مصر جدید: متحدی بالقوه |
13 August 2012 |
||||
قرارست ایران و مصر پس از بیش از سه دهه خصومت روابط دو جانبه خود را از سر گیرند. محمود احمدینژاد، رئیس جمهوری ایران، در نخستین تماس تلفنی خود با محمد مرسی، رئیس جمهوری منتخب مصر، ابراز داشت که ایران برای تقویت روابط خود با مصر هیچ گونه محدودیتی قائل نیست. او همتای خود را به اجلاس سران جنبش غیر متعهدها که قرارست در پایان اوت 2012 در تهران برگزار شود، دعوت کرد. احمدینژاد تأکید کرد که دو کشور از میراث فرهنگی قابل توجهی برخوردارند و ایران آماده است پیوندهای خود را در زمینه فناوری، صنعت و اقتصاد با مصر تقویت کند و نیز خواستار انجام گفتگوهای سیاسی میان دو کشور شد. روابط ایران و مصر به دنبال امضای قرارداد صلح کمپ دیوید میان مصر و اسرائیل در 1979 وارد دوره رکود شد. قطع مناسبات میان تهران و قاهره و همسویی مصر با اسرائیل با منافع اسرائیل همخوانی داشت. در واقع، تداوم مخالفت مصر با ایران به یکی از پایههای امنیت ملی اسرائیل تبدیل شد. پس از ترور انور سادات و طی حکومت مبارک، همسویی مصر با آمریکا تا آنجا تقویت شد که مصر به متحد آمریکا در خاورمیانه تبدیل گردید و از همه اقدامات آمریکا در منطقه پشتیبانی میکرد. طی جنگ ایران و عراق در سالهای 1980 تا 1988، مصر با قرار دادن حدود 5 میلیارد دلار تسلیحات در اختیار صدام حسین از او حمایت به عمل آورد. پس از یک دوره سکون، از سال 2000 و در جریان ریاست جمهوری محمد خاتمی در ایران، یک رشته اقدامات ناموفق برای ترمیم روابط میان دو کشور صورت گرفت. با این حال، فشارهای آمریکا مانع از سرگیری روابط دو کشور شد. تلاشهای دیگر نیز با شکست مواجه شدند و اقدامات عملی اندکی به دنبال داشتند؛ حتی هنگامی که محمود احمدینژاد، رئیس جمهوری ایران، با بیان اینکه «ما مصمم به عادیسازی روابط با مصر هستیم و اگر دولت مصر اعلام آمادگی کند، پیش از پایان وقت اداری امروز، سفارت ایران را در مصر بازگشایی خواهیم کرد»، علاقهمندی فراوان خود را به تجدید روابط میان دو کشور ابراز داشت، اتفاق خاصی در این زمینه رخ نداد. با وجود این، تحول بزرگ در این خصوص در فوریه 2011 رخ داد و آن هنگامی بود که اندکی پس از برکناری مبارک، ایران درخواست نمود تا دو ناو جنگی آن از کانال سوئز عبور کنند؛ درخواستی که با موافقت مقامات مصری روبرو شد. احتمالاً برداشت دو طرف چنین بوده است که میتوانند با تجدید روابط با توجه به تحولات منطقه امتیازاتی کسب کنند. از دیدگاه ایران، انقلاب مصر شرایط سیاسی جدیدی را پدید آورده که در آن مصر بیش از پیش در کنار فلسطینیها قرار خواهد گرفت و از اسرائیل دور خواهد شد. به مدت سه دهه، جمهوری اسلامی ایران خود را در دفاع از آرمان فلسطینیها تنها و بییاور احساس میکرد. بنابراین، بازگشت مصر به سیاست منطقه و قرار گرفتن آن در کفه صحیح معادلات سیاسی – امنیتی منطقه میتواند برای آن مایه تسلی خاطر باشد. این امر همچنین به میزان زیادی قدرت بازیگری ایران در منطقه را به ویژه در رابطه با سیاستهای مقابلهجویانه آمریکا افزایش میدهد. از دیدگاه مصر به عنوان رهبر سنتی جهان عرب، تجدید رابطه با ایران به احیای جایگاه رهبری این کشور که به دنبال همسویی با اسرائیل و آمریکا در معادلات ژئوپولیتیک ناپایدار خاورمیانه از دست رفته است، کمک خواهد کرد.
