورهای آمریکای لاتین، به ویژه آمریکای جنوبی، گرسنگی و فقر را خطر اصلی بشریت می‌دانند و بر اساس حقوق بین‌الملل به این مفهوم نگاه می کنند. کشورهای عربی نیز که دهه‌های زیادی است طعم تجاوز و اشغالگری از سوی اسرائیل در سرزمین‌های عربی را چشیده‌اند، حق مقاومت مشروع را متمایز از تروریسم عنوان و حمایت آمریکای لاتین را در این خصوص در اجلاس کسب نمودند.

6- اجلاس برازیلیا را تنها نمی‌توان یک نشست سیاسی عنوان کرد، زیرا جلسات بسیار مهمی در حاشیه آن توسط صاحبان صنایع و شرکت‌های کشورهای دو طرف برگزارگردید. اولین دستاورد چنین جلسات حاشیه‌ای امضا توافقنامه‌ای برای تشکیل یک منطقه مشترک آزاد تجاری در آینده بود. از سوی دیگر، از مجموع 240 میلیارد دلار خرید سالانه جهان عرب تنها دو درصد آن به آمریکای جنوبی تعلق دارد که در این میان برزیل با فروش حدود 2/8 میلیارد دلار کالا به جهان عرب مقام نخست را در میان کشورهای آمریکای لاتین داراست و امیدوار است بتواند در سه سال آینده این رقم فروش را به دو برابر افزایش دهد.

نتیجه‌گیری:

با تشکیل این نوع نشست‌های فرامنطقه‌ای رفته رفته بلوک‌واره‌های اقتصادی و تجاری دیگری در کنار قطب‌های صنعتی و مالی عمده دنیا (اروپا، آمریکا و ژاپن) شکل‌ می‌گیرد که این خود می‌تواند در آینده نزدیک به چندجانبه‌گرایی سیاسی و اقتصادی در جهان منجر گردد. اگر به این مسائل، پتانسیل‌های اقتصادی، سیاسی و انسانی دو طرف را بیفزاییم، در کمتر از یک دهه شاهد ظهور نیرو‌های جدیدی در جهان خواهیم بود که با قطب‌های سنتی (اروپا و آمریکا) در چالش خواهند بود.

گذشته از مسائل سیاسی – اقتصادی که در این اجلاس از اهمیتی به سزا برخوردار بود، آنچه که می‌تواند به عنوان نوعی تهدید مستقیم علیه منافع ملی ما باشد، بیانیه نهایی اجلاس در رابطه با جزایر سه‌گانه ایرانی است، که جدیت بیشتری را از جانب ایران در قبال این تهدیدها می طلبد. دیپلماسی دو جانبه و چند جانبه ایران در این خصوص تاکنون ناکارآمد بوده است.