وضعیت جدید منطقه کشورهای شمال آفریقا و خاورمیانه از مراکش در غرب تا عمان در شرق دستخوش تحولات بیسابقهای گردیدهاند. آشوب در منطقه بازتاب قابل ملاحظهای بر مصر به عنوان بازیگر برجسته جهان عرب و محور استراتژیک آن دارد. مصر به لحاظ داخلی، مواجه با چندین چالش عمده میباشد: نخست، بحران سیاسی که نتیجه مستقیم گسستهایی است که در نمای پیچیده سیاسی و قومی این کشور مشاهده میشود. اسلامگرایان، قبطیها، محافظهکاران، لیبرالها، ملیگرایان و البته نظامیان قدرتمند همگی در منازعات سیاسی این کشور دخیل میباشند. یک عامل عمده در این فرایند، نیروی جوان جامعه است که برای تغییر در مصر جدید تلاش میکند. جوانان مصر بیش از 60 درصد جمعیت زیر 25 سال این کشور را تشکیل میدهند. هر چند آنان در زمره تحصیل کردهترین بخشهای جامعه میباشند، حدود 80 درصد از آنان بیکارند. تعجبآور نیست که آنان در زمره کسانی بودند که انقلاب را در میدان تحریر به راه انداختند. دومین چالش عمدهای که مصر با آن روبروست اقتصادی میباشد. هر چند مصر دارای متنوعترین اقتصاد در جهان عرب میباشد، اما در زمینه برنامههای توسعه اقتصادی با چالشهای متعددی مواجه میباشد. نظام اقتصادی مبتنی بر بازار آزاد در رژیم مبارک که با تشویق صندوق بینالمللی پول و آمریکا در این کشور در پیش گرفته شد، سبب بهبود وضعیت اقتصادی نگردید و تنها ثروتمندان مصری از آن منتفع گردیدند. از اینرو، امروزه، تشکیلات سیاسی جدید با چالشهای اقتصادی فراوانی دست به گریبان میباشد. مسئله دیگر نقش نظامیان در اقتصاد مصر است که به طور مستمر از کودتای ارتش در دهه 1950 تاکنون افزایش یافته است. برآورد میشود که در حال حاضر، این نهاد 30 درصد تولید ناخالص داخلی (GDP) مصر را در اختیار خود داشته باشد. آنچه تصویر را پیچیدهتر میسازد، رابطه مستحکم ارتش مصر با ارتش آمریکاست که مبتنی بر کمک نظامی سالانه به مصر به میزان 3/1 میلیارد دلار میباشد. از اینرو، پرسش این است که ارتش تا چه میزان آماده است از کنترل خود بر اقتصاد، هنگام واگذاری قدرت به دولت غیرنظامی، دست بردارد و آمریکا تا چه اندازه آماده است بر این فرایند تأثیر بگذارد. موضوع دیگری که لاینحل مانده منازعه اسرائیل و فلسطینیها و آینده موافقتنامه کمپ دیوید میباشد. کسانی که در پی تجدیدنظر در این موافقتنامه میباشند، خاطر نشان میسازند که شرایط از زمان امضای آن تغییر کرده است. آنان چنین استدلال میکنند که موافقتنامه مزبور مبتنی بر موازنه قوای منطقهای در دوره جنگ سرد بوده است، در حالی که هر گونه موافقتنامه ای باید بر مبنای موازنه منافع باشد.
مناسبات ایران و مصر به دنبال انقلاب مصر، رویدادهای اخیر میان مصر و ایران بر تجدید مناسبات دیپلماتیک بین دو کشور دلالت دارد. نشانههایی وجود دارد مبنی بر اینکه مصر میخواهد فصل جدیدی در روابط خارجی خود بگشاید و منافع خود را مستقل از آمریکا تأمین کند. ایران از چنین تغییری در نگرش سیاست خارجی مصر استقبال میکند. همه نشانهها حاکی از آن است که هم ایران و هم مصر در پی شکل دادن به پیوندهای جدیدی میان خود در صحنه متحول خاورمیانه میباشند. چشمانداز روابط در کلیه سطوح دو جانبه، منطقهای و بینالمللی نویدبخش به نظر میرسد. در سطح دو جانبه، تجارت، توریسم، همکاریهای فنی به ویژه در زمینه زیرساختها در حوزه انرژی میتواند در دستور کار قرار داشته باشد. در سطح منطقهای، مصر جدید میتواند نقش مثبتی در موازنه قوا، به ویژه در ارتباط با مسئله فلسطین و خنثی کردن افراطگرایی در جهان عرب ایفا کند که عمدتاً به دلیل فقدان رهبری قدرتمند و مؤثر پدید آمده است. مصر جدید همچنین میتواند نقشی عمدهای در تضعیف نیروهای رادیکال و جنگ طلب در اسرائیل بازی کند، یعنی نیروهایی که از سیاست ساکتسازی مبارک، به ویژه در مورد تراژدی غزه در 2008 بهره بردند. در سطح بینالمللی، مصر و ایران میتوانند در جنبش غیرمتعهدها موضعی قویتر داشته باشند و در پیشبرد آرمانهای این جنبش بکوشند. همین امر در مورد پیمان عدم اشاعه سلاحهای هستهای (NPT) و حفاظت از حقوق دولتهای عضو این پیمان برای توسعه فناوریهای هستهای صلحآمیز مصداق دارد. مصر به دنبال ساخت نخستین نیروگاه هستهای خود در الضبعه است. در همان حال، ایران با توجه به دارا بودن دانش و فناوری در زمینه نیروگاههای هستهای میتواند با مصر در این خصوص به تشریک مساعی بپردازد. بدین ترتیب، مصر نیز در آینده میتواند مانند ایران به عضویت گروه کشورهای فاقد تسلیحات هستهای در آید، در ضمن، هر دو کشور میتوانند فعالیتهای خود را در زمینه خلع سلاح هستهای و ایجاد منطقه عاری از تسلیحات کشتار جمعی در خاورمیانه که در 1974 ایران مبتکر آن بود و مصر نیز در آن شراکت داشت، هماهنگ سازند. بیشک، طرحهای فوق برای همکاری های آتی بدون چالش نخواهد بود. هم اینک، برخی کشورهای منطقه در خصوص آینده روابط میان ایران و مصر نگرانیهایی از خود بروز دادهاند. روزنامه الشرق الاوسط که به طرفداری از دولت سعودی مشهور است، به مرسی و دولت او هشدار داده که از دوستی با ایران پرهیز کند. در سر مقاله این روزنامه چنین آمده است: در صورتی که مصر روابط دیپلماتیک خود را با رژیم آیتاللهها در ایران از سرگیرد، این به معنای آن خواهد بود که شیخ مرسی هیچ درکی از واقعیات در جبهه شرقی اعراب ندارد. تهدیدات ایران یعنی بمباران منطقه خلیج (فارس) در صورت هدف قرار گرفتن سایتهای هستهای ایران، تلاش برای رخنه در هویت عربی عراق و سوریه و تسلط آن بر مناطقی از لبنان (از طریق دولت کوچک حزبالله) باید مصر، بزرگترین کشور عربی را متقاعد ساخته باشد که رویهای محتاطانه در پیش گیرد. این مقاله به صورت تلویحی تهدید کرده است در صورتی که مصر این هشدار را نادیده بگیرد، احتمال اخراج دو میلیون کارگر مصری که در کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس (GCC) مشغول کارند، وجود دارد. مصر از اهمیت فزاینده ایران در خاورمیانه و نفوذ آن بر نیروهای منطقهای آگاه است و بعید است که تسلیم بازی با حاصل جمع صفر گردد که مورد حمایت برخی قدرتهای منطقه قرار دارد. با وجود این، تداوم تلاشهای آمریکا و متحدینش در منطقه برای دور نگه داشتن مصر از ایران نباید نادیده گرفته شود. در مجموع، به رغم ابهامات فراوان، یک چیز به نظر قطعی میرسد و آن عبارت از این است که عناصر متخاصم در مصر که سالها بیوقفه علیه برقراری هرگونه روابط معنادار با ایران کوشش میکردند، دیگر در قدرت نیستند. بنابراین، چشمانداز برقراری روابط بیش از هر زمان دیگری در گذشته نوید بخشتر به نظر میرسد.
|